حق الناس را دریابید
اگر ملاک های روشنی برای تشخیص وجود داشته باشد قبل از اینکه افراد داوطلب، متهم به موارد فوق الذکر شوند خودشان تشخیص می دهند در انتخابات، نامزد شوند یا نشوند. افرادی که به واسطه موارد اول و سوم ماده 28 رد صلاحیت شده اند و برچسب های بیان شده، بر آنها اطلاق شده است چگونه می توانند اثبات کنند التزام عملی به اسلام دارند و منافق نیستند؟ آیا اینگونه اتهام زنی، تضییع حق الناس نیست؟
رویداد۲۴- در پی انتشار مصاحبه نجات الله ابراهیمیان عضو حقوقدان شورای نگهبان و تاکید بر اینکه در بررسی صلاحیت نامزدهای انتخابات خبرگان و مجلس شورای اسلامی، هنوز شرایط نظارت استصوابی 12 عضو این شورا فراهم نشده است، محمد جواد حق شناس در پیغامی تلگرامی خواستار کسب نظر محمد مهدی تولایی کارشناس مسائل سیاسی شد.
به گزارش رویداد۲۴- متن پاسخ محمد مهدی تولایی بدین شرح است:
فرهیخته ارجمند جناب آقای دکتر محمد جواد حق شناس استاد محترم علوم سیاسی
سلام علیکم
عرض ادب و احترام این دانشجوی علم سیاست را پذیرا باشید. جای بسی افتخار است که حضرتعالی در قالب پیغامی تلگرامی، اینجانب را مخاطب خود قرار دادید و در رابطه با مصاحبه آقای ابراهیمیان، سخنگوی محترم شورای نگهبان، درخواست نظر نمودید. قبل از اینکه مطالبی را با شما درمیان بگذارم لازم می دانم تاسف خود را از اعلام رد صلاحیت حضرتعالی برای انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی ابراز دارم. به هرحال، شخصیت سیاسی و اجتماعی شما شناخته شده است و اینجانب نیز در موارد متعدد، شاهد تلاش ها و سخنرانیهای حضرتعالی برای حفظ و حراست از آرمانها و دستاوردهای انقلاب اسلامی و تقویت جایگاه نظام جمهوری اسلامی و تداوم سرافرازانه و حفظ کیان رهبری معظم انقلاب و ارتقای سطح ارکان نظام بوده ام و امیدوارم مسیر طی شده را با قدرت و بزرگمنشی، استدام بخشید. همچنین لازم است از جنابعالی بابت ابداع ایده «جبهه نجات ایران» تشکر نمایم که موجبات بازگشت امید و روحیه مشارکت در میان بخش عمده ای از جامعه را فراهم آورد که از قلع و قمع فراوان نیروهای دلسوز انقلاب و ایران، ناامید شده بودند و نوید داد مجلسی با مشارکت حداکثری.
بنا دارم در رابطه با رخدادهای واقعه در ایام منتهی به انتخابات مجلس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی، مطالبی را با شما در میان بگذارم که دلایل اصلی نگارش این سطور، هم عرض احترام به حضرتعالی می باشد و هم انتشار مصاحبه آقای ابراهیمیان با خبرگزاری ایرنا. لذا پیشاپیش، از اطاله کلام عذرخواهم.
