چرا بهتر است با فرمان ترامپ "مقابله به مثل" نکنیم؟

رویداد۲۴-پس از صدور فرمان اجرایی دونالد ترامپ رییس جمهور جدید آمریکا مبنی بر ممنوعیت 3 ماهه ورود ایرانی تباران و شهروندان 6 کشور دیگر به خاک آمریکا ، در 2 روز گذشته موضوع این فرمان جنجالی و مخالفت ها و اعتراض ها به آن در صدر اخبار قرار گرفته است.

در دو روز گذشته واکنش های مختلفی درباره این فرمان جدید ترامپ صورت گرفته و همزمان وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران با صدور یک بیانیه تقریبا طولانی ضمن محکوم کردن اقدام دولت آمریکا از بررسی این اقدام و احتمال "مقابله به مثل" در قبال این تصمیم دولت ترامپ سخن گفته است.

"مقابله به مثل" یک واکنش عرفی و پذیرفته دیپلماتیک در موارد مشابه است، اما انتظار می رود به چند دلیل ساده و مشخص، وزارت امور خارجه دست به مقابله به مثل نزند چرا که به نظر می رسد این اقدام نه تنها در راستای منافع کشور نیست بلکه به دلایلی که در پی خواهد آمد، به ضرر کشور و مردم باشد:

1- با وجودی که این حق جمهوری اسلامی ایران است که شهروندان ایالات متحده آمریکا را از ورود به خاک خود ممنوع کند، اما مگر تصمیم ترامپ تا چه میزان "منطقی و اصولی" بوده است که مقابله به مثل با آن تصمیم اصولی و منطقی به نظر برسد. ترامپ یک تصمیم نابخردانه و بدون ملاحظه عواقب احتمالی گرفته است و تصمیم او به قدری اشتباه است که حتی دهها دادستان ارشد و قضات عالی و فدرال آمریکا حکم به نقض آن داده اند و به آن اعتراض کرده اند و هزاران تن از شهروندان این کشور در دو شب گذشته با تجمع در فرودگاه ها و در مقابل کاخ سفید به این اقدام او اعتراض کرده اند.

 وانگهی با حکم دو قاضی فدرال تا کنون اجرای بخش هایی از فرمان اجرایی ترامپ متوقف شده و کاخ سفید نیز با تفسیرهای جدیدی که از این فرمان ارایه کرده است از چند فراز دیگر این فرمان اجرایی عقب نشینی کرده است و معلوم نیست که این روند تا چند روز یا هفته آینده به کجا خواهد انجامید و ممکن است از این فرمان نابخردانه تا چند روز یا هفته دیگر عملا دیگر چیزی باقی نماند.

2- " چون تو با بد بد کنی ، پس فرق چیست؟ " اقدام ترامپ به اذعان غالب ناظران و شهروندان دو کشور – ایران و آمریکا-  یک کار بد و نکوهیده است. یکی ازاهداف ترامپ از این اقدام جلوگیری از مراودات و ارتباطات دو ملت بوده است چون او اساسا دیدگاهی بیگانه ستیز و نژاد پرستانه دارد و البته برخی رسانه ها و محافل تندرو در داخل ایران نیز از این اقدام او استقبال کرده اند و از او حمایت می کنند. آنها در گزارش های اصلی و سرمقاله هایشان دولت را تشویق به مقابله به مثل می کنند و حتی در سر مقاله شان به طور غیر مستقیم – و گاه مستقیم – از ترامپ دفاع می کنند و گناه اقدامات او را به گردن اوباما ! می اندازند. یکی از این همین روزنامه ها در سرمقاله روز دوشنبه (امروز) خود ترامپ را ادامه دهنده سیاست های اوباما دانسته و او را از تندروی مبرا دانسته و اوباما را تندرو خوانده است!

به واقع با ملاحظه به این نکته که قطع ارتباطات دو ملت ایران و آمریکا خواسته و مرضی خاطر گروه های تندرو در هر دو پایتخت است، وزارت امور خارجه دولت یازدهم باید هوشیارانه تر عمل کند تا ارتباطات فرهنگی و دیگر ارتباطات بین دو ملت - هر چند با فرمان اجرایی ترامپ به صورت محدودتر – برقرار بماند و تندروها به خواسته اصلی خود نرسند.


3- ترامپ به اعتراف بسیاری از اساتید روان شناسی در آمریکا و خارج از این کشور شخصیت متعادلی ندارد و برخی اساتید روان شناسی حتی نسبت به عواقب ریاست چنین شخصی بر آمریکا هشدار داده اند ؛ با این ملاحظه آیا رواست که تصمیمات وزارت امور خارجه ما واکنشی به تصمیمات نابخردانه ترامپ باشد و آیا بهتر نیست ما خط مشی های خود را بر مبنای ابتکار عمل های خودمان تنظیم کنیم ؛ ابتکار عمل های غیر قابل پیش بینی که بتواند منافع و امنیت ملی کشورمان را بسیار بهتر از "مقابله به مثل" با یک تصمیم نابخردانه، تامین کند.

4- صنعت گردشگری ایران در 3 سال گذشته رو به رشد بوده است و اتفاقا طبق آمارهای دو سال گذشته سیل گردشگرانی که در سال های اخیر – به ویژه پس از برجام- راهی ایران شده اند بیشتر از مبدا آمریکای شمالی و اروپای غربی هستند. با مقابله به مثل وزارت امور خارجه و ممنوع کردن ورود گردشگران آمریکایی به ایران، لطمه قابل توجهی به صنعت در حال احیای گردشگری خواهد خورد و این صنعت در حال رشد از درآمد سالانه قابل توجهی محروم خواهد شد.

از سوی دیگر نباید فراموش کرد که ورود گردشگران غربی به کشورمان علاوه بر منافع مادی ، یکی از اهرم های موثر و کارآمد برای مقابله با تبلیغات مسموم و اصلاح ذهنیت مردم این کشورها درباره کشورمان است و به راحتی و سادگی نباید خود را از این اهرم موثر خلع سلاح کنیم.

با ملاحظه 4 دلیل فوق بهتر است مسئولان وزارت امور خارجه برای نحوه پاسخ دهی به فرمان اجرایی اخیر ترامپ به راه ها و گزینه های متنوع تری از " مقابله به مثل" فکر کنند.