سه معجزه دولت روحانی در کمتر از ۴ سال
تشخیص این بیماری ابتدا با درمان تورم 40 درصدی آغازشد؛دولت یازدهم وارث تورم 40 درصدی بود با انبوهی از بدهی ها که هنوز هم معضل بزرگ اقتصاد ایران است.با این حال،سیاست های پولی و مالی به گونه ای پیش رفت که علی رغم افزایش حجم بدهی های دولت و نقدینگی که از هزارهزارمیلیارد تومان گذشت،نرخ تورم تک رقمی شد.
سه معجزه اقتصادی
شش ماه نخست سال 95 در تاریخ ثبت تحولات اقتصادی ایران خواهد شد. سه دستاورد مهم در این شش ماه اقتصاد ایران را به ریل گذاری برنامه های توسعه ای و سند چشم انداز هدایت کرده است.تولید نفت در شش ماه نخست امسال در آستانه 4 میلیون بشکه قرار گرفت.رقمی که با وجود چانه زنی های بین المللی اتفاق افتاد.دولت روحانی در شرایطی اقتصاد ایران را در مرداد 92 محمود احمدی نژاد تحویل گرفت که تولید نفت زیر یک میلیون بشکه بود.
عددی که خیلی ها برای بازگشت به ظرفیت های قبل حتی با لغو تحریم ها هم نسبت به آن تردید داشتند،اما این دستاورد حاصل شد.دومین دستاورد دولت، نرخ تورم تک رقمی بود.تورم در شهریور 95 به رقم بی سابقه 8.8 درصد رسید.دستاوردی که اقتصاد ایران در سه دهه گذشته هرگز بدست نیاورده بود .سومین معجزه دولت،رشد اقتصادی 7.4 درصدی است.هرچند این عدد در سایه افزایش تولید نفت اتفاق افتاده اما واکاوی این اتفاق نشان می دهد که اقتصاد ایران از ظرفیت های خالی که در 10 سال گذشته ایجاد شده،به خوبی بهره گرفته است. شکی نیست که این سه دستاورد به تنهایی نشان نمی دهد که اقتصاد ایران از رکود خارج شده ،با این حال اقتصاددانان معتقدند این میزان رشد مقدمه خروج اقتصاد از رکود است.
مردم چه زمانی رشد را احساس می کنند؟
حتما بعد از رشد اقتصادی 7.4 درصدی برای خیلی ها این سئوال پیش آمده که اگر این آمار واقعی است چرا در زندگی مردم ملموس نیست؟ پاسخ به این سئوال را باید در علم اقتصاد جستجو کرد.آثار رشد اقتصادی مثبت معمولا با تاخیر بر زندگی مردم احساس می شود.در واقع رشداقتصادی یک کشور مجموعه ای از شاخص هایی است که در حوزه توليد يا درآمد سرانه ملي رخ می دهد. اگر توليد كالاها يا خدمات به هر وسيله ممكن در يك كشور افزايش پيدا كند، ميتوان گفت كه در آن كشور، رشد اقتصادي اتفاق افتاده است. در سطح كلان، افزايش توليد ناخالص ملي (GNP) يا توليد ناخالص داخلي (GDP) در سال مورد بحث به نسبت مقدار آن در يك سال پايه، رشد اقتصادي محسوب ميشود.
با این حساب نفت ظرفیت های خالی را پر کرده و از سویی تولید محصولات و مشتقات نفت هم افزایش یافته است.از آنجا که صنعت نفت و گاز نیروی محرک اقتصاد ایران چه به لحاظ درآمدی و چه به لحاظ تامین کننده مواد اولیه کارخانجات محسوب می شود،افزایش تولید این محصول مترادف با حرکت سایر صنایع است.
تردیدی نیست که مهمترين تاثير رشد بر زندگي مردم در حوزه اشتغال است .اشتغال هم زمانی ایجاد می شود که در اقتصاد ظرفيت جديدي ايجاد شود.اما با رشد 7.4 درصدی ظرفیت جدیدی ایجاد نشده،بلکه از ظرفیت های موجود بیشترین بهره گرفته شده است.حال اگر این حرکت ادامه یابد،ظرفیت های جدید مشاغل جدید بوجود خواهد آورد.اتفاقی که باید در سالهای آینده منتظر وقوع آن باشیم.