اساس بحث و کلیدواژه اصلی مطلب حاضر، تاکید بر موضوع محوری و مهم « حق الناس» است.لذا مطلع کلام را به دو حدیث گرانبها از مولای متقیان و امیرمومنان اختصاص می دهم. حضرت علی (ع) می فرمایند: « اَمّا الظّلم الّذی لا یُتركُ، فَظلمُ العباد بَعضُهُم بعضاً؛ امّا ظلمی كه بخشوده نمیشود ظلمی است كه بعضی از بندگان خدا بر بعض دیگر میكنند.(نهج البلاغه، خطبه 175) و در روایت دیگری آن حضرت حتی ادای حق الناس را از حق الله مهمتر دانسته و میفرماید: «جَعلَ الله سُبحانه حُقوقُ عبادِهِ مُقدّمةً علَی حُقُوقهِ فَمنْ قامَ بِحقُوقُ عبادالله كانَ ذلك مؤدّیاً الی القیامِ بِحقوقِ الله؛ خداوند حقوق بندگانش را مقدم بر حقوق خود قرار داده و كسی كه حقوق بندگانش را رعایت كند حقوق الهی را نیز رعایت خواهد كرد». (محمدی ری شهری، میزان الحكمه، ج 2،ص480)
آنچه مسلم است اهمیت فراوان مسئله حق الناس در ابواب گوناگون فقه و در نزد اساتید اخلاق می باشد و تاکید فراوان دین مبین اسلام، نمایانگر اهمیت این موضوع می باشد.یکی از موارد مهم در بحث حق الناس، حفظ حیثیت و آبروی مومن است که احادیث پرشماری را به خود اختصاص داده است. چنانكه امام صادق(ع)میفرمایند:« مَن كسَرَ مؤمِناً فَعلَیْه جَبْرُهُ؛ هر كس حیثیت مومنی را بشكند، بر او واجب است كه آن را جبران نماید.» (علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 22، ص 351)
مقام معظم رهبری(حفظه الله) در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور فرمودند: «امّا عرض کردیم انتخابات حقّالنّاس است؛این حقّالنّاس امر مهمّی است... معنای حقّالنّاس بودن این نیست که فقط آن کسی که پای صندوق نشسته است باید این حقّالنّاس را رعایت کند... این یکی از مصادیق رعایت حقّالنّاس است. یک مطلب، مطلب حقّ داوطلب است؛ یکی از حقوق مردم، رعایت حقّ این داوطلبی است که میآید و وارد این میدان می شود و نامزد انتخابات می شود که اگر آدم صالحی است، ما او را رد نکنیم، میدان بدهیم به اینکه او بیاید...»(30/10/1394)
همانگونه که مستحضرید در هنگامه ثبت نام، افراد فرهیخته فراوانی برای حضور در کوران رقابت انتخاباتی مجلسین، اعلام حضور نمودند اما صلاحیتشان در هیئت های نظارت و یا شورای نگهبان رد شد و یا برچسب عدم احراز، دریافت نمود و متاسفانه شاهد بودیم در موارد متعددی، عملکرد هیئت نظارت و شورای محترم نگهبان، با حق الناس همخوانی نداشته است و لذا برخی از این موارد را بیان می نمایم.
1- به واسطه فرصت محدود، صلاحیت بسیاری از داوطلبان، محرز نشده است.یکی از موارد نقض حق الناس، همین موضوع می باشد.به داوطلب نمایندگی مجلسین چه مربوط است که با وجود دارا بودن صلاحیت، شورای نگهبان یا هیئت های نظارت، فرصت نکرده اند صلاحیت او را بررسی کنند؟ این حق داوطلب است که صلاحیتش بررسی شود و در صورت اعلام عدم تایید، از دلیل رد صلاحیت خود با ذکر مورد استنادی، مطلع شود. با توجه به اینکه در انتخابات های متعددی مشاهده شده است که افراد بسیاری ثبت نام می کنند لذا بر دستگاههای مسوول، لازم است به نحوی برنامه ریزی کنند که فرصت کافی برای بررسی صلاحیتها وجود داشته باشد و یا اینکه به نحوی عمل شود که در بدو ثبت نام، شرایط ابتدایی مورد بررسی قرار گیرد و افرادی که دارای اولیات نمایندگی بر اساس قانون نیستند به مرحله شورای نگهبان، راه پیدا نکنند. در هر دو صورت، حق داوطلب نمایندگی، آنست که به صورت کامل، صلاحیتش مورد بررسی قرار گیرد و اگر چنین نشود حق الناس ضایع شده است.
