کرباسچی:
اختلافات دهه ۷۰ کارگزاران و اصلاح طلبان، دیگر تکرار نمیشود/ نطق های هیجانی برخی اعضای فراکسیون امید مشکلی را حل نمیکند
نگرش و رویکرد توسعهگرایانه، ویژگی ممتاز بخشی از مدیران انقلابی بود که پس از جنگ تحمیلی، زمام امور اجرایی کشور را در دست گرفتند؛ افرادی که عموما از آنها با عنوان تکنوکرات یاد می شود و پایه گذار سازندگی و توسعه و مدرنیسم در کشور بودند؛ این مدیران در مقاطعی با فشارها و تضییقات سیاسی و جناحی مواجه شدند و شاید به همین سبب است که آن توسعه و مدرنیسم، امروز در کشور بصورت نیم بند و ناقص، ظهور و بروز یافته است
رویداد۲۴-نگرش و رویکرد توسعهگرایانه، ویژگی ممتاز بخشی از مدیران انقلابی بود که پس از جنگ تحمیلی، زمام امور اجرایی کشور را در دست گرفتند؛ افرادی که عموما از آنها با عنوان تکنوکرات یاد می شود و پایه گذار سازندگی و توسعه و مدرنیسم در کشور بودند؛ این مدیران در مقاطعی با فشارها و تضییقات سیاسی و جناحی مواجه شدند و شاید به همین سبب است که آن توسعه و مدرنیسم، امروز در کشور بصورت نیم بند و ناقص، ظهور و بروز یافته است؛ بی شک غلامحسین کرباسچی یکی از همان مدیران توسعه گراست؛ فردی که بیش از 10 سال بر مسند ریاست شهرداری تهران قرار داشت و طرح توسعه پایتخت را با جدیت و همت پی گرفت؛ البته او هم به مانند هم قطارانش از گزند سیاسیکاری ها و جناحینگریها در امان نماند.
با غلامحسین کرباسچی طی مصاحبه ای تفصیلی پیرامون موضوعات متنوع سیاسی به بحث پرداختیم؛ وی دولت روحانی را در مجموع موفق می داند و معتقد است این گزینه هایی که برای کاندیداتوری ریاست جمهوری 96 مطرح می شوند با روحانی قابل مقایسه نیستند.
کرباسچی اگر چه معتقد است وضعیت فراکسیون امید در مجلس دهم به تدریج بهبود مییابد اما به اعضای عمدتا تازه کار این فراکسیون، این هشدار را هم می دهد که از مواضع تهییجی دوری کنند و به دام رادیکالیسم گرفتار نشوند.
متن کامل مصاحبه پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران با غلامحسین کرباسچی به شرح ذیل است:
دیده بان ایران: عملکرد دولت یازدهم را چگونه ارزیابی می کنید؛ آیا دولت آقای روحانی بواسطه دستاوردهایش می تواند در انتخابات پیشرو تکرار شود یا اینکه رقبا با طرح شعار تغییر و شورش علیه وضع موجود میتوانند دولت روحانی را یک دورهای کنند؟
موانع عمده ای در مقابل روحانی وجود دارند
کرباسچی: همه دولتها،همه مسئولان و همه افرادی که در نهادهای حاکمیت مشغول به فعالیت هستند، کارنامهای مشحون از نقاط ضعف و قوت دارند؛ به طور طبیعی رای دهندگان آگاه و بالغ به مقایسه کارنامه عملکردی کاندیداها می پردازند؛ در دولت آقای مهندس موسوی، علیرغم فشار جنگ و مشکلات و تضییقات و نارساییهای اقتصادی اما بدلیل شرایط خاص جنگ و مشاهده تلاش دولت از سوی مردم، عدم رضایت در قاطبه مردم ابراز نمیشد؛ بعدها دولتهای آقایان هاشمی رفسنجانی، خاتمی و احمدینژاد روی کار آمدند که علیالقاعده مردم کارنامه آنها را در محافل رسمی و غیررسمی مقایسه میکنند؛ اینکه این دولتها با امکاناتی که در اختیار داشتند چه نتایج و دستاوردهایی به بارآوردند، یکی از عمده مولفههای مقایسهای مردم است.
آقای روحانی در شرایطی زمام امور اجرایی کشور را بدست گرفت که مشکلات و معضلات فراوانی در حوزههای مختلف گریبانگیر کشور بود؛ مملکت به اعتقاد خیلیها در لبه پرتگاه قرارگرفته بود؛ احتمال وقوع حمله نظامی وجود داشت؛ تورم افسارگسیختهای بر اقتصاد کشور حاکم بود. فشار تحریمها بر گرده ملت سنگینی میکرد؛ از لحاظ سیاستخارجی، کشور در انزواء بیسابقهای قرار داشت که حتی در زمان جنگ نیز با آن مواجه نبودیم.
وقتی این مشکلات و معضلات پیشروی روحانی در آغاز به کار دولت یازدهم را در کنار فشارها و تضییقات سیاسی و ناسازگاریهای مجلس نهم با این دولت می گذاریم، متوجه می شویم که موانع عمده ای در مقابل آقای روحانی وجود داشته و دارد؛ به هر ترتیب، 49 درصد از آرای انتخابات 92 به سبد رقبای روحانی ریخته شده بود؛ رقبا افرادی بودند که در حاکمیت از جایگاه مؤثری برخوردار بودند؛ شهردار یا دبیر شورایعالی امنیت ملی بودند و بر رویکردها و جهتگیری های دولت روحانی از همان ابتدا انتقاد داشتند و این انتقادات را به طُرق مختلف در جامعه مطرح می کردند.
با تمام این تفاسیر، آقای روحانی موفق شدهاند که یک سری از مشکلات را مرتفع کنند؛ چه در بُعد سیاست خارجی، چه در بُعد اقتصادی، یک سری از مشکلات هم کماکان باقی است و برخی وعده های انتخاباتی ایشان تحقق پیدا نکرده است؛ خوب این امری طبیعی است، هیچ مدیری نمی تواند مدعی باشد که در یک مقطع زمانی توانسته بر همه وعده هایش جامه عمل پوشاند و بر تمام مشکلات فائق آید.
اما پاسخ به این سوال که عملکرد دولت یازدهم چه میزان در ریزش آرای آقای روحانی برای انتخابات 96 تاثیرگذار بوده است، بسته به این است که رقیب انتخاباتی وی چه فرد یا افرادی باشند؟ طبیعتا اگر رقیب روحانی در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم از همین افراد مطرح جناح اصولگرا باشند، قطعا مردم به مقایسه عملکرد و جهت گیریهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آنها خواهند پرداخت و به احتمال بسیار زیاد رای اکثریت مردم، آقای روحانی خواهد بود؛ در مقابل، اگر رقیب انتخاباتی روحانی فردی بابرنامه هاوتیم اجرایی بهتر، باشد شرایط متفاوت میشود و خیلی نمیتوان مطلق در باب نتایج آن انتخابات،اظهارنظر کرد. ولی روشن است که چنین رقابتی درشرایط کنونی مطرح نیست.
2
دیده بان ایران: آینده برجام را با توجه به تمدید "آیسا" و روی کار آمدن ترامپ چگونه ارزیابی میکنید؟ برخی معتقدند حتی اگر مشاوران جنگ طلب ترامپ او را به اتخاذ رویکرد تهاجمی علیه ایران ترغیب کنند، بواسطه رویکرد تعامل گرایانه دولت یازدهم، اجماع جهانی علیه ایران دیگر شکل نخواهد گرفت؛ ارزیابی شما از این موضوع چیست؟
اقدام دولت روحانی در شکستن اجماع جهانی علیه ایران، شاهکار بود
کرباسچی: به نظرم خیلی باید ندانم کاری به خرج دهیم که دوباره اجماع جهانی علیه ما شکل گیرد؛ اگر رفتار خردمندانه و متعادلی داشته باشیم، و بر مبنای قوانین و هنجارهای بین المللی در عرصه سیاست خارجی گام برداریم؛ دیگر اجماع جهانی علیه ایران شکل نمی گیرد.
در سوریه 5 سال است جنگ و خونریزی حاکم است و میتوان گفت نصف جمعیت آن یا کشته شدهاند یا مهاجرت کردهاند و یا با حکومت اسد در تعارض هستند، اما در این 5 سال هنوز علیه این کشور اجماع جهانی شکل نگرفته است؛ اما ما در داخل کشورمان در مقطعی به سبب اتخاذ سیاست های نادرست و غیراصولی در شرایطی که نه جنگ داخلی داشتیم و نه جنگ خارجی، با چندین قطعنامه شورای امنیت مواجه شدیم؛ این امر در شرایطی بود که ما پیشتر از آن، با وجود رخدادها و تحولاتی نظیر جنگ تحمیلی، اشغال سفارتخانه و غیره، با این حجم از قطعنامه ها که در مقطع دولت قبل علیه کشور سرازیر شد، مواجه نبودیم.
به اعتقاد من، مذاکرات فشرده و هنرمندانهای که در دولت آقای روحانی شکل گرفت و موجب لغو قطعنامههای شورای امنیت و شکستن اجماع جهانی علیه ایران شد، یک شاهکار بود و به تصریح متخصصان امر، قطعنامههایی که با تلاشهای دیپلماتیک دولت روحانی لغو شد، بعضا برای لغو، نیازمند تغییر یک نظام حکومتی و گذشت چندین سال بود.
