رایدهندگان آمریکایی چطور نامزد مورد نظرشان را انتخاب میکنند: چرا این و نه آن
حتی یک «احمق»
از تجربه سیاسی شروع
میکنم که برای بسیاری از مصاحبهشوندگان نکته مهمی بود. بسیاری از
طرفداران خانم کلینتون بر این باورند که تجربه او در کارهای دولتی و در
سیاست، او را لایق پست ریاست جمهوری کرده است.
جولین، از شهر رینو
در ایالت نوادا، معتقد است که سیستم سیاسی و دولت آمریکا پیچیدگیهایی دارد
که بدون تجربه کافی نمیشود از چم و خم آن سر در آورد. او حتی آقای ترامپ
را متهم میکند که از قانون اساسی کشور سر در نمیآورد.
به عکس او،
آقایی به نام ریک است که از شهر شیکاگو در ایالت ایلینوی آمده. او میگوید
اصلا لزومی ندارد که رییس جمهوری، سابقه کارهای سیاسی داشته باشد و ادامه
میدهد: «میتوانیم یک احمق را بفرستیم به کاخ سفید. کلی آدم باهوش دور و
برش خواهند بود و به او مشورت میدهند و میگویند چه بکند.»
ریک
میگوید که هفتاد و چهار سال سن دارد و بیش از هرچیز از دست سیاستمداران
حرفهای خسته است. میگوید در انتخابات نامزدی را انتخاب کرده که سیاستمدار
حرفهای نیست. حالا چرا از سیاستمداران حرفهای خسته است و حتی حاضر به
فرستادن یک «احمق» به کاخ سفید است: «قرار بوده که [سیاستمدارن] با هم و
برای مردم کار کنند. اما حالا جمهوریخواهان برای جمهوریخواهان و
دموکراتها برای دموکراتها کار میکنند.»
بعضی از هواداران آقای
ترامپ هم هستند که تجربه او در تجارت را کافی و عالی دانسته و میگویند که
او میتواند همانقدر که در تجارت موفق است در سیاست هم باشد.
چون که او نیست
اما
بیش از اینکه مصاحبهشوندگانم از این بگویند که چرا به نامزد مورد نظرشان
رای میدهند، از این میگفتند که چرا به نامزد دیگر رای نخواهند داد.
مثلا
دایان، از شهر سان فرانسیسکو در ایالت کالیفرنیا، به همین تجربه آقای
ترامپ در تجارت اشاره میکند و میگوید که تجربههای موفقی نبوده اند و
برای همین او برای ریاست جمهوری مناسب نیست.
جان که با همسرش بریتنی
و پسر کوچکشان از والپریزو در ایالت ایندیانا آمدهاند، میگوید «دونالد
ترامپ برای این کشور فقط بد است. هرکس به جز او.» دلایل متفاوتی هم برای
این تصمیمش دارد، از جمله اینکه بسیاری از وعدههای آقای ترامپ اصلا واقعی
نمیتوانند باشند. مثل وعدههای مالیاتی او که به گمان جان، عددهایش با هم
نمیخواند.
بیل از ایالت ایندیانا، میگوید انتخاب هیلاری کلینتون
بد است چون او در دوره چهار ساله آینده ریاست جمهوری باید برای دیوان عالی
آمریکا قاضی انتخاب کند و این قاضیها بر آینده آمریکا اثر خواهند گذاشت.
دیوان
عالی آمریکا بالاترین نهاد قضایی آمریکاست که تفسیرش از قانون اساسی
میتواند بسیاری از قوانین و فرمانهای دولتی را تایید یا لغو کند.
بیل
که از هواداران حزب جمهوریخواه است معتقد است که اگر هیلاری کلینتون رییس
جمهوری شود با انتخاب قاضیهایی که نظرات لیبرال دارند بر آینده کشور اثر
میگذارد. پس برای همین از آقای ترامپ حمایت میکند. بسیاری از طرفداران
حزب جمهوریخواه، مسیحیان سفت و سختی هستند که مثلا با سقط جنین و ازدواج
همجنسگرایان مخالفند و میگویند با لیبرال شدن هرچه بیشتر دیوان عالی،
ارزشهای آنها بیش از پیش در جامعه کمرنگ میشود.
