آمریکا و اروپا و مسئلهای به نام ایران؛
چرا اروپا برای حفظ برجام، از هیچ تلاشی دریغ نمی کند؟/ اقدامات ترامپ موجب تقویت اصولگرایان تندرو شده است
در بین مسائلی که موجب اختلاف اروپا و آمریکا شده، مساله ایران اثرگذارترین آنهاست که به علت عملکرد اروپا علیه سیاست آمریکا، اروپا را در کنار روسیه و چین قرار داده است.
رویداد۲۴ نیویورک تایمز نوشت: در بین تمامی مسائلی که موجب اختلاف میان اروپا و آمریکا شده است، مساله ایران اثرگذارترین آنهاست که به علت عملکرد اروپا علیه سیاست آمریکا، آنها در کنار روسیه وچین قرار میگیرند. از ابتدای سال با خروج دولت ترامپ از قرارداد برجام که محور اصلی دیپلماسی باراک اوباما قلمداد میشد، ایالات متحده در حال افزایش فشار تحریمها بر ایران بوده است.
نیویورک تایمز در این گزارش نوشته است کشورهای پیشتاز در اروپا با تلاش برای حفظ توافق هسته ای، در حال ایجاد یک سیستم پرداخت جایگزین برای سوییفت هستند که تحت سلطه آمریکایی هاست. همزمان با آن اروپاییها در حال فشار آوردن بر تهران هستند تا کاملا به الزامات توافق هستهای پایبند بماند تا به آمریکا و اسراییل بهانهای برای آغاز جنگ علیه ایران ندهند، نگرانیای که رو به افزایش است.
همچنان اروپاییها به ایران وعده میدهند که با حفظ آرامش خود منتظر به سر رسیدن دوره ترامپ بماند با این امید که وی باز دیگر در انتخابات رای نیاورد. البته این تفکر امیدوارانهای است، اما تشدید سیاستهای خصمانه علیه ایران در حال تعمیق شکاف میان اروپا و آمریکاست. ماه گذشته جان بولتن، مشاور امنیت ملی آمریکا، با ضعیف خواندن عملکرد اروپاییها گفت که به اروپا یا هیچ کشور دیگری اجازه نمیدهیم که از تحریمها فرار کند.
مدیر موسسه امور امنیت بین المللی در برلین معتقد است که خروج ترامپ از توافق هستهای با ایران موجب تعمیق شکاف بین آمریکا و اروپا شده و بعید است مادامی که ترامپ بر سر کار است، این شکاف رفع شود.
همچنان اروپاییها به ایران وعده میدهند که با حفظ آرامش خود منتظر به سر رسیدن دوره ترامپ بماند با این امید که وی باز دیگر در انتخابات رای نیاورد. البته این تفکر امیدوارانهای است، اما تشدید سیاستهای خصمانه علیه ایران در حال تعمیق شکاف میان اروپا و آمریکاست. ماه گذشته جان بولتن، مشاور امنیت ملی آمریکا، با ضعیف خواندن عملکرد اروپاییها گفت که به اروپا یا هیچ کشور دیگری اجازه نمیدهیم که از تحریمها فرار کند.
مدیر موسسه امور امنیت بین المللی در برلین معتقد است که خروج ترامپ از توافق هستهای با ایران موجب تعمیق شکاف بین آمریکا و اروپا شده و بعید است مادامی که ترامپ بر سر کار است، این شکاف رفع شود.
او میگوید میان اروپا و آمریکا صرفا یک تفاوت روش ساده موجود نیست بلکه هر دو تلاش فعالانهای علیه سیاستهای یکدیگر در حوزهای هستند که از اهمیت استراتژیک برای هر دو طرف برخوردار است.
مدیر موسسه امور امنیت بین المللی در برلین ادامه میدهد که نزاع بر سر توافق هستهای با ایران، محرک اصلی تقاضا برای استقلال راهبردی از آمریکاست و اختلاف تظر جدیتری در اتحاد غرب نسبت به حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ را نشان میدهد. تحریمهای اخیر ایالات متحده علیه ایران که قرار است از ۱۳ آبان اجرایی شوند، سختترین تحریمها در تاریخ خواهند بود و صنعت نفت و بانک مرکزی ایران را هدف قرار خواهند داد. فروش نفت خام و محصولات پتروشیمی ایران به شدت محدود خواهد شد و موسسات اروپایی در صورت انجام معاملات مالی با بانک مرکزی ایران و سایر شرکتهای ایرانی با جریمههایی مواجه خواهند شد.