از اینرو باید یک دولتی بدتر از دولت قبل و با سیاستهای ناشیانهایتری، در کشور روی کار بیاید که مجددا اجماع جهانی علیه ایران شکل گیرد؛ به اعتقاد من این امر تقریبا غیرممکن است و مجموعه نظام هم آنرا برنمیتابد.
من معتقدم کار روحانی و دستگاه دیپلماسی دولت وی در شکستن اجماع جهانی علیه ایران، تاریخی و ماندگار است؛ امروز در شرایطی قرار داریم که نه تنها اجماع جهانی علیه ایران شکل نمیگیرد بلکه اگر فرد، کشور و یا گروهی بخواهد برجام را به مخاطره بیندازد با رویکرد مخالفت آمیز دولتهای جهانی مواجه میشود و علیه چنین فرد یا کشوری در سطح جهان اجماع صورت می گیرد.
دیده بان ایران: بهار سال گذشته در جریان کنگره حزب کارگزاران به نقل از آقای محمود دولت آبادی چنین گفتید که ایران هم به دکتر ظریف نیازمند است و هم به سردار سلیمانی؛ آیا همچنان چنین موضعی دارید؟ این سوال را از این حیث مطرح میکنم که برخی تحلیلگران معتقدند، ایران در قبال تحولات منطقه بویژه بحران سوریه می توانست رویکرد خردمندانه تری اتخاذ کند؟
روایت سفر آیت الله هاشمی به عربستان/ شاید می شد در برخی مقاطع مطلوبتر عمل کنیم
کرباسچی: در آن بحثی که در سخنرانی مزبور داشتم، منظورم شخص خاصی نبود بلکه صرفا به عنوان سمبل و نماد، اسامی ذکر شده را بکار بردم؛ مقصود اصلیام از مبحثی که در آن سخنرانی مطرح کردم این بود که یک کشور و یک حاکمیت برای رشد و تعالی و بالندگی به مطلوبیت تمامیِ ارکان و اجزاء نیازمند است و نظامیان شجاع و باتدبیر مکمل دیپلماتهای خردمند و آگاه هستند که با هم افزایی هم، موجبات پیشبرد و تحقق منافع ملی و مصالح عمومی را فراهم میآورند.
اما بحث پیرامون اینکه آیا نظام میتوانست رفتار خردمندانهتر و مطلوبتری را در قبال بحرانهای منطقهای در پیش گیرد، بحثی مجزاست که نیازمند وقت معتنابه و مبسوطی است؛ به طور کلی، باید شرایط، اقتضائات و مقدورات کشور و فضای منطقهای و آرایش نیروهای متخاصم را در تشریح موضوع فوقالذکر مطمح نظر قرار داد.
اینکه برخی چنین مطرح میکنند که حاکمیت میتوانست در قبال بحرانهای منطقه بویژه بحران سوریه رفتار مطلوبتری داشته باشد؛ شاید از منظری، درست تلقی شود اما باید به این نکته توجه داشت که بعضا رفتاری که در مقطع زمانی فعلی، نامطلوب ارزیابی میشود بعدها با توجه به روند تحولات، به گونهای دیگر مورد ارزیابی قرار می گیرد.
البته اگر بخواهیم به صورت ریشهای از ابتدای پیروزی انقلاب، مجموع روابط خارجی کشور و تعاملات بینالمللی و منطقهای در تاریخ جمهوری اسلامی را مورد ارزیابی قرار دهیم، شاید به این نتیجه برسیم که میشد در مقاطع و بزنگاههایی، رفتار مطلوبتری اتخاذ کرد. از سویی دیگر معتقدم، باید با نگاهی جامع، مسائل سیاست خارجی را تحلیل کرد و توجه داشت که بعضا این تنها دولتها نیستند که در روابط خارجی از قدرت تعیین کنندگی برخوردارند و باید نقش سایر قوای حاکمیتی و حتی جریانات و گروههای فشار را نیز مدنظر قرار داد.
برای نمونه، در دورهای شاهد بودیم روابط ایران و عربستان سعودی به عنوان دو بازیگر مهم و تعیین کننده منطقهای، در یک سطح بسیار مطلوب قرار داشت؛ در زمان سفر آیتالله هاشمی رفسنجانی به عربستان سعودی ، علی رغم استقبال بسیار گرم و صمیمانه مقامات ارشد سعودی از هیئت ایرانی، برخی گروههای تندرو و افراطی مستقر در حاکمیت سعودی، هجمههای تبلیغاتی وسیعی را علیه ایران تدارک دیدند و حتی در زمانی که هیئت عالیرتبه ایرانی در عربستان حضور داشت، خطیب جمعه مسجد مدینه ، اظهاراتی را علیه ایران، شیعه و حتی شخص آقای هاشمی مطرح کرد.
دیده بان ایران: عملکرد مجلس دهم را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا اعضای فراکسیون امید توانستهاند، خواستههای طیف تحول خواه جامعه را محقق کنند؟
عملکرد فراکسیون امید به تدریج بهتر میشود
در مجلس دهم شاهد یک تغییر 70 درصدی بودیم؛ آنچه در انتخابات اسفند 94 نیروهای تحول خواه دنبال میکردند، عبارت بود از راه نیافتن عناصر افراطی به مجلس دهم؛ این امر تا حد زیادی محقق شد و عمده مخالفان سیاسی جریان اعتدال و اصلاحات با آرای مردم از مجلس حذف شدند؛ البته به سبب روند احرز صلاحیتها و برخی عوامل و شرایط دیگر، اکثر اعضای تحول خواهِ جدیدالورود به مجلس دهم از تجربه پارلمانی کافی برخوردار نیستند و حتی رئیس فراکسیون امید ، تجربه فعالیت پارلمانی را در کارنامه خود نداشت و فراتر از آن، اینکه برخی از اعضای لیست امید، حتی سابقه کار تشکیلاتی و سیاسی را هم نداشتند؛ بنابراین اینکه از این افراد و این لیست انتظار داشته باشیم که به سرعت خود را با اقتضائات فعالیت پارلمانی منطبق کند، توقع زیادی است.
به اعتقاد من، اعضای فراکسیون امید برای کسب تجربه کار تشکیلاتی و پارلمانی به زمان بیشتری نیاز دارند؛ اما مِن حیثالمجموع به نظرم عملکرد این فراکسیون در مجلس دهم به تدریج ارتقاء پیدا کرده است.
3
دیده بان ایران: برخی معتقدند در جهت گیری ها و رویکردهای فراکسیون امید در قبال مسائل سیاسی، نوعی تحفظ و محافظه کاری مستتر است و در مقابل برخی از پختگی و بلوغ سیاسی طیف تحول خواه و احتراز اعضای آن از رادیکالیسم سخن میگویند؛ شما جزء کدام دسته اید؟
مواضع و نطق های تهییجی برخی اعضای فراکسیون امید را نمیپسندم
کرباسچی: در رابطه با موضع گیریهای سیاسی، این تعبیر را قبول دارم که رفتار اصلاح طلبان به نسبت دورههای گذشته پختهتر شده است و این امر بسیار هم ارزنده و مطلوب است؛ فراکسیون امید هم می تواند رفته رفته در فضای سیاسی کشور جای خود را باز کند مشروط بر اینکه اعضای آن از مواضع و نطقهای تهییجی و شعارگونه اجتناب کنند.
من برخی از مواضع اتخاذ شده اخیر از سوی تنی چند از اعضای فراکسیون امید را چندان برای کشور مفید نمی دانم؛ برای نمونه آقای محمود صادقی یکی از اعضای بسیار شریف فراکسیون امید است که فرزند شهید بزرگواری هم هست؛ اما اینکه یک سری شعارهای افراطی از سوی وی و یا هر فرد دیگری مطرح شود که بعدا با عذرخواهی همراه باشد، به دور از پختگی و بلوغ سیاسی است ودرنهایت، یأس آفرین است. "شهامت" ارزش والایی است اما مشروط به آنکه مجموعهای را به اهدافش نائل کند نه اینکه کسی یک قدم روبه جلو بگذارد و بعد بواسطه این پیشروی، کل مجموعه ده قدم به عقب پرتاب شود!شرایط کنونی سیاست درایران عرصه اینطور کرّوفرّ هانیست.
من معتقدم ما بعد از 37 سال، دیگر نیازی به اینگونه اقدامات تهییجی و تخریبی نداریم؛ امروز ما باید در جهت همگرایی نیروهای سیاسی و قوای حکومتی حرکت کنیم؛ اینکه با طرح شعارهایی تهییجی، موجبات افتراق نیروها و منازعه بین قوا را فراهم آوریم و نمایندگان را در برابر رییس قوه قضائیه و یا مجلس را در برابر کابینه قرار دهیم، مشکلی از کشور حل نمیشود و اهدافی که مدنظر اصلاحات است مثل همین مقوله حقوق شهروندی هم محقق نخواهد شد.
علی ایحال معتقدم هنوز آن پختگی سیاسی کامل در همه اعضای فراکسیون امید بوجود نیامده است و آنها برای رسیدن به اهداف سیاسی باید مواضع حساب شده تری اتخاذ کنند و بدانند که روشهای مبارزه و کنشگری پارلمانی، روشهای آموختنی دیگری است و صرف اینکه فلان فرد در قوه مجریه عهده دار سمتی بوده است، نمیتواند در نهاد پارلمان منشاء تاثیرات و تحولات مطلوب باشد.
