روایت سالار عقیلی از بیمه شدن حنجرهاش
خودتان پیشنهاددهنده بودهاید یا بیمه؟
بیمه
ایران خودش چنین تصمیمی را گرفته و این بیمه را برای هنر یک هنرمند در نظر
گرفته است. به نظر کار بسیار بزرگ و پسندیدهای است که بخواهند ارزش هنر و
هنرمند را اینگونه نشان دهند. بههرحال میدانید که هر هنرمندی سالها
زحمت میکشد و هنرش را تقدیم مردم میکند و چه بهتر از اینکه دوستداشتن
هنرمند نیز به شکلی آشکار شود و این نوع حرکتها بیانگر پاسداشت زحمات آنان
خواهد بود.
آیا این بیمه فقط منحصر به شماست؟
من روز شنبه
زمان دریافت این بیمه، گفتم امیدوارم برای همه هنرمندان این اتفاق بیفتد
چون هنرمندان قشر زحمتکشی هستند و با تلاش بسیار امرارمعاش میکنند. آنان
سرمایهای جز هنرشان ندارند و میتوان پیشبینی کرد که برای برخی امکان
دارد که روزی این هنر دیگر از بین برود و هنرمندان نتوانند کاری کنند و این
لطمه بزرگی برای زندگیشان خواهد بود و از نظر مالی شاید در مضیقه قرار
بگیرند. با چنین بیمهای با اطمینانخاطر و بدون آسیبپذیری میتوانند
کارشان را دنبال کنند. همچنین امکان دارد یک هنرمند نقاش چشم یا دستش را از
دست بدهد یا یک خطاط نیز این احتمال برایش هست. یک نوازنده و موزیسین هم
امکان دارد گوشها و دستانش از کار بیفتد و همه اینها در این صورت دیگر
امکان کارکردن ندارند و همان بهتر که دست و حنجرهشان را بیمه کرده باشند
که با اطمینانخاطر در تداوم زندگی بکوشند. امیدوارم در تمامی رشتهها برای
هنرمندان امکان بیمه اعضای بدن اتفاق بیفتد. بنابراین اگر روزی اتفاقی
برای حنجره و دیگر اعضا بیفتد و دیگر امکان خلق هنری نباشد، این مانعی برای
ایجاد یک زندگی راحت نباشد و دغدغه امرار معاش نداشته باشند.
برخی از دوستان هنرمند این روزها به دلیل بدهی وزارت ارشاد به
سازمان تأمین اجتماعی دچار مشکلاتی در ارائه بیمه شدهاند. دراینباره
حرفی ندارید؟
چند سال پیش خانه موسیقی، هنرمندان وابسته به خود
را به بیمه تأمین اجتماعی معرفی کرد و البته خودمان کارفرما - خویشفرما-
بودیم و حق بیمه را پرداخت میکردیم که البته این بیمه عمومی است و کارایی
چندانی ندارد. خود من هم یکی از این افراد وابسته به خانه موسیقی بودم که
تحت پوشش این بیمه قرار داشتم، اما بیمه ایران نگاه تخصصی ویژهای به بیمه
اعضای بدن هنرمندان دارد و این خود تضمینی اساسی برای اطمینانخاطر
هنرمندان است و برای همین حرکتشان تحسینبرانگیز است. در کشورهای دیگر جهان
چنین بیمهای مرسوم است و چه خوب که کشور ما نیز برای اولینبار سراغ چنین
مهمی رفته است. در کشورهای پیشرفته حنجره و دست و دیگر اعضای بدن هنرمندان
و پای فوتبالیستها بیمه میشود و بیمهها در این زمینه حتی رقابت
میکنند. امیدوارم این بیمه شامل حال همه هنرمندان ایرانی بشود چون
همگیشان شایستگی چنین موهبتی را دارند.
این حرکت آسودگیخاطر را در ادای احترام به هنرمند ایجاد میکند؟
هنرمند
شاید به این پول نیازی نداشته باشد، اما کسانی که این حرکت انساندوستانه
را انجام میدهند، بهنوعی دارند با احترام و ارزشگذاشتن برای هنرمند و
هنرش به او اطمینانخاطر میدهند که برای ادامه زندگیاش تلاش کند و این
آرامشبخش است برای ادامه راهی که در هنر بسیار پرزحمت خواهد بود.
برنامههای آیندهتان چه خواهد بود؟
پس از محرم و
صفر دو کنسرت با ارکستر ملی به رهبری فرهاد فخرالدینی برگزار میکنیم که
احتمال دارد، هم در تهران و هم در شهرستانها باشد. یک کنسرت دیگر نیز در
ژنو سوئیس در پیش داریم که اسفندماه برپا میشود.
در ژنو هم با فخرالدینی روی صحنه میروید؟
خیر،
ما امکان شرکتدادن یک ارکستر ملی در اجراهای خارج از کشور با حضور ٤٠ تا
٥٠ نوازنده را نداریم چون پرهزینه است و اسپانسر نداریم.
شما تنها گروه دعوتشده به ژنو هستید؟
بله. در این جشنواره به موسیقی علمی ملل مختلف پرداخته میشود و از کشور ما نیز گروه ما دعوت شده است.
درحالیکه آنها خواهان موسیقی ایرانی هستند و باید به شکل بزرگتر نیز این برنامه ارائه شود، آیا راهحلی برای تحقق آن هست؟
درست
است. اولا برای اجرای برنامه بزرگ، دولت و وزارت ارشاد باید پیشقدم شوند و
حمایتهای لازم را انجام دهند و اینگونه بشود ارکستر ملی ایران را به
دنیا معرفی کرد. این نوع کارها از حیطه شخصی هنرمند بیرون است. باید دولت
یارانه بدهد. ما چند سال پیش با ارکستر ملی به آلمان رفتیم و کنسرت خوبی را
اجرا کردیم که رهبری آن را نادر مشایخی عهدهدار بود و بازتاب خوبی
بهدنبال داشت. متأسفانه تعداد این کنسرتها کم است و باید هر سال تعداد
زیادی کنسرت بزرگ در کشورهای مختلف برگزار کنیم.