تاریخ انتشار: ۱۵:۱۷ - ۰۵ مهر ۱۴۰۲

جهانبخش خانجانی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی: باید بن‌بست‌ها را شکست

جهانبخش خانجانی گفت: به‌رغم این تلاش‌ها باید در مسیر شکست بن‌بست‌ها حرکت کرد و بازی طراحی‌شده برای یکدست‌سازی بیشتر را بر هم زد.

رویداد۲۴ جهانبخش خانجانی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی که یکی از حاضران در جلسه دیروز با حسن روحانی بود، در گفت‌وگویی که با هم‌میهن داشت با پذیرش اینکه تلاش‌های حاکمیت به سمت کاهش مشارکت بوده است، اینگونه گفت: «به‌رغم این تلاش‌ها باید در مسیر شکست بن‌بست‌ها حرکت کرد و بازی طراحی‌شده برای یکدست‌سازی بیشتر را بر هم زد.» متن این گفتگو در ادامه می‎آید.

‌در جلسه‌ای که شما با حسن روحانی داشتید، او اظهارنظر‌هایی را درباره گریز از اعتراضات خیابانی و اهمیت صندوق رای مطرح کرد. به‌عنوان اولین سوال، اصولاً اظهارنظر‌های چهره‌هایی مانند حسن روحانی، چه تاثیری می‌تواند بر احزاب و تشکل‌های سیاسی داشته باشد؟

به نظر من دارای تاثیر متقابل هستند؛ یعنی چهره‌های تاثیرگذار احزاب هم می‌توانند بر شخصیت‌ها مؤثر واقع شوند و آن‌ها را از حالت سکوت و سکون خارج کنند. فکر می‌کنم این نشست هم بخشی در همین راستا بود. نکته‌ای که وجود دارد این است که من همچنان اعتقاد دارم که گرچه نمی‌توان گفت عرصه فعالیت سیاسی صرفاً از طریق انتخابات یا صندوق رای است، لکن یکی از در دسترس‌ترین، مناسب‌ترین و در عین حال کمی‌ترین ابزار تاثیرگذاری بر جامعه و مردم و در عین حال انعکاس آن در جامعه، همین انتخابات و صندوق رای است. به عقیده من قطعاً هم چهره‌های سیاسی و هم احزاب سیاسی می‌توانند با تاثیر متقابل یکدیگر و در عین حال انعکاس و تاثیر در جامعه را به همراه داشته باشند. رفتار‌ها و کنش‌های سیاسی باید منطبق بر واقعیت‌ها و آنچه که در مسیر عقلانی جامعه دارد، تحلیل شود، نمی‌توان رویاپردازانه و آرزومندانه به مسائل سیاسی نگریست.

ما باید بپذیریم که محدودیت‌هایی در شرایط فعلی حاکمیت و مردم و بین مردم و حاکمیت و احزاب سیاسی وجود دارد. در نتیجه با پذیرش همین محدودیت‌ها باید در مسیری حرکت کنیم که از انسداد سیاسی و یک نوع بسته شدن فضای سیاسی جلوگیری کنیم. به همین علت من اعتقاد دارم چهره‌های سیاسی (به‌خصوص چهره‌هایی که سالیان سال در عرصه اجرایی، تقنینی و سیاست‌گذاری حضور داشتند) نباید سکوت کنند و باید با مردم صحبت کنند و فضای سیاسی کشور را تبیین کنند. باید پذیرفت که تغییر در شرایط و فرآیند حکومت‌داری به‌دست مردم است و اگر مردم وارد نشوند و ایفای نقش نکنند، هر حاکمیتی باشد برای مردم فرش قرمز پهن نمی‌کند. همانگونه که ما در عرصه عدالتخواهی اعتقاد داریم که حق گرفتنی است، در عرصه سیاسی هم کرسی‌های سیاست‌گذاری و قانونگذاری را از کسانی که ناتوان هستند و نمی‌توانند مسیر جامعه را به مسیر توسعه‌گرایی حرکت دهند، باید گرفت و کشور را از این ورطه نابسامانی نجات دهیم.

‌نکته‌ای که وجود دارد این است که مشخصاً افرادی در حاکمیت تمایل به این دارند که مشارکت در انتخابات‌ها پایین باشد.