برای دوری از این جریمه ها، اروپاییها به دنبال تاسیس یک نظام پرداخت جایگزین هستند که امکان پرداخت برای صادرات و واردات مشروع با ایران را میسر کند. این مکانیزم مبتنی بر نوعی تهاتر است که به جای ایجاد مبادلات بانکی، تهاتر میان پرداختهای یورویی صادرات و واردات را ممکن میسازد. هدف اصلی این است که به ایران امکان ادامه فروش نفت داده شود که اقتصادش به آن وابسته است، این دقیقا همان دلیل تشدید تحریمها توسط واشنگتن است.
اما معلوم نیست که تلاشهای اروپا نتیجه بخش باشد. شرکتهای بزرگ چندملیتی مانند رنو، پژو، توتال، زیمنس و ... میگویند که نمیتوانند ریسک تحریمهای آمریکا را بپذیرند. از ماه آگوست صادرات نفت ایران افت محسوسی داشته که موجب تشدید فشار بر حامیان برجام وتقویت موضع اصولگرایانی شده که خواهان خروج از برجام و ادامه غنی سازی اورانیوم هستند. الی گرانمایه از شورای روابط خارجی اروپا میگوید که نخستین هدف اتحادیه اروپا ایجاد راهی آبرومندانه برای نگه داشتن ایران در توافق هستهای است. اروپاییها همراه با روسیه و چین در حال ایجاد بستهای اقتصادی برای ایران هستند و در عین حال تلاش دارند مشوقهایی برای ماندن ایران در برجام پس از ۱۳ آبان ارائه کنند.
همچنین اروپاییها تلاش دارند شرکتهای کوچک و متوسطی را که ارتباط زیادی با بازار آمریکا ندارند به ادامه همکاری با تهران ترغیب کنند. پرسش این است که دولت ترامپ برای اعمال تحریمها تا کجا پیش میرود و اینکه آیا استثنائاتی در این مسیر قائل خواهد شد؟ گرانمایه معتقد است که در صورت شکست توافق، ایران به طور حتم برنامه هستهای خود را ادامه خواهد داد. این امر شرایط را به قبل از سال ۲۰۱۳ برمی گرداند که مطلوب اروپاییها نیست. با احتساب تنشها میان ایران و اعراب خلیج فارس و اسرایبل، در این صورت وقوع جنگ بعید نخواهد بود.
رویارویی با ایران در سوریه به اسراییل بهانه برای بمباران تاسیسات هستهای ایران را میدهد. این خواسته اسراییل قبل از توافق هستهای بود و هرچند اوباما در آن زمان مانع اسراییل شد، معلوم نیست ترامپ هم مانع آنها شود. اروپاییها به ایران میگویند که توافق هستهای صرفا یک قرارداد اقتصادی نیست و آثار سیاسی و امنیتی نیز دارد.
آمریکاییها معتقدند توافق هستهای ناکارآمد بوده است چرا که سایر جوانب مثل اقدامات ایران در منطقه و حمایت از گروهها و حکومتهای نامطلوب از نڟر آمریکا مانند دولت سوریه، حزب الله و حماس را پوشش نداده است. اما اروپاییها معتقدند آمریکا برای مقابله با تاثیرگذاری ایران کاری انجام نداده است. این تلاش اروپاییها بوده تا زمینه را برای گفتگو با ایران و بازیگران متطقهای فراهم کنند و بر ایران فشار آورده اند تا درباره عملکردش در سوریه و عراق و لبنان پاسخگو باشد. یک تفاوت بزرگ دیگر نیز به نظر گرانمایه وجود دارد. در حالی که آمریکا شاهد اختلاف نظر در ایران نیست، اروپاییها به وجود احزاب رقیب در ایران قائل هستند.
اروپاییها به دنبال حمایت صداهایی در ایران هستند که به نظرشان میانه رو بوده و جایگاهشان به علت سیاست ترامپ تضعیف شده است. برخی تحلیلگران معتقدند ترامپ به دنبال راه انداختن یک جنگ جدید در خاور میانه است. پمپئو و بولتن در حال ربط دادن ایران به القاعده، داعش و گروههای تروریستی هستند و بر تبلیغات ضد ایرانی افزوده اند. این تنشها با شروع تحریمها تشدید شده و احتمال برخوردهای نظامی را بالا برده است. این چیزی است که اروپاییها از آن وحشت دارند و به همین علت ایران را به پیروی از توافق هستهای و منتظر تغییر دولت آمریکا ماندن تشویق میکنند.
مدیر موسسه امور امنیت بین المللی در برلین ادامه میدهد که نزاع بر سر توافق هستهای با ایران، محرک اصلی تقاضا برای استقلال راهبردی از آمریکاست و اختلاف تظر جدیتری در اتحاد غرب نسبت به حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ را نشان میدهد. تحریمهای اخیر ایالات متحده علیه ایران که قرار است از ۱۳ آبان اجرایی شوند، سختترین تحریمها در تاریخ خواهند بود و صنعت نفت و بانک مرکزی ایران را هدف قرار خواهند داد. فروش نفت خام و محصولات پتروشیمی ایران به شدت محدود خواهد شد و موسسات اروپایی در صورت انجام معاملات مالی با بانک مرکزی ایران و سایر شرکتهای ایرانی با جریمههایی مواجه خواهند شد.