سخنگوی محترم شورای نگهبان در مصاحبه با ایرنا بیان نموده است که «با توجه به محدودیت زمانی که برای بررسی اعتراض ها در اختیار داریم لازم است اولا دلایل رد صلاحیت این تعداد از داوطلبان مجلس شورای اسلامی توسط معاونت انتخابات شورای نگهبان به آن ها اعلام شود.ثانیا می بایست فرصت استماع نظرات و اخذ دفاعیات آن ها فراهم شود تا بتوانیم تصمیم گیری کنیم اما هنوز دبیر محترم شورای نگهبان در این باره جلسه ای تشکیل نداده اند.حتی گذشت یک روز هم می تواند فرصت دفاع داوطلبان را از آن ها سلب کند.»
حتی اگر پس از مصاحبه آقای ابراهیمیان هم امکان اخذ دفاعیات فراهم می شد بازهم تا آن زمان، حق الناس ضایع شده است درصورتیکه بنا به نظر افراد مطلع، این امکان فراهم نشده است.
2- چهاردهم دی ماه بود که آیت الله جنتی دبیر محترم شورای نگهبان، چنین عباراتی را بر زبان جاری نمود: «روز گذشته یکی از مراجع چهارگانه، پرونده 63 نفر از کاندیداهای خبرگان را به ما ارجاع داد که طبق این گزارش، برخی از این افراد قمارباز و مشروب خوارند و برخی دیگر مشکلات اخلاقی دارند.»
دراین رابطه، موارد مختلفی مطرح می شود. اولا بر فرض وجود چنین افرادی، فایده و دستاورد اعلام عمومی چنین موضوعی چه می باشد؟ آیا افتخار است که قمارباز و مشروب خوار هم برای خبرگان ثبت نام کرده اند؟ ثانیا مگر اسلام دستور نداده است که بر اساس شنیده ها و گزارش ها؛ تا زمان اطمینان از موضوعی، نباید اعلام موضع و ایراد اتهام نمود؟ به فاصله یک روز و آن هم با گزارش یک ارگان، این اطمینان حاصل شده است؟ ثالثا هنگامی که جمعی از فرهیختگانی که ادعای اجتهاد دارند برای موضوعی داوطلب می شوند بر فرض اینکه در بین آنان، به قطع و یقین، مشروب خوار و قمارباز باشد آیا اجازه داریم به صورت رسمی اعلام کنیم که در جمع داوطلبین خبرگان، از این دست افراد وجود دارند؟آیا اعلام چنین موضوعی، موجب سوءظن به قشر بزرگی از فرهیختگان نمی شود؟خود شخص شخیص دبیر شورای نگهبان، از کاندیداهای خبرگان هستند.آیا با اعلام وجود افراد مذکور در بین داوطلبین، افراد شنونده اجازه دارند حتی به ایشان هم سوءظن پیدا کنند؟چراکه اطلاع داریم هنگامی که کارآگاه نیروی انتظامی پس از بررسی های انجام گرفته، بیان می کند سارق یا قاتل، در فلان جمع است همه افراد حاضر، مورد اتهام هستند و تا ثابت نشود که دست به جنایت نزده اند مورد سوءظن می باشند.
