آمادهباش زمستانی در اردوگاه اصولگرایان
10 چهره با 10 هویت سیاسی
متفاوت در سرچشمه دور هم جمع شدند تا از جبهه جدیدی روایت کنند که قرار است
انتخابات 96 را محفل بروز و ظهور خود قرار دهد. برای
تحلیل در این باره شاید پربیراه نباشد اگر قبل از هر چیز کاوش در هویت
سیاسی این 10 چهره کنیم. اینکه آنها از کدام طیف ها دور هم جمع شده اند و
چه گرایش هایی را پوشش می دهند.
«حسن
رحیمیان، مرضیه وحید دستجردی، مهدی چمران، یحیی آلاسحاق، حمیدرضا
حاجیبابایی، رضا روستاآزاد، محمود خسرویوفا، مهدی محمدی، علیرضا مرندی و
نادر طالبزاده» در نگاه نخست به نظر می رسد که این افراد را نمی توان
نمایندگان حقوقی تشکل های اصولگرا به حساب آورد. به بیان دیگر مرور این
اسامی نشان می دهد مبنای ترکیب مذکور بر وام گرفتن از نمایندگان گروه ها
نیست. گرچه اکثر اعضای این لیست شاید گرایش هایی داشته باشند اما نمی توان
به طور قطع گفت آنها به این سبب و به نمایندگی آمده اند.
چه
آنکه ادوار گذشته که اصولگرایان به سمت وحدت می رفتند افراد تشکیلاتی و
نخست احزاب و طیف های جناح خود در مدل های تعیین شده حضور مستقیم داشتند و
تقسیم کار هم میان همین اعضای رده اول صورت می گرفت. غیبت آنها نه نشان از
قهر که نشان از یک تاکتیک دارد. به این معنا که آنها نخواسته اند روش های
دهه اخیر را تکرار کنند و به همین سبب هم نمی توان گفت که این یک ترکیب
حقوقی است.
از
سوی دیگر به نظر می رسد وزن سیاسی بخشی از این لیست آنچنان نیست که بگوییم
این افراد به جهت وزن حقیقی خود آمده اند و یا برگزیده شده اند. برای مثال
در ادوار قبل افرادی همچون دکتر ولایتی که نماینده هیچ حزبی نبودند در مدل
وحدت حضور داشتند و این حضور به جهت وزن و شخصیت حقیقی او بود. این بار
اما روی این وجه تاکیدی صورت نگرفته است.
پس باید روی مدل بحث کرد؛ اینکه با چه تحولاتی رو به رو خواهیم شد. هویت شناسی و ریخت شناسی رفتاری را می توان از گفتار خودشان در روز رونمایی استنتاج کرد .
برنامه ریزی برای گسترش کادر تشکیلاتی جبهه جدید
مرضیه وحید دستجردی وزیر نام آشنای دولت محمود احمدی نژاد. او در اولین نشست در مقام سخنگو بود گرچه می گوید بنا ندارد این پست را در ادامه کار بر عهده داشته باشد. او حرف های مهمی از دستورکار پیش رو این جبهه نوپدید زد؛ از برگزاری مجمع برگزاری این جبهه در چند هفته آینده خبر داده و گفته است: ابتدا یک مجمع شهرستانی استانی در دو هفته آینده خواهیم داشت و سپس حدود پنج هفته دیگر، مجمع عمومی کلی و مردمی برگزار میشود.از داخل آن مجمع مردمی، تعدادی باید رأی بیاورند و به اعضای فعلی اضافه شوند که از این رو، 10 نفر دیگر به 10 نفر فعلی هیأت مؤسس اضافه خواهد شد. دستجردی با بیان اینکه تمام امور و انتخابات در همان جلسه عمومی رأیگیری میشود، افزوده است: این هیئت مؤسس در واقع اعضای مرکزی جبهه مردمی انقلاب اسلامی هستند.
از سنتی بودن خسته ایم، چندصدایی هستیم
او در عین حال هویت سیاسی این نوپدید سیاست ایران را اینگونه شرح داده است:« با ترکیبی که امروز در جمع اعضای 10 نفره هیئت مؤسس جبهه مردمی انقلاب اسلامی مشاهده میکنید میبینید که این ترکیب صفوف و صفبندیهای رایج و سنتی سیاسی کشور را پاره و از آن عبور کرده است .در این ترکیب تحلیلگران سیاسی، اهل نظر، اصحاب هنر، اساتید دانشگاه، پزشکان، افراد اجرایی کشور و روحانیت حضور دارند ما بنا داریم یک جمع چندصدایی باشیم و میخواهیم صدای همه اقشار مردم را بلند کنیم. همه ما از جبههبندیهای رایج و سنتی خسته شدهایم. میخواهیم این مرزها را درنوردیم و مردم حاکم شوند، به عبارتی میخواهیم امور به دست مردم رقمزده شود، سرنوشت آنان تعیین شود و مردم درصحنه حضورداشته باشند.»