من یقین دارم که بخش عظیمی از نهاد‌های حاکمیتی و افراد دخیل در دولت به‌هیچ‌وجه علاقه‌مند نیستند که مشارکت حداکثری صورت بگیرد و مردم در تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی ایفای نقش کنند. این یعنی اینکه می‌خواهند مسیر کشور را در همین طریق که خودشان الان پیش می‌برند، هدایت کنند و این مسیر نتیجه‌ای جز نابودی، تباهی برای کشور و دلسرد کردن سرمایه‌های اجتماعی و از بین رفتن اعتماد عمومی نخواهد داشت. به همین علت آن‌ها در یک آوردگاه غیررقیب و با استفاده از رانت‌های متعدد امنیتی و حکومتی بهتر می‌توانند در قدرت بمانند و به همین علت به‌هیچ‌وجه علاقه ندارند که مشارکت حداکثری صورت بگیرد و از تمام ابزار‌ها برای دلسرد کردن و ناامید کردن مردم و اثبات اینکه گریزی از تبعیت نیست، استفاده می‌کنند. اما برعکس من اعتقاد دارم که ما با هر روش ممکن باید این بازی آن‌ها را بر هم بزنیم و کشور را از این مسیر غیرتوسعه‌یافتگی، به سمت پیشرفت سوق دهیم.

‌به «بر هم زدن بازی» اشاره کردید. اگر قرار بر برهم زدن این بازی باشد، اما نامزد اصلاح‌طلبی وجود نداشته باشد، باید چه کرد؟

من معتقدم با این شورای نگهبان و با این مهندسی که صورت گرفته، طبیعتاً آوردگاه سختی است و طبیعی است که آن‌ها با امید به همین موضوع سعی کرده‌اند این طراحی را انجام دهند و این برنامه را پیش‌روی اصلاح‌طلبان و دیگر جریانات قرار دهند. اما واقعیت قصه این است که باید بن‌بست‌ها را شکست. کسانی که می‌توانند برای آینده کشور اندیشه کنند و مصلحان واقعیت هستند، باید راهی را برای شکستن این بن‌بست پیدا کنند. صرفاً مسیر انتخابات مسیر دسترسی به حقوق مردم نیست، بلکه مسیر‌های متعدد دیگری برای آگاهی‌بخشی به مردم و فعال کردن حوزه عمومی (خصوصاً طبقه متوسط اجتماعی) وجود دارد که این‌ها می‌توانند این گره‌گشایی را با نوشتار، سخنان و شرکت در مجامع مختلف انجام دهند.

ما در ادوار مختلف هم داشته‌ایم که مسدودیت‌ها و محدودیت‌هایی را ایجاد می‌کردند، اما با حضور مردم، ما این محدودیت‌ها و گذرگاه‌ها را گذراندیم. ما گذرگاه ۷۶ را گذراندیم، گذرگاه ۸۸ را اگر آن اتفاق نامیمون رخ نمی‌داد، سپری کرده بودیم. در سال ۹۲ به رغم ردصلاحیت آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی، با حضور مردم، مسیر توسعه‌یافتگی را طی کردیم. حتی در ۹۶ که سعی می‌کردند مردم را ناامید کنند، مردم با حضور خودشان بازی بازیگران عرصه سیاسی که به‌دنبال انسداد سیاسی بودند را برهم زدند.

اعتقاد دارم با توجه به وقایعی که سال گذشته رخ داد و آسیب‌های شدیدی که وارد شد، مردم دلسرد شده‌اند و برخی نهاد‌ها هم برای دلسردی مردم از هیچ کوششی دریغ نمی‌کنند، زیرا مردم هر چه ناامیدتر باشند، آن‌ها بیشتر رای می‌آورند، زیرا در نبود مردم آن‌ها به اهداف‌شان می‌رسند؛ به همین علت رسانه‌ها، شخصیت‌های سیاسی، روشنفکران و مصلحان اجتماعی به جای اینکه بر طبل ناامیدی و بی‌تاثیری بکوبند، باید تلاش کنند که مردم را راغب کنند که در صحنه سیاسی حضور پیدا کنند تا این مجال بسته شدن فضای سیاسی-اجتماعی را به تمامیت‌خواهان ندهند. اگر حوزه عمومی را که طلایه‌دار حرکت‌های آن طبقه متوسط است، فعال کنیم و به کار‌های تصنعی و ایضایی روی نیاوریم و مردم را صرفاً با بیان برخی خطا‌ها ناامید نکنیم، می‌توان امیدوار بود که عرصه سیاسی را تغییر داد.