آیا این موضع دبیر شورای نگهبان، تضییع حق الناس نیست؟آیا اتهام زنی به بسیاری از فرهیختگان داوطلب خبرگان، نقض حق الناس نیست؟
3- بیست و چهارم آذرماه بود که آیت الله مومن، عضو محترم شورای نگهبان، اعلام نمود:«کسی هم که ما با او آشنایی نداریم اما در حوزه تدریس میکند، نوارهای جلسات درس او نیز موجود است، خوب هم درس میدهد، ملا است و در مسائل سیاسی هم اظهارنظر کرده و مواضعش روشن است؛ این فرد هم نیازی به امتحان اجتهاد ندارد. بنابراین وقتی فقهای شورای نگهبان تشخیص بدهند که یک فرد علمیت و همه شرایط را دارد یعنی یک ارتباط علمی با او داشته باشند و برایشان اجتهاد و صلاحیت فرد ثابت شود دیگر نیازی به آزمون اجتهاد نیست.» همین اظهار نظر موجب شد تا بسیاری از اساتید شناخته شده حوزه علمیه، اقدام به ثبت نام برای مجلس خبرگان نمایند. دهم دی ماه بود که شورای نگهبان در طی اطلاعیه ای برخلاف نظر آیت الله مومن، اعلام کرد کلیه کسانی که برای شرکت در انتخابات مجلس خبرگان رهبری ثبت نام کردهاند به جز آنان که ذیلاً ذکر می شود باید در آزمون علمی شرکت کنند.«اعضای فعلی مجلس خبرگان رهبری، کسانی که در گذشته در آزمون خبرگان که از طرف شورای نگهبان برگزار شده شرکت کرده و از نظر علمی تأیید شده اند وکسانی که در آزمون 15 شهریور 1394 شرکت کردهاند اعم از آنان که تأیید شدهاند یا خیر.» با توجه به صحبت اولیه آیت الله مومن در روزهایی که هنوز ثبت نام شروع نشده بود و اطلاعیه شورای نگهبان پس از زمان ثبت نام، بسیاری از بزرگان و اساتید در آزمون شرکت نکردند. این پروسه جالب ادامه یافت تا اینکه در روز هفدهم دی ماه، سخنگوی شورای نگهبان اعلام نمود: « بنا بر اعلام نظر آیت الله مومن عضو فقهای مجلس خبرگان رهبری، ممکن است در ادامه بررسی صلاحیت ها، داوطلبی که در آزمون شرکت نکرده است، شرایط اجتهادش محرز شود و بتواند در ادامه مسیر انتخابات حضور داشته باشد.»
با فراز و نشیب های گفته شده، هنگامی که نتایج احراز صلاحیت داوطلبان مجلس خبرگان اعلام شد بسیاری از افراد، مطلع شدند که دلیل عدم احراز اجتهادشان، عدم شرکت در آزمون، قید شده است درحالیکه برخی از افراد، با شرایط مساوی و با وجود عدم شرکت در آزمون، تایید شده اند. این اقدام شورای محترم نگهبان،سوالات فراوانی را ایجاد کرده است. یا آزمون، ملاک است یا نیست. اگر ملاک است پس تایید شدن تعدادی از افراد غایب در آزمون، چه معنا دارد؟ و اگر ملاک نیست پس اعلام عدم احراز اجتهاد به واسطه غیبت در آزمون چه مفهومی دارد؟ آیا این اقدام، تضییع حق الناس نیست؟
4- رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اقشار مختلف مردم فرمودند: « بخشی از این حقّالنّاس، همین حقّ رأی شورای نگهبان است؛ همین حقّ نظارت استصوابی و مؤثّر شورای نگهبان است؛ این جزو حقالنّاس است، این را باید رعایت کرد، این را باید حفظ کرد.» (18/6/1394)
