اروپا به دنبال تأمین امنیت انرژی با ایران در سایه برجام
تأکید اعضای اروپایی گروه 1+5 بر حفظ برجام و ادامه همکاری با ایران در زمینههای مختلف از جمله تعاملات اقتصادی علاوه بر ریشههای سیاسی و تاریخی، علل اقتصادی متعددی نیز دارد. از میان علتهای اقتصادی اما یکی از پررنگترین عوامل، موضوع امنیت تأمین انرژی آن هم نه فقط در حوزه نفت بلکه در تأمین گاز است.
بر اساس آمار اداره اطلاعات انرژی امریکا، کشورهای عضو اتحادیه اروپا به اضافه ترکیه، نروژ، سوئیس و کشورهای غیر اروپایی حوزه بالکان در سال ٢٠١٣ میلادی ١٨ تریلیون و ٧٠٠ میلیارد فوت مکعب گاز مصرف کردهاند. بخش عمدهای از این گاز که نقشی حیاتی و راهبردی برای کشورهای اروپایی دارد از طریق روسیه تأمین میشود و به عبارت دقیقتر روسیه بزرگترین و بیرقیبترین تأمین کننده گاز اروپا بحسابمیآید.
در سال 2013 روسیه 86.1 میلیارد متر مکعب گاز از طریق اوکراین به 15 کشور اروپایی صادر کرده است؛ ایتالیا بزرگترین دریافت کننده گاز روسیه بوده و 25.3 میلیارد متر مکعب معادل تقریبا 30 درصد گاز وارداتی را به خود اختصاص داده است. ترکیه 13میلیارد متر مکعب و آلمان 11.7 میلیارد متر مکعب گاز از روسیه وارد کردهاند.
پس از بحران اوکراین و افزایش تنش بین روسیه با امریکا و اتحادیه اروپا، نگرانی در مورد امنیت عرضه انرژی اروپا با توجه به وابستگی اروپا به واردات گاز از روسیه به شدت افزایش یافت و متنوع سازی مبادی عرضه گاز به اروپا در اولویت استراتژی انرژی و سیاست خارجی اتحادیه اروپا قرار گرفتهاست.
این نگرانی کاملا قابل فهم است چرا که ١٦ درصد از گاز مصرفی اروپا از مسیر اوکراین میگذرد. برخی از کشورهای اروپای شرقی مانند بلغارستان از نظر گاز 100 درصد به روسیه وابستهاند و به همین خاطر حتی تهدید به توقف عرضه گاز نیز باعث افزایش قابل توجه قیمت گاز در اروپا شد.
در چنین شرایطی طبیعی است که کشورهای اروپایی برای رهایی از تهدیدهای گازی مسکو و خارج کردن خود از تنگنای انحصار خرید گاز از روسیه به دنبال منابع جایگزین تأمین گاز باشند. اینجاست که ایران به عنوان دومین دارنده منابع گازی و چهارمین تولیدکننده گاز در جهان، گزینهای غیرقابل چشمپوشی است.
ایران با در اختیار داشتن 34 تریلیون مترمکعب ذخائر متعارف گاز طبیعی، 18 درصد این ذخائر را در دنیا در اختیار دارد و یکسوم ذخائر گاز اوپک را داراست. چنین ظرفیت بکری قطعا میتواند نقش جایگزین را برای اتحادیه اروپا بازی کند.
برمبنای پیشبینیهای موجود، واردات گاز طبیعی اروپا در سال 2040 میلادی به 390 میلیارد مترمکعب خواهدرسید و به این ترتیب بزرگترین واردکننده گاز طبیعی در جهان خواهدبود
عنوان مثال در ساال 2013 در مجموع 81.93ميليون متر مكعب در روز (16.51 ميليون متر مكعب در روز گاز غني و 65.42 ميليون متر مكعب در روز گاز سبك) به مخازن نفتي كشور تزريق شده است.
بخش عمده ذخاير گاز طبيعي كشور، توسعه نيافته يا دردست توسعه قرار دارند. حوزه مشترك گازي پارس جنوبي به تنهايي حدود 40 درصد ذخاير گاز طبيعي ایران را در خود جاي داده و ديگر حوزههاي گازي دیگر مانند نار، كنگان تابناك، حوزههاي كيش و پارس شمالي نيز هنوز مورد بهرهبرداري قرار نگرفتهاند.
گاز طبيعي سهم قابل توجهي در تأمين انرژي كشور برعهده دارد بطوري كه بيش از 60 درصد سهم سبد انرژي توسط اين حامل انرژي تأمين ميشود.
دسترسي به منابع غني گاز، استفاده آسان، قيمت مناسب و آلايندگي پايين نسبت به ساير سوختهاي فسيلي موجب اقبال گسترده بخشهاي مختلف اقتصادي كشور به مصرف گاز طبيعي شده و اين درحالي است كه دولت نيز سياست توسعه گازرساني به بخشهاي مختلف را در دستور كار خود قرار داده است. از اين رو تأمين منابع عرضه گاز طبيعي از اهميت بالايي در برنامه ششم توسعه برخوردار است.
پيشبيني ميشود حجم سالانه گاز غني قابل تحويل به شركت ملي گاز ايران در برنامه ششم توسعه از 234 ميليارد متر مكعب در سال 94 به 390 ميليارد متر مكعب در سال 1399 افزايش يابد.
ظرفيت پالايش و نمزدايي گاز طبيعي كشور از 680 ميليون متر مكعب در روز سال 1394 به 1212 ميليون متر مكعب در روز در سال 1399 افزايش خواهد يافت.
افزايش سهم صادرات گاز به ميزان حداقل 10درصد از توليد گاز در پايان برنامه ششم توسعه پيشبيني شده كه براساس آن حجم صادرات گاز از طريق خط لوله از 13.1 ميليارد متر مكعب در سال 94 به حدود 66 ميليارد متر مكعب در سال 99 افزايش مييابد.
بر مبناي برنامههاي تدوين شده و نيز پيش نويس برنامه ششم توسعه، حجم صادرات گاز طبيعي كشور از 26.6 ميليون متر مكعب در روز (9.7 ميليارد متر مكعب در سال) در سال 1393 با 745 درصد رشد (رشد سالانه 42درصدي) به 225 ميليون متر مكعب در روز (82 ميليارد متر مكعب در سال) در سال 1399(2020 ميلادي)، افزايش مييابد. بنابر اين بايد براي تقريباً 200ميليون متر مكعب گاز طبيعي در سال 2020 (73 ميليارد متر مكعب در سال)، مقصد صادراتي تعريف کرد که قطعا یکی از بهترین این مقاصد، اروپا است.
بر این اساس هم ایران و هم اتحادیه اروپا اهداف بلندمدت تری را برای همکاریهای اقتصادی پسابرجامی درنظر دارند که یکی از آنها تبادلات گازی است و این دقیقا همان مسئلهای است که روسیه به عنوان بزرگترین صادرکننده گاز به اروپا همواره با نگرانی و دقت آن را دنبال میکند.