تاریخ انتشار: ۱۲:۵۸ - ۱۱ اسفند ۱۳۹۴
تعداد نظرات: ۱ نظر

5 «نه» مردم به مجلس نهم

*سید علیرضا حسینی
«نه»؛ کلمه‌ای است که اگرچه بیشترین کاربرد را در محاوره‌ها و گفتمان اجتماع دارد اما کارکرد ویژه‌ای در ادبیات سیاسی معاصر دارد به طوری که هر وقت در یک فرایند دموکراتیک، شهروندان یک سرزمین در انتخاباتی، به یک فرد، حزب و گرایش سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و ... تمایلی نداشته باشند این عدم تمایل خود را با دادن «نه» به آن گرایش و برنامه کاندیدا و گروه متبوعی که وی را در انتخابات حمایت می‌کند، نشان می‌دهند و در پای برگه رأی خود نام کاندیدایی را ذکر می‌کنند که بیشترین قرابت فکری و عقیدتی را با او دارند، بنابراین «نه» اگرچه دو حرف بیشتر ندارد اما دریایی از معانی را با خود به همراه دارد.

در انتخابات هفتم اسفند سال جاری که به صورت همزمان دو انتخابات پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری و دهمین دوره مجلس شورای اسلامی برگزار شد، این بار مردم «نه» بزرگی به افراد و گروهی گفتند که بیشترین قرابت فکری را با دولت محمود احمدی‌نژاد داشتند و بیشترین حمایت را در طول دوران مجالس هشتم و نهم از دولت وی ابراز داشتند.

مجلس هشتم از نگاه بسیاری از کارشناسان سیاسی و حتی اصولگرایان یکی از دولتی‌ترین مجالس پس از پیروزی انقلاب اسلامی بود به طوری که بیشترین نظر احمدی‌نژاد و دولتمردانش در این نهاد تأمین شد و تریبون قوه مقننه به مدح و ثنای رئیس دولت می‌پرداخت. مجلس نهم نیز دست‌ کمی از مجلس پیشین خود نداشت هرچند که شاید وضعیت کمی بهتر بود که آن هم به خاطر ساز ناکوکی بود که محمود احمدی‌نژاد در دو سال پایانی عمر خود در دولت دهم زد و صف خود را از همفکران سیاسی سابق خود جدا کرد و اصولگرایان که متوجه خسران و عواقب اقدامات خود شده بودند نمی‌خواستند مسئولیت آن را بپذیرند و با طناب رئیس دولت وقت به چاه ویلی بروند که دیگر کسی را یارای خارج کردن آنها نبود.

اما در همین مجلس نهم و در دو سال پایانی عمرش که همزمان با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید بود و تحت تأثیر فضای جدید سیاسی، طیف سیاسی حاکم بر این مجلس که بیشترین همکاری را با دولت اصولگرای احمدی‌نژاد داشت، بیشترین چوب را لای چرخ دولت حسن روحانی گذاشت تا بدین ترتیب به‌زعم خود ناکارآمدی سیاست‌ها و برنامه‌های دولتی که برآمده از ائتلاف اصلاح‌طلبان و اعتدالگرایان در کشور بود را به نمایش گذارند که در بخشی موفق ولی در بخش مهم آن ناموفق بودند.

حال در چنین شرایطی مردم در انتخابات هفتم اسفند 94 پای صندوق رأی رفتند تا یکی از دو طیف «اصولگرا» و «اصلاح‌طلب – اعتدالگرا» را روانه مجلس کنند که اگرچه وضعیت این دو جناح سیاسی در اکثر حوزه‌های انتخابیه تقریبا یکسان –با اندکی اختلاف- بود اما پیروزی «لیست امید» در تهران که حاصل ائتلاف اصلاح‌طلبان و حامیان دولت بود نشان از پیروزی آنها در سیاسی‌ترین حوزه انتخابیه کشور داشت که آرایش، همواره معنادار تلقی می‌شود. در این انتخابات، مردم اکثر استان‌ها به ویژه پایتخت‌نشینان «نه» بزرگی به برخی اقدامات و سیاست‌هایی دادند که مجلس نهم آنها را راهبری و حمایت می‌کرد که از جمله مهمترین آنها می‌توان به مخالفت با «برجام» اشاره کرد؛ هرچند که مصوبه مربوط به اجرایی شدن آن، به لطایف‌الحیلی در قوه قانونگذاری و به لطف و کیاست علی لاریجانی که بر مسند مجلس نشسته بود، به تصویب رسید.