زمانی میتوانیم بگوییم به فراکسیون امید، امیدوار شدهایم که این فراکسیون در جهت تقویت همگرایی در کشور حرکت کند؛ وگرنه اینکه چند تن از اعضای این فراکسیون به رفتار انتحاری دست بزنند ممکن است با تحسین عده ای همراه باشد اما برای کشور و جریان تحول خواه، عایدی و خروجی ندارد.
دیده بان ایران: در واقع جنابعالی سکوت امثال آقای عارف را مطلوبتر از رفتار انتحاری امثال آقای صادقی میدانید؟
نیاز به همگرایی و رفتار خردمندانه داریم
کرباسچی: من نمیگویم کسی سکوت کند؛ البته ایشان چندان هم سکوت نکرده است؛ خیلی حرفها هم گفته میشود که شاید چندان خوب نباشد؛ من نمیخواهم قضاوتی پیرامون کسی کنم؛ من میخواهم بگویم که کار یک تشکیلات و یک فراکسیون سیاسی و پارلمانی باید پخته و معطوف به تحقق اهداف معین باشد. اینکه اظهاراتی علیه فلان قوه یا فلان وزارتخانه مطرح شود و از سوی برخی افراد مورد تحسین قرار گیرد که مشکلی از مشکلات کشور را حل نمی کند؛ بلکه نیاز به همگرایی و رفتار و اعمال خردمندانه و تعاملی است.
دیده بان ایران: با توجه به اینکه اکثریت اعضای هیئت نظارت بر انتخابات شوراهای شهر در دوره پنجم را اعضای فراکسیون امید مجلس دهم تشکیل میدهند، بسیاری از کنشگران و تحلیلگران به انتخابات مزبور و تحقق آزادی تمام و کمال در آن و رفع معضل ردصلاحیت، امیدوارند؛ از سویی دیگر، برخی معتقند این آزادی و این انتخابات تداعی کننده انتخابات شورای اول و اختلافات گسترده کارگزارانی ها و مشارکتی ها در آن است؛ اختلافاتی که موجب انحلال شورا از سوی وزارت کشور دولت اصلاحات شد؛ ارزیابی شما در این زمینه چیست؟
آزادی انتخابات موجب تفرق نیروهای تحول خواه نمیشود
کرباسچی: اینکه هیئت نظارت بر انتخابات شورای شهر عمدتا از نیروهای تحول خواه مجلس است؛ امر مبارک و پسندیده ای است و امیدواریم که از این فضا استفاده شود و افراد لایق و کاردان راهی شوراهای شهر شوند؛ اما این نکته که لزوما آزادی مطلوب در هر انتخابات به تششت و تفرق نیروهای تحول خواه منتهی میشود، وبا دوره های قبل مقایسه شود درست نیست.
دیده بان ایران: پس از منظر شما، امکان تکرار اتفاقات شورای شهر اول وجود ندارد؟
وزن کشی سیاسی عامل شکست اصلاح طلبان در انتخابات شورای دوم
کرباسچی: شورای شهر اول در تهران، در شرایطی شکل گرفت که مجموعه نیروهای سیاسی، از تجربه کافی در این زمینه برخوردار نبودند؛ امری که اتفاقا دلیلی برای شکست اصلاح طلبان در انتخابات شورای شهر دوم بود؛ شکستی که ناشی از تعدد لیستها بود؛ در آن مقطع جبهه مشارکت تصور میکرد که از پایگاه اجتماعی بسیار قوی بهره مند است؛ در نتیجه سایر گروهها و طیفها هم بر همین مبنا به وزن کشی سیاسی روی آوردند و نتوانستند در تهیه لیستهای انتخاباتی به هماهنگی و انسجام برسند؛ امروز اما شرایط متفاوت است و تجربه 20 ساله پیش روی نیروهای سیاسی است؛ امروز اصلاحطلبان و اعتدالگرایان به این نتیجه رسیدهاند که قواعد سیاسی تابعی از مجموعه اقتضائات، شرایط و فعل و انفعالات است و بعضا باید برای نیل به هدف از خواست و تمایل شخصی و حزبی عدول کرد؛ نمونه این امر به وضوح در دو انتخابات اخیر نمایان شده است و من معتقدم این تفکر استمرار خواهد یافت و اختلافات دوره های پیشین تکرار نمیشود و قطعا شورای شهر پنجم شرایط بهتری خواهد داشت.
دیده بان ایران: همواره این دغدغه و نگرانی در میان افکار عمومی و سمپاتهای جریان سیاسی تحول خواه وجود داشته که اتفاقات میانههای دهه 70 که به تشتت و تفرق و واگرایی نیروها و طیفهای تشکیل دهنده جریان مزبور منجر شد در عصر حاضر نیز پدیدار شود؛ به هر حال هنوز ماجرای اختلافات بین حزب کارگزاران به نمایندگی از راست مدرن و حزب مشارکت نماینده وقت چپ مدرن، در میانه های دهه 70 در اذهان کنشگران و تحلیلگران باقی ماده است؛ آیا امکان تجدید آن اختلافات و واگرایی ها وجود دارد؟ برخی معتقدند صرفا وجود رقیب مشترک است که ائتلاف نیروهای تحول خواه را پایدار نگه داشته و به محض ضعف و فترت رقیب، اختلافات آنها سرباز میکند؟
اختلافات دهه 70 کارگزاران و اصلاح طلبان، دیگر تکرار نمیشود
کرباسچی: من این نظر را قبول ندارم که ائتلاف نیروهای تحول خواه به سبب وجود یک رقیب سیاسی مشترک است؛ هر حزب و طیف سیاسی، دیدگاه خاص خود را دارد؛ در شرایط فعلی هم که انسجام مطلوبی میان جبهه اعتدال و اصلاحات ایجاد شده، ممکن است اختلافات فکری و سیاسی زیادی میان آنها وجود داشته باشد اما اینکه این اختلافات موجب واگرایی و تفرق نمیشود نه به سبب وجود رقیب مشترک که به سبب اولویت دهی به منافع ملی و مصالح عمومی از سوی کنشگران این دو جبهه است. میتوانم بگویم که اختلاف و تشتتی که در دهه 70 میان نیروهای سیاسی تحولخواه بوجود آمد معلول کم تجربگی درکارسیاسی بود ، که امیدواریم دیگر تکرار نشود.
دیده بان ایران: وضعیت مرجعیت فکری در میان جریانات سیاسی کشور را چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا این مرجعیت رو به افول است؟
پس از وفات آیت الله مهدوی کنی، خلاء محوریت سیاسی در جریان اصولگرا به اوج رسید
کرباسچی:در شرایط فعلی اصولگرایان از ضعف و زوال محوریت سیاسی رنج میبرند و دیگر همچون دهههای گذشته نمیتوانند با یک محوریت خاص، رفتار سیاسی و انتخاباتی خود را طراحی کنند؛ میتوان چنین گفت که پس از وفات آیت الله مهدوی کنی، این ضعف و خلاء در جریان اصولگرایی به اوج رسید و در نتیجه به اجماع رسیدن آنها در انتخابات بسیار بعید است؛ اما در مقابل، اصلاح طلبان و اعتدالگرایان در این زمینه از وضعیت مطلوب تری برخوردارند و شخصیتهایی همچون آقایان هاشمی رفسنجانی، سید محمد خاتمی و حسن روحانی، به نوعی محوریت سیاسی و فکری آنها محسوب می شوند. ولی درمجموع باید به این نکته هم توجه داشت که امروز، گرایش به احزاب و جریانات در عرصه کنشگران سیاسی متفاوت از دهههای پیش شده است به نوعی از نقش افراد وگروه های مرجع سیاسی کاسته شده است ومنطق سیاسی وبرنامه های عملی هرمجموعه ای جای آنرا گرفته است.
دیده بان ایران: استراتژی انتخاباتی کارگزاران برای انتخابات ریاست جمهوری 96 چیست؟ برخی اخبار حکایت از آن دارد که آقای محمد علی نجفی حلقه رابط حزب شما و دولت برای پیشبرد اهداف انتخاباتی است؛ این موضوع را تایید می کنید؟
نجفی رابط انتخاباتی ما با دولت نیست
کرباسچی: ما با آقای نجفی و دیگران که شما اسم می آورید و اسم نمی آورید، جلسات مختلفی داریم و در آن جلسات بعضا هماهنگیهای سیاسی هم به عمل می آید؛ ما با غیر از کارگزاران و غیر از اصلاح طلبان هم جلساتی پیرامون مسائل سیاسی داریم؛ آقای نجفی هم از نیروهای بسیار شایسته و قابل احترام هستند و با ایشان هم جلسات متعددی داریم؛ اما این تعبیر که آقای نجفی رابط انتخاباتی کارگزاران و دولت است را مطابق با واقعیت نمیدانم.
