مشایی و بقایی؛ كمربند انتحاری احمدینژاد
یک فعال سیاسی اصولگرا میگوید: «در خصوص احمدینژاد به نظر میرسد سبد رأیی که او تصورش را میکرد و گویا دچار یک نوع توهم سیاسی نیز شده بود، وجود ندارد و از طرفی با اقدامی که انجام داد همین سبد رأی را نیز از دست داد و دیگر نمیتواند در خصوص آرای خود با دیگر جریانات سیاسی معامله کند. احمدینژاد با این اقدام، یک نوع عملیات انتحاری سیاسی انجام داد که کمربند انفجاری آن، بقایی و مشایی بودند و بعید به نظر میرسد بتوانند در سپهر سیاسی کشور جایگاهی بهدست آورند.»
رویداد۲۴-یک فعال سیاسی اصولگرا میگوید: «در خصوص احمدینژاد
به نظر میرسد سبد رأیی که او تصورش را میکرد و گویا دچار یک نوع توهم
سیاسی نیز شده بود، وجود ندارد و از طرفی با اقدامی که انجام داد همین سبد
رأی را نیز از دست داد و دیگر نمیتواند در خصوص آرای خود با دیگر جریانات
سیاسی معامله کند. احمدینژاد با این اقدام، یک نوع عملیات انتحاری سیاسی
انجام داد که کمربند انفجاری آن، بقایی و مشایی بودند و بعید به نظر میرسد
بتوانند در سپهر سیاسی کشور جایگاهی بهدست آورند.»
به گزارش روزنامه «قانون»، همزمان با پایان ثبتنام افراد برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری، این رقابت سیاسی سرنوشتساز برای کشور، وارد عرصه جدیدی شد. بسیاری از پیشبینیها حکایت از انتخاباتی داغ با مشارکت حداکثری مردم دارد. شاید در این میان دلایل حضور غافلگیرکننده احمدینژاد در انتخابات ریاست جمهوری، آن هم در حالی که تا چندی قبل سخن از عدم حضور او بود، برای بسیاری از افراد مبهم باشد.
در خصوص پیشبینی نتایج انتخابات ریاستجمهوری و همچنین آخرین وضعیت جناحهای سیاسی در آستانه انتخابات به سراغ حسین کنعانی مقدم، فعال سیاسی اصولگرا رفتیم که مشروح گفتوگوی «قانون» با او را در ادامه میخوانید.
با توجه به پایان مرحله ثبتنام نامزدهای ریاست جمهوری، انتخابات پیش رو را چگونه ارزیابی میکنید؟
همانگونه که پیشبینی میشد، رقابت اصلی در انتخابات پیش رو بین روحانی و رئیسی است. از میان این دو نفر یکی به نمایندگی از جریان اصولگرایی و دیگری به عنوان نماینده جریان اعتدال و اصلاحطلب وارد صحنه انتخابات شدهاند. به نظر میرسد در انتخابات پیش رو شاهد یک رقابت پرشور و با مشارکت حداکثری باشیم. اما نکته قابل توجه این است که نتیجه انتخابات را اصولگرایان، اصلاحطلبان یا جریان اعتدالگرا تعیین نمیکنند، بلکه این آرای خاکستری است که به هر سمتی که حرکت کند موجب پیروزی آن جناح خواهد شد. البته با توجه به نزدیک بودن رقابت، احتمال کشیدن انتخابات به دور دوم وجود دارد.
اگر گزینههایی که از سوی جریان اصولگرایی در انتخابات ثبتنام کردند تا لحظه آخر در رقابت باقی بمانند، جریان اصولگرا چه برنامهای را اتخاذ خواهد کرد؟
دو فرضیه در این خصوص وجود دارد. یکی اینکه تعدد نامزدها موجب کشیده شدن انتخابات به دور دوم میشود و در دور دوم اصولگرایان با تمرکز بر روی گزینهای که بیشترین آرا را بهدست آورده، بتوانند پیروز انتخابات شوند. دیگر اینکه قبل از آغاز رایگیری، جریان اصولگرایی تمرکز خود را روی یک گزینه بگذارد. بنده معتقدم اگر تعدد نامزدها در جریان اصولگرایی ادامه پیدا کند این جریان شکست خواهد خورد مگر اینکه در لحظات آخر، دیگر کاندیداها به نفع نامزد واحد کنار بروند.
چه شد که کاندیداهای اصولگرا به جریان جمنا پشت کرده و به صورت مستقل برای انتخابات ریاست جمهوری ثبتنام کردند؟
ساز و کار جمنا از قبل مشخص بود و همه چیز طبق همان ساز و کار پیش رفت. قرار بود تمام گزینهها با حضور در وزارت کشور ثبتنام کرده و بعد از تایید صلاحیت، همه به نفع یکی کنار روند.
