تاریخ انتشار: ۱۴:۴۴ - ۱۴ تير ۱۳۹۵

"قلم" ضامن اخلاق مداری

زهره آشتیانی*
فکر می کنم اردیبهشت ماه سال 83 بود که حسین انصاری راد که آن زمان ریاست کمیسیون اصل نود مجلس ششم را بر عهده داشت جایزه قلم طلایی را دریافت کرد . پیرمرد با اخلاق مجلس بدان شهره بود که بی هیچ اغماضی از تمام ظرفیت های قانون اساسی با تاکید بر اخلاق مداری برای رسیدگی شکایات از دستگاهها و تخلفات آنها بهره می جوید و مامنی برای مردم شده بود.

آن زمان روزنامه ها با تیتری بزرگ او را "مرد قلم" نامیدند و این تیتری است که هیچ گاه از خاطره ام پاک نمی شود .  او نه روزنامه نگار بود و نه نویسنده ، بلکه تنها یک نماینده مجلس و فردی آزاد اندیش بود.

پس از آن به یاد دارم که سالهای متمادی مراسم روز قلم در همين نيمه تيرماه برگزار شد و افراد مختلفی از میان نویسندگان ، روزنامه نگاران و شخصیت های سیاسی در آن مراسم ها حضور داشتند . ولی به نظرم رسید این روزها که هر دقیقه مان آغشته است به اخباری درباره تخلفات مالی مسئولان و مدیرانی که برخي سعي در انكار دارند و برخي ديگر قرباني سياست هاي نادرست گذشته شده اند ، تنها تکرار خاطره حضور افرادی چون "پیرمرد قلم طلایی " می تواند یادآور اخلاق مداری ها باشد.

شاید باید گفت که برگزاری مراسم ها و نکوداشت ها و اهدا جایزه ای با نام " قلم " به هر کسی کاری سهل است ولی آیا بدین فکر کرده ایم که تا چه اندازه به ایجاد بستری برای بهره گیری از قلم در راستای پاسداری از کیان و آرمان های انقلاب و حفظ اخلاق اجتماعی به پاس حرمت مردم ایجاد کرده ایم ، و یا اینکه همواره عده ای تلاش کرده اند تا با تابو سازی هایی از رفتار گروهی حداقلی و تعمیم آن به اکثریتی متعهد ماهیت " قلم " و تاثیرش را زیر سوال ببرند ؟ وقتی به آنچه اکنون پیرامونمان شناور است نگاه می کنم ، انبوهی از آمار و ارقامی است که چندان خوشایند نیست و به ویژه آنکه با کمال تاسف جامعه زنان و دختران سرزمین نمان نیز از آن مصون نمانده اند و چیزی به ذهن متبادر نمی شود جز انکه وضع موجود حاصل همان کج اندیشی های سیاسی و جناحی است که همواره بر جامعه سیاست زده ایران سایه گسترانده است.

باز به زمانی نه چندان دور بر می گردم ، شاید در طی دوران همین دهه قبل بود که روزنامه نگار اجتماعی و یا نویسنده ای ناچار می شد تا با خودسانسوری از بیان واقعیت های جامعه اش که نظاره گر آنهاست چشم پوشی کند، این درحالی است که اگر به جای چشم پوشی ها به تاثیر قلم باور داشتیم اکنون با انبوهی از تلخی ها مواجه نبودیم . شاید همان تک نگاشت های واقع بینانه مانع از ان می شد که نهادهای قانون گذار به قانون نویسی هایی بپردازنند که هیچ دستگاه و سازمانی را ضمانتی بر اجرای آنها نبود ، و یا دستگاهها به برنامه ریزی و سیاست گذاری هایی بپردازنند که از واقعیت آنچه بر جامعه مان می گذشت فاصله داشت . 

اکنون وقتی از زنانه شدن فقر صحبت می شود و یا آسیب های اجتماعی که دامن دختران و زنان را گرفته است آیا باید گفت که به یکباره چنین آماری بر ما حادث شده اند و یا اینکه اینها محصول سیاست گذاری و تصمیم گیری های نادرستی هستند که در سایه ترس از آزادی قلم ایجاد شده اند . 

آفت امروزه ما این است که هر حرکت و رفتاری را با سیاسی انگاری هایی از سر حب و بغض به حاشیه می کشانیم ، و با این رویکرد است که بعضا واژه " قلم " ماهیتی سیاسی پیدا می کند و بعضا بدور از چارچوب های قانون تعبیرش می کنند این درحالی است که در دین مبین اسلام و در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به اصل آزادی بیان و قلم تاکید شده است که توجه به این مهم رافع حل بسیاری مشکلات با شفافیت بخشیدن به رویدادهای پیرامونمان است . 

پس بیراه نبود اندیشه دکتر علی شریعتی که می گفت " قلم توتم من است " چرا که او با قلمش به روشنگری پرداخت و هدایتگر نسلی جوان برای پایبندی به آرمانی بزرگ شد یا اندیشمندی چون شهید مطهری با قلم خودش به انسان سازی در جامعه پرداخت.

شهید بهشتی نیز دیدگاهی ژرف درباره آزادی قلم داشت و معقتد بود " بنابر قانون اساسی باید در نظام اجتماعی آزادی های لازم برای یک یک شهروندان جمهوری اسلامی تا حداکثر ممکن تامین باشد از جمله آزادی احزاب و اجتماعات و نشریات و بیان و قلم "اما همه این اندیشمندان دروغ پردازی و شایعه سازی را مرز بین ارزش و ضدارزش ماهیت قلم و آزادی بیان می دانستند و آن را آفتی برای اخلاق زدایی از جامعه دانسته و بر پرهیز از آن تاکید داشتند ولی این نگرشان نافی ارزش و نقش قلم و آزادی بیان نبود . بنابراین به نظر می رسد باید با تاسی به اندیشمندانی که همه بدانها باور داریم با احترام به "آزادی قلم" در چارچوب اخلاق مداری و قانون گرایی به تحولی عظیم در آسیب زدایی از جامعه بپردازیم .
*روزنامه نگار و دبیرکارگروه رسانه معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری 


خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
نظرات شما