پلههای ترقی زاکانی، از کوی دانشگاه تا مجلس/ رئیس سابق بسیج دانشجویی در مقابل موج نواصولگرایی!
رویداد۲۴ علیرضا زاکانی این روزها چهره پرخبری است. از یک سو نقد برخی سیاستمداران کشور را آغاز کرده و گفته است «میرحسین موسوی، خاتمی، هاشمی، احمدینژاد، روحانی و سید حسن خمینی در مقابل مکتب امام تعریف میشوند و علی لاریجانی نیز در ویژگیهای مربوط به مکتب امام، لنگ میزند.» و همزمان به درخواست مناظره با تاجزاده پاسخ مثبت داده است.
دو دهه از اتفاقات کوی دانشگاه میگذرد، اما هنوز هم اتفاقات آن در ذهن بسیاری از فعالان سیاسی زنده است. این هفته بعد از اینکه زاکانی (که در زمان اتفاقات کوی دانشگاه فرمانده بسیج دانشجویی بود) و مصطفی تاجزاده (که در زمان کوی معاون سیاسی وزیر کشور دولت خاتمی بود) نسبت به اتفاقات کوی مواضع متفاوتی گرفتند و یکدیگر را به مناظره دعوت کردند.
بعد از اعلام آمادگی زاکانی و تاجزاده برای شرکت در مناظره درباره حوادث سال ۱۳۷۸، بسیج دانشجوی دانشگاه صنعتی شریف با ارسال نامه به طرفین آمادگی خود را برای برگزاری این مناظره اعلام کرد. بلافاصله مصطفی تاجزاده در پاسخ به دعوت به مناظره در بسیج دانشجویی نوشت «اینجانب آمادگی خود را برای شرکت در مناظره با آقای زاکانی در آن دانشگاه در هر روزی که او مایل باشد، اعلام میکنم.»
سخنگوی انجمن اسلامی دانشگاه تهران و علوم پزشکی هم از آمادگی این انجمن برای برگزاری مناظره میان علیرضا زاکانی و سید مصطفی تاجزاده خبر داد. علیرضا زاکانی هم در توییتر از احتمال مناظره با تاجزاده در آیندهای نزدیک خبر داد و گفت: «این مناظره با حضور رسانهها و نمایندگان جنبش دانشجویی به زودی برگزار خواهد شد.»
شاگرد آخری که استاد دانشگاه شد!
علیرضا زاکانی ازدانش آموزانی بود که که در دهه شصت به جبهههای دفاع مقدس رفت. غیبت از مدرسه و حضور در جبهه، فرصت درس خواندن را به او نمیداد. نمراتی پایین در شهریور سال تحصیلی ۶۳-۱۳۶۲ و اخذ مدرک دیپلم در اسفند ماه ۱۳۶۳ با معدل کتبی ۱۱.۰۵ و معدل کل ۱۳.۱۰، قسمتی از کارنامه تحصیلی نه چندان درخشان زاکانی است.
زاکانی در رشته دستیاری پزشکی وارد دانشگاه میشود و همان روزها ازدواج میکند: «بنده در دوران دفاع مقدس تصمیم به ازدواج با همسر یک شهید که یک فرزند داشت گرفتم. با خانم شهید که صحبت شده بود یک نکته را بیان کرد که من دیگر تحمل شهید شدن همسرم را ندارم. ۵۰ مثقال نقره مهریه تعیین کردم ... به ایشان اعلام کردم که هر وقت کار اجتماعی پیش بیاید که به مردم و انقلاب مرتبط شود از من توقع نداشته باشید که شما را مقدم بر مردم و اسلام بدانم.»
