بازی دولت با نرخ ارز/ دلار ۱۵ هزار تومانی چقدر واقعیت دارد؟
در نگاه اول شاید افت قیمتها در اقتصادی که با شوک قیمتی و تورم روبهرو بوده، نویدبخش ارزانی باشد، اما معادلات اقتصادی در ایران کاملا متفاوت است و این ریزشها را نمیتوان نشانه ارزانی دانست. این بازارها در روزهای رکود اقتصادی و تحریم و سیاستگذاریهای حاکم تبدیل به بازارهای سرمایهای برای مردم شده و کاهش قیمت ناگهانی در هر کدام این بازارها به معنای از دست رفتن سرمایه خرد توده مردمی است که برای نجات از دست رفتن ارزش پولشان به این بازارها پناه برده بودند.
ماجرای کاهش قیمت دلار از کجا کلید خورد؟
ماجرای موج جدید کاهش قیمتها در بازارهای مختلف از اظهاراتی بر سر نرخ ارز آغاز شد. اولین بار صدای دلار ارزان از مجلس به گوش رسید. هفته پیش نایب رییس مجلس اعلام کرد: دولت منابع ارزی را ذخیره کرده تا با روی کارآمدن جو بایدن قیمت دلار را تا ۱۱ هزار تومان برای چند ماه پایین بیاورد.
او همچنین اعلام کرد ما با دلار ۱۱ هزارتومانی مخالف نیستیم، ولی به شرط اینکه بازی نباشد و قیمتش این ۱۱ هزارتومان است که البته نیست.
این صحبتهای قاضیزاده هاشمی با واکنش فوری سخنگوی دولت روبه رو شد. علی ربیعی گفت: «ظاهرا گوینده از آثار و تبعات گفتار خود مطلع نیست. این موضوع، اگر اندکی هم صحت داشته باشد یک خیانت بزرگ محسوب میشود و بیان این موضوع بدون تحقیق جفای بزرگ به ملت و دولت است. این سخن، کذب محض است و تکرار افترائاتی است که معمولا از رسانههای ضد ایرانی شنیده میشود.»
او تاکید کرد: «خود ایشان در صحبتهای خود میگوید نمیدانم درست است یا نه. چرا چیزی را که مطمئن نیستند در حد نایب رییس مجلس اعلام میشود. از وزارت نفت و حتی بانک مرکزی پرسیدیم هیچ اطلاعی از این ارزها وجود ندارد. بهتر است یک مورد را اعلام نمایند که این پول کجاست؟ اساسا با عدد و رقم اگر سرکار داشته باشند میدانند این حجم از ارز که بتواند نرخ را تا ۱۱ هزار تومان برساند. به چه میزان است؟»
اما طنز ماجرا اینجا بود که درحالی که کاهش قیمت دلار را سخنگوی دولت کذب محض اعلام کرد، حسن روحانی رییس جمهور در جلسه هیات دولت روز چهارشنبه هفته گذشته گفت: « قیمت دلار را در سال آینده ۱۱ هزار و ۵۰۰ الی ۱۲ هزار تومان در نظر گرفتهایم و قیمت دلاری که امروز در سامانه نیما و بازار است، واقعی نیست. اگر منابع در اختیار بانک مرکزی قرار بگیرد، فردا صبح قیمت دلار از ۲۵هزار تومان به ۱۵ هزار تومان میرسد.»
همین صحبتهای رییسجمهور کافی بود تا قیمتها با شوک ناگهانی افت روبه رو شوند. به گفته کارشناسان اینکه رییس جمهور کشوری نرخ دلاری را در سخنانش مطرح کند و سیگنال مستقیمی به بازار بفرستد در هیچ کجای دنیا مرسوم نیست. نقد کارشناسان تا جایی پیش رفته که معتقدند اظهارات روحانی درباره دلار ۱۵ هزارتومانی به نوعی قیمت گذاری دستوری برای بازار ارز است.
انتقادی که علیرضا معزی معاون ارتباطات و اطلاع رسانی را وادار به واکنش کرد. او در پاسخ به انتقاداتی مبنی بر قیمتگذاری دستوری ارز اعلام کرد: «سخنان رییس جمهور در حاشیه جلسه هیات دولت درباره ارز تحریف شده و جعلِ واقعیتی «تحمیلی» به تصمیمی «دولتی، آشکارترین بروز جریان تحریف است.»
هرچند معاون ارتباطات ریاست جمهوری بازتاب سخنان رییس جمهور را منتسب به جریان تحریفی دانسته که البته کسی هم دقیقا نمیداند این جریان کیست و چیست، اما کارشناسان معتقدند سخنان روحانی مستقیما سیگنال معتبری برای بازار ارز بود. همچنان که بلافاصله بعد از این اظهارات قیمت ارز در روز بعد از آن از ۲۵ هزارتومان به کانال ۲۳ هزارتومان عقبنشینی کرد.