دیده بان ایران: آیا در انتخابات پیشرو نیز از آقای روحانی حمایت میکنید؟
روحانی با این افرادی که برای کاندیداتوری مطرح می شوند، قابل مقایسه نیست
کرباسچی: در شرایط فعلی از نظر ما آقای روحانی کارنامه قابل قبولی دارد وبا این افرادی که عموما از جناح مقابل برای کاندیداتوری در انتخابات مطرح میشوند، قابل مقایسه نیست و قطعا در مقابل این افراد،کاندیدای نیروهای اصلاح طلب و اعتدالگرا و حتی بخشی از اصولگرایان، آقای روحانی است.
دیده بان ایران: در تابستان امسال اخباری مبنی بر وجود اختلافات گسترده در حزب کارگزاران مخابره شد و محافل سیاسی و رسانه ای اصولگرا هم موج سواری زیادی در این رابطه انجام دادند؛ آیا اختلافی میان شما و آقای مرعشی وجود دارد و یا مجادلهای بین شما به وقوع پیوسته است؟ برخی در آن مقطع زمانی چنین مطرح کردند که آقای مرعشی دیگر در جلسات کارگزاران شرکت نمیکند؟
با مرعشی اختلاف دارم، اما افتراق نه
کرباسچی: آقای مرعشی در جلسات حزب کارگزاران حتی بیشتر از من هم شرکت میکند و خیلی از جلسات کارگزاران توسط ایشان وبه ریاست ایشان تشکیل میشود ؛ آقای مرعشی از نیروهای سیاسی بسیار شاداب، خوش فکر و کم نظیر کشور است؛ و ایشان در تفکرات و نوآوریهای سیاسی از من بهتر است؛ ممکن است اختلاف نظر باشد اما در جمعبندی ما به نقطه نظرواحد میرسیم؛ مثلا درهمین جلسه دیروز(سه شنبه 30 آذر) شورای مرکزی حزب، من مخالف پیشنهاد آقای مرعشی در مورد یکی از بندهای آیین نامه ای بودم اما ایشان استدلال کردند و من با اینکه هنوز نظر خودر را ارجح می دانستم اما هنگام رای گیری به ایده آقای مرعشی رای دادم .
بیش از 20 سال است با آقای مرعشی آشنایی دارم و هرگز با ایشان به نقطه افتراق نرسیدهام و اینکه رسانههای جناح مقابل هم اختلاف نظرات ما را برجسته میکنند، امری طبیعی است.
دیده بان ایران: آیا امکان بازگشت آقای محمد هاشمی به حزب کارگزاران وجود دارد؟
محمد هاشمی را هنوز جزئی از کارگزاران می دانیم
کرباسچی: در آن مقطع زمانی دوستان مختلفی برای حضوردرجلسات با آقای هاشمی مذاکره کردند اما به هر ترتیب ایشان در آن مقطع دیدگاهی داشتند و بر آن مبنا تشخیص دادند که در جلسات حزب شرکت نکنند؛ ما برخی اوقات به خدمت آقای هاشمی میرسیم و بعضا در صورت نیاز از نظرات ایشان استفاده میکنیم. ما آقای هاشمی را هنوز از خودمان میدانیم و این احساس را نداریم که وی از حزب کارگزاران جدا شده است.
دیده بان ایران: در تابستان سال جاری پس از آنکه آقای احمد توکلی طی یک نشست خبری، اتهاماتی را متوجه دوران ریاست شما بر شهرداری تهران کرد، شما طی مرقومهای وی را "قطاع" خطاب قرار دادید؛ بعد از آن، طی مصاحبه ای که با آقای توکلی داشتم، ایشان اعلام کرد شما در دوره ریاست بر شهرداری تهران، پول زور گرفتن از مردم را باب کردید اگر چه آقای توکلی تاکید داشت که منظورش استفاده شخصی شما از این پولها نیست؛ در این رابطه نظر خاصی دارید؟
تراکم فروشیهایم قانونی و معقول بود/ مگر می توانستم به فلان ارگان مجوز ساخت و ساز دهم اما به مردم عادی، نه؟
کرباسچی: آقای توکلی آدم خوبی است و من در مرقومهام که وی را "قطاع" خواندم ، قصد گزند کلامی نداشتم؛ منظورم این بود که برخی انسانها خیلی زود به یک نتیجه و نظر میرسند و به سبب صداقتشان هم بسیار زود از آن نظر برمیگردند و همین سخنی که شما میگویید ناظر بر این است که آقای توکلی چنین ویژگی ای دارد؛ ایشان قبلا هم به افرادی نقدهایی وارد کردهاند که بعدا از آن افراد عذرخواهی کردند.
آقای توکلی گفته بود، من پایهگذار فساد در شهرداری هستم؛ این حرف بسیار عجیب است؛ فردی که 10 سال در ریاست یک دستگاه همچون شهرداری تهران باشد و مجموعه نهادهای حاکمیت با آن تعامل داشته باشند و بعد به هردلیلی پرونده ساخته شود، آیا باید او را پایه گذار فساد نامید؟ مگر فساد در یک شب و بواسطه یک سوژه خاص پایه گذاری میشود؟ این اتهام پایه گذاری فساد که تنها به من بازنمیگردد، به همه مسئولان آن مقطع از صدر تا ذیل بازمی گردد. ما مخفیانه که به قول ایشان پول زور بابت ساخت و ساز نمی گرفتیم همه مردم شاید پولی راکه بابت مالیات وعوارض میدهند پول زور تلقی کنند ولی آیا این پایه گذاری فساد است ؟ بنظر ایشان باید ساخت وساز ونوسازی درشهر نمیشد؟ یا هرکه میساخت بدون عوارض وهزینه میساخت؟ پس هزینه شهر ازکجا میآمد؟ تمام کارها واجازه ساخت واخذهرعوارضی با مصوبات قانونی بوده ؛ بسیاری از مجوزهای ساخت و ساز هم که صادر شد بانظر وحتی تأکید همین مقامات و مسئولان در ردههای مختلف بود؛ بسیاری از این بنیادها و ارگانهای انقلابی در آن مقطع خواستار تراکم و ساخت و ساز بودند و بواسطه مصالح و مشکلاتی که داشتند به آنها مجوز داده میشد. مجوزها ی زیادی هم به افراد دیگر جامعه داده میشد؛ وقتی شما به یک ارگان و نهادی مجوز ساخت و ساز می دهید و مثلا به دانشگاهی همچون دانشگاه امام صادق اجازه میدهید سر یک چهارراه، چند هزار متر تجاری بسازد، دیگر نمیتوانید جلوی ساخت و ساز یک مغازه 12 متری را به عنوان خلاف بگیرید؛ حالا به خاطر مصالحی مجوز برخی ساخت و سازها به آن ارگانها و نهادها داده شد و دعوای اصلی این شد که عوارض قانونی و آن 50 درصد را بدهند یا نه؟
طرح شهرداری در آن مقطع برای توسعه شهر تهران مورد تایید همه ارگانهای ذیربط بود و حتی بالاترین مقامات راجع به آن به اظهارنظر پرداختند؛ بنابراین ،این کارها تصمیم شخصی نبود؛ از سویی دیگر وقت مجوز ساخت و ساز صادر می شود، باید بخشی از هزینه شهر توسط سازنده پرداخت شود، و این امر بسیار معقول و قانونی است و در همه نقاط جهان اجرامیشود.
دیده با ایران: مثالی که در این رابطه آقای توکلی می زدند این بود که شهرداری در دوران ریاست شما، فضای مقابل درب منازل مردم را به بهانه فعالیت عمرانی تخریب می کرد و سپس برای نصب پل، عوارض طلب می کرد.
هر کس کار خلافی از دوران ریاست من بر شهرداری سراغ دارد، سندش را منتشر کند
کرباسچی: این حرفها از سنخ اظهارات شعاری است و اگر کسی مورد و سندی در اینباره دارد منتشر کند؛ در دوره شهرداری من، تمام آنچیزی که به عنوان عوارض اخذ می شد قانونی و دارای مجوز بود. نشانه این امر هم آنکه با آن همه بررسیهای گسترده که انجام گرفت در آن موارد هیچگونه تخلفی حتی طرح هم نشد؛ من بارها اعلام کردم و به آن آقای سلیمی هم که مدام میگفت مناظره، چنین گفتم که ما مناظرهای با شما نداریم؛ شما ادعا کردید که ما در شهرداری بذل و بخشش کردیم باید آن را ثابت کنید؛ من باز هم میگویم هر کس کار خلافی در آن دوره شهرداری از من سراغ دارد، سند آن را منتشر کند.
دیده بان ایران: ارزیابی شما از تخریبها و هجمههای اخیر صدا و سیما علیه دولت آقای روحانی چیست؟ برخی معتقدند این هجمهها، دیگر مرزهای اختلافات فکری را درنوردیده و به عیان ترین شکل ممکن، مبین اغراض جناحی و سیاسی مدیران این سازمان است؛ شما چه نظری دارید؟
صدا و سیما با دولت همکاری و تعامل مطلوبی ندارد
کرباسچی: دولت مدعی است صداوسیما در مجموع در جهت تعامل و همافزایی حرکت نمیکند و کارنامه سیاسی این سازمان در جهت همراهی با دولت تلقی نمیشود؛ البته هیچکدام از اعضای دولت مدعی نیستند که کارنامهشان بی نقص است؛ برای مثال در ماجرای سانحه ریلی با مدیریت مطلوب تر میشد جلوی بروز آن حادثه تلخ را گرفت، اما اینکه برنامهها و بخشهای خبری رسانه ملی پیرامون این اتفاق ناگوار متمرکز برای یافتن مقصر از درون دولت باشد، قدری تامل برانگیز است.
