بلک فرایدی؛ جمعه سیاه یا سیاه بازی برای فروش روی دست ماندهها؟
رویداد۲۴ بلک فرایدی، جمعه سیاه، سیاه جمعه و ... و بسیاری عناوین دیگر همچون حراج بزرگ سال حالا دیگر فقط تعدادی از نامهایی است که برای آخرین جمعه ماه نوامبر به کار میرود. آخرین جمعه ای که هر چند در ابتدا تنها در آمریکای شمالی برای روز حراج بزرگ کاربرد داشت، اما به مرور زمان و با فراگیری اینترنت و شبکههای اجتماعی، جهانی شد و حالا نیز دیگر چند سالی است که در ایران نیز روز مهمی محسوب میشود.
بلک فرایدی از کجا پیدا شد؟
به گزارش اقتصاد ۲۴، نخستین بار در تاریخ آمریکا، عبارت جمعه سیاه برای رسوایی بازار طلا در روز ۲۴ سپتامبر سال ۱۸۶۹ به کار رفت. در این تاریخ، دو نفر از زمینخوراران آن دوران، با خریدهای عمده طلا در مدتی کوتاه، انحصار موقت طلا را به دست گرفتند. وقتی که جنگ داخلی آمریکا پایان یافت، دوران دوازده ساله بازسازی آمریکا آغاز شد. در آن زمان دو تن از زمین خواران به نامهای جِی گولد (Jay Gould) و جیمز فیسک (James Fisk) توانستند به واسطه خریدهای عمده، در مدتی کوتاه انحصار موقت طلا را به دست آورند. این دو از این طریق سود کلانی را نیز به دست آوردند.
دولت به موقع متوجه این امر نشد و پس از مدتی، با وارد کردن حجم بالایی از طلا، سعی بر جبران قیمت از دست رفته کرد که در نهایت باعث ویرانی زندگی بسیاری از افراد و نامگذاری جمعه سیاه شد.
اما امروز، معنای جمعه سیاه، کمی دگرگون شده است. حراج جمعه سیاه، روز بعد از شکرگزاری است که آخرین جمعه ماه نوامبر محسوب میشود. این روز، آغاز آیین خرید برای کریسمس است. حراج جمعه سیاه در واقع یک روز تعطیل نیست، اما اکثر شرکتها این روز را به کارکنان خود مرخصی میدهند. مدتها است که این روز، شلوغترین روز برای فروشندهها است. با وجود اینکه آمریکای شمالی محل اصلی بلک فرایدی است، اما مثل بسیاری از سنتهای دیگر، این سنت نیز به کشورهای دیگر سرایت کرده است.
به گزارش اقتصاد ۲۴، روایت دیگر از بلک فرایدی این است که پلیس فیلادلفیا، پنسیلوانیا و راچستر نیویورک، در سال ۱۹۶۱ به خاطر شلوغی و ترافیک بیش از حد خیابانها در این روز، آن را بلک فرایدی نامگذاری کردند. البته در آن زمان کارشناسان این واژه را مناسب ندانستند و از مردم خواستند تا به جای استفاده از جمعه سیاه از عبارات دیگر استفاده کنند چراکه کلمه سیاه، نشان دهنده رویدادی بدشگون است.
آنها عبارات جمعه بزرگ یا شنبه بزرگ را به جای استفاده از جمعه سیاه یا بلک فرایدی به رسانهها و مردم پیشنهاد دادند، اما این عبارات معادل سازی شده نیز عمر چندانی نداشتند.
دوباره در سال ۱۹۷۵ میلادی در روزنامه نیویورک تایمز، عبارت بلک فرایدی استفاده شد که در اینجا منظور از عبارت جمعه سیاه شلوغترین روز خرید و سنگینترین ترافیک جادهها بود که به دلیل خرید مردم ایجاد شده بود.
البته بسیاری از مردم آن زمان نمیدانستند منظور از این عبارت چیست، اما عدهای دیگر از افراد که پیش از این عبارت بلک فرایدی را شنیده بودند، میدانستند که منظور از این نام، فرصتی طلایی برای خرید است و همچنان به نظر میرسد این بلک فرایدی همان معنای دوگانه را در خود مستتر دارد، معنایی که یک سوی آن شاید کلاهبرداری باشد و سوی دیگر حراجی به نفع خریداران.
