تقابل دو تعریف از وفاق
رویداد ۲۴| داوود حشمتی: همایش وفاق به همت مرکز معاونت راهبردی ریاست جمهوری، روز پنجشنبه نوزدهم دی ماه برگزار شد و در این جلسه که رئیس جمهور و برخی از اعضای دولت در آن حضور داشتند، دو رویکرد متفاوت نسبت به اصل وفاق قابل مشاهده بود.
در واقع ما با دو گرایش مختلف در وفاق روبهرو هستیم گرایش اول معتقد است وفاق باید در سطح حاکمیت وجود داشته باشد. به این معنی که نهادهای حاضر در قدرت به جای تقابل با یکدیگر در کنار هم قرار بگیرند و بر سر حل برخی مسائل با یکدیگر توافق بکنند. این دسته به لحاظ نظری از اندیشههای داگلاس نورث بهره میبرند و معتقدند که باید وفاق در بالا ایجاد شود تا امکان تغییر در حل مشکلات به وجود بیاید. از نگاه آنها این وفاق میتواند به کارآمدی و در نهایت به رضایتمندی مردم منجر شود.
مثلا سعید آجورلو به نمایندگی از طیف قالیباف در این نشست وفاق را کنار هم قرار گرفتن برای حل مشکلات مبتلا به جامعه از جمله «ناترازی انرژی»، «آلودگی هوا» عنوان میکند.
اما هیچ وقت پاسخ نمیدهند که اگر این وفاق کارساز بود، چرا در دوره سه ساله دولت رئیسی نتوانست مشکلات را حل و فصل کند؟ بسیاری اساسا بر این باور بودند که با روی کار آمدن رئیسی و نه وفاق، بلکه یکدست شدن حاکمیت مسائلی مانند برجام و fatf به سرعت حل خواهد شد. اساسا این طیف در سال ۱۴۰۰ معتقد بودند که اصلاح طلبان نباید وارد انتخابات شوند و اجازه بدهند سیستم با همکاری تمامی اجزا این مشکلات را برطرف کند. اما تجربه عملی سه ساله دولت رئیسی کارآمدی این ایده را اثبات کرد.
دسته دوم، اما معتقد است که وفاق باید در سطح جامعه صورت بگیرد. آنها بر این باورند که نیرویی که در میانه شکل میگیرد باید بتواند ۶۰ درصدی که حاضر نشدند در انتخابات و در تعیین سرنوشت خودشان مشارکت کنند را با سیاست و سیستم پیوند داد.
امروز مشکلات کشور به نحوی عیان و مشخص هست که نیازی نیست بر سر تعریف آنها جریانهای مختلف وارد جدال شوند.
اگر روزی گفته میشد که تحریمها برای کشور آسیب زاست، ما با دو تفکر مختلف روبهرو بودیم که یک طرف آن تحریمها را نعمت میدانست و طرف دیگر نقمت. امروز به یک جمع بندی رسیدیم که طرف مقابل به این جمعبندی رسیده که تحریم عاملی از عوامل مهم بحران کشور است. امروز دیگر تحریمها انکار نمیشود. قطعنامهها به درد قطعنامه دان نمیخورد. پس بنابراین همه تلاش میکنند که راه حل خودشان را برای این مسئله ارائه کند.
چهار مسیر متفاوت
در چنین وضعیتی به نظر میرسد که ما با چهار مدل راه حل روبهرو هستیم. راه حل اول در میان تندروهای اصولگرایی است با این عنوان که راه علاج مشکلات کشور درگیری تمام عیار با آمریکا در منطقه است.
به عبارت دیگر آنها معتقدند برای اینکه آمریکا دست از فشارهاش بر ایران بردارد، فقط کافی است ما تمام منطقه را به آشوب بکشیم. یا فرضا تنگه هرمز را ببندیم. در طرف مقابل دیدگاهی وجود دارد که روی دیگر همین سکه است. آنها هم معتقدند برای حل مشکلات ایران تنها کافی است جمهوری اسلامی نباشد و پایان بپذیرد. از نگاه این دسته به صرف چنین اتفاقی ۷۰ درصد مشکلات کشور برطرف خواهد شد. این دو رویکرد هر دو برضد هر نوع توافق و وفاقی هستند. خواه این توافق برجام باشد (که در سطح بین المللی) است و خواه توافق در سطح داخلی.
در کنار اینها دو رویکرد دیگر وجود دارد که در میانه قرار میگیرد. رویکرد اول است که باید از فضای وفاق برای حل مشکلات حتی کوچک در کشور استفاده و کم کم این مسیر را جلو ببریم. از نگاه آنها این موضوع میتواند نمایانگر کارآمدی سیستم شود.
آنها بر این باورند اگر بتوان مشکل بانکها مشکل ناترازی انرژی مشکل عدم عدالت آموزشی و ... را برطرف کنیم، رضایتمندی در میان شهروندان ایجاد میشود. تفکر دیگر، اما معتقد است تا زمانی که مردم احساس نکنند در فرایند قدرت صاحب حق هستند و هر جا که نیاز باشد میتوانند از حق خودشان برای تغییر در قوانین استفاده کنند، مشکلات کشور برطرف نمیشود؛ و باز بر این عقیده هستند که حتی اگر نیروها بتوانند چند بحران را مدیریت کنند، این اتفاق به صورت موقت صورت گرفته و دائمی نخواهد بود.
کما اینکه به باور آنها امروز مساله قانون حجاب و فیلترینگ حتی حل هم نشده بلکه تنها بخش کوچکی از آن متوقف شده است. به صورت ریشهای هم اگر نگاه کنیم تا زمانی که مردم با تصمیمات سخت همراهی نکنند، دولتها نمیتوانند هیچ تصمیم مهمی را اتخاذ کنند. به عنوان مثال دولت ناگزیر است برای ناراضی نشدن مردم برق خانهها را وصل کند، اما برق صنایع که از انرژی برای تولید استفاده میکنند را قطع میکند.
از نگاه این دسته وفاق در سطح بالای تنها زمانی ارزشمند است که بتواند منجر به ۱- رضایتمندی مردم ۲- کاهش منازعات میان قدرت و مردم و مردم با مردم باشد.
تاکید آنها این است که از فضای ایجاد شده باید برای وفاق با جامعه مدنی و نیروهایی که در قدرت خودشان را سهیم نمیدانند، استفاده کنیم. به نظر میرسد این همایش رقابتی میان این دو تفکر بود. اینکه دولت در کجای این مسئله میایستد و کدام یک از این دو سوی وفاق گرایی را مورد توجه قرار میدهد، وضعیت آینده را رقم خواهد زد.