تاریخ انتشار: ۰۹:۱۱ - ۲۹ آذر ۱۴۰۲

حضور و ظهور مبهم پرویز ثابتی بعد از ۴ دهه

محمدجواد حق‌شناس گفت: چندهفته‌ای فضای رسانه‌ای بعد از پخش مستند پرویز ثابتی، این پرسش را برای نسل جدید به وجود آورد که چه اتفاقی افتاده است؛ شخصیتی که به عنوان مقام امنیتی شناخته شده، چطور بعد از چهار دهه زندگی پنهانی که خبری از وی نبود، در نشست عمومی حضور پیدا می‌کند؟

حضور و ظهور مبهم پرویز ثابتی بعد از ۴ دهه

رویداد۲۴ ‌زهره فراهانی در روزنامه شرق نوشت: به بهانه تولید و پخش مستند پرویز ثابتی، نشستی با موضوع تبارشناسی سازمان امنیت و اطلاعات کشور (ساواک) در کافه تاریخ به میزبانی محمدجواد حق‌شناس برگزار شد که در نشست نخست با سخنرانی صادق زیباکلام، علی حسینی ولباف و با پرسش و پاسخ پیش رفت.

ابتدای مراسم محمدجواد حق‌شناس به عنوان میزبان گفت: چندهفته‌ای فضای رسانه‌ای و شبکه‌های فارسی‌زبان بعد از پخش مستند پنج‌قسمتی پرویز ثابتی که از یک شبکه فارسی‌زبان خارجی پخش شد، این پرسش را برای نسل جدید به وجود آورد که چه اتفاقی افتاده است؛ شخصیتی که به عنوان مقام امنیتی شناخته شده و چهره‌ای مؤثر بود، چطور بعد از چهار دهه زندگی پنهانی که خبری از وی نبود، پس از چاپ کتابش رخ می‌نماید و در نشست عمومی حضور پیدا می‌کند؟ ما سعی داریم در این نشست بدون نگاه جانبدارانه به موضوع بپردازیم و بهره‌برداری سیاسی از آن صورت نگیرد که در این ارتباط، کافه تاریخ به کمک زندانیان سیاسی قبل از انقلاب و روزنامه «شرق» نشست مشترک برگزار کرد.

سخنران اول دکتر زیباکلام استاد دانشگاه با وجود سخت‌بودن از حجم مطالب در مورد ساواک و پرویز ثابتی برای او، گفت: دولت کارتر به واسطه سقوط رژیم شاه مورد انتقاد بسیاری قرار گرفت و یکی از آن افراد برژینسکی مشاور امنیت ملی آمریکا بود که در جایی در این مورد گفت کشور‌های در‌حال‌توسعه و عقب‌افتاده به واسطه نداشتن اطلاعات نمی‌توانند به خوبی تصمیم بگیرند، اما ما به واسطه داشتن اطلاعات زیاد نتوانستیم تصمیم بگیریم. او به نکات مهم در این مستند پرداخت و افزود: اولین نکته‌ای که باید بعد از پنج قسمت مستند ثابتی بگویم این است که من هیچ نکته خلافی ندیدم، ایشان درست صحبت کرد و دروغ نگفت، اما خیلی راست‌ها را نگفت! نکته دوم؛ ایشان یکی از مقامات اصلی و برجسته تشکیلاتی به نام سازمان اطلاعات امنیت کشور بود که مسئولیتش به زبان امروز جمع‌کردن افراد بود تا مخالفان نتوانند مزاحمتی برای شاه ایجاد کنند و مخالفان را بازداشت و سرکوب کند که به نحو احسن نیز انجام داد.

وی در ادامه به بخش چهارم مستند پرداخت و اضافه کرد: در بخش چهارم مستند ثابتی خیلی محترمانه از شاه انتقاد می‌کند که چرا زندانیان سیاسی را آزاد می‌کنید و فضا به‌گونه‌ای بوده که ساواک هتل‌دار می‌شود. در سال ۵۶، ۵۷ کسانی که محکومیت ۱۰ساله یا ابد داشتند آزاد می‌شوند و به شاه اعتراض می‌کند و می‌گوید ما تلاش زیادی برای دستگیری آنان کرده بودیم. در سال ۵۴ تعداد زندانیان بالا می‌رود و شکنجه‌های سخت اعمال می‌شود که سازمان بین‌الملل تقاضا می‌کند به ایران بیایند تا از زندان‌ها بازدید به عمل بیاورند، اما رژیم چنین اجازه‌ای را به آنان نمی‌دهد، ولی شش ماه بعد در ایران حضور پیدا می‌کنند و ثابتی مخالف این امر بود و دریچه‌ای دیگر بر روی ساواک و نظام شاهنشاهی باز شد.

از اوایل ۵۶ نیز به رغم ناباوری مردم، دانشجویان، روحانیون و... کسی باور نمی‌کرد که با آن‌ها برخوردی صورت نگیرد. زیباکلام در ادامه از ثابتی سؤال کرد و گفت: در آن زمان پنج تا شش هزار زندانی وجود داشت؛ ۸۰ درصد دانشجویان و ۲۰ درصد شاعر، نویسنده، روحانی و... بودند. باید از ثابتی پرسید این چطور نظامی است که تا این اندازه دانشجو و نویسنده مخالف آن است؟ فضا را به خوبی کنترل کردی و نگذاشتی نظام تهدید شود و به خوبی عمل کردی، اما هیچ‌وقت از خودت نپرسیدی چه نظامی را شکل دادیم که تحصیل‌کرده‌ها با آن مخالف هستند؟! سال ۵۶ که نمی‌دانستند سال بعد قرار است چه اتفاقی بیفتد و موج نارضایتی پیش بیاید، در ۱۶ آذر روز دانشجو یک هفته قبل دانشگاه را ببنند و صد نفر را دستگیر کنند که چرا؟ چون مخالف هستند!