حوادث و سوانحی نظیر خروج قطارها از ریل و سقوط هواپیماها در نقاط مختلف دنیا حتی در کشورهای پیشرفته هم رخ میدهد؛ اما اینکه یک جریان و رسانهای، حادثهای را به تبلیغ علیه سیستم اجرایی کشور تبدیل کند، امر پسندیده ای نیست؛ مضاف بر اینکه این سوال هم مطرح می شود که آیا در دوره 8 ساله دولت قبل هیچگونه سانحه هوایی و ریلی رخ نداد؟ اینکه از اینگونه حوادث استقاده سیاسی و جناحی شود به هیچ وجه در جهت منافع ملی نیست. در مجموع می توان گفت که صدا و سیما با دولت همکاری و تعامل مطلوبی ندارد.
*دیده بان ایران
با غلامحسین کرباسچی طی مصاحبه ای تفصیلی پیرامون موضوعات متنوع سیاسی به بحث پرداختیم؛ وی دولت روحانی را در مجموع موفق می داند و معتقد است این گزینه هایی که برای کاندیداتوری ریاست جمهوری 96 مطرح می شوند با روحانی قابل مقایسه نیستند.
کرباسچی اگر چه معتقد است وضعیت فراکسیون امید در مجلس دهم به تدریج بهبود مییابد اما به اعضای عمدتا تازه کار این فراکسیون، این هشدار را هم می دهد که از مواضع تهییجی دوری کنند و به دام رادیکالیسم گرفتار نشوند.
متن کامل مصاحبه پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران با غلامحسین کرباسچی به شرح ذیل است:
دیده بان ایران: عملکرد دولت یازدهم را چگونه ارزیابی می کنید؛ آیا دولت آقای روحانی بواسطه دستاوردهایش می تواند در انتخابات پیشرو تکرار شود یا اینکه رقبا با طرح شعار تغییر و شورش علیه وضع موجود میتوانند دولت روحانی را یک دورهای کنند؟
موانع عمده ای در مقابل روحانی وجود دارند
کرباسچی: همه دولتها،همه مسئولان و همه افرادی که در نهادهای حاکمیت مشغول به فعالیت هستند، کارنامهای مشحون از نقاط ضعف و قوت دارند؛ به طور طبیعی رای دهندگان آگاه و بالغ به مقایسه کارنامه عملکردی کاندیداها می پردازند؛ در دولت آقای مهندس موسوی، علیرغم فشار جنگ و مشکلات و تضییقات و نارساییهای اقتصادی اما بدلیل شرایط خاص جنگ و مشاهده تلاش دولت از سوی مردم، عدم رضایت در قاطبه مردم ابراز نمیشد؛ بعدها دولتهای آقایان هاشمی رفسنجانی، خاتمی و احمدینژاد روی کار آمدند که علیالقاعده مردم کارنامه آنها را در محافل رسمی و غیررسمی مقایسه میکنند؛ اینکه این دولتها با امکاناتی که در اختیار داشتند چه نتایج و دستاوردهایی به بارآوردند، یکی از عمده مولفههای مقایسهای مردم است.
آقای روحانی در شرایطی زمام امور اجرایی کشور را بدست گرفت که مشکلات و معضلات فراوانی در حوزههای مختلف گریبانگیر کشور بود؛ مملکت به اعتقاد خیلیها در لبه پرتگاه قرارگرفته بود؛ احتمال وقوع حمله نظامی وجود داشت؛ تورم افسارگسیختهای بر اقتصاد کشور حاکم بود. فشار تحریمها بر گرده ملت سنگینی میکرد؛ از لحاظ سیاستخارجی، کشور در انزواء بیسابقهای قرار داشت که حتی در زمان جنگ نیز با آن مواجه نبودیم.
وقتی این مشکلات و معضلات پیشروی روحانی در آغاز به کار دولت یازدهم را در کنار فشارها و تضییقات سیاسی و ناسازگاریهای مجلس نهم با این دولت می گذاریم، متوجه می شویم که موانع عمده ای در مقابل آقای روحانی وجود داشته و دارد؛ به هر ترتیب، 49 درصد از آرای انتخابات 92 به سبد رقبای روحانی ریخته شده بود؛ رقبا افرادی بودند که در حاکمیت از جایگاه مؤثری برخوردار بودند؛ شهردار یا دبیر شورایعالی امنیت ملی بودند و بر رویکردها و جهتگیری های دولت روحانی از همان ابتدا انتقاد داشتند و این انتقادات را به طُرق مختلف در جامعه مطرح می کردند.
با تمام این تفاسیر، آقای روحانی موفق شدهاند که یک سری از مشکلات را مرتفع کنند؛ چه در بُعد سیاست خارجی، چه در بُعد اقتصادی، یک سری از مشکلات هم کماکان باقی است و برخی وعده های انتخاباتی ایشان تحقق پیدا نکرده است؛ خوب این امری طبیعی است، هیچ مدیری نمی تواند مدعی باشد که در یک مقطع زمانی توانسته بر همه وعده هایش جامه عمل پوشاند و بر تمام مشکلات فائق آید.
اما پاسخ به این سوال که عملکرد دولت یازدهم چه میزان در ریزش آرای آقای روحانی برای انتخابات 96 تاثیرگذار بوده است، بسته به این است که رقیب انتخاباتی وی چه فرد یا افرادی باشند؟ طبیعتا اگر رقیب روحانی در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم از همین افراد مطرح جناح اصولگرا باشند، قطعا مردم به مقایسه عملکرد و جهت گیریهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آنها خواهند پرداخت و به احتمال بسیار زیاد رای اکثریت مردم، آقای روحانی خواهد بود؛ در مقابل، اگر رقیب انتخاباتی روحانی فردی بابرنامه هاوتیم اجرایی بهتر، باشد شرایط متفاوت میشود و خیلی نمیتوان مطلق در باب نتایج آن انتخابات،اظهارنظر کرد. ولی روشن است که چنین رقابتی درشرایط کنونی مطرح نیست.
2
دیده بان ایران: آینده برجام را با توجه به تمدید "آیسا" و روی کار آمدن ترامپ چگونه ارزیابی میکنید؟ برخی معتقدند حتی اگر مشاوران جنگ طلب ترامپ او را به اتخاذ رویکرد تهاجمی علیه ایران ترغیب کنند، بواسطه رویکرد تعامل گرایانه دولت یازدهم، اجماع جهانی علیه ایران دیگر شکل نخواهد گرفت؛ ارزیابی شما از این موضوع چیست؟
اقدام دولت روحانی در شکستن اجماع جهانی علیه ایران، شاهکار بود
کرباسچی: به نظرم خیلی باید ندانم کاری به خرج دهیم که دوباره اجماع جهانی علیه ما شکل گیرد؛ اگر رفتار خردمندانه و متعادلی داشته باشیم، و بر مبنای قوانین و هنجارهای بین المللی در عرصه سیاست خارجی گام برداریم؛ دیگر اجماع جهانی علیه ایران شکل نمی گیرد.
در سوریه 5 سال است جنگ و خونریزی حاکم است و میتوان گفت نصف جمعیت آن یا کشته شدهاند یا مهاجرت کردهاند و یا با حکومت اسد در تعارض هستند، اما در این 5 سال هنوز علیه این کشور اجماع جهانی شکل نگرفته است؛ اما ما در داخل کشورمان در مقطعی به سبب اتخاذ سیاست های نادرست و غیراصولی در شرایطی که نه جنگ داخلی داشتیم و نه جنگ خارجی، با چندین قطعنامه شورای امنیت مواجه شدیم؛ این امر در شرایطی بود که ما پیشتر از آن، با وجود رخدادها و تحولاتی نظیر جنگ تحمیلی، اشغال سفارتخانه و غیره، با این حجم از قطعنامه ها که در مقطع دولت قبل علیه کشور سرازیر شد، مواجه نبودیم.
به اعتقاد من، مذاکرات فشرده و هنرمندانهای که در دولت آقای روحانی شکل گرفت و موجب لغو قطعنامههای شورای امنیت و شکستن اجماع جهانی علیه ایران شد، یک شاهکار بود و به تصریح متخصصان امر، قطعنامههایی که با تلاشهای دیپلماتیک دولت روحانی لغو شد، بعضا برای لغو، نیازمند تغییر یک نظام حکومتی و گذشت چندین سال بود.
از اینرو باید یک دولتی بدتر از دولت قبل و با سیاستهای ناشیانهایتری، در کشور روی کار بیاید که مجددا اجماع جهانی علیه ایران شکل گیرد؛ به اعتقاد من این امر تقریبا غیرممکن است و مجموعه نظام هم آنرا برنمیتابد.
من معتقدم کار روحانی و دستگاه دیپلماسی دولت وی در شکستن اجماع جهانی علیه ایران، تاریخی و ماندگار است؛ امروز در شرایطی قرار داریم که نه تنها اجماع جهانی علیه ایران شکل نمیگیرد بلکه اگر فرد، کشور و یا گروهی بخواهد برجام را به مخاطره بیندازد با رویکرد مخالفت آمیز دولتهای جهانی مواجه میشود و علیه چنین فرد یا کشوری در سطح جهان اجماع صورت می گیرد.
