واکنش کامبیز نوروزی به ثبت نام آقازاده ها در شورا
نامزدی سه فرزند سه تن ازمقامهای فعلی و قبلی کشوری برای شورای شهر تهران ، که منتسب یه اصلاح طلبان یا دولت فعلی اند ، موجی از واکنش های منفی ایجاد کرد که ادامه بیم و هراس از پدیده " آقازادگی " است .
رویداد۲۴-نامزدی سه فرزند سه تن ازمقامهای فعلی و قبلی کشوری برای شورای شهر تهران ، که منتسب یه اصلاح طلبان یا دولت فعلی اند ، موجی از واکنش های منفی ایجاد کرد که ادامه بیم و هراس از پدیده " آقازادگی " است .
هرچند بنا به سابقه ، آقای موسوی لاری فاقد چنین منشی است و آن دو دیگر نیز هنوز به محک تجربه در نیامده اند که فرزندانشان متکی به مقام و منصب پدرانند یا نه ، به هرحال موج مخالفتها را باید جدی گرفت و ارزیابی کرد . اول لازم است به این اصل مهم اشاره کنم که هرکس حق دارد نامزد هر انتخاباتی شود مگر آنکه شرطی از شرایط قانونی را نداشته باشد .اینکه کسی فرزند یک مقام میانی یا عالی رتبه کشوری یا لشگری باشد ، به تنهایی نمی تواند موجبی برای ممانعت از حق او برای نامزدی در یک انتخابات باشد . از این زاویه ، ردیّه هایی که خیلی افراد ، حتی معتمدان و بزرگان شریف و اصیل اصلاح طلب علیه نامزدی این سه نفر ( فرزندان آقایان موسوی لاری ، سلطانی فر و مازنی ) نارواست . اما آنچه این نقدها و ردیّه ها را درست و اصولی می سازد ، فراتر از حقوق است . در سیاست نیز ، همچون دیگر قلمروها ، اخلاق و رعایت اصول اخلاق ، از جمله امانت و صداقت ، در مرتبتی عالی تر از حقوق می نشیند. اینجاست که می توان این بیم و هراس را درک و تحلیل و تأئید کرد.
باید به سوابق امر در تنظیم فهرست نهایی اصلاح طلبان در انتخاباتهای گذشته شورای شهر بازگردیم . تجربه نشان داده است که در دوره های گذشته ، خصوصاً آخرین دوره انتخابات شورای شهر تهران ، روش هایی که در تنظیم فهرست نهایی حاکم بود ، بیشتر به روشهای قبیله ای و خویشاوندی شباهت می برد و هر دسته و حلقه ای ، بدون توجه به خصوصیات بنیادی فرد و برنامه های واقعی و توانیی و صداقت و سابقه و رگ و ریشه ، همه تلاش خود را برای گنجاندن نام دوستان هم قبیله ای خود را در تنظیم فهرست نهایی به کار می برد . حاصل آن شد که دیدیم .
در آخرین دوره انتخابات شورای شهر تهران کسانی در فهرست منتسب به اصلاح طلبان قرار گرفتند که جز چند نفر معدود ، دیگران از نظر سابقه و اصالت سیاسی-اجتماعی و حضور در فرآیندهای اصلاح طلبی و همراهی را تحرکات عمومی و شناخت عمیق حوزه کاری شورا و....کفایت حضور در فهرست را نداشتند . نهایتاً هم ازمیان منتخبین این فهرست که زیر پرچم اصلاحات رأی مردم را از آن خود کردند جز یکی دو نفر ، الباقی صلاحیش را نداشتند که حاملان عنوان اصلاح طلبی باشند و در طول دوره عضویت در شورای شهر تهران نمره مردودی بدی گرفتند . بی برنامگی ، بی مسئولیتی و انفعال این عده جاده صاف کن کسانی شد که در همراهی بی چون و چرا با قالیباف ، شورای شهر را به شورای شهرداری محمدباقر قالیباف بدل کردند.
واکنش های منفی نسبت به نامزدی این سه جوان نورسیده را باید نمادی از نگرانی اصلاح طلبان از بازتولید نظام قبایلی در تنظیم فهرست نهایی نامزدهای اصلاح طلبان و جریان اعتدال و امید در شورای شهر تهران دانست . خیلی ها از این واهمه دارند که در بده بستانهای معاملاتی و غیراصولی در واپسین روزها و آخرین ساعتها، همان الگوی تجربه شده و شکست خورده دوباره تکرار شود و افراد بی کفایت و بی ریشه ، فقط به دلیل داشتن پشتوانه های قبیله ای و فرقه ای در جلسه های پر سر و صدا زیر نام اصلاحات بنشینند و مستقیم و غیر مستقیم نام شریف محمدخاتمی را دستمایه کسب آرای مردم کنند و پس آنگاه راه دیگری بروند یا با بی مسئولیتی و بی عملی و بدعهدی خود نام اصلاحات را خراب کنند و نا امیدی از اصلاحات را دامن بزنند. این همان اتفاق نامیمونی است که در آخرین دوره شورای شهرتهران رخ داد.