نگارنده در این نوشتار به اجمال، به احصای «نه»های مردم به سیاست‌های داعیه‌داران اصولگرایی پرداخته است که به خصوص در چهار سال اخیر آنها را به طور ویژه دنبال می‌کرد:

1- «نه» به اخلال در اجرایی شدن روند برجام: از زمان روی کار آمدن دولت حسن روحانی، وی که خود زمانی اولین مسئول پیگیری و حل پرونده هسته‌ای ایران بود، عزمش را جزم کرد تا به پشتوانه آرای مردم در سال 92 به این پرونده خاتمه داده و به کاسبی کاسبان تحریم که میلیون‌ها دلار از این چالش دیپلماسی به جیب زده بودند پایان دهد. در این میان برخی نمایندگان مجلس نهم هم –انشاءالله ناخواسته- با ابراز مخالفت‌های علنی خود در صحن مجلس با اجرایی شدن «برجام»، عملا فضایی را فراهم آوردند که کاسبان تحریم بیشترین نفع را از این فضا ببرند که مردم ایران در انتخابات هفتم اسفند به این روند خاتمه دادند؛ هرچند که پیشتر، اکثریت نمایندگان مجلس نهم این کار را انجام داده بودند اما چه بسا اگر مجلس دهم بسان مجلس فعلی بود آن مصوبه، نقض و «برجام» هوا می‌شد.

2- «نه» به آرزوکنندگان مرگ برای دیپلمات‌های هسته‌ای و توهین‌کنندگان به مذاکره‌کنندگان «انقلابی» و خیانت کار خواندن آنها: در همین مجلس اصولگرای نهم بود که علی‌کبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی که به شهادت اصلاح‌طلبان و اصولگرایان، از خوشنام ترین مقامات سیاسی جمهوری اسلامی از ابتدا تاکنون بوده است، به مرگ تهدید شد و طی نطقی پس از توافق هسته‌ای ایران و 1+5 و اجرایی شدن «برجام» در صحن علنی مجلس شورای اسلامی گفت: «چند روز پیش عده‌ای در تلویزیون آرزوی مرگ می‌کردند. می‌گفتند آقایی در تلویزیون آمده و گفته برنامه برجام ۱۰ سال است، این آقا ۶۶ سالش است و منظور وی من بودم. می گفت متوسط عمر ایرانیان ۷۲ سال است و این فرد (یعنی من) تا آن زمان مرده است. این چه لحن بیان است؟ آیا این فرد جای خدا نشسته است که بداند ما کی می‌میریم و تا چه زمان زنده هستیم؟ این چگونه صحبت کردن است. برادر عزیزی در همین مجلس قسم جلاله می‌خورد و به من می‌گوید روی تو سیمان می‌ریزیم و می‌کشیمت. این چه طرز بیان آن هم در جمهوری اسلامی است؟ آیا این نحوه گفتار و صحبت است که به ما می‌گویند روی شما سیمان می‌ریزیم و در همان قلب رآکتور اراک دفنتان می‌کنیم؟»

و در همین مجلس بود که مهدی کوچک زاده که بازنده بزرگ انتخابات هفتم اسفند لقب گرفته است، در حاشیه جلسه علنی مجلس و در زمانی که دیپلمات های هسته ای برای ارائه گزارش روند اجرایی شدن «برجام» به بهارستان رفته بودند، به محمدجواد ظریف، رئیس تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان، لقب «خائن» داد و حتی بیان آن را به رهبر معظم انقلاب منتسب کرد که اگرچه ظریف در همان گفتگوی رودررو پاسخ محکمی به او داد اما بعدها نیز تکذیب این اتهام ناروا هم آمد. مردم در این انتخابات به این سیاست غلط دلواپسان هسته ای «نه» محکمی دادند. این اتهامات به مذاکره کنندگان هسته ای در حالی است که رهبر معظم انقلاب همواره در بیاناتشان تیم هسته‌ای را «امین»، «غیور»، «شجاع» و «متدین» عنوان کرده‌اند.