کاهش قیمت ارز، اقدامی سیاسی یا اقتصادی؟
موج دوم کاهش قیمتها در شش ماه دوم سال ۱۳۹۹ حالا با جهتدهی رییس جمهور جدیتر از قبل شده است. اتفاقی که گروهی از فعالان بازار ارز معتقدند به صورت عمده در پی ناامیدی سفتهبازان این بازار از موفقیت مقاومت ترامپ در برابر پیروزی جو بایدن و رای نهایی کنگره آمریکا نشات میگیرد، اما حالا با سخنان رییس جمهور ایران در حال تعیین مسیر است؛ و کارشناسان اقتصادی تأکید دارند که نمیتوان برای کاهش قیمت دلار کف مشخصی را تعیین کرد چراکه قیمت ارز تحت تأثیر عواملی همچون عملکرد بازارهای دیگر، تورم، تحریم و... است و نمیتوان تنها با ورود منابع ارزی به کشور یا با دستور این انتظار را داشت که قیمتها ریزش شدید داشته باشد.
کارشناسان این صحبتهای رییسجمهور و نشانهگیری ارزی دولت را بیشتر از آنکه تصمیمی اقتصادی ببینند تصمیمی سیاسی میدانند که دولت در ماههای پایانی کار خود گرفته است. روحانی میخواهد حتی به شکل ظاهری هم که شده دولت را به گونهای تحویل دهد که نرخها و شاخصهای اقتصادی آن در وضعیت خوبی قرار داشته باشد. کارشناسان معتقدند هرچند روحانی در صحبتهایشان گفته در صورت آزادشدن منابع و روی کار آمدن بایدن دلار ۱۵ هزارتومان میشود، اما قطعا رییس جمهور آن قدری اطلاع از روند بازارها و مکانیسمهای آن دارد که بداند حتی بدون ورود این ارز جدید، بازار از قیمتی که بر زبان رییس جمهور میآید تاثیر میپذیرد. اما واقعیتی که در این میان وجود دارد بازی با نرخ و نه اصلاح ساختار اقتصادی یا گشایشهای اقتصادی برای تقویت پول ملی است. از آنجا که در عملکرد دولت هیچ اقدامی برای تنظیم بازار ارز و سیاستگذاری پولی نمیبینیم و هیچ تصمیم جدیدی در این زمینه گرفته نشده، و فقط به پشتوانه یک اظهار نظر از سوی رییس جمهور و بهتر بگوییم با یک کشف قیمت ارزی توسط رییسجمهور نرخ ارز در بازار آزاد روی مدار ریزشی قرار گرفته، میتوان گفت سرنوشت این اظهارات احتمالا برای بازار ارز و به موازات آن سایر بازارها روزهای خوبی را رقم نخواهد زد.
دولت این کاهش قیمت را نشانه تدبیر خود میداند، اما حرف مردم چیز دیگری است. کسی چندان به این تصمیمگیریها و خطدهیها اعتماد ندارد. برخی کاربران تویتری در این باره نوشتهاند:
«هر وقت جناب روحانی در مورد ارزانی حرف میزنه، من تن و بدنم میلرزه» آقای رئیسجمهور، اینکه دلار روی کاغذ چقدر بشه مهم نیست. مهم تاثیر آن روی تورم است که با هرنرخی که دلار پیدا میکنه میره بالا. تقاضا دارم این چند ماه باقی مانده را فقط سکوت کنید.»
کاربر دیگری نوشته: «این صحبت شاید بر این اساس باشه که روحانی وقت رفتنش هست میخواد قیمت دلار رو پائین تحویل دولت بعدی بده»
آنطور که فعالان بازار اعلام کردهاند، از آخرین روزهای هفته گذشته و با جدی شدن ریزش قیمتها در بازار ارز، خریداری در بازار نیست و اکثر دارندگان دلار، خصوصاً مردم عادی که در ماههای قبل دلار خریداری کرده بودند، از امروز برای فروش دلارهایشان وارد بازار شدهاند. نکته مهم دیگر در بازار ارز این است که تعداد فروشندهها در سامانه نیما نیز بهصورت محسوسی افزایش داشته است؛ صادرکنندگانی که پیش از این قیمتهای پیشنهادیشان برای فروش درهم و... بالاتر از نرخهای بازار آزاد بود از امروز به درج قیمتهای پایینتر از بازار آزاد در نیما اقدام کردهاند، ولی جالب اینجاست که خریداری برای ارزهای صادراتی در نیما هم وجود ندارد.
اقتصادی سلب کرده است؟
تا زمانیکه اقتصاد در خدمت سیاست باشد ، قطعا تولید ، اشتغال و صادرات امکان سرپا ماندن را هم نخواهند داشت.