تاریخ انتشار: ۱۰:۱۲ - ۰۶ ارديبهشت ۱۳۹۶
آنالیز سیستم 4-4-2 لوزی پرسپولیس

وزن الماس برانکو درلیگ برتر و آسیا

چرا تیمی که بیش از چهار برابر گل های دریافتی، دروازه حریفان را گشوده است، گل های زده اش در آسیا کمتر از گل های خورده اش است؟
رویداد۲۴_ مجید جلالی به تازگی با تمجید از برانکو ایوانکوویچ گفته است: " برانکو روشی را برای پرسپولیس آورد که قبلاً در فوتبال ما استفاده نشده بود. شما مشاهده کنید که همه بازیکنان میانه میدان پرسپولیس بازیکنان فانتزی هستند و تنها کمال کامیابی نیا بازیکن درگیر شونده و فیزیکی است. اما این که از بازیکنانی مثل احمدزاده، مسلمان، رفیعی و سایر هافبک های فانتزی در یک زمان استفاده شود کاریست که برانکو انجام داد و در پرسپولیس نتیجه گرفت."


مجید جلالی که خود در دهه های اخیر نقش مهمی در مردمی کردن بسیاری از مباحث علمی در حوزه فوتبال داشته و از متولیان کانون مربیان فوتبال ایران بوده است در ادامه جملاتش تاکید می کند: "به نظر من باید در پایان هر دوره لیگ، مربیان موفق در برابر سایر همکاران خود قرار بگیرند و همکاران آنها درباره علت کارهای آنها از این مربیان سوال پرسیده و دلیل موفقیتش را تجزیه و تحلیل کنند".
پرداختن به کانون مربیانی که همسن لیگ خلیج فارس است و ارزیابی دستاوردهای 16 ساله آن، موضوع این مقاله نیست ولیکن امیدواریم خروجی تجزیه و تحلیل مورد نظر آقای جلالی یک روز روی سایت رسمی کانون(ifca.ir) قرار گیرد. سایتی که نه تنها به روز نمی شود بلکه ماه ها و حتی سال هاست که بخش هایی از آن خاک می خورد. مثل تلاشی که در مقطعی برای معرفی مربی ماه شد و هنوز چهره یحیی گل محمدی به عنوان مربی برتر ماه بهمن سال 93 در صفحه اول آن توی چشم می زند.


در پائین هرم ساختار آموزشی فوتبال، مربیان جوان محلات قرار دارند که نیازمند دسترسی به مطالب روز فنی فوتبال و تبادل نظر با کارشناسان هستند. مسلما پیشرفت های علمی آنها تاثیر مستقیم و گسترده ای بر روی فوتبال پایه ما خواهد گذاشت و چه خوب است کانون مربیان فوتبال ایران در کنار مطالبات صنفی، بیشتر به این وجه از وظایف خود بها دهد.
یکی از مهمترین سوالات روز فوتبال ما این است: چرا تیمی که سه هفته قبل از اتمام لیگ برتر جشن قهرمانی گرفته و بیش از چهار برابر گل های دریافتی، دروازه حریفان را گشوده است، گل های زده اش در آسیا کمتر از گل های خورده اش است؟


این نوع سوالات غالبا تک جوابی نیستند و معمولا مجموعه ای از عوامل را شامل می شوند. در بین آنها تا کنون به کرات صحبت از قرعه "گروه مرگ" یا نیمکت فقیر به میان آمده ولی کمتر به ابعاد فنی قضیه پرداخته شده است.


بازی پرسپولیس مقابل الهلال که با نتیجه تساوی بدون گل به پایان رسید، فرصتی است تا با استناد به تعاریف سایت اکیپ، مشخصات تاکتیکی 4-4-2 لوزی که دایاموند یا الماس نیز نامیده می شود را با هم مرور کنیم و به موازات آن "روش برانکو در پرسپولیس" را مورد نقد قرار دهیم:

 


"هدف از از اجرای این سیستم، تمایل به دادن کلید بازی به یک بازیکن ویژه است: هافبک تهاجمی مرکزی یا پست 10. بازیکنی که تکنیکش بالاتر از حد معمول است، کیفیت پاس هایش عالی است مثل دید کامل او به بازی."