دیده بان ایران: بهار سال گذشته در جریان کنگره حزب کارگزاران به نقل از آقای محمود دولت آبادی چنین گفتید که ایران هم به دکتر ظریف نیازمند است و هم به سردار سلیمانی؛ آیا همچنان چنین موضعی دارید؟ این سوال را از این حیث مطرح میکنم که برخی تحلیلگران معتقدند، ایران در قبال تحولات منطقه بویژه بحران سوریه می توانست رویکرد خردمندانه تری اتخاذ کند؟
روایت سفر آیت الله هاشمی به عربستان/ شاید می شد در برخی مقاطع مطلوبتر عمل کنیم
کرباسچی: در آن بحثی که در سخنرانی مزبور داشتم، منظورم شخص خاصی نبود بلکه صرفا به عنوان سمبل و نماد، اسامی ذکر شده را بکار بردم؛ مقصود اصلیام از مبحثی که در آن سخنرانی مطرح کردم این بود که یک کشور و یک حاکمیت برای رشد و تعالی و بالندگی به مطلوبیت تمامیِ ارکان و اجزاء نیازمند است و نظامیان شجاع و باتدبیر مکمل دیپلماتهای خردمند و آگاه هستند که با هم افزایی هم، موجبات پیشبرد و تحقق منافع ملی و مصالح عمومی را فراهم میآورند.
اما بحث پیرامون اینکه آیا نظام میتوانست رفتار خردمندانهتر و مطلوبتری را در قبال بحرانهای منطقهای در پیش گیرد، بحثی مجزاست که نیازمند وقت معتنابه و مبسوطی است؛ به طور کلی، باید شرایط، اقتضائات و مقدورات کشور و فضای منطقهای و آرایش نیروهای متخاصم را در تشریح موضوع فوقالذکر مطمح نظر قرار داد.
اینکه برخی چنین مطرح میکنند که حاکمیت میتوانست در قبال بحرانهای منطقه بویژه بحران سوریه رفتار مطلوبتری داشته باشد؛ شاید از منظری، درست تلقی شود اما باید به این نکته توجه داشت که بعضا رفتاری که در مقطع زمانی فعلی، نامطلوب ارزیابی میشود بعدها با توجه به روند تحولات، به گونهای دیگر مورد ارزیابی قرار می گیرد.
البته اگر بخواهیم به صورت ریشهای از ابتدای پیروزی انقلاب، مجموع روابط خارجی کشور و تعاملات بینالمللی و منطقهای در تاریخ جمهوری اسلامی را مورد ارزیابی قرار دهیم، شاید به این نتیجه برسیم که میشد در مقاطع و بزنگاههایی، رفتار مطلوبتری اتخاذ کرد. از سویی دیگر معتقدم، باید با نگاهی جامع، مسائل سیاست خارجی را تحلیل کرد و توجه داشت که بعضا این تنها دولتها نیستند که در روابط خارجی از قدرت تعیین کنندگی برخوردارند و باید نقش سایر قوای حاکمیتی و حتی جریانات و گروههای فشار را نیز مدنظر قرار داد.
برای نمونه، در دورهای شاهد بودیم روابط ایران و عربستان سعودی به عنوان دو بازیگر مهم و تعیین کننده منطقهای، در یک سطح بسیار مطلوب قرار داشت؛ در زمان سفر آیتالله هاشمی رفسنجانی به عربستان سعودی ، علی رغم استقبال بسیار گرم و صمیمانه مقامات ارشد سعودی از هیئت ایرانی، برخی گروههای تندرو و افراطی مستقر در حاکمیت سعودی، هجمههای تبلیغاتی وسیعی را علیه ایران تدارک دیدند و حتی در زمانی که هیئت عالیرتبه ایرانی در عربستان حضور داشت، خطیب جمعه مسجد مدینه ، اظهاراتی را علیه ایران، شیعه و حتی شخص آقای هاشمی مطرح کرد.
دیده بان ایران: عملکرد مجلس دهم را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا اعضای فراکسیون امید توانستهاند، خواستههای طیف تحول خواه جامعه را محقق کنند؟
عملکرد فراکسیون امید به تدریج بهتر میشود
در مجلس دهم شاهد یک تغییر 70 درصدی بودیم؛ آنچه در انتخابات اسفند 94 نیروهای تحول خواه دنبال میکردند، عبارت بود از راه نیافتن عناصر افراطی به مجلس دهم؛ این امر تا حد زیادی محقق شد و عمده مخالفان سیاسی جریان اعتدال و اصلاحات با آرای مردم از مجلس حذف شدند؛ البته به سبب روند احرز صلاحیتها و برخی عوامل و شرایط دیگر، اکثر اعضای تحول خواهِ جدیدالورود به مجلس دهم از تجربه پارلمانی کافی برخوردار نیستند و حتی رئیس فراکسیون امید ، تجربه فعالیت پارلمانی را در کارنامه خود نداشت و فراتر از آن، اینکه برخی از اعضای لیست امید، حتی سابقه کار تشکیلاتی و سیاسی را هم نداشتند؛ بنابراین اینکه از این افراد و این لیست انتظار داشته باشیم که به سرعت خود را با اقتضائات فعالیت پارلمانی منطبق کند، توقع زیادی است.
به اعتقاد من، اعضای فراکسیون امید برای کسب تجربه کار تشکیلاتی و پارلمانی به زمان بیشتری نیاز دارند؛ اما مِن حیثالمجموع به نظرم عملکرد این فراکسیون در مجلس دهم به تدریج ارتقاء پیدا کرده است.
3
دیده بان ایران: برخی معتقدند در جهت گیری ها و رویکردهای فراکسیون امید در قبال مسائل سیاسی، نوعی تحفظ و محافظه کاری مستتر است و در مقابل برخی از پختگی و بلوغ سیاسی طیف تحول خواه و احتراز اعضای آن از رادیکالیسم سخن میگویند؛ شما جزء کدام دسته اید؟
مواضع و نطق های تهییجی برخی اعضای فراکسیون امید را نمیپسندم
کرباسچی: در رابطه با موضع گیریهای سیاسی، این تعبیر را قبول دارم که رفتار اصلاح طلبان به نسبت دورههای گذشته پختهتر شده است و این امر بسیار هم ارزنده و مطلوب است؛ فراکسیون امید هم می تواند رفته رفته در فضای سیاسی کشور جای خود را باز کند مشروط بر اینکه اعضای آن از مواضع و نطقهای تهییجی و شعارگونه اجتناب کنند.
من برخی از مواضع اتخاذ شده اخیر از سوی تنی چند از اعضای فراکسیون امید را چندان برای کشور مفید نمی دانم؛ برای نمونه آقای محمود صادقی یکی از اعضای بسیار شریف فراکسیون امید است که فرزند شهید بزرگواری هم هست؛ اما اینکه یک سری شعارهای افراطی از سوی وی و یا هر فرد دیگری مطرح شود که بعدا با عذرخواهی همراه باشد، به دور از پختگی و بلوغ سیاسی است ودرنهایت، یأس آفرین است. "شهامت" ارزش والایی است اما مشروط به آنکه مجموعهای را به اهدافش نائل کند نه اینکه کسی یک قدم روبه جلو بگذارد و بعد بواسطه این پیشروی، کل مجموعه ده قدم به عقب پرتاب شود!شرایط کنونی سیاست درایران عرصه اینطور کرّوفرّ هانیست.
من معتقدم ما بعد از 37 سال، دیگر نیازی به اینگونه اقدامات تهییجی و تخریبی نداریم؛ امروز ما باید در جهت همگرایی نیروهای سیاسی و قوای حکومتی حرکت کنیم؛ اینکه با طرح شعارهایی تهییجی، موجبات افتراق نیروها و منازعه بین قوا را فراهم آوریم و نمایندگان را در برابر رییس قوه قضائیه و یا مجلس را در برابر کابینه قرار دهیم، مشکلی از کشور حل نمیشود و اهدافی که مدنظر اصلاحات است مثل همین مقوله حقوق شهروندی هم محقق نخواهد شد.
علی ایحال معتقدم هنوز آن پختگی سیاسی کامل در همه اعضای فراکسیون امید بوجود نیامده است و آنها برای رسیدن به اهداف سیاسی باید مواضع حساب شده تری اتخاذ کنند و بدانند که روشهای مبارزه و کنشگری پارلمانی، روشهای آموختنی دیگری است و صرف اینکه فلان فرد در قوه مجریه عهده دار سمتی بوده است، نمیتواند در نهاد پارلمان منشاء تاثیرات و تحولات مطلوب باشد.
زمانی میتوانیم بگوییم به فراکسیون امید، امیدوار شدهایم که این فراکسیون در جهت تقویت همگرایی در کشور حرکت کند؛ وگرنه اینکه چند تن از اعضای این فراکسیون به رفتار انتحاری دست بزنند ممکن است با تحسین عده ای همراه باشد اما برای کشور و جریان تحول خواه، عایدی و خروجی ندارد.