در بحث شورای شهر تهران و انتخابات پیش رو ، نکات دیگری نیز وجود دارد که در یادداشتهای بعدی مطرح خواهند شد.
هرچند بنا به سابقه ، آقای موسوی لاری فاقد چنین منشی است و آن دو دیگر نیز هنوز به محک تجربه در نیامده اند که فرزندانشان متکی به مقام و منصب پدرانند یا نه ، به هرحال موج مخالفتها را باید جدی گرفت و ارزیابی کرد . اول لازم است به این اصل مهم اشاره کنم که هرکس حق دارد نامزد هر انتخاباتی شود مگر آنکه شرطی از شرایط قانونی را نداشته باشد .اینکه کسی فرزند یک مقام میانی یا عالی رتبه کشوری یا لشگری باشد ، به تنهایی نمی تواند موجبی برای ممانعت از حق او برای نامزدی در یک انتخابات باشد . از این زاویه ، ردیّه هایی که خیلی افراد ، حتی معتمدان و بزرگان شریف و اصیل اصلاح طلب علیه نامزدی این سه نفر ( فرزندان آقایان موسوی لاری ، سلطانی فر و مازنی ) نارواست . اما آنچه این نقدها و ردیّه ها را درست و اصولی می سازد ، فراتر از حقوق است . در سیاست نیز ، همچون دیگر قلمروها ، اخلاق و رعایت اصول اخلاق ، از جمله امانت و صداقت ، در مرتبتی عالی تر از حقوق می نشیند. اینجاست که می توان این بیم و هراس را درک و تحلیل و تأئید کرد.
باید به سوابق امر در تنظیم فهرست نهایی اصلاح طلبان در انتخاباتهای گذشته شورای شهر بازگردیم . تجربه نشان داده است که در دوره های گذشته ، خصوصاً آخرین دوره انتخابات شورای شهر تهران ، روش هایی که در تنظیم فهرست نهایی حاکم بود ، بیشتر به روشهای قبیله ای و خویشاوندی شباهت می برد و هر دسته و حلقه ای ، بدون توجه به خصوصیات بنیادی فرد و برنامه های واقعی و توانیی و صداقت و سابقه و رگ و ریشه ، همه تلاش خود را برای گنجاندن نام دوستان هم قبیله ای خود را در تنظیم فهرست نهایی به کار می برد . حاصل آن شد که دیدیم .
در آخرین دوره انتخابات شورای شهر تهران کسانی در فهرست منتسب به اصلاح طلبان قرار گرفتند که جز چند نفر معدود ، دیگران از نظر سابقه و اصالت سیاسی-اجتماعی و حضور در فرآیندهای اصلاح طلبی و همراهی را تحرکات عمومی و شناخت عمیق حوزه کاری شورا و....کفایت حضور در فهرست را نداشتند . نهایتاً هم ازمیان منتخبین این فهرست که زیر پرچم اصلاحات رأی مردم را از آن خود کردند جز یکی دو نفر ، الباقی صلاحیش را نداشتند که حاملان عنوان اصلاح طلبی باشند و در طول دوره عضویت در شورای شهر تهران نمره مردودی بدی گرفتند . بی برنامگی ، بی مسئولیتی و انفعال این عده جاده صاف کن کسانی شد که در همراهی بی چون و چرا با قالیباف ، شورای شهر را به شورای شهرداری محمدباقر قالیباف بدل کردند.
واکنش های منفی نسبت به نامزدی این سه جوان نورسیده را باید نمادی از نگرانی اصلاح طلبان از بازتولید نظام قبایلی در تنظیم فهرست نهایی نامزدهای اصلاح طلبان و جریان اعتدال و امید در شورای شهر تهران دانست . خیلی ها از این واهمه دارند که در بده بستانهای معاملاتی و غیراصولی در واپسین روزها و آخرین ساعتها، همان الگوی تجربه شده و شکست خورده دوباره تکرار شود و افراد بی کفایت و بی ریشه ، فقط به دلیل داشتن پشتوانه های قبیله ای و فرقه ای در جلسه های پر سر و صدا زیر نام اصلاحات بنشینند و مستقیم و غیر مستقیم نام شریف محمدخاتمی را دستمایه کسب آرای مردم کنند و پس آنگاه راه دیگری بروند یا با بی مسئولیتی و بی عملی و بدعهدی خود نام اصلاحات را خراب کنند و نا امیدی از اصلاحات را دامن بزنند. این همان اتفاق نامیمونی است که در آخرین دوره شورای شهرتهران رخ داد.
در بحث شورای شهر تهران و انتخابات پیش رو ، نکات دیگری نیز وجود دارد که در یادداشتهای بعدی مطرح خواهند شد.