البته حضور در جبهه باعث شد زاکانی نتواند تحصیلات دانشگاهی خود را به اتمام برساند و تا آستانه اخراج از دانشگاه پیش رفت. با این حال با استفاده از تبصرههایی که شرایط تحصیل را برای رزمندگان و جانبازان، سادهتر میکرد، دو باره به دانشگاه بازگشت «اینجانب تنها یک ترم (نخست سال ۷۰-۷۱) مشروط شدم و علت اعلام این مشروطیها (سه ترم)، تاخیر در اعلام نمره توسط اساتید یا گروههای آموزشی -امری رایج در دانشگاهها - بوده است که بعداً اعلام و تصحیح شده است»
بعد از آن با تغییر رشته از دستیاری کودکان به پزشکی هستهای، مدارج تحصیلی را با صبری مثال زدنی طی میکند «پس از پایان پزشکی عمومی، دکتر جبل عاملی رئیس وقت دانشکده به بنده گفت که مسئولان دانشگاه با توجه به فعالیتهایم در دانشگاه، جمعاً تصمیم گرفته اند که به من بورس خارج از کشور دهند؛ اما بنده نپذیرفتم و گفتم که باید خودم امتحان بدهم و فعالیتهایم برای بورسیه شدن نبوده است. در ضمن به او به خنده گفتم که دانشگاههای خارج از کشور بسیج ندارند و من هم نمیتوانم بدون خدمت در بسیج زندگی کنم. بعداً خدا لطف کرد و حدود کمتر از یک ماه به طور فشرده درس خواندم و در آزمون دستیاری کودکان دانشگاه تهران قبول شدم. پس از قبولی و مراجعه به بیمارستان اساتید و دوستان به بنده گفتند که به دلیل شرایط مجروحیت دست راست، امکان ادامه تحصیل در این رشته و کار با اطفال برایم بسیار سخت خواهد بود و عملاً این امکان وجود ندارد و باید تغییر رشته بدهم.»
از کوی دانشگاه تا خیز برای پاستور
در همین ایام است که نقطه عطف زندگی زاکانی اتفاق میافتد. زمانی که او فرماندهی بسیج دانشجویی را بر عهده دارد، ماجرای خونین کوی دانشگاه رخ میدهد. آن زمان گفته شد بسیج دانشجویی به دانشجویان حمله کرده است؛ اتهامی که قبول و رد آن احتمالا محور مناظرهای خواهد بود که در روزهای منتهی به روز دانشجو، مصطفی تاجزاده و علیرضا زاکانی وعده برگزاری آن را دادهاند.
علیرضا زاکانی درباره آن روزها گفته است: «بنده آن زمان در خرمشهر بودم و صبح آن روز با شهردار خرمشهر جلسهای داشتیم مبنی بر اینکه زمینی برای اردوگاه بسیج دانشجویی به منظور اردوی راهیان نور تامین کنیم که در جلسه به بنده خبر دادند که شب گذشته در کوی دانشگاه اتفاقاتی افتاده است که همان زمان به تهران آمدم و مستقیما به سمت کوی دانشگاه رفتم و در مسیری که طی میرفتم مشاهده میکردم که عدهای نقابدار هستند و پس از آن که به داخل دانشگاه و ساختمان ۱۴ رفتم شاهد اتفاقات تلخی بودم و تنها چیزی که به ذهنم رسید این بود که جلوی این فتنه را به گونهای بگیرم تا دانشجویان مجددا با نیروی انتظامی درگیر نشوند.»
زاکانی بعد از ماجرای پرالتهاب کوی دانشگاه چهره مشهوری شد. سه بار نماینده مجلس شد و نام او نیز به عنوان یکی از لابیمنهای پارلمان ایران مطرح شد. او با همراهان دیروز در بسیج دانشجویی، جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی را راهاندازی کرد و حتی برای نشستن بر صندلی ریاست جمهوری هم خیز برداشت که با رد صلاحیت او، این پروژه متوقف شد. او بعدا رئیس ستاد حداد عادل شد که این بار حداد عادل انصراف داد. زاکانی سال قبل تصمیم گرفت از دبیرکلی جمعیت رهپویان کنار برود.
زاکانی از چهرههای جوان و اثرگذار جریان اصولگراست که در انصراف قالیباف و باقی ماندن رئیسی نیز نقشی اساسی داشت. با این حال به نظر میرسد موج جدید نو اصولگرایی، او را بار دیگر به حاشیه ببرد. شاید هم او با یاران قدیمی بتواند در انتخابات مجلس یازدهم و ریاست جمهوری تاثیر بگذارد.
زاکانی سه فرزند دختر دارد که دو نفرشان ازدواج کردهاند. اولی دانشجوی دانشگاه تهران است؛ داماد اولش نیز دانشجوی دانشگاه تهران بوده و در حوزه علمیه نیز درس حوزوی میخواند. فرزند دومش هم دانشجوی مهندسی کامپیوتر در دانشگاه صنعتی شریف است، داماد دومش نیز دانشجوی همان دانشگاه است.