حضور غافلگیرکننده احمدینژاد در انتخابات ریاست جمهوری را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا تایید صلاحیت میشود؟
قبل از اینکه صلاحیت احمدینژاد توسط شورای نگهبان تایید یا رد شود، با کاری که انجام داد و نا فرمانی از فرمایش رهبری، در پیش مردم رد صلاحیت شد. اگر وارد عرصه انتخابات نیز شود بیشتر به دنبال جمع کردن رای برای شخص روحانی خواهد بود تا اصولگرایان!
آیا حمید بقایی را رجل سیاسی میدانید؟
پیشبینی من این است که بقایی تایید صلاحیت نمیشود، این گروه بیشتر سعی میکند با فضاسازی و جوسازیهای رسانهای، آرای ضد انقلاب را برای خود جمع کنند.
محبوبیت در سیاست به چه شکل تعریف میشود و شاخصههای آن چیست؟
در قاموس سیاسی، کسی که بتواند اعتماد مردم را جلب و حرف مردم را بیان کند و مردم، مطالبات خود را در گفتمان او ببینند، موجب میشود آن شخص مقبولیت پیدا کند. اما وجیه المله، یک شرط مهم برای رئیسجمهور بودن است. زیرا رئیسجمهور برای کل کشور است، نه رئیس یک جناح یا یک جریان. کسانی که وارد عرصه سیاسی کشور میشوند اگر بتوانند وجیه المله بودن را در گفتمان خود طرح کنند، آرای مردم به سوی او گرایش پیدا میکند. در سیستم مردمسالاری دینی، ملاک مردم علاوه بر حداقل شرایطی که شورای نگهبان آن را تعیین میکند این است که فرد مورد نظر برای ریاست جمهوری توانایی لازم برای انجام وظیفهای که به عهده میگیرد را داشته باشد.
آیا احمدینژاد قدرت انتقال سبد رای خود به فرد دیگری را دارد؟
در خصوص احمدینژاد به نظر میرسد سبد رأیی که او تصورش را میکرد و گویا دچار یک نوع توهم سیاسی نیز شده بود، وجود ندارد و از طرفی با اقدامی که انجام داد همین سبد رأی را نیز از دست داد و دیگر نمیتواند در خصوص آرای خود با دیگر جریانات سیاسی معامله کند. احمدینژاد با این اقدام، یک نوع عملیات انتحاری سیاسی انجام داد که کمربند انفجاری آن، بقایی و مشایی بودند و بعید به نظر میرسد بتوانند در سپهر سیاسی کشور جایگاهی بهدست آورند.
فعالیت جریان سوم در کشور را با وجود دو جریان ریشهدار و با سابقه چگونه ارزیابی میکنید؟
جریانهای سیاسی ما در کشور بر اساس گفتمانهایی است که طرح میکنند. از ابتدای انقلاب چند گفتمان داشتیم، یکی گفتمان انقلاب اسلامی که حزب جمهوری آن را مطرح میکرد، بعد از آن نوبت به گفتمان سازندگی رسید که مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی آن را مطرح کرد. بعد از آن گفتمان اصلاحات توسط دولت اصلاحات بود و احمدینژاد نیز یک گفتمانی با عنوان مهر ورزی مطرح کرد که با شکست رو به رو شد و دیگر نمی توان آن را به عنوان یک جریان سیاسی شناخت. نکته دیگر اینکه جریانهای سیاسی باید در ساختار تشکیلات حزبی رشد و نمو پیدا کنند. با جوسازی و حاشیهسازی نمیتوان جریان و گفتمان ایجاد کرد. در کشور ما یک گفتمان، بیشتر غالب نبوده است. سایر گفتمانها در اقلیت قرار میگرفتند. بنابراین جریان سوم اگر به این معنی باشد که نتیجه رقابت دو جریان اصلی کشور به نتیجه نرسد، بدون شک جریان دیگری جایگزین آن دو جریان خواهد شد.
ثبتنامهای بیشمار و خلأ قانونی که برای ثبتنام در انتخابات ریاست جمهوری وجود دارد واکنش بسیاری از چهرههای سیاسی کشور را به همراه داشته است. این خلأ قانونی چگونه قابل حل است؟
خلأ قانونی ناشی از این است که قانون مناسب برای ثبتنام در انتخابات ریاست جمهوری نداریم. قانون، بیشتر تمرکز خود را در مورد انتخاب رییس جمهور گذاشته و اینکه چه افرادی می توانند ثبتنام کنند به خوبی شرح داده نشده است. قوانین مرتبط به ثبتنام در انتخابات و به ویژه انتخابات ریاست جمهوری باید در اولین فرصت اصلاح شود. شرایط اولیهای تعریف شود. نکته دیگری که باید در نظر گرفت این است که در نبود احزاب قدرتمند، افراد مختلف به خود اجازه می دهند برای انتخابات وارد عرصه سیاسی شوند که این موضوع موجب به وجود آمدن یک ترسی از نظام سیاسی کشور شده است.
