زایندهرود خاطره تاریخی اصفهان
رویداد۲۴ علیرضا نجفی: تصویر ثبت شده در دوره قاجار از سی و سه پل اصفهان که توسط ارنست هولستر عکاسان عکاس پیشگام نیمهٔ دوم قرن نوزدهم میلادی گرفته شده است. هولستر در دوران حکومت ناصرالدینشاه قاجار به ایران آمد و حدود ۲۰ سال در اصفهان بود و عکسهای ارزشمندی از این شهر تهیه کرد.
فلات ایران بیش از پنج هزار سال است که مسکون انسانها شده و از نظر قدمت تمدنی در کنار مناطقی چون بینالنهرین و مصر از قدیمیترین سکونتگاههای بشر است. منطقه مرکزی فلات ایران آب و هوای خشکی دارد و از زمان کوچ هندو-اروپاییها به این منطقه مشکل آب و کمبود آب شیرین بسیار جدی بوده است به همین دلیل شهرهای بزرگ فلات مرکزی ایران در کنار رودخانهها شکل گرفتهاند که بزرگترین و پرآبترین آنها زاینده رود بوده که از دل رشتهکوههای زاگرس سرچشمه میگیرد و با گذر از میان شهر اصفهان به تالاب گاوخونی میریزد.
در سراسر تاریخ فعالیتهای کشاورزی و دامداری محور اقتصاد مردم فلات مرکزی ایران بوده و از آنجا که زایندهرود روستاها و اراضی کشاورزی اصفهان و مناطق اطرف آن را سیراب میکند؛ میتوان زایندهرود را شاهرگ حیاتی و تمدنساز در فلات مرکزی ایران دانست. حتی پل هایی که روی زایندهرود ساخته شدند، امروز اهمیت تاریخی دارند. پلهایی چون سی و سه پل یا پل اللهوردی خان، پل خواجو، پل جویی، پل مارنان، پل کله، پل فلاورجان، پل بابامحمود و پلهای اژیه و ورزنه همگی اهمیتی تاریخی دارند. قدیمیترین پل ساخته شده روی زاینده رود «پل شهرستان» است.
در دوران پیش از اسلام جشنها و آیینهای زیادی در کنار زایندهرود برپا میشد. آیینهای ایرانی اغلب برای مقابله با قحطی و خشکسالی بودند و در آنها مردم از خدایان میخواستند که دیو و اهریمن سرما و خشسکسالی را نابود کند و با پرآب کردن زایدهرود شهر و روستاهای اطراف را برکت دهند. شهر اصفهان نیز خود بر اساس اهمیت زایندهرود شکل گرفته و توزیع فضای شهری آن بر محوریت این رودخانه مهم بوده است.
مشهور است که ابتدا نام این رود زندهرود بوده که اردشیر بابکان این نام را انتخاب کرده است. پس از آن به تدریج زنده رود به زاینده رود تبدیل شد و در هر کدام از این دونام نیز بر نقش حیات بخش و مهم آن در زندگی مردم فلات مرکزی ایران تاکید میشود.
میرزا حسین خان تحویلدار در کتاب «جغرافیای اصفهان» که به کوشش منوچهر ستوده در سال ۱۳۴۲ منتشر شد، مینویسد: «اطلاق نام زاینده رود به این رودخانه به این دلیل است که به علت سختی سطح زمین در بستر و حوالی بستر رودخانه (از جنس شیست)، آبهای آبیاری شده مجدداً بعد از نفوذ زیر خاک اراضی، کم و بیش به زاینده رود باز میگردد. به عبارتی میتوان گفت که بستر زاینده رود زهکشی اراضی و مناطق اطراف آن است.»
ببینید: زایندهرود از قاجار تا کنون
آیینهای کهنباروری حتی پس از اسلام نیز ادامه پیدا کردند و اجرای آنها در کنار زایندهرود به قداست این رودخانه در چشم مردم میافزود. برای مثال مردآویج دیلمی در اوایل قرن چهارم هجری قمری در این شهر به بزرگداشت و احیای آداب نیاکان پرداخت و جشن سده را احیا کرد. جشنی در ستایش کشاورزی و باروری که در کنار زایندهرود برپا میشد.