سخنگوی شورای نگهبان در طی مصاحبه با خبرگزاری ایرنا بیان می نماید:« منتظرم تا زمینه این نظارت فراهم شود تا پس از اطلاع از فرایند و چگونگی احراز صلاحیت ها، اظهار نظر کنم.علتی که تاکنون درباره انتخابات مجلس خبرگان اظهار نظر نکردم این است که هنوز این نظارت استصوابی توسط دبیر محترم شورا فراهم نشده است و اگر ان شاء الله در آینده ایشان زمینه طرح موضوع و بررسی شیوه احراز صلاحیت ها را در جمع 12 نفره مشخص کردند، من هم اطلاعات به میزانی که بدانم در اختیار رسانه ها قرار خواهم داد.» آیا نظارت استصوابی، حق الناس نیست؟ آیا به فرموده رهبری معظم، نباید این حق را رعایت کرد؟ آیا دبیر محترم شورای نگهبان، این حق را دارد که از اجرایی شدن حق الناس، ممانعت کند؟ حق افرادی که بدون رعایت این نظارت، عدم احراز شده اند را چه کسی پاسخگو می باشد؟ اگر شورای نگهبان، حق الناس را رعایت نکند به چه سازمانی باید شکایت کرد؟ ناظر بر عملکرد شورای نگهبان، چه کسی است؟
5- نبی مکرم اسلام(ص) فرمودند: «من بَهَّتَ مُؤمِناً أو مُؤمِنَةً أو قَالَ فِیهِ مَا لَیسَ فِیهِ أقَامَهُ اللهُ تَعَالی یَومَ القِیَامَةِ عَلَی تَلٍّ مِن نَّارٍ حَتَّی یَخرُجَ مِمَّا قَالَهُ فِیهِ» هر كس به مرد یا زن مؤمن بهتان زند یا درباره او چیزی بگوید كه از آن مبراست خداوند در روز رستاخیز وی را بر تلّی از آتش نگه دارد تا از حرف خود درباره او برگردد.(بحار الانوار، ج 75، ص 194)
سخنگوی محترم شورای نگهبان در طی مصاحبه مذکور، عنوان می دارد:«گرچه این نظارت(نظارت استصوابی) باید دارای آیین ویژه ای باشد که فرصت دفاع برای داوطلبان در آن به نحو کافی طراحی شده باشد و اجرای آن اقناع عمومی را نیز به دنبال داشته باشد.» آنچه در ایام بررسی صلاحیت ها مشاهده شد عدم رعایت حقوق داوطلبین بود. یکی از عمده ارجاعات اعلامی برای رد صلاحیت افراد، موارد اول و سوم ماده 28 قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی بوده است که عبارتند از: اعتقاد و التزام عملی به اسلام و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و ابراز وفاداری به قانون اساسی و اصل مترقی ولایت مطلقه فقیه.
همانطور که مستحضرید روند کلی بدین صورت است که پس از ثبت نام داوطلب، مراجع چهارگانه اعلام نظر می کنند. بدین نحو که وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی با اشراف کامل اطلاعاتی خود نظر می دهد، ثبت احوال اعلام نظر می کند، نیروی انتظامی گزارش می دهد و دادستانی نیز با بررسی سوابق، نظر خود را اعلام می دارد. تا اینجای روند، هر چهار مرجع، با ملاک های مدون و مشخص و اقناعی، نظر می دهند. مرحله پایانی، اعلام نظر شورای نگهبان است. شورای محترم نگهبان و هیئت های نظارت برآمده از این شورا، ملاک مشخصی برای اقناع رد صلاحیت شدگان ندارند. شاید برخی بگویند نظارت استصوابی یعنی همین، اما سوال اینست که یا نظارت استصوابی رعایت می شود و یا نمی شود. اگر می شود پس چرا گزینشی و دل بخواهی و اگر نمی شود پس این طرز رد کردن چه معنا دارد.
شخصی تصمیم گرفته است در انتخابات، نامزد بشود و لذا می خواهد بررسی کند که آیا شرایط لازم را دارد یا نه. سوالاتی از این قبیل، ذهنش را مشغول به خود می کند. ملاک های اعتقاد به اسلام چیست؟ ملاک های اعتقاد به نظام جمهوری اسلامی چیست؟ ملاک های التزام عملی به اسلام چیست؟ ملاک های التزام عملی به جمهوری اسلامی چیست؟ ملاک های نمایانگر وفاداری به قانون اساسی چیست؟ملاک های نشان دهنده وفاداری به ولایت فقیه چیست؟ آیا اگر شهادتین گفته شود اعتقاد به اسلام حاصل شده است؟ آیا حضور در نماز جماعت و روزه داری ماه مبارک، نمایانگر التزام عملی به اسلام است؟ و...