دیده بان ایران: در واقع جنابعالی سکوت امثال آقای عارف را مطلوبتر از رفتار انتحاری امثال آقای صادقی میدانید؟
نیاز به همگرایی و رفتار خردمندانه داریم
کرباسچی: من نمیگویم کسی سکوت کند؛ البته ایشان چندان هم سکوت نکرده است؛ خیلی حرفها هم گفته میشود که شاید چندان خوب نباشد؛ من نمیخواهم قضاوتی پیرامون کسی کنم؛ من میخواهم بگویم که کار یک تشکیلات و یک فراکسیون سیاسی و پارلمانی باید پخته و معطوف به تحقق اهداف معین باشد. اینکه اظهاراتی علیه فلان قوه یا فلان وزارتخانه مطرح شود و از سوی برخی افراد مورد تحسین قرار گیرد که مشکلی از مشکلات کشور را حل نمی کند؛ بلکه نیاز به همگرایی و رفتار و اعمال خردمندانه و تعاملی است.
دیده بان ایران: با توجه به اینکه اکثریت اعضای هیئت نظارت بر انتخابات شوراهای شهر در دوره پنجم را اعضای فراکسیون امید مجلس دهم تشکیل میدهند، بسیاری از کنشگران و تحلیلگران به انتخابات مزبور و تحقق آزادی تمام و کمال در آن و رفع معضل ردصلاحیت، امیدوارند؛ از سویی دیگر، برخی معتقند این آزادی و این انتخابات تداعی کننده انتخابات شورای اول و اختلافات گسترده کارگزارانی ها و مشارکتی ها در آن است؛ اختلافاتی که موجب انحلال شورا از سوی وزارت کشور دولت اصلاحات شد؛ ارزیابی شما در این زمینه چیست؟
آزادی انتخابات موجب تفرق نیروهای تحول خواه نمیشود
کرباسچی: اینکه هیئت نظارت بر انتخابات شورای شهر عمدتا از نیروهای تحول خواه مجلس است؛ امر مبارک و پسندیده ای است و امیدواریم که از این فضا استفاده شود و افراد لایق و کاردان راهی شوراهای شهر شوند؛ اما این نکته که لزوما آزادی مطلوب در هر انتخابات به تششت و تفرق نیروهای تحول خواه منتهی میشود، وبا دوره های قبل مقایسه شود درست نیست.
دیده بان ایران: پس از منظر شما، امکان تکرار اتفاقات شورای شهر اول وجود ندارد؟
وزن کشی سیاسی عامل شکست اصلاح طلبان در انتخابات شورای دوم
کرباسچی: شورای شهر اول در تهران، در شرایطی شکل گرفت که مجموعه نیروهای سیاسی، از تجربه کافی در این زمینه برخوردار نبودند؛ امری که اتفاقا دلیلی برای شکست اصلاح طلبان در انتخابات شورای شهر دوم بود؛ شکستی که ناشی از تعدد لیستها بود؛ در آن مقطع جبهه مشارکت تصور میکرد که از پایگاه اجتماعی بسیار قوی بهره مند است؛ در نتیجه سایر گروهها و طیفها هم بر همین مبنا به وزن کشی سیاسی روی آوردند و نتوانستند در تهیه لیستهای انتخاباتی به هماهنگی و انسجام برسند؛ امروز اما شرایط متفاوت است و تجربه 20 ساله پیش روی نیروهای سیاسی است؛ امروز اصلاحطلبان و اعتدالگرایان به این نتیجه رسیدهاند که قواعد سیاسی تابعی از مجموعه اقتضائات، شرایط و فعل و انفعالات است و بعضا باید برای نیل به هدف از خواست و تمایل شخصی و حزبی عدول کرد؛ نمونه این امر به وضوح در دو انتخابات اخیر نمایان شده است و من معتقدم این تفکر استمرار خواهد یافت و اختلافات دوره های پیشین تکرار نمیشود و قطعا شورای شهر پنجم شرایط بهتری خواهد داشت.
دیده بان ایران: همواره این دغدغه و نگرانی در میان افکار عمومی و سمپاتهای جریان سیاسی تحول خواه وجود داشته که اتفاقات میانههای دهه 70 که به تشتت و تفرق و واگرایی نیروها و طیفهای تشکیل دهنده جریان مزبور منجر شد در عصر حاضر نیز پدیدار شود؛ به هر حال هنوز ماجرای اختلافات بین حزب کارگزاران به نمایندگی از راست مدرن و حزب مشارکت نماینده وقت چپ مدرن، در میانه های دهه 70 در اذهان کنشگران و تحلیلگران باقی ماده است؛ آیا امکان تجدید آن اختلافات و واگرایی ها وجود دارد؟ برخی معتقدند صرفا وجود رقیب مشترک است که ائتلاف نیروهای تحول خواه را پایدار نگه داشته و به محض ضعف و فترت رقیب، اختلافات آنها سرباز میکند؟
اختلافات دهه 70 کارگزاران و اصلاح طلبان، دیگر تکرار نمیشود
کرباسچی: من این نظر را قبول ندارم که ائتلاف نیروهای تحول خواه به سبب وجود یک رقیب سیاسی مشترک است؛ هر حزب و طیف سیاسی، دیدگاه خاص خود را دارد؛ در شرایط فعلی هم که انسجام مطلوبی میان جبهه اعتدال و اصلاحات ایجاد شده، ممکن است اختلافات فکری و سیاسی زیادی میان آنها وجود داشته باشد اما اینکه این اختلافات موجب واگرایی و تفرق نمیشود نه به سبب وجود رقیب مشترک که به سبب اولویت دهی به منافع ملی و مصالح عمومی از سوی کنشگران این دو جبهه است. میتوانم بگویم که اختلاف و تشتتی که در دهه 70 میان نیروهای سیاسی تحولخواه بوجود آمد معلول کم تجربگی درکارسیاسی بود ، که امیدواریم دیگر تکرار نشود.
دیده بان ایران: وضعیت مرجعیت فکری در میان جریانات سیاسی کشور را چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا این مرجعیت رو به افول است؟
پس از وفات آیت الله مهدوی کنی، خلاء محوریت سیاسی در جریان اصولگرا به اوج رسید
کرباسچی:در شرایط فعلی اصولگرایان از ضعف و زوال محوریت سیاسی رنج میبرند و دیگر همچون دهههای گذشته نمیتوانند با یک محوریت خاص، رفتار سیاسی و انتخاباتی خود را طراحی کنند؛ میتوان چنین گفت که پس از وفات آیت الله مهدوی کنی، این ضعف و خلاء در جریان اصولگرایی به اوج رسید و در نتیجه به اجماع رسیدن آنها در انتخابات بسیار بعید است؛ اما در مقابل، اصلاح طلبان و اعتدالگرایان در این زمینه از وضعیت مطلوب تری برخوردارند و شخصیتهایی همچون آقایان هاشمی رفسنجانی، سید محمد خاتمی و حسن روحانی، به نوعی محوریت سیاسی و فکری آنها محسوب می شوند. ولی درمجموع باید به این نکته هم توجه داشت که امروز، گرایش به احزاب و جریانات در عرصه کنشگران سیاسی متفاوت از دهههای پیش شده است به نوعی از نقش افراد وگروه های مرجع سیاسی کاسته شده است ومنطق سیاسی وبرنامه های عملی هرمجموعه ای جای آنرا گرفته است.
دیده بان ایران: استراتژی انتخاباتی کارگزاران برای انتخابات ریاست جمهوری 96 چیست؟ برخی اخبار حکایت از آن دارد که آقای محمد علی نجفی حلقه رابط حزب شما و دولت برای پیشبرد اهداف انتخاباتی است؛ این موضوع را تایید می کنید؟
نجفی رابط انتخاباتی ما با دولت نیست
کرباسچی: ما با آقای نجفی و دیگران که شما اسم می آورید و اسم نمی آورید، جلسات مختلفی داریم و در آن جلسات بعضا هماهنگیهای سیاسی هم به عمل می آید؛ ما با غیر از کارگزاران و غیر از اصلاح طلبان هم جلساتی پیرامون مسائل سیاسی داریم؛ آقای نجفی هم از نیروهای بسیار شایسته و قابل احترام هستند و با ایشان هم جلسات متعددی داریم؛ اما این تعبیر که آقای نجفی رابط انتخاباتی کارگزاران و دولت است را مطابق با واقعیت نمیدانم.
دیده بان ایران: آیا در انتخابات پیشرو نیز از آقای روحانی حمایت میکنید؟
روحانی با این افرادی که برای کاندیداتوری مطرح می شوند، قابل مقایسه نیست
کرباسچی: در شرایط فعلی از نظر ما آقای روحانی کارنامه قابل قبولی دارد وبا این افرادی که عموما از جناح مقابل برای کاندیداتوری در انتخابات مطرح میشوند، قابل مقایسه نیست و قطعا در مقابل این افراد،کاندیدای نیروهای اصلاح طلب و اعتدالگرا و حتی بخشی از اصولگرایان، آقای روحانی است.
