نگاهی به فیلم خشم و هیاهو
فیلم سینمایی خشم و هیاهو چهارمین فیلم از هومن سیدی کارگردان جوان سینماست که چند سالی به کارگردانی روی آورده است.سیدی از آن دسته کارگردانانی است که مردم تمایل زیادی برای تماشای فیلم هایش نشان نمیدهند به طوریکه فروش سه فیلم قبلی اوحتی به یک میلیارد هم نمیرسد. خشم و هیاهو از فیلم قبلی سیدی یعنی اعترافات ذهن خطرناک من کمی بهتر است اما نمیشود آن را در ردیف فیلم های خوب و یا حتی متوسط قرار داد .
رویداد۲۴- فیلم سینمایی خشم و هیاهو چهارمین فیلم از هومن سیدی کارگردان جوان سینماست
که چند سالی به کارگردانی روی آورده است.سیدی از آن دسته کارگردانانی است
که مردم تمایل زیادی برای تماشای فیلم هایش نشان نمیدهند به طوریکه فروش سه
فیلم قبلی اوحتی به یک میلیارد هم نمیرسد. خشم و هیاهو از فیلم قبلی سیدی
یعنی اعترافات ذهن خطرناک من کمی بهتر است اما نمیشود آن را در ردیف فیلم
های خوب و یا حتی متوسط قرار داد .
سیدی در فیلم جدیدش به تقلید از سبک مشائیل هانکه کارگردان سرشناس اتریشی پرداخته و به درون شخصیت ها میرود و فضای و زوایای پنهان آنها را نشان میدهد.
خشم وهیاهو فضای سرد و خشک و بی روحی دارد.تم فیلم در ابتدا به این گونه است که رنگ بندی دارد اما از اواسط فیلم به بعد به یک سیاه و سفید کامل تبدیل میشود بدون هیچ منطق و دلیلی.در بیست دقیقه ابتدایی،فیلم در حال قصه گفتن و به نوعی شرح ماوقعه است اما بعد از آن دیگر توانایی قصه گفتن را و مدام در حال بازی کردن با شخصیت هاست.شروع به تعریف ماجرا از زبان شخصیت های فیلم میکند و این کار هیچ سودی برای فیلم ندارد .خشم و هیاهو پر است از فریاد های خاموش و سکوت های مبهم و گیج کننده .خسرو پارسا خواننده ای مشهور و در عین حال لاقید و شهوت پرست که با یکی از هوادارانش رابطه برقرار میکند.فیلم سراسر به همین منوال پیش میرود و تنها یک غافلگیری برای مخاطب دارد آن هم کشتن تینا توسط حنا.
در بحث تکنیک،فیلمبرداری در حد مطلوب است ومخصوصا صحنه تصادف تینا بسیار خوب و طبیعی از آب درآمده و موسیقی فیلم توسط کارن همایونفر و قطعه ای از لئونارد کوهن فقید توانسته کمی به بهبود فیلم اضافه کند.
در مورد بازیگران نیز به جز بازی تصنعی و یکنواخت نوید محمد زاده بقیه بازیگران در حد مطلوب هستند به ویژه نقش حنا توسط طناز طباطبایی مخاطب را به یاد نقش آفرینیش در فیلم هیس دختران فریاد نمیزنند پوران درخشنده با موضوع اعدام می اندازد.
آنچه جالب است تصویر دین و المان های مذهبی در فیلم است.به طور مثال صحنه ای که روی یک تپه خسرو و حنا در حال صحبت و خندیدن هستند در دوردست و لانگ شات تصویر مناره های یک مسجد خود نمایی میکند و کارگردان هم اصرار به تصویر کشیدن این صحنه را دارد.مورد بعد در دادگاه خسرو شخصی که هیچ پایبندی به دین و مسائل شرعی ندارد و مداوم در حال فحاشی به اطرافیان خود است خود را مقید به احکام دینی نشان داده و روایت دینی را در برابر قاضی به زبان میاورد و به نوعی دین و مسائل شرعی را ابزاری برای رهایی و تبرئه خود استفاده میکند.
شاید مقصود کارگردان این است که دین ابزاری برای سوئ استفاده شده است.
در آخر باید گفت که خیانت سوژه تکراری و دستمایه این روزهای اغلب کارگردانان سینما شده،انگار به جز این موضوع نمیخواهند یا دوست ندارند به موضوع دیگری بپردازند.
*میهن امروز
سیدی در فیلم جدیدش به تقلید از سبک مشائیل هانکه کارگردان سرشناس اتریشی پرداخته و به درون شخصیت ها میرود و فضای و زوایای پنهان آنها را نشان میدهد.
خشم وهیاهو فضای سرد و خشک و بی روحی دارد.تم فیلم در ابتدا به این گونه است که رنگ بندی دارد اما از اواسط فیلم به بعد به یک سیاه و سفید کامل تبدیل میشود بدون هیچ منطق و دلیلی.در بیست دقیقه ابتدایی،فیلم در حال قصه گفتن و به نوعی شرح ماوقعه است اما بعد از آن دیگر توانایی قصه گفتن را و مدام در حال بازی کردن با شخصیت هاست.شروع به تعریف ماجرا از زبان شخصیت های فیلم میکند و این کار هیچ سودی برای فیلم ندارد .خشم و هیاهو پر است از فریاد های خاموش و سکوت های مبهم و گیج کننده .خسرو پارسا خواننده ای مشهور و در عین حال لاقید و شهوت پرست که با یکی از هوادارانش رابطه برقرار میکند.فیلم سراسر به همین منوال پیش میرود و تنها یک غافلگیری برای مخاطب دارد آن هم کشتن تینا توسط حنا.
در بحث تکنیک،فیلمبرداری در حد مطلوب است ومخصوصا صحنه تصادف تینا بسیار خوب و طبیعی از آب درآمده و موسیقی فیلم توسط کارن همایونفر و قطعه ای از لئونارد کوهن فقید توانسته کمی به بهبود فیلم اضافه کند.
در مورد بازیگران نیز به جز بازی تصنعی و یکنواخت نوید محمد زاده بقیه بازیگران در حد مطلوب هستند به ویژه نقش حنا توسط طناز طباطبایی مخاطب را به یاد نقش آفرینیش در فیلم هیس دختران فریاد نمیزنند پوران درخشنده با موضوع اعدام می اندازد.
آنچه جالب است تصویر دین و المان های مذهبی در فیلم است.به طور مثال صحنه ای که روی یک تپه خسرو و حنا در حال صحبت و خندیدن هستند در دوردست و لانگ شات تصویر مناره های یک مسجد خود نمایی میکند و کارگردان هم اصرار به تصویر کشیدن این صحنه را دارد.مورد بعد در دادگاه خسرو شخصی که هیچ پایبندی به دین و مسائل شرعی ندارد و مداوم در حال فحاشی به اطرافیان خود است خود را مقید به احکام دینی نشان داده و روایت دینی را در برابر قاضی به زبان میاورد و به نوعی دین و مسائل شرعی را ابزاری برای رهایی و تبرئه خود استفاده میکند.
شاید مقصود کارگردان این است که دین ابزاری برای سوئ استفاده شده است.
در آخر باید گفت که خیانت سوژه تکراری و دستمایه این روزهای اغلب کارگردانان سینما شده،انگار به جز این موضوع نمیخواهند یا دوست ندارند به موضوع دیگری بپردازند.
*میهن امروز