تاریخ انتشار: ۰۹:۲۷ - ۲۰ بهمن ۱۳۹۵
گزارش رویداد24 از نهمین روز جشنواره فیلم فجر؛

ابتذال در جشنواره ادامه دارد

در روز نهم جشنواره فیلم فجر چهار فیلم دیگر برای تماشاگران و منتقدان حاضر در پردیس سینمایی چارسو به نمایش درآمد: زیر سقف دودی (پوران درخشنده)، دریاچه ماهی (مریم دوستی)، گشت2 (سعید سهیلی) و سوفی و دیوانه (مهدی کرم‌پور).
رویداد۲۴- مازیار وکیلی:در روز نهم جشنواره فیلم فجر چهار فیلم دیگر برای تماشاگران و منتقدان حاضر در پردیس سینمایی چارسو به نمایش درآمد: زیر سقف دودی (پوران درخشنده)، دریاچه ماهی (مریم دوستی)، گشت2 (سعید سهیلی) و سوفی و دیوانه (مهدی کرم‌پور). 

به گزارش رویداد۲۴، زیر سقف دودی چیز خاصی نبود جز همان ملودرام‌های همیشگی درخشنده در باب مسائل خانوادگی. درخشنده از دیرباز به کارگردانی مشهور بوده که سینما برایش ابزار است نه هدف. درخشنده سینما را ابزاری می‌داند تا حرف‌هایش را بیان کند و برای آن نسخه‌های مخصوص به خودش را بپیچد. 

داستان فیلم‌های او داستان‌هایی هستند اغلب محافظه‌کارانه و خانوادگی که نگاهی صرفاً اجتماعی به پدیده‌های مورد بررسی توسط درخشنده دارند. نگاهی که سعی می‌کند که از حد مسائل خانوادگی فراتر نرود و همه چیز را بدون در نظر گرفتن اجتماع اطرافش حل و فصل نماید. مسئله این‌جاست که درخشنده در تمام این سال‌ها نگاه کهنه و محافظه‌کارش را ذره‌ای تعدیل نکرده و سعی نکرده همراه با مضامین به ظاهر حساسی که در فیلم‌هایش مطرح می‌کند، اُفق دیدش را گسترش دهد. درخشنده حتی خوب به جامعه‌اش نگاه نمی‌کند. این را می‌شود از سر و شکل بازیگران فیلمش که نقش‌های منفی فیلم را بازی می‌کنند به خوبی فهمید. شخصیت‌هایی با گریم‌های اغراق شده و دفرمه و بازی‌های ضعیف که قرار است بد بودن و منفی بودن را فریاد بزنند. مثل گریم شهرام حقیقت‌دوست با آن خالکوبی‌ها و شکل لباس پوشیدن و یا بازی مثل همیشه بد حسام نواب‌صفوی که دارد با نوع ژست‌ها و بازی گل‌درشتش فریاد می‌زند که من بد هستم. 

از طرف دیگر فیلم نمی‌تواند مسئله طلاق عاطفی را که مضمون اصلی فیلم است جا بی‌اندازد. رفتار زن و شوهر و فرزندشان نسبت به هم شاید واقعی باشد اما باورپذیر نیست. دیدن این روابط تماشاگر را دل‌آزرده می‌کند، علتش هم این است که نویسنده و کارگردان تمام حرف‌هایشان را مستقیم به صورت تماشاگر پرتاب می‌کند و مدام هم نگران این هستند که نکند ما به عنوان تماشاگر قسمتی از حرف‌های آن‌ها را متوجه نشویم. بنابراین دُز این پند و اندرز و نصیحت را چنان بالا می‌برد که تماشاگر میان این حجم از نصیحت و مستقیم گفتن حرف‌های تکراری درمانده می‌شود. 

