سفر به تیمارستانهای آمریکا (تصاویر)
ساختمانهای بزرگ آسایشگاههای بیماران روانی، بیمارستان روانپزشكي یا تیمارستانها بر وجهه مدرن روانشناسی انسان سایه افکنده است. شاید به خودمان بگوییم که دورانش به سر رسیده، اما واقعیت تلخ است. نباید فراموش کرد که تیمارستان در درجه اول یک پناهگاه است. تیمارستانها به افرادی که متفاوت هستند، پناه میدهند.
رویداد۲۴-ساختمانهای بزرگ آسایشگاههای بیماران روانی،
بیمارستان روانپزشكي یا تیمارستانها بر وجهه مدرن روانشناسی انسان سایه
افکنده است. شاید به خودمان بگوییم که دورانش به سر رسیده، اما واقعیت تلخ
است. نباید فراموش کرد که تیمارستان در درجه اول یک پناهگاه است.
تیمارستانها به افرادی که متفاوت هستند، پناه میدهند.
تصاویر پاین از حیات پس از مرگ بیمارستانهای روانی آمریکا که زمانی تعدادشان رو به رشد بود، حکایت از گسترش صنعت سلامت روان این کشور دارد.
دکتر الیور زاکس در مقدمه کتاب پاین "تیمارستان: درون جهان محصور بیمارستانهای روانی آمریکا" مینویسد: «دوست داریم که بیمارستانهای روانی را به عنوان "لانه مار" تصور کنیم و اتفاقا تیمارستانها به همین شکل در کتابها و فیلمها به تصویر کشیده میشوند. با این وجود، تعداد کمی از مردم آمریکا به این نتیجه رسیدهاند که این ساختمانها زمانی بناهای غرور مدنی بودند که توسط معماران و پزشکان برجسته و با اهدافی والا ساخته شده بودند. آنها تیمارستان را مکانی برای پناه دادن، تراپی و درمان تصور میکردند.»
«به مدت بیش از نیمی از تاریخ این ملت، بیمارستانهای روانپزشکی بزرگ به یکی از ویژگیهای آشکار آمریکا بدل شده بودند. از اواسط قرن نوزده میلادی تا اوایل قرن 20 در سراسر آمریکا بیش از 250 موسسه برای افراد روانی تاسیس شد. آنها تا سال 1948 میلادی، بیش از نیم میلیون بیمار را در خود جای داده بودند. اما در طول 30 سال پس از آن و با معرفی داروهای التیام روان و تغییر سیاست به سمت مراقبتهای اجتماعی، تعداد بیماران ساکن در این مراکز با کاهشی قابل توجه مواجه شد. از این رو، بسیاری از این ساختمانها به فراموشی سپرده شدند.
بین سالهای 2002 تا 2008 به حدود هفتاد مورد از این موسسات در 30 ایالت سر زدم و نمای بیرونی و داخلی آنها را مقابل لنز دوربینم بردم؛ ظاهر داخلی بیمارستانهای روانی طوری به نظر میرسید که گویی بیماران همین حالا آن را ترک کردهاند. من حتی تلاش کردم تا خودکفایی این بیمارستانهای روانی و تیمارستانها را نیز به تصویر بکشم زیرا غذا، آب، برق، البسه و حتی کفشها نیز در همان محل تولید میشد. از سال 2008، تعدادی از این ساختمانها کاملا تخریب شدهاند و به همین دلیل، این عکسها، واپسین سند تصویریشان محسوب میشود.
زاکس نیز در سال 2009 نوشت: «صدای یکی از ساکنین تیمارستان را میشنوم: آنا اگنو، که در سال 1878 میلادی مجبور به اقامت در بیمارستان روانی ایندیانا شد. (آن روزها این تصمیمها بر عهده قاضی بود و نه پزشک.) آنا پس از اقدام برای خودکشی و همچنین قتل یکی از فرزندانش در دادگاه حاضر شد. آنا پس از یک هفته اقامت در این بیمارستان روانی از نکات مثبتش نوشت و گفت که دکتر هستر اولین کسی بود که پاسخ سوالم را به مهربانی داد. از او پرسیدم: آیا روانیام؟ او پاسخ داد که بله خانم، خیلی هم روانی هستید! اما ما تمام تلاشمان را میکنیم تا اینجا بهترین خدمات به شما داده شود.»
*فرادید
تصاویر پاین از حیات پس از مرگ بیمارستانهای روانی آمریکا که زمانی تعدادشان رو به رشد بود، حکایت از گسترش صنعت سلامت روان این کشور دارد.
دکتر الیور زاکس در مقدمه کتاب پاین "تیمارستان: درون جهان محصور بیمارستانهای روانی آمریکا" مینویسد: «دوست داریم که بیمارستانهای روانی را به عنوان "لانه مار" تصور کنیم و اتفاقا تیمارستانها به همین شکل در کتابها و فیلمها به تصویر کشیده میشوند. با این وجود، تعداد کمی از مردم آمریکا به این نتیجه رسیدهاند که این ساختمانها زمانی بناهای غرور مدنی بودند که توسط معماران و پزشکان برجسته و با اهدافی والا ساخته شده بودند. آنها تیمارستان را مکانی برای پناه دادن، تراپی و درمان تصور میکردند.»
«به مدت بیش از نیمی از تاریخ این ملت، بیمارستانهای روانپزشکی بزرگ به یکی از ویژگیهای آشکار آمریکا بدل شده بودند. از اواسط قرن نوزده میلادی تا اوایل قرن 20 در سراسر آمریکا بیش از 250 موسسه برای افراد روانی تاسیس شد. آنها تا سال 1948 میلادی، بیش از نیم میلیون بیمار را در خود جای داده بودند. اما در طول 30 سال پس از آن و با معرفی داروهای التیام روان و تغییر سیاست به سمت مراقبتهای اجتماعی، تعداد بیماران ساکن در این مراکز با کاهشی قابل توجه مواجه شد. از این رو، بسیاری از این ساختمانها به فراموشی سپرده شدند.
بین سالهای 2002 تا 2008 به حدود هفتاد مورد از این موسسات در 30 ایالت سر زدم و نمای بیرونی و داخلی آنها را مقابل لنز دوربینم بردم؛ ظاهر داخلی بیمارستانهای روانی طوری به نظر میرسید که گویی بیماران همین حالا آن را ترک کردهاند. من حتی تلاش کردم تا خودکفایی این بیمارستانهای روانی و تیمارستانها را نیز به تصویر بکشم زیرا غذا، آب، برق، البسه و حتی کفشها نیز در همان محل تولید میشد. از سال 2008، تعدادی از این ساختمانها کاملا تخریب شدهاند و به همین دلیل، این عکسها، واپسین سند تصویریشان محسوب میشود.
زاکس نیز در سال 2009 نوشت: «صدای یکی از ساکنین تیمارستان را میشنوم: آنا اگنو، که در سال 1878 میلادی مجبور به اقامت در بیمارستان روانی ایندیانا شد. (آن روزها این تصمیمها بر عهده قاضی بود و نه پزشک.) آنا پس از اقدام برای خودکشی و همچنین قتل یکی از فرزندانش در دادگاه حاضر شد. آنا پس از یک هفته اقامت در این بیمارستان روانی از نکات مثبتش نوشت و گفت که دکتر هستر اولین کسی بود که پاسخ سوالم را به مهربانی داد. از او پرسیدم: آیا روانیام؟ او پاسخ داد که بله خانم، خیلی هم روانی هستید! اما ما تمام تلاشمان را میکنیم تا اینجا بهترین خدمات به شما داده شود.»
*فرادید