دیده بان ایران: در تابستان امسال اخباری مبنی بر وجود اختلافات گسترده در حزب کارگزاران مخابره شد و محافل سیاسی و رسانه ای اصولگرا هم موج سواری زیادی در این رابطه انجام دادند؛ آیا اختلافی میان شما و آقای مرعشی وجود دارد و یا مجادلهای بین شما به وقوع پیوسته است؟ برخی در آن مقطع زمانی چنین مطرح کردند که آقای مرعشی دیگر در جلسات کارگزاران شرکت نمیکند؟
با مرعشی اختلاف دارم، اما افتراق نه
کرباسچی: آقای مرعشی در جلسات حزب کارگزاران حتی بیشتر از من هم شرکت میکند و خیلی از جلسات کارگزاران توسط ایشان وبه ریاست ایشان تشکیل میشود ؛ آقای مرعشی از نیروهای سیاسی بسیار شاداب، خوش فکر و کم نظیر کشور است؛ و ایشان در تفکرات و نوآوریهای سیاسی از من بهتر است؛ ممکن است اختلاف نظر باشد اما در جمعبندی ما به نقطه نظرواحد میرسیم؛ مثلا درهمین جلسه دیروز(سه شنبه 30 آذر) شورای مرکزی حزب، من مخالف پیشنهاد آقای مرعشی در مورد یکی از بندهای آیین نامه ای بودم اما ایشان استدلال کردند و من با اینکه هنوز نظر خودر را ارجح می دانستم اما هنگام رای گیری به ایده آقای مرعشی رای دادم .
بیش از 20 سال است با آقای مرعشی آشنایی دارم و هرگز با ایشان به نقطه افتراق نرسیدهام و اینکه رسانههای جناح مقابل هم اختلاف نظرات ما را برجسته میکنند، امری طبیعی است.
دیده بان ایران: آیا امکان بازگشت آقای محمد هاشمی به حزب کارگزاران وجود دارد؟
محمد هاشمی را هنوز جزئی از کارگزاران می دانیم
کرباسچی: در آن مقطع زمانی دوستان مختلفی برای حضوردرجلسات با آقای هاشمی مذاکره کردند اما به هر ترتیب ایشان در آن مقطع دیدگاهی داشتند و بر آن مبنا تشخیص دادند که در جلسات حزب شرکت نکنند؛ ما برخی اوقات به خدمت آقای هاشمی میرسیم و بعضا در صورت نیاز از نظرات ایشان استفاده میکنیم. ما آقای هاشمی را هنوز از خودمان میدانیم و این احساس را نداریم که وی از حزب کارگزاران جدا شده است.
دیده بان ایران: در تابستان سال جاری پس از آنکه آقای احمد توکلی طی یک نشست خبری، اتهاماتی را متوجه دوران ریاست شما بر شهرداری تهران کرد، شما طی مرقومهای وی را "قطاع" خطاب قرار دادید؛ بعد از آن، طی مصاحبه ای که با آقای توکلی داشتم، ایشان اعلام کرد شما در دوره ریاست بر شهرداری تهران، پول زور گرفتن از مردم را باب کردید اگر چه آقای توکلی تاکید داشت که منظورش استفاده شخصی شما از این پولها نیست؛ در این رابطه نظر خاصی دارید؟
تراکم فروشیهایم قانونی و معقول بود/ مگر می توانستم به فلان ارگان مجوز ساخت و ساز دهم اما به مردم عادی، نه؟
کرباسچی: آقای توکلی آدم خوبی است و من در مرقومهام که وی را "قطاع" خواندم ، قصد گزند کلامی نداشتم؛ منظورم این بود که برخی انسانها خیلی زود به یک نتیجه و نظر میرسند و به سبب صداقتشان هم بسیار زود از آن نظر برمیگردند و همین سخنی که شما میگویید ناظر بر این است که آقای توکلی چنین ویژگی ای دارد؛ ایشان قبلا هم به افرادی نقدهایی وارد کردهاند که بعدا از آن افراد عذرخواهی کردند.
آقای توکلی گفته بود، من پایهگذار فساد در شهرداری هستم؛ این حرف بسیار عجیب است؛ فردی که 10 سال در ریاست یک دستگاه همچون شهرداری تهران باشد و مجموعه نهادهای حاکمیت با آن تعامل داشته باشند و بعد به هردلیلی پرونده ساخته شود، آیا باید او را پایه گذار فساد نامید؟ مگر فساد در یک شب و بواسطه یک سوژه خاص پایه گذاری میشود؟ این اتهام پایه گذاری فساد که تنها به من بازنمیگردد، به همه مسئولان آن مقطع از صدر تا ذیل بازمی گردد. ما مخفیانه که به قول ایشان پول زور بابت ساخت و ساز نمی گرفتیم همه مردم شاید پولی راکه بابت مالیات وعوارض میدهند پول زور تلقی کنند ولی آیا این پایه گذاری فساد است ؟ بنظر ایشان باید ساخت وساز ونوسازی درشهر نمیشد؟ یا هرکه میساخت بدون عوارض وهزینه میساخت؟ پس هزینه شهر ازکجا میآمد؟ تمام کارها واجازه ساخت واخذهرعوارضی با مصوبات قانونی بوده ؛ بسیاری از مجوزهای ساخت و ساز هم که صادر شد بانظر وحتی تأکید همین مقامات و مسئولان در ردههای مختلف بود؛ بسیاری از این بنیادها و ارگانهای انقلابی در آن مقطع خواستار تراکم و ساخت و ساز بودند و بواسطه مصالح و مشکلاتی که داشتند به آنها مجوز داده میشد. مجوزها ی زیادی هم به افراد دیگر جامعه داده میشد؛ وقتی شما به یک ارگان و نهادی مجوز ساخت و ساز می دهید و مثلا به دانشگاهی همچون دانشگاه امام صادق اجازه میدهید سر یک چهارراه، چند هزار متر تجاری بسازد، دیگر نمیتوانید جلوی ساخت و ساز یک مغازه 12 متری را به عنوان خلاف بگیرید؛ حالا به خاطر مصالحی مجوز برخی ساخت و سازها به آن ارگانها و نهادها داده شد و دعوای اصلی این شد که عوارض قانونی و آن 50 درصد را بدهند یا نه؟
طرح شهرداری در آن مقطع برای توسعه شهر تهران مورد تایید همه ارگانهای ذیربط بود و حتی بالاترین مقامات راجع به آن به اظهارنظر پرداختند؛ بنابراین ،این کارها تصمیم شخصی نبود؛ از سویی دیگر وقت مجوز ساخت و ساز صادر می شود، باید بخشی از هزینه شهر توسط سازنده پرداخت شود، و این امر بسیار معقول و قانونی است و در همه نقاط جهان اجرامیشود.
دیده با ایران: مثالی که در این رابطه آقای توکلی می زدند این بود که شهرداری در دوران ریاست شما، فضای مقابل درب منازل مردم را به بهانه فعالیت عمرانی تخریب می کرد و سپس برای نصب پل، عوارض طلب می کرد.
هر کس کار خلافی از دوران ریاست من بر شهرداری سراغ دارد، سندش را منتشر کند
کرباسچی: این حرفها از سنخ اظهارات شعاری است و اگر کسی مورد و سندی در اینباره دارد منتشر کند؛ در دوره شهرداری من، تمام آنچیزی که به عنوان عوارض اخذ می شد قانونی و دارای مجوز بود. نشانه این امر هم آنکه با آن همه بررسیهای گسترده که انجام گرفت در آن موارد هیچگونه تخلفی حتی طرح هم نشد؛ من بارها اعلام کردم و به آن آقای سلیمی هم که مدام میگفت مناظره، چنین گفتم که ما مناظرهای با شما نداریم؛ شما ادعا کردید که ما در شهرداری بذل و بخشش کردیم باید آن را ثابت کنید؛ من باز هم میگویم هر کس کار خلافی در آن دوره شهرداری از من سراغ دارد، سند آن را منتشر کند.
دیده بان ایران: ارزیابی شما از تخریبها و هجمههای اخیر صدا و سیما علیه دولت آقای روحانی چیست؟ برخی معتقدند این هجمهها، دیگر مرزهای اختلافات فکری را درنوردیده و به عیان ترین شکل ممکن، مبین اغراض جناحی و سیاسی مدیران این سازمان است؛ شما چه نظری دارید؟
صدا و سیما با دولت همکاری و تعامل مطلوبی ندارد
کرباسچی: دولت مدعی است صداوسیما در مجموع در جهت تعامل و همافزایی حرکت نمیکند و کارنامه سیاسی این سازمان در جهت همراهی با دولت تلقی نمیشود؛ البته هیچکدام از اعضای دولت مدعی نیستند که کارنامهشان بی نقص است؛ برای مثال در ماجرای سانحه ریلی با مدیریت مطلوب تر میشد جلوی بروز آن حادثه تلخ را گرفت، اما اینکه برنامهها و بخشهای خبری رسانه ملی پیرامون این اتفاق ناگوار متمرکز برای یافتن مقصر از درون دولت باشد، قدری تامل برانگیز است.
حوادث و سوانحی نظیر خروج قطارها از ریل و سقوط هواپیماها در نقاط مختلف دنیا حتی در کشورهای پیشرفته هم رخ میدهد؛ اما اینکه یک جریان و رسانهای، حادثهای را به تبلیغ علیه سیستم اجرایی کشور تبدیل کند، امر پسندیده ای نیست؛ مضاف بر اینکه این سوال هم مطرح می شود که آیا در دوره 8 ساله دولت قبل هیچگونه سانحه هوایی و ریلی رخ نداد؟ اینکه از اینگونه حوادث استقاده سیاسی و جناحی شود به هیچ وجه در جهت منافع ملی نیست. در مجموع می توان گفت که صدا و سیما با دولت همکاری و تعامل مطلوبی ندارد.
*دیده بان ایران