گسترش کشاورزی و توجه خاص حکمرانان پس از حمله اعراب، اصفهان را تبدیل به یکی از شهرهای مهم جهان اسلام کرد که مهمترین ویژگی بصری آن زاینده رود بود که بهواسطه پرآبی شکوه خاصی به فضای شهر میداد و سراسر شهر اصفهان به خاطر وجود آن درختکاری شده بود.
در دوران آل بویه، اصفهان گسترش یافت و در دوران سلجوقیان، معماری اسلامی به اوج رسید و در دوران صفویه اصفهان به یکی از مهمترین شهرهای آن زمان در کل دنیا تبدیل شد و تا امروز هم اهمیت خود را به عنوان شهری بزرگ با فرهنگی غنی حفظ کرده است. اگرچه در دوران مدرن صنعت جای کشاورزی را در اصفهان و بسیاری از مناطق دیگر گرفته اما وجوه فرهنگی و اهمیت تاریخی زایندهرود مانند دورانهای گذشته برقرار است.
در این دوران، تمامی رفتارهای فرهنگی در قالب جشنهای گوناگون مانند جشن مهرگان و سده و آیینهایی مانند گُلریزان، قالی شویان، و کتانشویان در کنار زاینده رود شکل گرفت. به گزارش رویداد۲۴ پیترو دلاواله جهانگرد ایتالیایی در سال ۱۰۲۸ که در اصفهان شاهد جشن آب ریزان بوده است این گونه نقل قول میکند: «در اصفهان جشن آب ریزان را در کنار زاینده رود در انتهای خیابان چهارباغ برابر پل زیبای الله وردی خان به جای آورند. به همین سبب، شاه آن روز از اول صبح بدان جا رفت و تمام روز را در یکی از غرفههای زیر پل، به تماشا نشست. اندکی پیش از آن که مراسم جشن به پایان برسد و مردم دست از آب پاشی بردارند، شاه سفیران ممالک خارجی را به زیر پل خواند و، چون وقت تنگ بود زمانی پس از آمدن ایشان، مردم را مرخص کرد و خود در صحبت سفیران به تفریح پرداخت»
دنباله داستان را از زبان سفیر اسپانیا «دن گارسیا دوسیلوا فیگوئروا» این گونه نقل میکند: «چند روز بعد، شاه از سفیران خواهش کرد که طرف عصر روی پل زنده رود که محل جلفا و محل گبران را از محله تبریزیان و بقیه شهر کهنه اصفهان جدا میسازد، حاضر شوند. از چند قرن پیش همه ساله در ماه ژوئیه، ایرانیان جشنی میگیرند. بدین ترتیب که همه از هر ملت و طبقه غیر از زنان، در کنار رودخانه جمع میشوند و زنان بالای پل به تماشا مینشینند. مردان در این روز، لباسهای کهنه کوتاهی که با لباسهای معمولی ایشان تفاوت بسیار دارد میپوشند و شلوارهای تنگ معمولی به پا میکنند و به جای عمامه، شب کلاه کوچکی به سر مینهند و در کنار رودخانه همگی به درون آب میروند و بر سر و روی یکدیگر آب میپاشند و برای این که بهتر از عهدهی این کار برآیند، هر یک ظرفی نیز همراه میبرد. کار آب پاشی گاه بدان جا میرسد که ظرفها را به سوی یکدیگر پرتاب میکنند و سرهای بسیار شکسته میشود و گاه چند نفری هم به جهان دیگر میروند.»
اهمیت آیینی و فرهنگی زایندهرود به حدی بود که حتی مسیحیان ارمنی نیز به برگزاری مراسم عید پاک در حاشیه زایندهرود پرداختند. اهمیت اقتصادی، تاریخی و فرهنگی زاینده رود با هیچ بنای طبیعی دیگری در فلات مرکزی ایران قابل قیاس نیست. زایندهرود علاوه بر نقش خود در اقتصاد و کشاورزی تبدیل به خاطره جمعی مردم اصفهان شده و اهمیتی فراتر از صرف یک مکان طبیعی دارد.