یک تشییع، سه پیام
آیت الله اکبر هاشمی، در میان بدرقه میلیونی مردم، بعد از عمری تلاش و مجاهدت در خانه ابدی اش آرام گرفت؛ او بعد از این، از دست نامردمان رنج نخواهد کشید و خون دل نخواهد خورد.
رویداد۲۴-آیت الله اکبر هاشمی، در
میان بدرقه میلیونی مردم، بعد از عمری تلاش و مجاهدت در خانه ابدی اش آرام
گرفت؛ او بعد از این، از دست نامردمان رنج نخواهد کشید و خون دل نخواهد
خورد.
درباره آیین تشییع و وداع آیت الله هاشمی، نکاتی چند را می توان به اختصار مورد تأمل قرار داد:
1 - وقتی انبوه جمعیت حاضر در مراسم تشییع آیت الله هاشمی را دیدم، بی اختیار یاد آیه 26 آل عمران افتادم: "تُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ ؛ (خدایا) هر کس را بخواهی، عزت می دهی و هر که را بخواهی خوار می کنی."
بسیار کوشیدند هاشمی را خوار و خفیف کنند؛ تهمت ها زدند، شب نامه ها علیه اش منتشر کردند، در تریبون های مختلف علیه او گفتند، شایعه ساختند، یک کلاغ چهل کلاغ کردند، علیه او شعار دادند و حتی به خانواده اش نیز بی حرمتی کردند؛ اما خدا خواسته بود هاشمی را عزت دهد؛ هم از این رو بود که بزرگ ترین تشییع جناره تاریخ ایران، بعد از ارتحال امام خمینی(ره) را نصیب او کرد و آخرین روز حضورش بر زمین را با عزت و احترامی کم نظیر همراه ساخت.
خدا او را عزیز می خواست و اراده اش بر اراده انسان های حقیر زمینی غالب بود.
2 - حضور میلیونی مردم در آیین تشییع و وداع با هاشمی، پیامی آشکار برای همه بود، به ویژه برای صاحب منصبان امروز و فردا.
مردم نشان دادند که سره را از ناسره می شناسند و قدردان خدمتگزاران کشورشان هستند؛ هر کس برای کشورش کار کند و با مردم باشد، محبوب قلب ها خواهد بود، چه در حیاتش و چه بعد از زندگی.
اگر مسوولان جمهوری اسلامی می خواهند در دل های مردم بجای بگیرند، خدمت به کشور و با مردم بودن را فراموش نکنند.
کاش مسوولان، هر از گاهی تصاویر تشییع پرشکوه هاشمی را مرور کنند و به راز این محبوبیت بیندیشند و با خود بگویند: آیا مرا نیز مردمانی انبوه بدرقه خواهند کرد یا ... ؟!
3 - در تشییع پیکر آیت الله هاشمی، از همه قشری حضور داشتند با رویکردهای مختلف سیاسی و فکری.
این مراسم بار دیگر تنوع سلائق سیاسی در جامعه ایران را به رخ کشید و نشان داد که می توان در عین تفاوت های فکری و سیاسی در کنار هم بود و با وحدت زیست. در عین حال، شعارهای مختلفی و گاه متضادی که در این مراسم از سوی گروه های مختلف سرداده می شد، این هشدار را می داد که این تکثر اگر به رسمیت شناخته نشود می تواند به اختلافات جدی و حتی خانمانسوز بینجامد.
عقلانیت و آتیه اندیشی ایجاب می کند که این اختلاف نظرها اولاً به رسمیت شناخته شود و ثانیاً مطالبات همه مردم مورد توجه عملی قرار گیرد. تنها در چنین صورتی است که وحدت ملی تقویت می شود و هیچ کس احساس نخواهد کرد که صدایی در گلو دارد که نهفته و خفته است. ایران و جمهوری اسلامی ایران، متعلق به همه ایرانی هاست. ایرانی ها می توانند همانند آنچه در مراسم تشییع آیت الله هاشمی گذشت، در عین داشتن دیدگاه های مختلف، همراه یکدیگر قدم بردارند،همدیگر را بشنوند و با یکدیگر در دوستی و مدارا باشند.