این بازیکن کلیدی محسن مسلمان است که در نوک لوزی پشت دو مهاجم مرکزی(طارمی+علیپور) قرار دارد. دیگر گوش هاعبارتند از: کمال کامیابی نیا نوک پایین لوزی و تنها هافبک دفاعی، احمدزاده گوش راست و امیری گوش چپ لوزی. این سه گوش برای تضمین تعادل تیمی نقش اساسی بازی می کنند:  


"آنها باید درعین داشتن بهترین شرایط فیزیکی از هوش تاکتیکی نیز بهره مند باشند چون از آنها خواسته شده منطقه وسیعی از زمین را پوشش دهند. برای اینکه قافله را به حریف واگذار نکنند، داشتن خصوصیاتی چون تشخیص لحظه درست برای گذشتن از حریف یا اقدام به ارسال پاس کوتاه و بلند، اهمیتی حیاتی دارد."


تاکید زیادی بر روی انضباط و هماهنگی گوش های لوزی شده است که می باید با توجه به نوع موقعیت حریف، جایگیری و انعطاف مناسب را داشته باشند. اگر چه در این سیستم همه وظیفه دارند توپ را به  پست 10 بسپارند تا وی همچون یک رهبر ارکستر هم تیمی هایش را در بهترین شرایط ممکن قرار دهد ولی بقیه گوش های لوزی نیز "باید از تکنیک بالایی برخوردار باشند، در غیر اینصورت در بعضی از لحظات بازی قادر نخواهند بود توپ را لمس کنند."  


نکته اول اینکه خط میانی پرسپولیس با بازیکنان تکنیکی چون مسلمان، رفیعی، احمدزاده به علاوه امیری و کامیابی نیا و هماهنگی که برانکو در تمرینات بین آنها برقرار کرده، در لیگ برتر، یک سر و گردن از خطوط میانی و همچنین مدافعین حریف بالاترند ولی این مزیت در لیگ قهرمانان آسیا کمتر نمود پیدا می کند و آنها برای تحمیل برتری تکنیکی خود به حریفان با موانع بیشتری مواجه می شوند.

 

اما در ارتباط با خط دفاعی چهار نفره: "باید بالا بازی کند و فاصله کمی با هافبک دفاعی(کامیابی نیا) داشته باشد تا فضا را از حریف بگیرد. تمرکز مردان میانی در این سیستم حریفان را مجبور می کند از عمق دور شده و روی به گوشه های زمین بیاورند."


با غیبت سید جلال حسینی، خط دفاعی پرسپولیس کمی عقب تر بازی کرد و همین فضای زیادی در میانه میدان ایجاد کرد که پوشش این فضا انرژی دوچندانی را از مردان میانی پرسپولیس گرفت.

 

همانطور که دیدیم در نیمه دوم، پرسپولیس آن طراوت نیمه اول را نداشت و مجبور شد فشار مضاعفی را بابت از دست دادن های مقطعی کنترل میانه میدان تحمل کند.


"این سیستم نیروی فیزیکی زیادی می طلبد و بازیکنان در عین رعایت دیسیپلین باید آماده کورس های شدید و ممتد باشند. در غیر اینصورت ماشین به روغن سوزی میفتد و می تواند نتایج فاجعه باری به بار آورد."


حال می رسیم به مهمترین نکته ای که باید در خصوص مزیت و نقطه ضعف این چیدمان خصوصا با نتایج متفاوت پرسپولیس در لیگ برتر و آسیا مورد واکاوی قرار گیرد. در توضیح نقش مدافعین کناری در 4-4-2 لوزی آمده است: "بدون تردید مهمترین مهره های این سیستم مدافعان کناری هستند و بیشترین انرژی را باید صرف کنند. مشارکت آنها چه در دفاع و چه در حمله ضروری است. از آنجایی که هافبک های کناری(احمدزاده-امیری) باید نزدیک به مرکز بازی کنند، راهروهای کناری در اختیار این مدافعین است(محرمی راست یا ماهینی-ربیع خواه چپ در منطقه هاشورزده عکس بالا) تا با نفوذهای خود راه حل های جدید ارائه دهند. مدافعان کناری به غیر از شرایط جسمانی مناسب باید هنگام نفوذ از خصوصیت برتری در نبردهای یک برابر یک برخوردار باشند. و البته همین امتیاز در صورت خالی ماندن فضای پشت مدافعین کناری می تواند تبدیل به پاشنه آشیل تیم شود. "