تاریخچه بزرگترین حراج دنیا
جمعه سیاه یا همان بلک فرایدی به نوعی روز به صدا درآمدن زنگها برای شروع خرید کریسمس محسوب میشود و فردای روز شکرگزاری در ایالات متحده برگزار میشود. در واقع آخرین جمعه ماه نوامبر بلک فرایدی (Black Friday) نامگذاری شده است. البته روز جمعه سیاه یک روز تعطیل نیست، ولی در این روز مردم به آغاز خرید برای جشن کریسمس و سال نو میپردازند. خرید در این روز برای مردم آمریکا یک سنت قدیمی است و از اهمیت بالایی برای آنها برخوردار است. در آمریکا با وجود تعطیل نبودن این روز، اکثر شرکتها به کارکنان خود اجازه میدهند که این روز را در مرخصی باشند و در بزرگترین حراجی دنیا، به خرید سال نو مشغول شوند.
بلک فرایدی از کجا به ایران رسید؟
بلک فرایدی در سال ۱۳۹۵ توسط یک بازار اینترنتی، به ایران معرفی شد. در آن رویداد کالاهای متعددی با تخفیف بسیارویژه به فروش رفت. یک سال پس از آن، بلک فرایدی دوم ایران با نام «حراجمعه» برگزار شد.
به گزارش اقتصاد ۲۴، اما شاید یکی از معروفترین بلک فرایدیهای ایران را بتوان مربوط به سال ۱۳۹۸ دانست. هر چند یکی دو سال پیش از این تاریخ را نیز بتوان به عنوان روز حراج بزرگ شب یلدا به یاد آورد، اما در این سال بود که بخش بزرگی از شبکههای بزرگ فروش اینترنتی نه تنها یک روز را که یک هفته را به عنوان فروش بزرگ اینترنتی و به نوعی بلک فرایدی قرار دادند و در نتیجه روز ۸ آذر اوج این فروش رقم خورد.
بعدتر گفته شد که برخی از پلتفرمهای اینترنتی به خاطر هجوم جمعیت برای خرید همراه با تخفیف از دسترس خارج شده بودند.
البته حداقل ۳ سال پیش از این روز بزرگ در فروش اینترنتی ایران را بسیاری با حراجهای ویژه شب یلدا به خاطر میآورند.
بیشتربخوانید: واقعیت بلکفرایدی یا جمعه سیاه در ایران!
به جای اسفند چرا در آذر؟
اما مساله این است که چرا به جای حراج ویژه عید نوروز، به ناگهان در ایران حراج شب یلدا آن هم با فاصله بیش از ۲۰ روز تا این شب مهم برای ایرانیان باید به عنوان حراجمعه فراگیر شود؟ پاسخ این سوال همزمانی بلک فرایدی با این روز است، روزی که هر چند نزدیک تاریخ عید کریسمس است، اما برای ایرانیان چندان نزدیک عید ملی و رسمی آنان محسوب نمیشود.
مساله این است که هویت حراجمعه یا بلک فرایدی، بر مبنای تسهیل قدرت خرید مردم در آستانه سال نو است که همزمان با این است که کارمندان و کارگرها عیدی خود را گرفته اند و کودکان و نوجوانان چشم انتظار نونوار شدن هستند و خانوادهها به دنبال خرید موسوم به خرید شب عید هستند.
پس باید پذیرفت که منطق این چنین حکم میکند که چنین فرصتی در ایران در اسفندماه فراهم شود نه اوایل آذر ماه!
البته که عدهای همواره اعتقاد دارند که تاریخهای جهانی در تقویم بین المللی را نمیتوان کشور به کشور تغییر داد، اما در پاسخ به این ایراد میتوان انگلستان را به عنوان مثال مطرح کرد. در این کشور بلک فرایدی را به جای آخرین جمعه ماه نوامبر، در آخرین جمعه پیش از کریسمس (یعنی یک ماه دیرتر از بلک فرایدی آمریکایی و جهانی) برپا میکنند تا هویت و کارکرد آن حفظ شود.