درباره آیین تشییع و وداع آیت الله هاشمی، نکاتی چند را می توان به اختصار مورد تأمل قرار داد:
1 - وقتی انبوه جمعیت حاضر در مراسم تشییع آیت الله هاشمی را دیدم، بی اختیار یاد آیه 26 آل عمران افتادم: "تُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ ؛ (خدایا) هر کس را بخواهی، عزت می دهی و هر که را بخواهی خوار می کنی."
بسیار کوشیدند هاشمی را خوار و خفیف کنند؛ تهمت ها زدند، شب نامه ها علیه اش منتشر کردند، در تریبون های مختلف علیه او گفتند، شایعه ساختند، یک کلاغ چهل کلاغ کردند، علیه او شعار دادند و حتی به خانواده اش نیز بی حرمتی کردند؛ اما خدا خواسته بود هاشمی را عزت دهد؛ هم از این رو بود که بزرگ ترین تشییع جناره تاریخ ایران، بعد از ارتحال امام خمینی(ره) را نصیب او کرد و آخرین روز حضورش بر زمین را با عزت و احترامی کم نظیر همراه ساخت.
خدا او را عزیز می خواست و اراده اش بر اراده انسان های حقیر زمینی غالب بود.
مردم نشان دادند که سره را از ناسره می شناسند و قدردان خدمتگزاران کشورشان هستند؛ هر کس برای کشورش کار کند و با مردم باشد، محبوب قلب ها خواهد بود، چه در حیاتش و چه بعد از زندگی.
اگر مسوولان جمهوری اسلامی می خواهند در دل های مردم بجای بگیرند، خدمت به کشور و با مردم بودن را فراموش نکنند.
کاش مسوولان، هر از گاهی تصاویر تشییع پرشکوه هاشمی را مرور کنند و به راز این محبوبیت بیندیشند و با خود بگویند: آیا مرا نیز مردمانی انبوه بدرقه خواهند کرد یا ... ؟!
این مراسم بار دیگر تنوع سلائق سیاسی در جامعه ایران را به رخ کشید و نشان داد که می توان در عین تفاوت های فکری و سیاسی در کنار هم بود و با وحدت زیست. در عین حال، شعارهای مختلفی و گاه متضادی که در این مراسم از سوی گروه های مختلف سرداده می شد، این هشدار را می داد که این تکثر اگر به رسمیت شناخته نشود می تواند به اختلافات جدی و حتی خانمانسوز بینجامد.
عقلانیت و آتیه اندیشی ایجاب می کند که این اختلاف نظرها اولاً به رسمیت شناخته شود و ثانیاً مطالبات همه مردم مورد توجه عملی قرار گیرد. تنها در چنین صورتی است که وحدت ملی تقویت می شود و هیچ کس احساس نخواهد کرد که صدایی در گلو دارد که نهفته و خفته است. ایران و جمهوری اسلامی ایران، متعلق به همه ایرانی هاست. ایرانی ها می توانند همانند آنچه در مراسم تشییع آیت الله هاشمی گذشت، در عین داشتن دیدگاه های مختلف، همراه یکدیگر قدم بردارند،همدیگر را بشنوند و با یکدیگر در دوستی و مدارا باشند.
منبع: عصر ایران
واقعیت این است که اکثریتی در ایران وجود دارد که علاقه مند به اسلام و نظام اسلامی است و این اکثریت مطلق است! در کنار این اکثریت 4 میلیون نفر نیز هستند که دل در گرو افکار غیر اسلامی و غیر ملی دارند و انسان های ترسو و منفعت طلبی هستند!
این جماعت اتفاقا رسانه های بسار بیشتر از چند ده میلیون باقی مردم ایران دارند و صدایشان از کل مردم ایران نیز بلند تر است اما این به معنی این نیست که آنها زیاد هستند!
حالا اگر کسی که ضد نظام اسلامی فحاشی می کند برای رد گم کنی در مراسم مرحوم هاشمی هم شرکت کند را باید به رسمیت شناخت؟
ما این تکثر را نمی خواهیم.
ما این ریا کاری را نمی خواهیم