همه بیایند حتی اصلاح طلبان!
اما یک نکته قابل توجه در میان حرف هایی که در این نشست مطرح شده این است که موسسین گفته اند بنا ندارند تنها از جناح اصولگرا یارگیری کنند . محمدحسین رحیمیان رئیس هیئت مؤسس این جبهه گفته است :« "جبهه مردمی انقلاب اسلامی" فراتر از یک جناح و دو جناح است؛ ما اصولگرایی را قبول داریم، اما معتقدیم مشکلات با یک جناح حلشدنی نبود. از همه نیروهای وفادار به انقلاب اسلامی میخواهیم که به این جبهه فراگیر بپیوندند.» سخنانی که می گوید گویا قرار نیست این مدل انتخاباتی نام ائتلاف اصولگرایان را بر خود داشته باشد. شاید هم این فقط یک گمانه باشد؛ اما چنین برداشتی از سخنان از اعضای حاضر در نشست چندان نادرست نمی تواند باشد.
نوپدیدها با نامزد آمده اند؟
از سوی دیگر همیشه اینطور بوده که مصادیق
انتخاباتی هر گاه عزم حضور در میدان رقابت کرده اند چند تشکل و جبهه را
پدید می آورند تا خود را عقبه دار سیاسی در تصمیمی که گرفته اند نشان دهند.
با چنین پیش زمینه ذهنی آیا می توان فکر کرد که این جبهه هم در واقع ساز و
کار یک نامزد اصولگرا باشد برای اعلام نامزدی اش درانتخابات ریاست جمهوری؟
یا سازوکاری برای آنکه از درون این ترکیب یک کاندیدای ریاست جمهوری
برخیزد؟
خودشان
هم همین ابتدا این نکته را پاسخ داده اند، چنانکه علیرضا مرندی عضو هیئت
موسس جبهه تاکید کرده است :« هنوز هیچ گزینه خاصی از سوی این جبهه برای
انتخابات ریاستجمهوری مطرح نیست.» آنها با نامزد نیامده اند ؛ آمده اند
تا بر اساس مدلی که انتخاب کرده اند به یک نامزد و در واقع به نام رقیب حسن
روحانی برسند. بر اساس گفته های خودشان می خواهند یک ساز و کار سراسری و
استانی داشته باشند و بر اساس یک تصمیم که صرفا در پایتخت اتخاذ نشده به
فرد مورد نظر برسند .
اقتصاد محور اصلی مانیفست انتخاباتی
حالا سوال این
است که این جبهه بنا دارد از کدام زاویه وارد رقابت با حسن روحانی به
عنوان رقیب اصلی انتخابات شود . آیا آنها همچون سعید جلیلی به مواجهه از
جانب برجام فکر می کنند و زور آزمایی از زاویه نقطه قوت دولت یا اینکه
مبنای رقابت را بر پاشته آشیل همه دولت یعنی معیشت و اشتغال خواهند گذاشت .
خودشان گویا راه دوم را انتخاب کرده اند . چه اینکه در بیانیه اعلام موجودیت این جبهه آمده است :« مشکلات اقتصادی که بیکاری جوانان، رکود اقتصادی و گرانی و کاهش قدرت خرید مردم در رأس آن است، همچنان مهمترین مسئله کشور است با وجود ارتقای سطح رفاه عمومی و تلاشهای صورت گرفته برای گشایش در معیشت مردم، هنوز بسیاری از مردم زیر خط فقر قرار دارند و از تأمین معاش روزانه خود عاجزند. فساد اداری و فساد اقتصادی با ارقام نجومی و دریافتهای نامتعارف و ناعادلانه میدران و صاحبمنصبان از آستانه تحمل مردم فراتر رفته است.»
پس می توان به این نکته دست یافت که اصولگرایان نمی خواهند از همان زاویه ای که در انتخابات اسفند ماه شکست خوردند بار دیگر وارد انتخابات شوند . به اقتصاد کوچ کرده اند و معیشت . جایی که می تواند محل بحث و مناظره باشد . جایی که معتقدند دولت در مقام مدافع وضع موجود قرار می گرد و آنها به منتقد وضع موجود تبدیل می شوند .
باز هم انتخابات در راه است و باز هم شلوغی بازار جبهه های سیاسی که هر روز اعلام موجودیت می کنند. باید منتظر آینده بود .