چون زن است؟
باربارا،
همسر بیل هم آنجاست. با فهرستی بلندبالا از دلایلی که به نظرش بنا به آنها
نباید به خانم کلینتون رای داد: «مثلا برای بنغازی». اشاره به حمله به
کنسولگری آمریکا در بنغازی و ماجرای کشته شدن سفیر و همراهانش.
باز
هم باربارا: «مثلا به خاطر سلامتش» خانم کلینتون در جریان مبارزات
انتخاباتی دچار سینهپهلو شده بود و آن را از مردم پنهان کرده بود.
و
آخرینش: «برای اینکه تشنه قدرت است» چندین سال پیش، در یک مصاحبه خانم
کلینتون گفته بود که به جای در خانه ماندن و شیرینیپزی، تصمیم گرفته که
بیرون برود و یک زندگی حرفه ای را دنبال کند. آن مصاحبه و اینکه از بانوی
اولی کشور به سناتوری و از آنجا به وزارت خارجه رفته بود و حالا برای ریاست
جمهوری اقدام کرده، به چشم خیلیها در آمریکا «تشنه قدرت» بودن است.
باراک
اوباما، رییس جمهوری کنونی آمریکا در یک کارزار انتخاباتی به نفع خانم
کلینتون، گفته بود که اگر این کارها را یک مرد کرده بود همه آن را
میپذیرفتیم اما حالا که یک زن این کارها را انجام میدهد به چشم برخی
عجیب میآید. آقای اوباما از همه مردها و زنها خواسته بود فکر کنند چرا
چنین فرقی در ذهنشان بین داوری رفتار یک مرد با یک زن وجود دارد.
در سوی دیگر ماجرا هم زنانی مثل باربارا هستند که اتفاقا زن بودن خانم کلینتون برایشان یکی از دلایل رای دادن به او است.
چون مرد است؟
در
سوی دیگر ماجرا، دونالد ترامپ است که انتشار صحبتهای بیپروایش درباره
دستدرازی به زنان به اردوگاه انتخاباتیاش ضربه بزرگی زد. در نواری
ویدیویی که یازده سال پیش ضبط شده بود و پیش از انتخابات منتشر شد، آقای
ترامپ در جمعی سه نفره با لحنی غلوآمیز از این میگفت که چطور از شهرتش
سواستفاده کرده و به زنان دست درازی میکند. یا بدون رضایت آنها را
میبوسد.
مصاحبهشوندگان من از دموکرات و جمهوریخواه به جز یک نفر
معتقد بودند که این حرفها بد و نامناسب است. اما فرق طرفداران آقای ترامپ
با دیگران این بود که طرفداران آقای ترامپ، چنین رفتاری را میپذیرفتند،
دیگران آن را گناهی نابخشودنی میدانستند.
جان که از شهر ابلین در
ایالت تگزاس آمده، تنها کسی است که این صحبتها به نظرش آزارنده نبود. او
این حرفها را «حرفهای خصوصی مردانه» طبقهبندی میکند.
ماری از
شیکاگو، اول از این حرفها انتقاد میکند و بعد میگوید که مردها همه این
طور حرف میزنند. میگوید صحبتهای مردها در میکدهها را شنیده و با ادبیات
این طوری کاملا آشناست. و اینکه آقای ترامپ این طور حرف زده اصلا مسئله
مهمی نیست.
شوهرش ریک، که پیشتر خدمتتان معرفی کردم هم هست که
میگوید اگر مردی چنین حرفهایی را در جمعی مردانه بیان کند، اصلا او را به
آدم بدی بدل نمیکند.
به نظر میرسد بسته به این که در کدام سوی
این دعوای بزرگ سیاسی قرار داشته باشند، آدمها نظرات متفاوتی درباره میزان
قباحت این حرفها و کارها دارند و خیلی هم نمیخواهند آن را عوض کنند.