پس چرا وقتی بزرگترین عید ایرانیان نوروز است و در حالی که در اسفند ماه ایرانیان به عیدی، حقوق و پاداشهای خود دست مییابند چرا باید بلک فرایدی یا حراج بزرگ برای آنان در آذر ماه برگزار شود؟
چه دلیلی وجود دارد که این جمعه بزرگ و مهم حداقل به اوایل یا اواسط اسفند ماه منتقل نشود؟
استقبال ایرانیان از حراجی که اما و اگر دارد
فارغ از این پرسشها مساله مهم دیگری که مطرح است، موضوع سوءاستفاده گاه نا به جای فروشندگان از این موقعیت است.
نگار که برای سالها در یکی از پلتفرمهای مشهور خرید اینترنتی مشغول کار بوده است به اقتصاد ۲۴ میگوید که تقریبا در بلک فرایدی یا حراجمعه سال ۲۰۲۱، که تنها یک ماه پیش از پایان این سال برگزار میشد تمامی لوازم آرایشی بهداشتی که با حراج ۷۰ درصد فروخته شد تاریخ انقضای آنان متعلق به پایان سال ۲۰۲۱ بود و این یعنی حراج ۷۰ درصد شامل کالاهایی شده بود که از تاریخ انقضای آنان کمتر از یک ماه فقط باقی مانده بود.
البته نگار حجم و اندازه فروش را غیرقابل باور توصیف میکند و میگوید که به طور جدی، فروش غیرقابل توصیف بود. میگوید برای روزها تقریبا تمام بخشهای این پلتفرم بزرگ و معتبر درگیر همان خریدهای خاص بود.
اما در نهایت آنچه باعث ایجاد حساسیت نسبت به رواج بلک فرایدی در ایران میشود نه تنها ماهیت غیر واقعی و کاذب تخفیفهای اعلام شده از سمت برندها و فروشگاههای بزرگ است بلکه هم چنان همان است که آذرماه در تقویم اقتصادی مردم ایران هیچ جایگاه مشخصی ندارد. اوایل آذر نه آغاز فصل سرما است و نه نزدیک سال نو است که خریدهای شب عید مردم را پوشش دهد.
تخفیفهای نجومی، اما فیک در جمعه سیاه!
البته ایراد جدی دیگر را نیز باید این دانست که براین اساس وعده داده شده برای تخفیفهای کلان و آن هم تا ۷۰ یا ۸۰ درصد به شهروندان آیا اصلا امکان چنین تخفیفی در تجارت ایران اکنون وجود دارد؟
کما اینکه حراج مورد اشاره نیز هیچ گاه تنها به سایتهای اینترنتی محدود نشده و در سطح شهر نیز بسیاری از فروشگاهها از جمله فروشگاههای برندهای خارجی به ارائه تخفیفهای ۶۰ تا ۷۰ درصدی پرداختند، اما در مواجهه با این اتفاق به واسطه تبلیغهای بسیاری که از سوی برندها صورت گرفته بود حتی از ساعتها قبل از بازگشایی نمایندگی این برندها صفهای عریض و طویلی کشیده شده و مردم به انتظار بازگشایی این فروشگاهها ماندند. پس از آن نیز هجوم جمعیت به داخل این فروشگاهها شرایطی را ایجاد میکرد که چندان دور از ذهن نیست.
از سوی دیگر هر چند در ابتدا مبنا چنین بوده که این حراج به طور مشخص و به برندهای خارجی اختصاص پیدا میکرد، اما با توجه به فضای پررونق ایجاد شده بسیاری از فروشندگان داخلی نیز سعی کردند از این فضا بهره ببرند. براین اساس اجناس مختلف با قیمتهای پایینتر عرضه شد و به خصوص در سایتهای مختلف اینترنتی حتی تا انواع شویندهها به حراج گذاشته شد. اما نکته جالب اینکه درباره درصد تخفیفی که دراین حراجها وجود داشت هیچگونه وحدت رویهای وجود نداشت و گاه تخفیفها از ۲۰۰۰ تومان شروع شد و گاه به رقمهای بسیاری کلان و نزدیک به ۷۰ درصد رسید.
