حضور قاتلان کوکلاس کلان در انتخابات ۱۹۶۴ آمریکا
رویداد۲۴ | انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده آمریکا در سال ۱۹۶۴ یکی از مهمترین و بحثبرانگیزترین وقایع تاریخ معاصر آمریکا بود. این رقابت علاوه بر اینکه به دلیل رقابت تنگاتنگ دموکراتها و جمهوریخواهان اهمیت داشت، به دلیل حضور رسمی گروههای نژادپرست در فضای انتخابات آن زمان اهمیت مضاعف پیدا کرد. باری گلدواتر، نامزد جمهوریخواه و سناتور سرشناس ایالت آریزونا، چهرهای کلیدی در این انتخابات بود که به عنوان نمایندهای از جناح راست تندرو وارد میدان شد و فضای سیاسی را به شدت دوقطبی کرد. در این میان، حضور گروه کوکلوکس کلان (KKK) و حمایتهای این گروه از گلدواتر به یکی از جنجالیترین مسائل آن دوران تبدیل شد.
باری گلدواتر که بود؟
باری گلدواتر یکی از برجستهترین چهرههای جنبش محافظهکاری در آمریکا بود که با نظرات جنجالی خود، تاثیر عمیقی بر سیاستهای جمهوریخواهان گذاشت. او اعتقاد داشت که نقش دولت فدرال باید به حداقل برسد و آزادیهای فردی و حق حاکمیت ایالتها بر همه چیز مقدم باشد. گلدواتر در سال ۱۹۶۰ کتابی با نام وجدان یک محافظهکار نوشت و نقشه راهی برای سیاستهای محافظهکارانه آینده ترسیم کرد و پایهگذار گفتمان جدیدی در میان جمهوریخواهان شد.
لیندون بی. جانسون پس از ترور جان اف کندی رئیسجمهور شد و سیاستهایی در پیش گرفت که با ایدهآلهای گلدواتر به شدت در تضاد بودند. جانسون به شدت به برنامههای رفاهی و قانون حقوق مدنی متعهد بود و مدام درباره عدالت و برابری نژادی در کشور سخن میگفت. اما گلدواتر با دیدگاههای تند و ستیزهجو، مخالف سیاستهای جانسون بود. او حتی به قانون حقوق مدنی که در سال ۱۹۶۴ تصویب شد رای منفی داد و این اقدام او بازتاب گستردهای در جامعه آمریکا داشت.
باور به برتری سفیدپوستان و جلب توجه کوکلوکس کلان
یکی از جنبههای بحثبرانگیز کارزار انتخاباتی گلدواتر، موضعگیری او در برابر حقوق مدنی و برابری نژادی بود. هرچند گلدواتر بارها تاکید کرده بود که مخالف تبعیض نژادی است، اما رای منفی او به قانون حقوق مدنی بسیاری را به این باور رساند که او در دل در گرو گروههای نژادپرست و محافظهکار جنوب آمریکا قرار دارد. این رای بر مبنای این استدلال صورت گرفت که گلدواتر قانون حقوق مدنی را نقض حق حاکمیت ایالتها و مغایر با اصول قانون اساسی میدانست.
بیشتر بخوانید: آیا مردم ایران از نژاد آریایی هستند؟
این دیدگاه باعث شد گروههای افراطی، به ویژه کوکلوکس کلان، حمایت خود را به طور ضمنی از او اعلام کنند. کوکلوکس کلان یکی از بدنامترین گروههای نژادپرست آمریکا بود که به ویژه در ایالتهای جنوبی قدرت و نفوذ داشت و از با اقدامات نفرتانگیز و خشن خود شناخته میشد. اعضای این گروه به صورت سیستماتیک به سازماندهی حملات خشونتآمیز علیه فعالان حقوق مدنی، بمبگذاری در کلیساها، و قتلهای فجیع دست میزدند. آنها در تلاش بودند که با ایجاد فضایی از ترس و وحشت، اصلاحات نژادی و قانونی را به تاخیر بیندازند یا متوقف کنند. اعضای این گروه گلدواتر را به نمادی از ایستادگی در برابر تغییرات اجتماعی و مدافع ارزشهای سنتی سفیدپوستان تلقی میکردند و به همین دلیل فعالانه از وی حمایت کردند.