فیلم درخشنده یک ملودرام کهنه و ملال‌آور است که منطق سریال‌های ظهر برنامه خانواده در نیمه دهه هفتاد را دارد. کلی شخصیت زائد دارد که کارکردشان در بافت روایی فیلم مشخص نمی‌شود. از شخصیت پدر و مادر مریلا زارعی بگیر تا نامزد پسر زارعی/اصلانی. حتی شخصیت زن دوم اصلانی با بازی بد بهنوش طباطبایی انقدر کلیشه‌ای و معمولی است و نحوه ترک کردن همسر موقتش انقدر مصنوعی که باعث دل‌زدگی می‌شود. 

هیئت داوران بر چه مبنایی چنین فیلم کهنه‌ای را نامزد شش جایزه کرده‌اند خدا می‌داند. این تعجب آن‌جایی بیشتر می‌شود که فیلم در دو بخش اصلی بهترین فیلم و کارگردانی هم کاندیدا شده. این از آن انتخاب‌هایی است که فقط هیئت داوران دلیلش را می‌داند و باقی منتقدان و اهل فن از آن بی‌خبر هستند. 

دومین فیلم به نمایش درآمده امروز دریاچه ماهی بود. فیلمی سراسر شعار و پند و اندرز با داستانی غیر واقعی که نیمی از تماشاگران حاضر در سالن منتقدان پردیس چارسو را فراری داد. فیلم داستان رزمنده‌ای است که با عالم غیب ارتباط دارد و از طریق همین ارتباط هم هست که ماجراهایی را در آینده پیش‌بینی می‌کند. او متوجه می‌شود یکی از عملیات‌های زمان جنگ لو رفته. او سعی می‌کند این موضوع را به گوش همه برساند اما هیچ‌کس به حرفش گوش نمی‌کند. با آمدن به زمان حال همان رزمنده را می‌بینیم که سعی می‌کند از طریق همین ارتباطات ذهنی با عالم ملکوت هم‌رزمانش را پیدا کند. داستان فیلم بیشتر از آن‌که قابل پذیرش و همدلی برانگیز باشد فانتزی و غیر قابل باور است. فیلم شبیه یکی از بی‌مووی‌های اصیل و کم‌ارزش سینمای آمریکا از کار درآمده. خصوصاً آن صحنه پایانی که دست‌هایی از زیر آب بالا می‌آید تا پای رزمنده زنده مانده را بگیرد. همین که نام آرش معیریان در تیتراژ به عنوان مشاور کارگردان آمده باید بدانیم خودمان را آماده دیدن یک فیلم بد کنیم. سازنده شارلاتان اینجا قرار است به خانم کارگردان مشاوره دهد. نتیجه این مشاوره هم شده دریاچه ماهی که به جای جذب تماشاگر آن را فراری می‌دهد. 

گشت2 سومین فیلم به نمایش درآمده امروز در استفاده از الفاظ رکیک و بی‌منطقی داستانی یکی از سرآمدان جشنواره امسال بود. فیلم منطق خاصی ندارد و در یک فضای هذیانی و هپروتی ساخته شده و سکانس‌های فیلم بیشتر شبیه میان‌پرده‌های مجموعه خنده‌بازار است. فیلم نه داستان درستی دارد و نه اجرای قابل دفاعی. صرفاً پر است از نمک‌ریختن‌های فرخ‌نژاد که تنها نکته مثبت فیلم است و قرار است یک‌تنه بار فیلم را به دوش بکشد که نمی‌تواند. 

سوفی و دیوانه آخرین فیلم به نمایش درآمده امروز هم بیشتر یک تور تهران‌گردی دو نفره بود با مشتی دیالوگ باسمه‌ای. روایت فیلم تکراری است و بعد از تماشایش چیزی عاید تماشاگر نمی‌شود. این هم یکی دیگر از فیلم‌های جشنواره است که نه حسی برای تماشا برمی‌انگیزد و نه شوقی برای نوشتن.ماجرای تحول و دلدادگی مرد و دختر از همان ابتدا قابل پیش‌بینی است و مایه خوبی برای ادامه داستان ندارد. روزهای بد جشنواره ادامه دارد. روزهایی که یافتن یک فیلم متوسط هم در آن بدل به یک آرزو شده.

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
نظرات شما