تا زمانی که ملاک های روشن و مدون، لحاظ نشود بدون شک، سلیقه ها حاکم می شوند و نتیجه، چنین می شود که افراد شایسته بسیاری، رد صلاحیت می شوند. جدای از مبحث قانونی، از منظر دین، چگونه به این موضوع، نگریسته می شود؟ فردی که بر اساس مورد اول ماده 28 رد شده است از چند حالت خارج نیست. یا اعتقاد به اسلام ندارد که در نتیجه التزام عملی نیز نخواهد داشت لذا کافر است. یا اعتقاد دارد ولی التزام عملی ندارد که در نتیجه، منافق است. یا اعتقاد به نظام جمهوری اسلامی ندارد که در نتیجه التزام عملی نیز ندارد و لذا معاند است که قصد ورود به ارکان قدرت را دارد. و یا اعتقاد به نظام جمهوری اسلامی دارد ولی التزام عملی ندارد که باز هم نشانه های نفاق در او وجود دارد چراکه در فرم ثبت نامی، اعتقاد خود را بیان کرده است. فردی که بر اساس مورد سوم ماده 28 رد شده است نیز یا به قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی وفادار نیست یعنی قصد ایجاد خلل در روند آن را دارد و یا ضد ولایت فقیه است. البته حالت های دیگری نیز در این موضوع می توان متصور شد.
نتیجه آنکه اگر ملاک های روشنی برای تشخیص وجود داشته باشد قبل از اینکه افراد داوطلب، متهم به موارد فوق الذکر شوند خودشان تشخیص می دهند در انتخابات، نامزد شوند یا نشوند. افرادی که به واسطه موارد اول و سوم ماده 28 رد صلاحیت شده اند و برچسب های بیان شده، بر آنها اطلاق شده است آیا امکان دفاع از خود دارند؟ به طور مثال، چگونه می توانند اثبات کنند التزام عملی به اسلام دارند و منافق نیستند؟ آیا اینگونه اتهام زنی، تضییع حق الناس نیست؟
6- از موارد تضییع حق الناس، می توان به نمونه اقدامات دیگری نیز اشاره کرد اما به واسطه طولانی شدن مطلب، از بیان آنها صرف نظر می نمایم. اما نکته پایانی خود را به اقدامی اختصاص می دهم که از حضرتعالی و ائتلاف ها و رسانه های همسو با اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی بر می آید و آن هم مطالبه حق الناس است.اگر امکانی فراهم گردد و کمپینی طراحی شود که در آن، موارد نقض حق الناس ذکر شده و مطالبه شود و تقاضای اقدام عاجل شود چه بسا در همین فرصت باقی مانده تا انتخابات نیز شاهد اتفاقات خوبی باشیم. بنا نداشتم از شخص خاصی نام ببرم اما به نظرم لازم است از دو نفر از بزرگان که آشنایی مختصری با آنان دارم و شاهد عدم احراز اجتهادشان بودم یاد کنم. حضرت آیت الله صدیقی امام جمعه تهران و حضرت حجت الاسلام حاج سید حسن خمینی که به واقع از علمای روشن ضمیر و آگاه و بصیر کشورمان هستند و دلیل عدم احراز اجتهادشان، عدم شرکت در آزمون، بیان شده است. اگر اقدامی صورت گیرد که منجر به تایید حضرات علمای نامبرده شود به نظرم در مسیر احیای حق الناس گام برداشته ایم.
از اینکه مطلب، به درازا انجامید عذرخواهم و توفیقات روزافزون شما را از خداوند متعال، خواستارم.
والعاقبه للمتقین
محمد مهدی تولایی
27/11/1394
به گزارش رویداد۲۴- متن پاسخ محمد مهدی تولایی بدین شرح است:
فرهیخته ارجمند جناب آقای دکتر محمد جواد حق شناس استاد محترم علوم سیاسی
سلام علیکم
عرض ادب و احترام این دانشجوی علم سیاست را پذیرا باشید. جای بسی افتخار است که حضرتعالی در قالب پیغامی تلگرامی، اینجانب را مخاطب خود قرار دادید و در رابطه با مصاحبه آقای ابراهیمیان، سخنگوی محترم شورای نگهبان، درخواست نظر نمودید. قبل از اینکه مطالبی را با شما درمیان بگذارم لازم می دانم تاسف خود را از اعلام رد صلاحیت حضرتعالی برای انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی ابراز دارم. به هرحال، شخصیت سیاسی و اجتماعی شما شناخته شده است و اینجانب نیز در موارد متعدد، شاهد تلاش ها و سخنرانیهای حضرتعالی برای حفظ و حراست از آرمانها و دستاوردهای انقلاب اسلامی و تقویت جایگاه نظام جمهوری اسلامی و تداوم سرافرازانه و حفظ کیان رهبری معظم انقلاب و ارتقای سطح ارکان نظام بوده ام و امیدوارم مسیر طی شده را با قدرت و بزرگمنشی، استدام بخشید. همچنین لازم است از جنابعالی بابت ابداع ایده «جبهه نجات ایران» تشکر نمایم که موجبات بازگشت امید و روحیه مشارکت در میان بخش عمده ای از جامعه را فراهم آورد که از قلع و قمع فراوان نیروهای دلسوز انقلاب و ایران، ناامید شده بودند و نوید داد مجلسی با مشارکت حداکثری.