اما نکتهای که وجود دارد اینکه طبق قوانین تجارت چگونه چنین اتفاقی رخ میدهد که در یک روز چنین حراجهایی زده شده و به مردم تخفیفهای ۷۰ درصدی داده میشود. نکته دیگر آن که اگر یک فروشگاه در مقطع خاصی کالای خود را با ۷۰ درصد تخفیف به مردم میرساند در سایر روزهای سال چند درصد سود از مردم دریافت میکنند؟!
درباره حراجمعهها و بلاک فرایدی که در ایران برگزار میشود، اما حاشیهها بسیار بیش از این است.
یک کاربر توضیح میدهد که یک کالای خاص را در روزهای پیش از حراج حدود ۵ میلیون تومان قیمت کرده بوده و در روز حراج ناگهان قیمت آن را حدود ۷ میلیون تومان دیده است و بعد دیده که روی این رقم تخفیف خورده و به رقم ۴ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان رسیده بوده است. این کاربر به اقتصاد ۲۴ میگوید توجه کنید تنها ۲۰۰ تومان کمتر از قیمت روزهای گذشته بود، اما در نهایت خریدار فکر میکرد حدود ۳۰ درصد تخفیف میگیرد.
یکی دیگر از کاربران نیز در صفحه ایکس خود نوشت: «جمعه سیاه به سبک ...؛ قیمت ۲۸ آبان آذر ۴۶۵، و قیمت ۱ آذر ۵۰۰ تومن و آماده برای بلک فرایدی!»
کاربر دیگری نیز در کامنتی برای یکی از پلتفرمها نوشته بود: «واقعاً که بیانصافتر از شما وجود نداره، جنس رو دو برابر میکنی بعد بلک فرایدی میزاری باز هم به قیمت اصلیش نمیرسه؟»
یکی دیگر از کاربران نیز مینویسد: «تو ایران بلک فرایدی رو برعکس کنی میشه «رد کردن جنسهایی که باد کردن».
البته که هیچکس با تخفیف برای مشتریان و شهروندانی که این روزها درگیر بحرانهای مالی هستند مشکل ندارد و البته که در ظاهر این فروشگاه روی کالاهایشان تخفیفی سنگین ارائه میدهند که در نگاه اول مشتری را جلب میکند، اما بد نیست بدانید که این فروشگاهها پشت تمام این تبلیغات گسترده ترفندهای گسترده دارند.
تخفیف برای تبلیغ برند
کما اینکه تخفیف کالاها در حراج جمعه نیز اغلب به دو شکل انجام میشود.
یکی این است که تعداد کالا بسیار کم است. به عنوان مثال در بزرگترین حراجی سال کشور تعداد یخچالهای تخفیف خورده کمتر از ۱۰ عدد است، اما این حقیقت را به شما نمیگویند و ناگهان موجودی صفر میشود و با دیدن این صفر شدن کاربر تصور میکند با یک حراج بزرگ و جدی و برند خاصی مواجه است. در حالت دوم قیمت کالاها بسیار بالاتر از قیمت آن در بازار است که هنگامی که روی آن تخفیف ۵۰ درصدی میخورد در واقع صرفا ۱۰ درصد از قیمت واقعی آن تخفیف خورده است و البته در مواردی حتی چنین رقم تحفیفی نیز وجود نداشته و با تخفیف تازه به قیمت اصلی و واقعی خودش میرسد.
به گزارش اقتصاد ۲۴، نکته دیگر در این حراجها این است که اغلب کالاهای تخفیف خورده، کالاهای الکترونیک و پوشاک بوده و هیچ کدام در دسته کالاهای اساسی جای نمیگیرند. در واقع فروشندهها به خوبی میدانند که کالاهای اساسی بدون تخفیف هم به فروش میرسد چرا که مشتری ناچار به خرید آنهاست. اما کالای تخفیف خورده اغلب کالاهایی هستند که نیاز ضروری به آنها ندارید و مشتری صرفا با دیدن تخفیف زیاد بر روی آنها وسوسه میشود که آن را خریداری کند.