تهدیدهای اقتصادی دوستی با چین/ گرایش ایران به چین در جنگ دو قطبی آمریکا و چین چه مخاطراتی دارد؟
رویداد۲۴ هما حسینی: قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین پس از گسترش ارتباط ایران با این کشور در سالهای تحریم یکی از مجادلهانگیزترین بحثهای اقتصادی بینالمللی ایران طی سالهای اخیر بوده و بسیاری از بدنه جامعه ایران نسبت به این قرارداد و به طور کلی ارتباط اقتصادی ایران با چین بدبین بوده و آینده پردستاوردی برای آن نمیبینند اما ارتباط تجاری ایران و چین به این قرارداد ختم نمیشود و طی سالهای تحریم و به خصوص بعد از روی کار آمدن دولت ابراهیم رییسی و گرایش این دولت به گسترش روابط اقتصادی با چین این مساله جدیتر هم شده است.
خیزش چین و سیاستهای کلان اقتصادی ایـن کشور در سـالهای اخیر بهویــژه استراتژی توســعه صنعتــی جدیـد و چرخـه دوگانـه، ثبـات قدرت هژمونیشده آمریکا در حـوزه اقتصـاد سیاسـی بینالملـل را از بیـن بـرده و اقتصـاد سیاسـی جهانـی وارد دوره جدیدی شـده، دورهای کـه در آن دو قطـب اقتصـادی کلیـدی شـکل گرفتهاند و روابــط پرتنشــی بــا یکدیگر دارنـد. همین تغییرات هم باعث شده، آینــده رونـد گسسـت اقتصـادی میان چیــن و غرب در مراکــز دانشــگاهی و فکری محل بحث باشد و پیشبینـی آینده آن را دشوار کند. اما میتـوان مدعـی شـد اقتصـاد پساجنگ سـردی کـه بـر محوریـت رهبـری و راهبـری ایـالات متحـده و قاعدهپذیـری سـایر کشـورها قـرار داشـت، حالا تغییر کرده است.
همین تغییرات هم وضعیت بازیگری اقتصادی را برای ایران دشوارتر میکند. شکلگیری دو قطب قدرت یکی در چین و یکی در آمریکا، در اقتصـاد جهانـی میتوانـد بالقـوه بـرای ایـران فرصتسـاز باشـد و دامنـه انتخابهـای دیپلماسـی اقتصـادی کشـور را افزایـش دهد؛ با این حال مرکز تحقیقات پژوهشی اتاق بازرگانی ایران نیز مانند بدنه جامعه ایران نسبت به جایگاه ایران در میان این دو قطب، گرایش قوی به چین و در مقابل تضاد قوی با آمریکا به سیاستگذاران هشدار میدهد. بازوی پژوهشی فعالان اقتصادی ایران معتقد است، ایران باید به نفع اقتصاد خود به جای انتخاب میان یکی از این دو قطب به سمت استفاده هر چه بیشتر از فرصتهای موازنه جدیدقدرت در جهان باشد.
هرچـه تنش میان دو بلوک قدرت و ثروت در اقتصاد سیاسی بینالمللـی افزایش یابد فضای ایـن حوزه قطبیتر میشـود. در چنـین شـرایطی کشـورهای میـانپایـهای چـون ایـران بـرای حفـظ موقعیت در میانه رقابـت دو قـدرت بـا فشـار بسـیار مواجـه خواهنـد بـود، یعنی قرار گرفتـن در مـدار تک قطبی چیـن یـا آمریـکا و بـدل شـدن بـه یکـی از اقمـار آنهـا از تهدیدهایی اسـت کـه پیـشروی طیـف وسـیعی از کشـورهای درحال توسـعه و به ویـژه ایــران قــرار دارد.
تحریــم مهمتریــن عامــل محدودکننــده آزادی عمــل بینالمللــی کشــور در دهههــای اخیــر بــوده اسـت. در شـرایطی کـه ایـران تحـت تحریـم باقـی بمانـد و بخـش خصوصـی و دولتـی امـکان تعامـل بـا هسـته اقتصاد جهانـی نداشـته باشـند، وابسـتگی فزاینـده بـه چیـن دور از انتظـار نخواهـد بـود.