‌در راستای همین موضوع «برهم زدن بازی»، آیا این احتمال وجود دارد که بخشی از اصلاح‌طلبان به‌دنبال لیست ائتلافی باشند؟

من به عنوان یک کنشگر سیاسی، معتقدم که ما باید از همه راه‌های ممکن استفاده کنیم که بتوانیم از انسداد سیاسی کشور جلوگیری کنیم. من به شدت مخالف یکدست شدن حاکمیت هستم، یکدست‌شدن دیکتاتوری می‌آورد، یکدست‌شدن خمودگی و مهاجرت بیش از حد را همراه دارد، باعث ناامنی مرز‌ها و داخل کشور خواهد شد. الان می‌بینید که حاکمیت یکدست است و آن بناپارتیسم که آقای سعید لیلاز گفته بود، محقق شده است، اما ظاهرش فرق دارد و به جای اینکه یک سردار دولت را در اختیار داشته باشد؛ تمام دولت در اختیار سردار‌ها و نیرو‌های امنیتی است، اما می‌بینیم که کشور را نتوانسته‌اند اداره کنند و شاهد تورم ۶۰ درصدی هستیم و در همه حوزه‌ها ناتوان بوده‌اند. به همین علت باید از یکدست شدن حاکمیت جلوگیری کرد و مجال برای طبقات مختلف سیاسی-اجتماعی فراهم کرد.

‌به عنوان آخرین سوال؛ حزب کارگزاران در پیش‌ثبت‌نام انتخابات مجلس حضور فعال داشته و مشخص است چه افرادی ثبت‌نام کرده‌اند؟

بنابر شرایط خاصی که وجود داشته الان نمی‌توانم حرفی بزنم. من به‌عنوان کسی که در سال‌ها در عرصه انتخابات حضور داشته‌ام، می‌گویم فعلا باید صبر داشت و کنکاش نکرد. در شرایطی که رقیب به‌دنبال حذف همه چهره‌هاست تا خودش را پیروز بلامنازع انتخابات کند، شما باید با زیرکی و تاکتیک‌های حساب‌شده پیشروی کنید تا تلاش‌تان بی‌ثمر نباشد. با همه موارد من اعتقاد دارم مجال برای بازیگری اصلاح‌طلبان فراهم است. اصلاح‌طلبان در شرایط سخت‌تری هم توانسته‌اند بازی را برهم بزنند، اما باید صبر کرد و دید شورای نگهبان در چه شرایطی اقدامات را انجام می‌دهد. اما اگر آنقدر نفس‌تنگی ایجاد کند که امکان تنفس نباشد، شرایط متفاوت خواهد بود و آن موقع جبهه اصلاحات تصمیم مقتضی را خواهد گرفت.

به‌عنوان آخرین نکته خطاب به حاکمیت می‌گویم، این تجربه ناموفقی برای جریان خالص‌ساز و جریان سیاسی تندخو بوده است. به‌رغم اینکه همه عرصه‌ها را در اختیار گرفته‌اند نتوانسته‌اند مردم را راضی نگه دارند و فضای سیاسی کشور را به سمت مطلوب هدایت کنند. همچنین توفیقی هم در عرصه بین‌المللی به‌دست نیامده است. این توفیقی هم که وجود دارد مربوط به گذشته اصلاح‌طلبان است و دولت آقای رئیسی هیچ کار تاسیسی مؤثری که مردم علاقه‌مند باشند و امیدی در آن‌ها ایجاد شود را انجام نداده است. به همین علت اعتقاد دارد که باید فضا را برای تاثیرگذاری چهره‌های سیاسی اصلاح‌طلب و اصول‌گرایان معقول باز گذاشت.

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
برچسب ها: انتخابات مجلس
نظرات شما
پیشخوان