بیخبر کیست
سعید خلیلی*
حسین شمسیان سرمقالهنویس کیهان در یادداشتی که در کانال تلگرامیاش منتشر شده به بهانه مچگیری از روزنامه شرق درباره یادداشت این روزنامه اصلاحطلب پیرامون کتاب مدیر مسیول کیهان، شرق را به باد انتقاد و استهزا گرفته و نویسنده مقاله و روزنامه را بیخبر دانسته و طبق معمول اصلاحطلبان و اکثریت مردمی را که طرفدار اصلاحاتند را هم بینصیب نگذاشته و آنان را بیچاره خوانده است.
در ادامه گریزی هم به پرونده شکایت از کیهان و دادگاه آنچنانی سال ۸۸ زده و دروغها و تهمتهای ریاست مؤسسه را تکرار کرده است.
از آنجایی که چندی پیش در مقالهای خاطرات خود از دادگاه کیهان را در یک گفتگو تحت عنوان «فاصله رسیدگی به اتهامات نماینده تهران و مدیر مسئول کیهان»، منتشر کردم اما به لحاظ رعایت محدودیتها و ملاحظات خبری بخشهای زیادی از آن را حذف و خلاصه کرده بودم، اکنون مناسب دیدم در اینجا چند سوالی را که تا کنون بیپاسخ مانده است در رابطه با آن دادگاه مورد نظر یادآور شوم. تا اگر ایشان و یا هر شخص دیگری از دوستانشان پاسخی دارند برای روشنگری اذهان عمومی بیان فرمایند.
آقای شمسایان مدعی شده است که آقای شریعتمداری مطالب تکاندهندهای همراه با اسناد و تصاویر از پیوند و همکاری ضد انقلابیون داخل و خارج و حمایت قدرتهای بیگانه از شاکیان ارائه کرد که برخی از این اسناد پیش از آن در هیچ دادگاهی منتشر نشده بود. اسنادی از همکاری «انجمن دفاع از حقوق زندانیان» با تروریستهای شرق کشور منتشر کند.
فعلا اگر فرض کنیم ادعاهای ایشان راست باشد، سوال اینجاست که چه کسی این اسناد ادعایی را در اختیار آن روزنامه قرار داده است؟
آیا سایر رسانهها هم چنین امکانی را دارند یا اینکه این روزنامه و آن اشخاص خاص به سرویسهای اطلاعاتی خاصی مرتبطاند؟ سرویسهایی که حتما جزو نهادهای رسمی کشور نیستند والا اگر آنها چنین اطلاعات و اسنادی را داشتهاند و اقدامی نکردهاند که وامصیبتا!
واقعا این اندازه اسناد و اطلاعات و به اصطلاح مطالب تکاندهنده انحصاری از کجا آمدهاند؟ صحت و سقم آن مطالب که به ادعای گوینده برخی از این اسناد پیش از آن در هیچ دادگاهی منتشر نشده بود در کدام دادگاه بررسی و اثبات شده است؟.
اگر یک درصد این مطالب صحت داشت پس چرا سیستم اطلاعاتی و قضایی کشور تا به حال که هفت سال از آن تاریخ میگذرد به آنها دست پیدا نکرده و برخوردی نکردهاند؟
در بازجوییهایی که از جناب آقای باقی در زندان صورت گرفت در هیچ مرحلهای ابدا بحث حمایت از تروریستهای شرق کشور مطرح نبود ولی کیهان چه پیش از دادگاه چه پس از آن این بافتههای خود را پیوسته مطرح کرده است آنچه که مطرح شده بود مشخصا نامههای سرگشادهای بود که آقای باقی از قضا در مطبوعات و رسانههای داخل کشور منتشر کرده بودند و نیز مربوط به وکالت چند تن از دوستان انجمن دفاع از حقوق زندانیان از بعضی متهمان حملات خوزستان بود که این هم بر اساس یک تکلیف قانونی بود و دادرسی بدون حضور وکیل بیاعتبار بود و از قضا تعدادی از آن متهمان به سبب همین وکالتها بیگناهیشان اثبات و آزاد شدند.
پس چرا دادگاه محترم اجازه داد چنین تهمتهای سنگینی بدون بررسی صحت و سقم آن در جلسه علنی دادگاه طرح شود و سپس از رسانه ملی پخش شود؟ و چرا رسما هیچ پروندهای در هیچ دادگاهی برای رسیدگی به این اتهامات تشکیل نشد و کسی محکوم نشد؟ البته داستان جزییات این دادگاه و مذاکرات آن خود حکایتی خواندنی و درسآموز دارد که شاید زمانی فرا رسد که توسط وکلای پرونده که نگارنده و دو تن دیگراز همکاران بودند، برای عموم بازگو شوند.