بیشتر بخوانید: چرا بیانیه مشترک پوتین و شی در مورد عصر جدید را باید جدی گرفت؟
گســترش آزادی عمــل بینالمللــی ایــران شــرط لازم بــرای بهرهبـرداری کشـور از شــرایط جدیــد در اقتصــاد جهانــی اسـت. در شـرایطی کـه توافـق هسـتهای احیـا شود و گزینههـای دیپلماسـی اقتصـادی کشـور افزایـش یابـد، ایـران میتوانــد فضــای مانــور قابل توجهــی در اقتصــاد سیاســی جدیــد بینالمللــی پیــدا کنــد و از شــکاف رو بــه گســترش میـان دو قـدرت بـزرگ بیشـترین بهـره را نصیـب خـود سـازد اما تاکنون سیاست بین المللی دولت سیزدهم نشان داده، این دولت بیشتر از آنکه بر استفاده و فرصتسازی از شکاف میان دو قدرت بزرگ باشد، نگران چوب بالای سر ایران یعنی تحریمهاست و به جز آن هم به لحاظ سیاسی گرایش بیشتر به سمت این دارد که دیپلماسی اقتصادی خود را بر مبنای ارتباط تنگاتنگ با چین بگذارد، درصورتی که این معادله نمیتواند بازی دو سر بردی برای اقتصاد ایران باشد.
شــرکتهای چینــی در بــازار غــرب بــه طــور فزاینــده تحت فشــار قــرار میگیرنــد، امنیتیســازی و حتــی اخــراج میشــوند. همچنین توانمندیهــای فناورانــه چیــن بهشــدت رو بــه افزایــش اســت و ایــن کشــور بهســرعت بــدل بــه قــدرت درجـه یـک فـناوری میشود. از دسـت دادن تدریجـی بخشـی از بازارهـای غـرب بـرای شـرکتهای چینـی، گـران تمـام میشود. ایــن شــرکتها بــا فشـارهای فزایندهای بــرای یافتــن بازارهای جدید مواجه خواهنـد شــد. در چنیــن شــرایطی بازارهــای متوســطی چــون ایــران میتوانــد بیــش از گذشــته بــرای شــرکتهای چینــی بهویــژه در حوزههــای فنــاوری جــذاب باشــد.
اما در کنار تمامی این مخاطرات باید توجه کرد که اگر دیپلماسی اقتصادی ایران بتواند به شکل دقیق و هوشمندانهای با چین پیش برود، در یک حوزه مهم میتوان حرفی برای گفتن داشت. ایـران یکـی از معـدود کشـورهای جهـان اسـت کـه در نقشــه ژئوپولیتیـک انــرژی، حــوزه نفــوذ ایــالات متحــده محســوب نمیشــود و میتوانــد بهصــورت پایــدار منابــع انـرژی موردنیـاز چیـن را تأمیـن کند. بهعـلاوه ایـران تنهـا کشـوری در خاورمیانـه اسـت کـه از مسـیرهای خشـکی و دریایـی میتوانـد بـه چیـن انـرژی صـادر کند. ایـن مزیـت در دوره جدیـد کـه چرخـه دوگانـه در کانـون اسـتراتژی کلان توســعه چیــن قــرار گرفتــه بیــش از گذشــته میتوانــد در روابــط دو کشــور مؤثــر واقــع شود.
اما این گزینه هم ربط مستقیم به توافق هستهای پیدا میکند و اگر ایران نتواند تحریمهای فروش نفت را به طور کامل از بین ببرد، از این ظرفیت هم نمیتوان استفاده کرد و آنچه باقی میماند این است که روز به روز تولید در ایران بیشتر از قبل به واردات از چین وابسته میشود و بازارهای کالاها و خدمات ایران در دست امپراطوری چین قبضه میشود.
فکر چپاول کشور خیال پاک شدن از کله مسئولین ما ندارد وگرنه چنین کشوری چهار فصل با داشتن موقعیت استراتژیک سیاسی و جغرافیایی و منابع طبیعی غنی حداقل الان باید به یک قدرت منطقه ای درخاورمیانه تبدیل میشد ...
کشورهایی مثل ژاپن و کره جنوبی بعداز طی یک جنگ ویرانگر بدون دارا بودن قدرت نظامی (بدون شلیک حتی یک گلوله) بدون داشتن منابع طبیعی بسرعت قدمهای پیشرفت رو طی کردند و الان دارند به یک سوم دنیا حکومت اقتصادی میکنند ...
حاکمان ما هنوز نگران اندامهای برجسته زنان و محدود کردن فضای مجازی هستند.