به گزارش روزنامه «قانون»، همزمان با پایان ثبتنام افراد برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری، این رقابت سیاسی سرنوشتساز برای کشور، وارد عرصه جدیدی شد. بسیاری از پیشبینیها حکایت از انتخاباتی داغ با مشارکت حداکثری مردم دارد. شاید در این میان دلایل حضور غافلگیرکننده احمدینژاد در انتخابات ریاست جمهوری، آن هم در حالی که تا چندی قبل سخن از عدم حضور او بود، برای بسیاری از افراد مبهم باشد.
در خصوص پیشبینی نتایج انتخابات ریاستجمهوری و همچنین آخرین وضعیت جناحهای سیاسی در آستانه انتخابات به سراغ حسین کنعانی مقدم، فعال سیاسی اصولگرا رفتیم که مشروح گفتوگوی «قانون» با او را در ادامه میخوانید.
با توجه به پایان مرحله ثبتنام نامزدهای ریاست جمهوری، انتخابات پیش رو را چگونه ارزیابی میکنید؟
همانگونه که پیشبینی میشد، رقابت اصلی در انتخابات پیش رو بین روحانی و رئیسی است. از میان این دو نفر یکی به نمایندگی از جریان اصولگرایی و دیگری به عنوان نماینده جریان اعتدال و اصلاحطلب وارد صحنه انتخابات شدهاند. به نظر میرسد در انتخابات پیش رو شاهد یک رقابت پرشور و با مشارکت حداکثری باشیم. اما نکته قابل توجه این است که نتیجه انتخابات را اصولگرایان، اصلاحطلبان یا جریان اعتدالگرا تعیین نمیکنند، بلکه این آرای خاکستری است که به هر سمتی که حرکت کند موجب پیروزی آن جناح خواهد شد. البته با توجه به نزدیک بودن رقابت، احتمال کشیدن انتخابات به دور دوم وجود دارد.
اگر گزینههایی که از سوی جریان اصولگرایی در انتخابات ثبتنام کردند تا لحظه آخر در رقابت باقی بمانند، جریان اصولگرا چه برنامهای را اتخاذ خواهد کرد؟
دو فرضیه در این خصوص وجود دارد. یکی اینکه تعدد نامزدها موجب کشیده شدن انتخابات به دور دوم میشود و در دور دوم اصولگرایان با تمرکز بر روی گزینهای که بیشترین آرا را بهدست آورده، بتوانند پیروز انتخابات شوند. دیگر اینکه قبل از آغاز رایگیری، جریان اصولگرایی تمرکز خود را روی یک گزینه بگذارد. بنده معتقدم اگر تعدد نامزدها در جریان اصولگرایی ادامه پیدا کند این جریان شکست خواهد خورد مگر اینکه در لحظات آخر، دیگر کاندیداها به نفع نامزد واحد کنار بروند.
چه شد که کاندیداهای اصولگرا به جریان جمنا پشت کرده و به صورت مستقل برای انتخابات ریاست جمهوری ثبتنام کردند؟
ساز و کار جمنا از قبل مشخص بود و همه چیز طبق همان ساز و کار پیش رفت. قرار بود تمام گزینهها با حضور در وزارت کشور ثبتنام کرده و بعد از تایید صلاحیت، همه به نفع یکی کنار روند.
حضور غافلگیرکننده احمدینژاد در انتخابات ریاست جمهوری را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا تایید صلاحیت میشود؟
قبل از اینکه صلاحیت احمدینژاد توسط شورای نگهبان تایید یا رد شود، با کاری که انجام داد و نا فرمانی از فرمایش رهبری، در پیش مردم رد صلاحیت شد. اگر وارد عرصه انتخابات نیز شود بیشتر به دنبال جمع کردن رای برای شخص روحانی خواهد بود تا اصولگرایان!
آیا حمید بقایی را رجل سیاسی میدانید؟
پیشبینی من این است که بقایی تایید صلاحیت نمیشود، این گروه بیشتر سعی میکند با فضاسازی و جوسازیهای رسانهای، آرای ضد انقلاب را برای خود جمع کنند.
