مدیریت جهان احمدی نژاد و دیوار ترامپ
به نظر میرسد ترامپ ریاست بر آمریکا را همچون ریاست یکی از شرکتهایش میداند. او دستور بدهد و کارمندانش بگویند چشم.
نمونه دیگر این چنین روسای جمهوری که با عدم شناخت درست از جهان به قدرت رسیدند محمود احمدی نژاد است. محمود احمدی نژاد نیز بدون توجه به جایگاه ایران در منطقه و جهان، تصوراتی برای خودش داشت که واقعیت همخوانی نداشت.
پرویز کاظمی وزیر رفاه دولت نهم در آخرین گفتوگوی خود میگوید:« در آن زمان احمدینژاد به ما گفت، شما وزرا از امروز دیگر وزیران ایران نیستید، بلکه وزیران کل جهان هستید، و این دولت هم یک دولت جهانی است! رئیس دولت سابق یک زمانی گفته بود تیم فوتبال ما باید در جام جهانی جزو چهار تیم اول باشد، جالب اینجاست که اصلا در آن سال تیم فوتبال ما به جام جهانی نرفت!»
احمدی نژاد از شهرداری تهران به دولت رسید. او وقتی رییس جمهور شد هنور هم فکر میکرد شهردار است و مسائل کشور و جهان هم مانند مشکلات پایتخت است که با یک دستور و یا یک رایزنی سیاسی حل شود.
خاطره حسن روحانی از اولین جلسه خود با احمدی نژاد در مورد آژانس بین المللی انرژی اتمی به خوبی خود بیانگر همین معناست. رئیس جمهور روحانی که در آن زمان دبیر شورای عالی امنیت ملی بود در مورد احمدی نژاد میگوید:« بعد بحث شد که آژانس تحت نفوذ غرب است. پرسیدند چرا آژانس تحت نفوذ آنهاست؟ گفتم برای اینکه هم بیشتر بودجه آژانس را آنها میدهند و هم بر اکثر کشورهای عضو، نفوذ دارند. ایشان گفتند هزینههای آژانس در سال چقدر است؟ گفتم نمیدانم، مثلا چندصد میلیون دلار. گفتند شما همین حالا به البرادعی زنگ بزنید و بگویید ما کل مخارج آژانس را میدهیم. گفتم اولا آژانس نمیتواند بپذیرد، چون برای مخارج آژانس و بودجه آن، مقرراتی وجود دارد و ثانیا ما هم چنین حق و اختیاری نداریم چون اگر به جایی بخواهیم کمک بلاعوض کنیم، مجلس باید تصویب کند.»
بسیاری از مشکلات به خاطر همین عدم شناخت است. ترامپ از تجارت و احمدی نژاد از پستهای میانی به بالاترین مقام رسیدند. برای آنها میان ریاست جمهوری و مدیریت یک شرکت یا استانداری تفاوت چندانی نیست. همین نگاه زمینه ساز هزینههای جبران ناپذیر میشود.
رییس دولتهای نهم و دهم به این دلیل که فکر میکرد ایران میتواند مدیریت جهان را به دست بگیرد تصمیم به ایجاد یک جبهه علیه غرب گرفت که بتواند بر اساس آن مدیریت جهان را از غرب گرفته و به ایران بسپارد. همین باعث شد ایران در زمان او با شدیدترین تحریمها روبرو شود. تحریمهایی که مشکلات فراوانی برای ایران داشت و البته هنوز هم دارد.
سالها بود که حرف رییس جمهور آمریکا تقریبا حرف تمام دنیا بود. کمتر کسی حاضر بود نظری مخالف رییس جمهور آمریکا بدهد. اما حالا بسیاری از روسای جمهور جهان برای حفظ پرستیژ خود در میان مردمشان، به سخنان ترامپ واکنش نشان میدهند و حتی سعی میکنند آنها را جدی نگیرند.
این معنا نشان میدهد زمانی که میخواهیم نام فردی را به عنوان رییس جمهور در برگه رای بنویسیم باید ببینم تجربه و کارنامه سیاسی او چیست؟ حداقل یک رییس جمهور باید سابقه حضور در مجلس و دولت را داشته باشد. حداقل باید در سالهای حضورش تصمیمات کلان گرفته باشد. میشود گفت این همان معنای رجل سیاسی در قانون اساسی ایران است.
تجربه احمدی نژاد در ایران و حضور ترامپ در آمریکا، میتواند درس بزرگی برای انتخابهای آینده هم در ایران و هم در جهان .