برای دوری از این جریمه ها، اروپاییها به دنبال تاسیس یک نظام پرداخت جایگزین هستند که امکان پرداخت برای صادرات و واردات مشروع با ایران را میسر کند. این مکانیزم مبتنی بر نوعی تهاتر است که به جای ایجاد مبادلات بانکی، تهاتر میان پرداختهای یورویی صادرات و واردات را ممکن میسازد. هدف اصلی این است که به ایران امکان ادامه فروش نفت داده شود که اقتصادش به آن وابسته است، این دقیقا همان دلیل تشدید تحریمها توسط واشنگتن است.
اما معلوم نیست که تلاشهای اروپا نتیجه بخش باشد. شرکتهای بزرگ چندملیتی مانند رنو، پژو، توتال، زیمنس و ... میگویند که نمیتوانند ریسک تحریمهای آمریکا را بپذیرند. از ماه آگوست صادرات نفت ایران افت محسوسی داشته که موجب تشدید فشار بر حامیان برجام وتقویت موضع اصولگرایانی شده که خواهان خروج از برجام و ادامه غنی سازی اورانیوم هستند. الی گرانمایه از شورای روابط خارجی اروپا میگوید که نخستین هدف اتحادیه اروپا ایجاد راهی آبرومندانه برای نگه داشتن ایران در توافق هستهای است. اروپاییها همراه با روسیه و چین در حال ایجاد بستهای اقتصادی برای ایران هستند و در عین حال تلاش دارند مشوقهایی برای ماندن ایران در برجام پس از ۱۳ آبان ارائه کنند.
همچنین اروپاییها تلاش دارند شرکتهای کوچک و متوسطی را که ارتباط زیادی با بازار آمریکا ندارند به ادامه همکاری با تهران ترغیب کنند. پرسش این است که دولت ترامپ برای اعمال تحریمها تا کجا پیش میرود و اینکه آیا استثنائاتی در این مسیر قائل خواهد شد؟ گرانمایه معتقد است که در صورت شکست توافق، ایران به طور حتم برنامه هستهای خود را ادامه خواهد داد. این امر شرایط را به قبل از سال ۲۰۱۳ برمی گرداند که مطلوب اروپاییها نیست. با احتساب تنشها میان ایران و اعراب خلیج فارس و اسرایبل، در این صورت وقوع جنگ بعید نخواهد بود.
رویارویی با ایران در سوریه به اسراییل بهانه برای بمباران تاسیسات هستهای ایران را میدهد. این خواسته اسراییل قبل از توافق هستهای بود و هرچند اوباما در آن زمان مانع اسراییل شد، معلوم نیست ترامپ هم مانع آنها شود. اروپاییها به ایران میگویند که توافق هستهای صرفا یک قرارداد اقتصادی نیست و آثار سیاسی و امنیتی نیز دارد.
آمریکاییها معتقدند توافق هستهای ناکارآمد بوده است چرا که سایر جوانب مثل اقدامات ایران در منطقه و حمایت از گروهها و حکومتهای نامطلوب از نڟر آمریکا مانند دولت سوریه، حزب الله و حماس را پوشش نداده است. اما اروپاییها معتقدند آمریکا برای مقابله با تاثیرگذاری ایران کاری انجام نداده است. این تلاش اروپاییها بوده تا زمینه را برای گفتگو با ایران و بازیگران متطقهای فراهم کنند و بر ایران فشار آورده اند تا درباره عملکردش در سوریه و عراق و لبنان پاسخگو باشد. یک تفاوت بزرگ دیگر نیز به نظر گرانمایه وجود دارد. در حالی که آمریکا شاهد اختلاف نظر در ایران نیست، اروپاییها به وجود احزاب رقیب در ایران قائل هستند.
اروپاییها به دنبال حمایت صداهایی در ایران هستند که به نظرشان میانه رو بوده و جایگاهشان به علت سیاست ترامپ تضعیف شده است. برخی تحلیلگران معتقدند ترامپ به دنبال راه انداختن یک جنگ جدید در خاور میانه است. پمپئو و بولتن در حال ربط دادن ایران به القاعده، داعش و گروههای تروریستی هستند و بر تبلیغات ضد ایرانی افزوده اند. این تنشها با شروع تحریمها تشدید شده و احتمال برخوردهای نظامی را بالا برده است. این چیزی است که اروپاییها از آن وحشت دارند و به همین علت ایران را به پیروی از توافق هستهای و منتظر تغییر دولت آمریکا ماندن تشویق میکنند.
منبع: انتخاب
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط