سعید معیدفر، جامعهشناس در گفتوگو با رویداد۲۴:
استعفای مدیر عامل راهآهن؛ یک گلی که بهار نمیآورد
محسن پورسید آقایی، مدیرعامل راهآهن بعد از فاجعه مرگبار ایستگاه هفتخوان با حضور در بخش خبری 21 شبکه اول سیما، از ملت ایران عذرخواهی کرد و استعفای خود را اعلام کرد. استعفای محسن پورسیدآقایی از سوی عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی نیز پذیرفته شده است.
رویداد۲۴- یک جامعهشناس با اشاره به مرسوم بودن استعفای مدیران پس از فجایع در همه جای دنیا گفت: استعفای مدیران در چنین شرایطی به معنای بازنگری کلی در سیستم و روش کاری است. کل سازمان باید خودش را بازنگری کند و در مقابل مشکلی که پیشآمده ایمن شود. ایمنسازی در چنین شرایطی به معنی ارزیابی کلی و تصحیح مشکلات سازمانی است.
محسن پورسیدآقایی، مدیرعامل راهآهن بعد از فاجعه مرگبار ایستگاه هفتخوان با حضور در بخش خبری ۲۱ شبکه اول سیما، از ملت ایران عذرخواهی کرد و استعفای خود را اعلام کرد. همچنین استعفای محسن پورسیدآقایی از سوی عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی نیز پذیرفته شد.
سعید معیدفر، جامعهشناس و مشاور اجتماعی وزیر راه و شهرسازی درباره تأثیر استعفا مدیرعامل راهآهن جمهوری اسلامی ایران به رویداد۲۴ گفت: مسئولیتشناسی امری است که باید همه ما آن را بپذیریم. اگر چنین نباشد و قرار باشد هرکس در مجموعهای که کار میکند نسبت به عواقب کار خود احساس بیمسئولیتی کند، در نهایت سنگ روی سنگ بند نمیشود.
وی در ادامه افزود: این در حالی است که اگر رئیس و مسئول اصلی یک مجموعه مسئولیت کار خود ا پذیرد بر عملکرد کارکنان تأثیر میگذارد. هرچند یک حادثه ممکن است به دلیل خطای فردی اتفاق بیفتد و مسئولان در مورد حادثه راهآهن هم معتقد هستند که چنین بوده است اما در نهایت نمیتوان یک نفر را که در انتهای خط اشتباه بوده است، به خاطر خطای انسانی محاکمه کرد.
معیدفر تأکید کرد: مدیریت یک شرکت باید به خاطر اهمالکاریهایی که در نهایت موجب ایجاد آسیب شده و مکانیزمهای ایمنی ناکافی مورد سؤال و مواخذه قرار بگیرد. زمانی که محصول نهایی اشکالی داشته باشد کل سازمان در مقابل اشکالات پیشآمده مسئول است و رئیس آن باید، عملاً مسئولیت اشتباه پیشآمده را بپذیرد و قبول کند این تقصیر برای همه است.
به گفته مشاور اجتماعی وزیر راه و شهرسازی، در چنین شرایطی مسئولیتپذیری در ردههای بعدی هم معنادار خواهد بود و این موضوع نهادینه میشود که همه اعضای یک سازمان در مقابل اشتباهاتی که انجام میدهند باید پاسخگو باشند و همچنین در مقابل این اشتباهات خود را مقصر بدانند. کارکنان یک چنین سازمانهایی باید بدانند که اگر مسئولیت خود را به درستی انجام دهند نتیجه آن ایمنی و خدمات بهتر خواهد بود، اما گر همه تقصیرها را بر دوش یک نفر بیفتد نتیجه آن چیزی نخواهد بود، مگر تکرار اشتباه.
این جامعهشناس در ادامه با اشاره به مرسوم بودن استعفای مدیران پس از چنین فجایعی در همه دنیا گفت: استعفای مدیران در چنین شرایطی به معنای بازنگری کلی در سیستم و روش کاری است. کل سازمان باید خودش را بازنگری کند و در مقابل مشکلی که پیشآمده ایمن شود. ایمنسازی در چنین شرایطی به معنی ارزیابی کلی و تصحیح مشکلات سازمانی است.
به گفته وی یکی از مشکلاتی که در جامعه وجود دارد این است که ما همیشه به دنبال پیدا کردن یک مقصر خارجی هستیم. فراتر از این موضوع، زمانی که اختلالی در یک بخش به وجود میآید، دیگر بخشها هم باید احساس مسئولیت کنند و در نتیجه این احساس مسئولیت، تلاش کنند تا مشکلات پیشآمده را حل کنند. استعفای یک مدیر بعد از پیش آمدن چنین مسائلی و دیگر اقدامهای شبیه به این استعفا و عذرخواهیها به بهبود وضعیت کلی منجر خواهد شد.
معیدفر درباره تأثیر این استعفا مدیرعامل راهآهن در ذهنیت مردم نسبت به سیستم پاسخگویی معتقد است: فراموش نکنیم که با یک گل بهار نمیشود و در عرصه پاسخگویی مشکلاتی جدی داریم. همچنین تاکنون مردم شاهد این بودند که بعد از به وجود آمدن مشکلات، هر کس گناه را گردن دیگری میاندازد.
به گفته وی، هفتهای نیست که مردم به دلیل اشتباهات انسانی در حوزههای مختلف احساس مأیوس شدن پیدا نکنند. یک روز املاک نجومی مطرح میشود و یک روز در زندگی روزمره شاهد آسیبهای اجتماعی عمیق هستند. این نکته اهمیت ویژهای دارد که دلیل این مأیوس شدنها و آسیبها درون جامعه ریشه دارد و همچنین مردم از خطاهای سیستمی آگاهی دارند و نسبت به آن بیاطلاع نیستند.
وی تأکید کرد: برای مثال در بحث مشکلات مربوط به شهرداری، مردم نسبت به آنچه در شهرداری و حواشی آن رخ میدهد آگاه هستند. چنین موضوعاتی اما در مقایسه با فاجعه راهآهن تفاوتی دارد که در نهایت موجب میشود باوجود تأثیر عمیقتر و ویژهای که بر روند جامعه ایجاد میکنند گاهی دور از چشم باقی بمانند.
مشاور اجتماعی وزیر راه و شهرسازی همچنین معتقد است: نباید به دلیل استعفای مدیرعامل راهآهن انتظار داشت مردم حالا دیگر خرسند شوند و همه مشکلات قبلی را فراموش کنند. مدیریت خرد و کلان در کشور هنوز هم مشکل دارد و مردم سؤالهای بیجواب زیادی در همه حوزهها دارند. نتیجه بیاهمیت بودن به مطالبات و پرسشهای مردم اما چیزی نخواهد بود مگر بیاعتمادی بیشتر مردم نسبت به نهادهای حکومتی.
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط