برترین رمانهای هاروکی موراکامی کدامند؟
رویداد۲۴ هاروکی موراکامی نویسندهی معروف ژاپنی است که در دنیا کتابهایش میان کتابخوانها محبوبیت زیادی دارد. موراکامی تا به حال جایزههای زیادی مانند جایزهی فرانتس کافکا را برده است.
بنابر اعلام وب سایت طاقچه، او به شدت تحت تاثیر آثار کافکا بوده و سرگرمی اصلیش در زندگی دویدن است. همچنین اولین شغل و یا هنری را که دنبال کرده، موسیقی بوده، آن هم از نوع جاز. اینها را گفتیم تا وقتی کتابهای موراکامی را میخوانید، بیشتر شگفتزده شوید. چرا که انگار در همهی داستانهای موراکامی، در پنهانترین و کوچکترین جزئیات رد پای حضور خود موراکامی را میتوان دید. در ادامه میخواهیم بهترین و معروفترین رمانهای موراکامی که به فارسی ترجمه شدهاند، معرفی کنیم:
سوکورو تازاکی بیرنگ و سالهای زیارتش
هاروکی موراکامی داستان "سوکوروتازاکی بیرنگ و سالهای زیارتش" را درباره مرگ و تنهایی در عصر مدرن نوشته است. سوکورو دوستانی داشته که شانزده سال پیش او را بدون دلیل رها کرده و رفتهاند و حالا او به دنبال تک تک آنها میگردد تا دلیل کارشان را بپرسد.
نام فامیل شخصیتهای اصلی رمان (دوستهای سوکورو) تصادفا نام رنگها است، آبی و قرمز و … و موراکامی با قراردادن شخصیتش در موقعیتی که تک تک دوستانش را از دست داده و به یاد مرگ افتاده، در جستجوی راهی است که آدمی بار دیگر میتواند از آن به رنگهای زندگی بازگردد.
این داستان ساختاری ساده و روان دارد و در واقع داستان سوکورو داستان زندگی امروزی انسان قرن ۲۱ است. انسانی که همهچیز دارد ولی باز هم احساس کمبود میکند. رنگهای زندگیاش شاد نیستند بیرنگند. احساس پوچی میکند، شبیه ظرفی خالی. ازخود ناامید میشود و دلیل هر اتفاقی را در درون خود میبیند، در صورتی که هر اتفاق میتواند دهها دلیل خارجی دیگر داشته باشد و این ناتوانی او نیست.
موراکامی در این اثر هم مانند تمام کارهایش، مثل یک بندباز ماهر، توازنی عجیب برقرار کرده است. توزان بین سادگی و شگفتی، یاس و امید و حزن و طنز.
کافکا در کرانه
"کافکا در ساحل" یکی از مهمترین آثار هاروکی موراکامی(-۱۹۴۹)، نویسنده ژاپنی است. رمان "کافکا در ساحل" در سال ۲۰۰۲ به ژاپنی منتشر و در سال ۲۰۰۵ به انگلیسی ترجمه شد. موراکامی در سال ۲۰۰۶ برای همین رمان برندهی جایزهی فرانتس کافکا شد. وی به گزارشگران گفت "خواندن آثار فرانتس کافکا تا اندازهای نقطهی شروعی شد برای من به عنوان یک رماننویس." موراکامی در همین سال نامزد دریافت نوبل ادبی هم شد. نگاه کلی این کتاب، "کافکا در ساحل" و شخصیت کافکا تامورا همانطورکه در جاهایی از کتاب هم اشاره شده تا حدودی تحت تأثیر تراژدیهای یونانی و بهخصوص نوشتههای سوفوکل و سرنوشت اودیپوس است. کافکا تامورا یک اودیپوس امروزی است. "کافکا در ساحل" یا "کافکا در کرانه"، احتمالا معروفترین اثر هاروکی موراکامی است. این کتاب مرموز و قطور، دو داستان را همزمان با هم پیش میبرد. فصلهای فرد کتاب، روایتگر داستان کافکای ۱۵ ساله است که از خانه فرار کرده تا مادر و خواهرش را پیدا کند. فصلهای زوج کتاب، ناکاتای مرموز و عجیب و غریب را نشان میدهد که در سالهای پیریاش، شغلی تازه پیدا کرده است؛ یافتن گربهها!
از دو که حرف میزنم از چه حرف میزنم
این کتاب از جمله کتابهایی است در دسته زندگینامهی خود نوشت قرار میگیرد. موراکامی در یازده فصل درباره خصوصیات فردی، خاطرات و سبک زندگیش صحبت کرده است. اما نکته اصلی درباره این کتاب این است که موراکامی در این کتاب به موضوع نویسنده شدن و دویدن به عنوان دو بخش اصلی زندگیش پرداخته است.
نوع نگاه موراکامی به جزئیات و قدرت بالای او در بیان آنها باعث شده این کتاب در ذهن مخاطب تصویر جذاب و البته روشنی از زندگی موراکامی شکل گیرد.
ابرقورباغه و پای عسلی
مجموعهی ابرقورباغه و پای عسلی از دو مجموعه داستان موراکامی انتخاب شده است. داستانهای انتخاب شده کم و بیش با یکدیگر مرتبط اند. این ارتباط در فضا و نمادپردازی و استعارههای داستانها دیده میشود. علاوه بر این، میزان جذابیت هر یک از آنها برای مترجم در انتخاب او دخیل بوده است. این مجموعه، مجموعهای اعجابانگیز و غافلگیرکننده از انزوا و عشق (رمان عاشقانه ایرانی) و گریز و جستجوهای موراکامی است. چیزی که او مینویسد متعلق به دنیای امروز ماست، دنیای وامانده بین فرهنگها. بههمین خاطر میتوان چنان با قهرمانهای داستانهایش همذات پنداری کرد که انگار از سرزمین اسرارآمیزی آمدهاند که همه ما مدتی در آن زیسته ایم!
موراکامی یک نویسنده استثنایی است و اتفاقات استثنایی هم برای قهرمانان داستان هایش رخ میدهد... او درد مشترک قلب و فکر معاصر را جذب می کند. به نظر مترجم کتاب، فرحناز حائری، او نویسندهای اصیل است و درعین حال میراثدار فرانتس کافکا چرا که به نظر میرسد هوشمندی شناخت واقعی کافکا را داشته است.