حال سوالی که مطرح می شود این است: در حالی که ازایجاد فضا در راهروهای کناری به عنوان مهمترین مزیت سیستم 4-4-2 لوزی یاد می شود، چرا برانکو "امسال" در لیگ برتر رغبتی به نفوذ مدافعان کناری اش نشان نداد؟


و پاسخ احتمالی برانکو به این سوال: وقتی هافبک ها و مهاجمین من به تنهایی قادرند تا این حد در یک بازی موقعیت ایجاد کنند و در اکثر بازی ها تیم من از همین طریق از حریف پیش مَی افتد، بیشترین گل را می زنیم و کمترین گل را دریافت می کنیم، چرا باید با نفوذ مدافعین کناری، ریسک ضد حمله را در فضای پشت مدافعم بخریم؟ مصداق سری که درد نمی کند دستمال نمی بندند.


آیا این را باید به حساب تصادف گذاشت که ناگهان در بازی های لیگ قهرمانان آسیا، ما با یک صادق محرمی دیگر و نفوذی تر روبرو می شویم؟  یا کم شدن اختلاف قابلیت های تکنیکی مردان میانی و مهاجمان در برابر مدافعین آسیایی، پرسپولیس را ناچار می کند روی به نفوذ از کناره ها یا به عبارتی استفاده ازمزیت سیستم الماسش بیاورد؟


برانکو تنها زمانی که پرسپولیس از حریف عقب بوده و نیاز مبرم به زدن گل داشته از راهروهای کناری استفاده کرده است. وضعیتی که در طول فصل زیاد دیده نشد و در معدود دفعاتی که این شرایط پیش آمد، پرسپولیس در این مقوله کارنامه درخشانی ثبت نکرد.


برانکو مقابل الهلال در نیمه دوم بازی عملا پست 10 را به فرشاد احمدزاده سپرد و مسلمان را جای وی به سمت راست برد تا زمینه نفوذ صادق محرمی و تشکیل مثلث با طارمی را فراهم آورد.


با وجود نفوذهای صادق محرمی در رقابت های آسیایی، پرسپولیس با ضعف دیگری نیز روبروست و آن راهروی چپ میدان است که عملا در همه بازی ها بدون استفاده قرار می گیرد. در این شرایط تیم برانکو  با یک بال پرواز می کند و خبری از تنوع در جهت دادن به ارسال ها دیده نمی شود. این را مربیان حریف به خوبی فهمیده اند و نهایت استفاده را از این ضعف پرسپولیس می برند. به عنوان مثال در همین بازی با الهلال به مورد زیر دقت کنید:


مهمترین دستاورد و توشه پرسپولیس در نیمه اول، دو اخطار زود هنگامی بود که مدافعان کناری الهلال از داور بازی دریافت کردند. صادق محرمی با نفوذ خود در دقیقه 5 بازی، محمد جهفالی را مجبور به خطا و گرفتن اخطار کرد. همچنین در دقیقه 27 فرار امیری از میانه میدان با خطای محمد البریق مواجه شد که داور به او نیز اخطار داد. رامون دیاز مربی الهلال از ترس ادامه روند تهاجمی پرسپولیس از سمت راست، مدافع چپش را نیمه دوم به زمین نفرستاد، او را تعویض کرد تا خطر کارت قرمز تهدیدش نکند. هنوز به دقیقه پنجاه نرسیده بودیم که الخیبری، یکی از سه هافبک دفاعی این تیم نیز از داور اخطار دریافت کرد. او نیز تنها ده دقیقه بعد تعویض شد ولی مدافع راست اخطاری اش را تا آخر در زمین نگه داشت. انگار رامون دیاز خیالش از این جناح راحت است. جایی که بار اکثر حملات پرسپولیس روی دوش حرکات امیری و علیپور سنگینی می کرد بدون آنکه مثلثی بین آنها و ماهینی شکل بگیرد.

 

رقابت های باشگاهی در آسیا ساده نیست و یکی از نکاتی که باید مورد توجه و تحسین قرار گیرد قابلیت های جسمانی بازیکنان پرسپولیس است که با یک تیم سیزده چهارده نفره در این هفته های پایانی فصل، هنوز از توان کافی برای دوندگی در چنین سیستمی در این بازی های سنگین برخوردارند. ولی شیوه برانکو برای اینکه بتواند خودش را در سطح اول آسیا همانند لیگ ایران به حریفان تحمیل کند، باید بیش از این به استانداردهای سیستمی که انتخاب کرده نزدیک شود.

 
نظرات شما