چرخه معیوب حکمرانی اقتصادی؛ از نظام غربالگری تا تورم مقررات و خطاهای راهبردی
رویداد۲۴| مدنیزاده، استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه شریف در حضور رهبری انتقادات قابل توجهی درباره ایرادات نظام حکمرانی مطرح و آن را به هواپیمایی که از جنبه موتور، تیم پرواز و مسیریابی دچار مشکل شده، توصیف کرد. روزنامه جهان صنعت با اشاره به این انتقادات نوشته:
اول- تضعیف نیروی انسانی نخبه در ایران بهرغم حضور موثر بنیاد نخبگان و شناسایی نخبگان، اما به دلیل اینکه غربالگریهای غیرتخصصی در انتخاب افراد برای حضوردر نظام حکمرانی شده است، سهم نخبهها در اداره کشور اندک است. نظام غربالگری موجب شده است کسانی به دستگاههای حکمرانی راه یابند که دانش اداره اقتصاد را خوب نیاموختهاند. برایند این فرآیند به ضعیف ماندن نظام حکمرانی و به ویژه نظام حکمرانی اقتصادی منجر شده است.
دوم- واقعیت این است که نظام حکمرانی دچار تورم مقررات و قانونگذاری شده است. به این معنا که هرجا ساختارهای قانونی حل مسائل ناتوان شدهاند در کنارش شوراهای موازی تاسیس شدهاند که اینها قانونگذاری میکنند و کشور قدرت حل مسائل را از دست داده است. در وضعیت حاضر نظام تصمیمگیری به دلیل انباشت و تورم مقررات و قانونها تصمیمگیری برای حل مسالهها با دشواری روبهرو است.
یکی از خطاهای راهبردی در نظام حکمرانی کشور راهبردهای حمایتی از مردم است. رویکردهای حمایتی بیشتر از اینکه به سود مردم باشد به توزیع رانت در بخشهای مختلف ارزی و پولی شده است. در چنین وضعیتی وضعیت مردم بدتر شده و دولتها نتوانستهاند به هدفهای خود برسند و برای اینکه وضعیت را درست کنند به دخالت حداکثری روی آوردهاند. این رفتار دولتها به یک چرخه شوم تعادلی منجر شده و به ناترازیهای پرشمار و نابرابریها منجر شده است. گسترش بیعدالتی و پدیدار شدن ذینفعان قدرتمند دولتی و خصوصی نتیجه این چرخه شوم بوده و هست. باوجود اعلام سیاستهای کلی اصل ۴۴، اما در عمل شاهد هستیم نهادهای دولتی توانستهاند حتی با اینکه سهامدار شرکتهای بزرگ نیستند، اما مدیریت را در دست خود بگیرند. حتی باوجود تاکیدات حضرتعالی طی چندسال اخیر مبنی بر توجه به حوزه هوشمصنوعی، در نظام حکمرانی به آن توجه ویژهای نشده است.
انقلاب هوشمصنوعی یک پنجره فرصت فناورانه ویژهای را ایجاد کرده است. براساس مطالعهای که در دانشگاه شریف انجام شده است، جمعبندی ما این است که با توجه به سرمایهگذاریهای عظیم کشورهای رقیب در هوشمصنوعی و محدودیتهایی اقتصادی کشور ما، مهمترین تصمیم با اولویت بالا، تجمیع منابع و سرمایههای مختلف در سراسر دولت و حاکمیت به صورت متمرکز جهت توسعه هوشمصنوعی است.
از طرف دیگر نظام حکمرانی کشور نیز این فرصت را دارد تا از این پنجره فرصت فناورانه استفاده نموده و تحولی شگرف را رقم بزند، مانند بهرهمندی از هوشمصنوعی در توانمندسازی دولت هوشمند، پول هوشمند، قراردادهای هوشمند، نظام قضایی هوشمند، نظام آموزشی هوشمند، اقتصاد هوشمند، یارانهها و نظام تامین اجتماعی هوشمند، و… این ظرفیت بزرگی است که در کنار تصحیح خطاهای رویکردی میتواند بهرهوری نظام حکمرانی بالا برده و آفات چرخههای معیوب را از بین ببرد.