بسیاری از مشکلات اقتصادی حاصل رفتار اشتباه با بانک هاست
رویداد۲۴ «بانکداری دیگر صنعت جذابی در اقتصاد ایران نیست.» این بخشی از گفتههای کامران ندری اقتصاددان است که معتقد است دولت و مجلس بیش از اندازه در عملکرد بانکها به ویژه بانکهای خصوصی مداخله میکنند.
وی میگوید:نباید فراموش کرد که بانکداری یک صنعت بوده و با فعالین این صنعت همانند هر کسب و کار دیگری رفتار کرد. اما متاسفانه چنین دیدگاهی در دولت و مجلس ما وجود نداشته و به بانکها همواره به عنوان منابع نامتناهی مالی نگاه میشود. هر بخش هر جا که کم میآورد انتظار دارد که بانکها آن را جبران کنند. این نگاه به مفاد بودجهای هم رخنه کرده است.
این اقتصاد دان در ادامه سخنان خود با بیان اینکه در سالهای گذشته معمولا دولت در بانکهای دولتی مداخله میکرد، ادامه داد: این رفتار اشتباه حالا هم به بانکهای خصوصی کشور تسری پیدا کرده و این ضد اقتصاد آزاد است.
به گفته عضو پژوهشکده پولی و بانکی کشور، بخش زیادی از مشکلات نظام بانکی به خصوص بانکهای خصوصی کشور، حاصل تفکر دولتی حاکم بر اقتصاد است. بسیاری از مسئولین تصور میکنند که بانکهای خصوصی کشور باید هر دستوری که از بالا میرسد را رعایت کنند.
در واقع اصلیترین مشکل نظام بانکی بیدفاعی است. در واقع تمامی مراجع تصمیمگیری و سیاستگذاری نسبت به بانکها واکنش منفی دارند. هیچگاه نمیگویند که بانکها در فلان زمینه حق داشتند و همهجا علیه بانکها صحبت میکنند.
این کارشناس اقتصادی با تاکید بر اینکه اگر مشکلی در بانکهای خصوصی وجود دارد به خاطر ایراداتی است که بهطور کلی در اقتصاد کشور ایجاد شده، ادامه داد: در حال حاضر نهادهای قانونگذار و ناظر در بانکها افزایش یافته است. این موضوع باعث شده بانکها نیز دچار سردرگمی شوند. در گذشته فقط بانک مرکزی قوانین حاکم بر نظام پولی و مالی را تعیین میکرد، اما حالا از نمایندگان مجلس گرفته تا وزرای دولتهای مختلف خواستههای متعددی از نظام بانکی دارند..
ندری بر این باور است که فشارهایی متعددی که از تمام جوانب به بانکها اعمال میشود و موانعی که به شکل متعدد برای بانکها ایجاد میشود، موجب شده که صنعت بانکداری جذابیت سابق را نداشته باشد.
به بهانه حمایت از تولید بانکهای خصوصی را زمین نزنیم
او با بیان اینکه دولتها در نظام بانکی ما بیش ازاندازه مداخله میکنند، ادامه داد: دولتها بانکها را موظف به پرداخت تسهیلات میکنند، نرخ سودها را به صورت دستوری تعیین میکنند و آنها را وادار به خرید اوراق میکند. غافل از اینکه منشا بسیاری از مشکلات امروز اقتصاد به ویژه تورم بالا همین رفتار اشتباه با بانک هاست.
به گفته ندری، در همه جای دنیا نرخ سود هم مثل هر خدمت و کالای دیگری تابع عرضه و تقاضاست و در بازار به دست میآید، اما درایران به صورت کاملا دستوری از سوی دولت تعیین میشود.
این اقتصاددان افزود: در همه جای دنیا بدحسابان بانکی جریمه میشوند، اما ما در کشورمان به بدهکاران بدحساب جایزه بدحسابی پرداخت میکنیم. در اینکه باید از تولید حمایت کنیم شکی نیست، اما قرار نیست به بهانه حمایت از تولید یک بانکهای خصوصی را که یک بنگاه اقتصادی کاملا خصوصی است را زمین بزنیم.
وی با بیان اینکه عمر برخی از واحدهای تولیدی سر آمده است، افزود: فکر میکنیم هر واحد صنعتی با هر تولید و بهره وری را باید سرپا نگه داشت. غافل از اینکه برخی از محصولات تولیدی در ایران ارزش افزوده اقتصادی نداشته و باید قید آنها را زد.
تسهیلات دستوری بلای جان نظام بانکی
وی همچنین ادامه داد: جدای از بندهایی بودجهای که به نوعی بار مالی به ویژه برای بانکهای خصوصی کشور دارد، همه ساله بانکها ناچارند به تسهیلات تکلیفی که دولت یا مجلس تصویب میکنند، تن دهند. به عنوان مثال پارسال دولت بانکها را مکلف کرد تا یک میلیون تومان تسهیلات به تمام یارانه بگیرها پرداخت کنند. همچنین پرداخت تسهیلات ازدواج به زوجهای جوان و تامین منابع لازم برای خرید تضمینی محصولات کشاورزی بخش دیگری از تسهیلات تکلیفی است که بانکها با دست و پنجه نرم میکنند.
البته این اقتصاد دان معتقد است که تاثیر منفی تسهیلات تکلیفی بر تراز نامه بانک بیش از مصوبات غیر کارشناسی شده بودجه است. چرا که این تسهیلات عمدتا به بنگاههای اقتصادی پرداخت میشود که کارایی خوبی نداشته و توانایی بازپرداخت آن را ندارند. در نهایت بیشتر این وامها به مطالبات معوق تبدیل میشوند.
به گفته او، البته این تسهیلات تکلیفی تنها محدود به این دولت و مجلس نبوده و در دورههای قبلی هم وجود داشته است. اوضاع در دولت نهم و دهم حتی بدتر هم بود. به طوری که آقای احمدی نژاد روی کاغذ بانکها موظف به پرداخت وام به فردی که در سفرهای استانی خواهان کمک از رییس جمهور شده بود، میکرد.
ندری توضیح داد: بانکهای ما بانکهای بزرگی نیستند. وقتی به مشکل برمی خورند، ناچارا دولت که خود با کسری شدید بودجه مواجه است، به کمک آنها میآید و بانک مرکزی ناچار به چاپ پول پر قدرت میشود. حاصل این رفتارهای اشتباه چیزی رشد بالای پایه پولی و رشد نرخ تورم نیست.