جنگ ایدئولوژیها: جانسون در برابر گلدواتر
حضور کوکلوکس کلان و دیگر گروههای نژادپرست در فضای انتخابات نگرانیهای شدیدی در جامعه ایجاد کرده بود. بسیاری از آمریکاییها از این میترسیدند که گلدواتر، با تحریک احساسات نژادپرستانه، وحدت و عدالت ملی را به خطر بیندازد.
در مقابل گلدواتر، لیندون بی. جانسون با شعار «جامعه فراگیر» وارد میدان شد. او به برنامههای رفاهی گستردهای اعتقاد داشت که هدف آنها رفع فقر، توسعه آموزش، و تامین خدمات بهداشتی بود. جانسون همچنین یکی از حامیان پرشور قانون حقوق مدنی بود و در این زمینه رهبری قاطعی از خود نشان داد. او معتقد بود که برابری نژادی پایهای اساسی برای یک جامعه عادلانه است و دولت فدرال باید در جهت تحقق این برابری دخالت کند.
جانسون با تاکید بر این که کشور به سوی پیشرفت و اتحاد نیاز دارد، توانست حمایت گستردهای از جانب سیاهپوستان، لیبرالها، و بسیاری از روشنفکران جامعه جلب کند. او همچنین از ترس مردم از گسترش جنگ هستهای که گلدواتر به آن اشارههایی مبهم و خطرناک کرده بود، استفاده کرد. تبلیغات انتخاباتی جانسون، به ویژه آگهی تلویزیونی معروف «دیزی»، خطرات سیاستهای تهاجمی گلدواتر در عرصه بینالمللی رابه نمایش میگذاشت.
شکست گلدواتر و پیامدهای بلندمدت
در نهایت، لیندون بی. جانسون با اختلافی چشمگیر توانست گلدواتر را شکست دهد و یکی از بزرگترین پیروزیهای تاریخ انتخابات ریاستجمهوری آمریکا را رقم بزند. جانسون رای ۴۴ ایالت از ۵۰ ایالت را به دست آورد و توانست ۶۱ درصد از آرا را کسب کند، در حالی که گلدواتر تنها در ۶ ایالت، عمدتا در جنوب و به ویژه ایالت آریزونا، پیروز شد. این شکست اگرچه برای جمهوریخواهان و محافظهکاران ناامیدکننده بود، اما باعث تغییرات عمیقی در حزب جمهوریخواه شد. ایدئولوژیهای گلدواتر، اگرچه در آن زمان شکست خوردند، ولی پایهگذار موج جدیدی از محافظهکاری شدند که در دهههای بعد به یک نیروی غالب تبدیل شد و در نهایت با ظهور رونالد ریگان در دهه ۱۹۸۰ به اوج خود رسید.
میراث انتخابات ۱۹۶۴
انتخابات ۱۹۶۴ از چند جهت تاثیرات عمیقی بر سیاست آمریکا گذاشت. نخست، به تثبیت قوانین حقوق مدنی و حرکت به سوی برابری اجتماعی کمک کرد. پیروزی جانسون این پیام را به کشور مخابره کرد که جامعه آمریکا آماده تغییرات عمیق در حوزه عدالت اجتماعی است. همچنین، این انتخابات نشان داد که حمایت از سیاستهای افراطی، حتی در میان گروههای قدرتمند و بانفوذ، نمیتواند همیشه به موفقیت سیاسی منجر شود.
با این حال، شکست گلدواتر به معنای پایان جنبش محافظهکارانه نبود، بلکه به معنای آغاز دورانی جدید محافظهکاری بود. از میان خاکستر این شکست، جنبشی قوی و پایدار شکل گرفت که ساختارهای سیاسی را در آمریکا برای همیشه تغییر داد. اندیشههای گلدواتر زمینهساز گفتمان جدیدی شدند که بعدها از سوی شخصیتهایی، چون ریگان به کار گرفته شدند و به تاسیس یک پایه محکم برای سیاستهای محافظهکارانه مدرن انجامید.