3- «نه» به دولتی شدن مجلس شورای اسلامی: همگان به یاد داریم که چگونه مجلس هشتم و دو سال اول مجلس نهم دستمایه اجرای سیاست های دولت محمود احمدی نژاد شد و در برابر اقدامات و برنامه های ناکارشناسی و غلط دولت وی سکوت اختیار کرد و عنوان «وکیل الدوله ها» به پیشانی نهاد قانونگذاری چسبید و به گمان تحلیلگران سیاسی، مجلسی که می بایست در رأس امور می بود به مجلسی در دست احمدی نژاد تبدیل شد. اما مردم ایران در انتخابات هفتم اسفند با رأی هوشمندانه خود و با انتخاب طیفی از اصولگرایان، اصلاح طلبان و مستقل ها و راهی کردن آنها به قوه مقننه نشان داد که ضربه دولتی شدن مجلس را پرداخته و دیگر نمی خواهد روند مجالس گذشته در مجلس دهم تکرار شود، بلکه مجلسی می خواهند که در عین تکثر دیدگاه های سیاسی و استقلال از قوه مجریه، بیشترین کمک را به اجرای سیاست هایش در راستای خدمت به مردم داشته باشد.

4- «نه» به استیضاح دولتمردان کاربلد و معتدل کابینه: «نه» مجلس نهم به رضا فرجی دانا و استیضاح وی از وزارت علوم را شاید بتوان از اقداماتی دانست که موجبات حیرت اساتید مبرز دانشگاه را فراهم آورد، اساتیدی که دلیلی بر استیضاح از سوی مجلس نهم نمی یافتند و حتی حسن روحانی رئیس جمهوری نیز پس از این استیضاح از دکتر فرجی دانا با عناوینی همچون «دانشمند»، «لایق»، «مدیر و مدبر»، «بااخلاق» و ... یاد کرد تا ناراحتی خود را از استیضاح وزیر علومش آن هم پس از استقرار ثبات علمی و سیاسی در فضای دانشگاه ها چنین ابراز کند. از قضا طراحان استیضاح دکتر فرجی دانا از نمایندگانی بودند که از حوزه انتخابیه تهران برای انتخابات مجلس دهم کاندیدا شدند و پایتخت نشینان با «نه» خود به این افراد نشان دادند که نباید گرایش های سیاسی را در فضای دانشگاه ها دخیل کرد و دانشگاه ها را به باشگاه سیاسی تبدیل کرد.
5- «نه» به تنش‌آفرینی در مجلس: علی مطهری از نمایندگانی است که اگرچه اصولگرا می نماید اما برخی تفکراتش به خصوص در حوزه سیاسی چندان به مذاق اصولگرایان خوش نمی آید، هرچند که وی هزینه آن را بارها چه در دانشگاه شیراز و چه در صحن علنی مجلس پس داده است. تاریخ پارلمان در ایران هرگز از یاد نخواهد برد که نماینده ای (علی مطهری) صرفا بخاطر ابراز عقیده خود در تریبون مجلس از سوی برخی دیگر از هم‌سلفانش در قوه قانونگذاری حتی مورد حمله فیزیکی قرار گرفت. مردم با حضور در پای صندوق های رأی در دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی «نه» بزرگی به این افراد دادند که از حوزه های انتخابیه خود قصد ورود به مجلس بعدی را داشتند.

* عضو شورای سردبیری خبرگزاری آنا
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۷:۲۶ - ۱۳۹۴/۱۲/۱۲
0
0
شما هم دليل نيامدن باران را دعاي خود و عذاب الهي تلقي كن. چهار سال ديگر خيلي دير نيست كه براي شما و اين روضه هاي مطرح شده بنويسند.
نظرات شما