آقای صداوسیما!شماکه حضور عراقچی بدون منتقد را نپذیرفتید،چرا حتی به یک منتقدشهردار،تریبون نمی دهید؟
ساعاتی پس از وقوع حادثه پلاسکو، بازار مقصریابی داغ شد و البته عده ای نیز کوشیدند بررسی همه جانبه قصور و تقصیرها را به پس از حل فاجعه پلاسکو موکول کنند.
در مدیریت بحران یک اصل اساسی ممانعت از ورود تنشهای غیرضروری به مدیران ارشد است. با این وجود این منطق نمیتواند توجیه کننده حذف منتقدان مدیر از چرخه گزارشها و ارزیابیها و افراط در دادن تریبون به موافقان وی شود.
صدا و سیما علیالظاهر تا همین هفته گذشته معتقد به رعایت «بیطرفی» در برنامههایش بود. البته آن زمان که نوبت به ارائه گزارش اجرای برجام توسط عباس عراقچی رسید و ساعتی قبل از شروع برنامهای که او به آن دعوت شده بود، به وی خبر دادند برای رعایت این «بیطرفی» باید با یک منتقد روبهرو شود. لطف این «بیطرفی» اما گویا فقط شامل حال مخالفان برجام و منتقدان دولت میشود.
پنج روز بعد از حادثه پلاسکو، از 14 عضو اصلاحطلب شورای شهر تهران هیچ کدام راهی به برنامههای پر تعداد صدا و سیما پیدا نکردهاند. در مقابل موافقان اصولگرای محمدباقر قالیباف هیچ کمبودی از لحاظ در اختیار داشتن تریبون برای بیان نظرات خود در جریان حادثه پلاسکو احساس نمیکنند.
شبکههای مختلف سیما در 5 روز گذشته حداقل 20 بار در برنامههای پربینندهای مانند گفتوگوی ویژه خبری شبکه دوم، برنامه متن و حاشیه شبکه سوم، برنامه تیتر امشب شبکه خبر و اخبار ساعت 19 و 21 شبکه اول سیما برای بیان توضیحات خود صاحب تریبون شدهاند. کار به جایی رسید که شامگاه شنبه همزمان سه نفر از حامیان شورانشین وی یعنی مهدی چمران، ابوالفضل قناعتی و مرتضی طلایی روی آنتن زنده سه شبکه تلویزیون مشغول ارائه گزارش بودند.
اگر
منطق صدا و سیما برای تریبون دادن به موافقان شهردار و منع منتقدان او از
اظهار نظر، استمرار وضعیت بحران و فرصت دادن برای جمع کردن آن است، میشود
این رویکرد را با رویکرد 5 هفته پیش این رسانه در قبال اتفاقی مشابه، یعنی
حادثه تصادف قطارها در سمنان مقایسه کرد. آن زمان در همان ساعات اولیه وقوع
حادثه گزارشها و گفتوگوهای انتقادی صدا و سیما آغاز شد که محور همه آنها
هم مقصر دانستن وزارت راه در این حادثه بود. تا آنجا که بعد از چند روز نه
تنها عباس آخوندی را به دلیل آنچه که «اخبار دروغ، تحریف شده و جریانسازی
علیه وزارت راه و شهرسازی» میخواند، مجبور به نگارش نامه سرگشاده به رئیس
صدا و سیما کرد، بلکه در مجلس نیز صدای اعتراض تعداد زیادی از نمایندگان
را به دلیل «تحریف» گزارش کمیسیون عمران از حادثه در برنامههای صدا و سیما
در پی داشت.
سؤال اینجاست که در این دوگانگی رفتار تفاوتی بین دو بحران تصادف قطارها و
حادثه پلاسکو بوده یا صدا سیما بین دو مجموعه وزارت راه و شهرداری
تفاوتهایی قائل است؟ آن هم در شرایطی که منتقدان عملکرد شهرداری نه در
بیرون این مجموعه بلکه در شورای شهری که قرار است نقش نظارت بر شهرداری را
ایفا کند، حضور دارند.
سؤال دیگر اینکه چه میشود در جریان گزارش یک مقام رسمی از اجرای برجام،
رسانه ملی تا آنجا به حضور منتقد احساس نیاز میکندکه به لغو آن برنامه
میانجامد اما در حادثه پلاسکو حتی منتقدینی از
مجموعه ناظر بر شهرداری که رصد عملکرد این نهاد وظیفه اصلی آنهاست، امکان
اظهار نظر را از دست میدهند؟ چنین وضعیتی البته با توجه به سابقه دو دهه
اخیر جام جم چندان قریب و ناآشنا نیست.
تنها اتفاقی که در روزهای اخیر رخ داده عمیقتر شدن باور مخاطبان صدا و سیما و شهروندان ایرانی به «سیاسی» بودن آنتن جام جم است.