محبوبیت در سیاست به چه شکل تعریف میشود و شاخصههای آن چیست؟
در قاموس سیاسی، کسی که بتواند اعتماد مردم را جلب و حرف مردم را بیان کند و مردم، مطالبات خود را در گفتمان او ببینند، موجب میشود آن شخص مقبولیت پیدا کند. اما وجیه المله، یک شرط مهم برای رئیسجمهور بودن است. زیرا رئیسجمهور برای کل کشور است، نه رئیس یک جناح یا یک جریان. کسانی که وارد عرصه سیاسی کشور میشوند اگر بتوانند وجیه المله بودن را در گفتمان خود طرح کنند، آرای مردم به سوی او گرایش پیدا میکند. در سیستم مردمسالاری دینی، ملاک مردم علاوه بر حداقل شرایطی که شورای نگهبان آن را تعیین میکند این است که فرد مورد نظر برای ریاست جمهوری توانایی لازم برای انجام وظیفهای که به عهده میگیرد را داشته باشد.
آیا احمدینژاد قدرت انتقال سبد رای خود به فرد دیگری را دارد؟
در خصوص احمدینژاد به نظر میرسد سبد رأیی که او تصورش را میکرد و گویا دچار یک نوع توهم سیاسی نیز شده بود، وجود ندارد و از طرفی با اقدامی که انجام داد همین سبد رأی را نیز از دست داد و دیگر نمیتواند در خصوص آرای خود با دیگر جریانات سیاسی معامله کند. احمدینژاد با این اقدام، یک نوع عملیات انتحاری سیاسی انجام داد که کمربند انفجاری آن، بقایی و مشایی بودند و بعید به نظر میرسد بتوانند در سپهر سیاسی کشور جایگاهی بهدست آورند.
فعالیت جریان سوم در کشور را با وجود دو جریان ریشهدار و با سابقه چگونه ارزیابی میکنید؟
جریانهای سیاسی ما در کشور بر اساس گفتمانهایی است که طرح میکنند. از ابتدای انقلاب چند گفتمان داشتیم، یکی گفتمان انقلاب اسلامی که حزب جمهوری آن را مطرح میکرد، بعد از آن نوبت به گفتمان سازندگی رسید که مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی آن را مطرح کرد. بعد از آن گفتمان اصلاحات توسط دولت اصلاحات بود و احمدینژاد نیز یک گفتمانی با عنوان مهر ورزی مطرح کرد که با شکست رو به رو شد و دیگر نمی توان آن را به عنوان یک جریان سیاسی شناخت. نکته دیگر اینکه جریانهای سیاسی باید در ساختار تشکیلات حزبی رشد و نمو پیدا کنند. با جوسازی و حاشیهسازی نمیتوان جریان و گفتمان ایجاد کرد. در کشور ما یک گفتمان، بیشتر غالب نبوده است. سایر گفتمانها در اقلیت قرار میگرفتند. بنابراین جریان سوم اگر به این معنی باشد که نتیجه رقابت دو جریان اصلی کشور به نتیجه نرسد، بدون شک جریان دیگری جایگزین آن دو جریان خواهد شد.
ثبتنامهای بیشمار و خلأ قانونی که برای ثبتنام در انتخابات ریاست جمهوری وجود دارد واکنش بسیاری از چهرههای سیاسی کشور را به همراه داشته است. این خلأ قانونی چگونه قابل حل است؟
خلأ قانونی ناشی از این است که قانون مناسب برای ثبتنام در انتخابات ریاست جمهوری نداریم. قانون، بیشتر تمرکز خود را در مورد انتخاب رییس جمهور گذاشته و اینکه چه افرادی می توانند ثبتنام کنند به خوبی شرح داده نشده است. قوانین مرتبط به ثبتنام در انتخابات و به ویژه انتخابات ریاست جمهوری باید در اولین فرصت اصلاح شود. شرایط اولیهای تعریف شود. نکته دیگری که باید در نظر گرفت این است که در نبود احزاب قدرتمند، افراد مختلف به خود اجازه می دهند برای انتخابات وارد عرصه سیاسی شوند که این موضوع موجب به وجود آمدن یک ترسی از نظام سیاسی کشور شده است.
غربی
ها از این فضا سوء استفاده کرده و میگویند ایران به دنبال راهاندازی یک
شو تبلیغاتی است تا یک انتخابات قدرتمند و پرشور! زیرا بیشتر افرادی که
برای انتخابات ریاست جمهوری به وزارت کشور میروند، نتوانستند جایگاهی را
در ساختار سیاسی کشور برای خود به دست آورند از همین رو، هیچ گونه مسئولیتی
نیز در مورد اظهاراتی که می کنند ندارند. متاسفانه صدا و سیما با پخش چنین
صحنههایی موجب میشود این نقصی که در قانون وجود دارد بیشتر نمایان شود.