بیشتر بخوانید: پرویز ثابتی کیست؟


ما امروز بدهکار نسل جدید هستیم و می‌گویند شما این وضعیت را به وجود آوردید و مقصر هستید

در ادامه این نشست، سخنران بعدی علی حسینی دبیرکل زندانیان سیاسی قبل انقلاب پشت تریبون قرار گرفت و گفت: ۱۸ساله بودم که من را با کلت کمری، فشنگ، خانه تیمی و بمب دستگیر کردند و اعدام نشدم. من به تمام کار‌هایی که انجام دادم اعتقاد داشتم. زمانی که زندان قصر به شهرداری داده شد تا به موزه تبدیل شود، زندان زنان را کامل تخریب کردند! کدام ملتی تاریخ خود و مکان‌های حساسی را که نیاز به دقت و تحقیق دارد، تخریب می‌کند؟ آجر به آجر آنجا حرف داشت و زندان شماره یک با پیگیری ما و حضور سازمان میراث فرهنگی باقی ماند.

علی حسینی به اعتراض نسل جدید پرداخت و گفت: ثابتی به خوبی صحبت کرد. او مأمور بود و اعتقاد داشت کار خود را انجام می‌دهد. سازمان اطلاعاتی را آمریکا در ایران شکل داد. هر کشوری باید سازمان اطلاعات و امنیت داشته باشد و ساواک سازمانی بود که باید تشکیل می‌شد. بحث مبارزات مدتی مطرح است و باید ایرادات را سامان دهیم، افراد در آن شرایط جان خود را کف دستشان گذاشتند و از تمام امکانات و خانواده‌شان محروم شدند و خود را در آن شرایط قرار دادند و برای آزادی ملت خود کشته شدند، اما ما امروز بدهکار نسل جدید هستیم و می‌گویند شما این وضعیت را به وجود آوردید و مقصر هستید.

سومین سخنرانی که به موضوع تبارشناسی ساواک پرداخت، لباف از زندانیان سیاسی قبل از انقلاب بود. او گفت: من سه سال در زندان بودم. ۱۸ساله بودم که دستگیر شدم و به حبس ابد محکوم شدم، اما به دلیل سن کم خود به سه سال تقلیل پیدا کرد. سال ۵۵ با حضور کارتر در ایران که در این رابطه نیز شاه سعی کرد جمهوری‌خواهان پیروز شوند و ملی‌کش‌ها را آزاد کرد، ما تغییرات را مشاهده کردیم و حتی پس از آن در زندان به افراد آقا گفته می‌شد. به این نکته هم می‌توان اشاره کرد که ۵۰ درصد افراد مارکسیست بودند.

در ادامه یکی از حاضران از زیباکلام سؤالی مبنی بر ایدئولوژی شبکه «من‌وتو» بعد از چند دهه برای به تصویر کشیدن ثابتی چه بوده پرسید و زیباکلام در پاسخ گفت: ایدئولوژی این شبکه حمایت از پهلوی است و تلاش می‌کند نشان دهد انقلاب ۵۷ مصیبت بود و پهلوی مسیر درستی را طی می‌کرد. مسئله آنجاست که با غربی‌ها مشکل پیدا کردند و بر سر قیمت نفت به مشکل خوردند. ایران به مرور زمان برای کشور‌های جهان سوم عقب‌مانده تبدیل به الگو شد و این برای غرب زنگ خطر بود و از سوی دیگر تولیدات ایران روانه بازار شد که در مجموع خلاصه حرف آن‌ها توطئه غربی‌ها و حق‌ناشناسی ما در سال ۵۷ بوده است. زیباکلام در پاسخ به سؤال دیگری درخصوص اینکه خروجی اعتراضات قبل و بعد انقلاب چه بوده است؟ گفت: اگر به آرشیو مطبوعات ۵۸ نگاهی بیندازید، آزادی را مشاهده می‌کنید.

وی ادامه داد: تاریخی‌ترین راهپیمایی که دنیا را متعجب کرد ۱۹ آذر ۵۷ روز جهانی حقوق بشر بود و درخواست حضور اقشار مختلف جامعه درخواست دموکراسی بود.

من معتقدم انقلاب به دلیل نارضایتی مردم بود. در سال ۵۱ قبل از زمانی که شریعتی را دستگیر و حسینیه ارشاد را تعطیل کنند، در آن جلسات افرادی را مشاهده می‌کردید که جزء اقشار مرفه جامعه بودند و خواسته تمام آن‌ها مدنی بود. روز ۱۳ آبان ۵۸ دکتر یزدی در موضوع مذاکره با آمریکا درخواست گزارش به امام را داشت که صدای آن موجود است. وی نزد امام رفت امام گفت کسانی که سفارت را گرفتند چه کسانی بودند؟ من گفتم بچه‌مسلمون‌ها. امام مکثی کردند و گفتند بروید بیرون! حتی ابراهیم اصغرزاده و میردامادی مصاحبه کردند و گفتند به موسوی‌خویینی‌ها گفتم تا اذن امام نداشته باشیم سفارت را اشغال نمی‌کنیم.

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
نظرات شما