ما در شکایت خود از جناب حسین شریعتمداری مدیر مسئول کیهان خواسته بودیم که برای ادعای کذب و افترای خود مبنی بر اینکه باقی از بودجه ۲۵ میلیون دلاری امریکا برای براندازی استفاده کرده است و این خبر غیر اخلاقی و هتاکانه را تلویزیون آقای ضرغامی هم پخش کرد، سند ارایه دهد و در دادگاه ثابت کند اما او با های و هوی و جنحال به جای پاسخ به این اتهاماتش با فرافکنی و طرح دروغهایی بیشتر و بزرگتر و نیز ایراد مطالبی درباره مواضع شاکی دیگری از جواب دادن طفره رفت و هیچ سندی ارایه نکرد. حتی این دروغهای کیهان و تلویزیون باعث شد که عمادالدین باقی در بازجوییهای انفرادی مفصلا درباره گرفتن این بودجه براندازی مورد سوال و تحقیق قرار گیرد و نتیجه چندماه بازجویی سخت در انفرادی این شد که ثابت شد او پاک مبری از اینگونه اتهامات است.
لذا در هیچ اتهام و محکومیتی این کذب شریعتمداری مطرح و تایید نشد. البته در دادگاه مذکور تهمتهای و دروغهای فراوانی هم نسبت به دیگران مطرح و در کیهان و بعضا تلویزیون انعکاس یافت ولی فعلا و در این مقام، ما تنها وظیفه دفاع از موکلین خود یعنی انجمن دفاع از حقوق زندانیان و جناب آقای عمادالدین باقی را داریم و در مورد سایر شاکیانی آقای شریعتمداری و کسانی که مورد اتهامات سنگین واقع شدند و یا درباره تهمتهایی که آن شخص با برنامه ریزی و مهندسی قبلی علیه سران اصلاحات واشخاص غیر حاضر در دادرسی مطرح کرد در حال حاضر مسئولیتی نداریم.
ادعاهای بیاساس یاد شده آن روزنامه علیه موکل ما مبنی بر استفاد از بودجه ۲۵ میلیون دلاری براندازی که هیچگاه اثبات نشد و وزارت اطلاعات و قوه قضاییه هم آن را بیاساس دانستند اما یادآور برگزاری دادگاههای نمایشی در محکومیت جمهوری اسلامی در اروپا است که جنایتکارترین و بدنامترین گروه تروریستی تاریخ با همین روش و با برگزاری دادگاهی نمایشی و ارائه اسناد و مدارکی جعلی و دروغ، جمهوری اسلامی ایران را محکوم و خود را مدافع ارزشها و حقوق بشر معرفی میکنند.
شگفت اینکه علیرغم بیپایه و رسوا بودن آن ادعاها آقای شمسیان بازهم در روزنامه کیهان به بهانه حمله به روزنامه شرق بخشهایی از آن مانند حمایت از ترریستهای شرق کشور یعنی گروه ریگی را دوباره مطرح کرده که اساسا حتی جزو اتهامات مطروحه نیز نبوده است. بالاخره دروغ و تهمت و دلیری بر تکرار آن و مصونیت از تکرار چندین باره آن، تا کی و تا کجا؟
ترفند مدیر مسئول کیهان در تلفیق شکایتهای متعدد و خلط مطالب مختلف شیوه خاص ایشان و اخلافشان در روزنامه تحت امرشان است تا بیپروا هر دروغ و تهمتی را مطرح کنند و مخاطب را فریب دهند و مخاطب نتواند مرجع ضمیر اشارات او را به درستی تشخیص دهد و میان آنها خلط کند و در نتیجه در خبرهای بعدی که با هدایت خود منتشر میشود موکل من یعنی انجمن دفاع از حقوق زندانیان که پاکترین و سالمترین N.G.O حقوق بشری، و دارای مجوز قانونی در کشور است و تمام فعالیتهایش روشن و شفاف و در چارچوب مصالح نظام قوانین کشور بوده و فعالیتهایش تماما خیریه و تبرعی بوده است را و نیز شخصیت فرزانهای مانند آقای عمادالدین باقی را تخریب کنند.
اگر دستگاه محترم قضایی به وظیفه قانونی خود عمل میکرد و به این مطالب ادعایی رسیدگی میکرد دروغگویی و حیله ورزی آنهم در کسوت مقدس روزنامه نگاری، به سادگی محرز و برملا میشد.
*وکیل پایه یک دادگستری