بنا دارم در رابطه با رخدادهای واقعه در ایام منتهی به انتخابات مجلس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی، مطالبی را با شما در میان بگذارم که دلایل اصلی نگارش این سطور، هم عرض احترام به حضرتعالی می باشد و هم انتشار مصاحبه آقای ابراهیمیان با خبرگزاری ایرنا. لذا پیشاپیش، از اطاله کلام عذرخواهم.
اساس بحث و کلیدواژه اصلی مطلب حاضر، تاکید بر موضوع محوری و مهم « حق الناس» است.لذا مطلع کلام را به دو حدیث گرانبها از مولای متقیان و امیرمومنان اختصاص می دهم. حضرت علی (ع) می فرمایند: « اَمّا الظّلم الّذی لا یُتركُ، فَظلمُ العباد بَعضُهُم بعضاً؛ امّا ظلمی كه بخشوده نمیشود ظلمی است كه بعضی از بندگان خدا بر بعض دیگر میكنند.(نهج البلاغه، خطبه 175) و در روایت دیگری آن حضرت حتی ادای حق الناس را از حق الله مهمتر دانسته و میفرماید: «جَعلَ الله سُبحانه حُقوقُ عبادِهِ مُقدّمةً علَی حُقُوقهِ فَمنْ قامَ بِحقُوقُ عبادالله كانَ ذلك مؤدّیاً الی القیامِ بِحقوقِ الله؛ خداوند حقوق بندگانش را مقدم بر حقوق خود قرار داده و كسی كه حقوق بندگانش را رعایت كند حقوق الهی را نیز رعایت خواهد كرد». (محمدی ری شهری، میزان الحكمه، ج 2،ص480)
آنچه مسلم است اهمیت فراوان مسئله حق الناس در ابواب گوناگون فقه و در نزد اساتید اخلاق می باشد و تاکید فراوان دین مبین اسلام، نمایانگر اهمیت این موضوع می باشد.یکی از موارد مهم در بحث حق الناس، حفظ حیثیت و آبروی مومن است که احادیث پرشماری را به خود اختصاص داده است. چنانكه امام صادق(ع)میفرمایند:« مَن كسَرَ مؤمِناً فَعلَیْه جَبْرُهُ؛ هر كس حیثیت مومنی را بشكند، بر او واجب است كه آن را جبران نماید.» (علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 22، ص 351)
مقام معظم رهبری(حفظه الله) در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور فرمودند: «امّا عرض کردیم انتخابات حقّالنّاس است؛این حقّالنّاس امر مهمّی است... معنای حقّالنّاس بودن این نیست که فقط آن کسی که پای صندوق نشسته است باید این حقّالنّاس را رعایت کند... این یکی از مصادیق رعایت حقّالنّاس است. یک مطلب، مطلب حقّ داوطلب است؛ یکی از حقوق مردم، رعایت حقّ این داوطلبی است که میآید و وارد این میدان می شود و نامزد انتخابات می شود که اگر آدم صالحی است، ما او را رد نکنیم، میدان بدهیم به اینکه او بیاید...»(30/10/1394)
همانگونه که مستحضرید در هنگامه ثبت نام، افراد فرهیخته فراوانی برای حضور در کوران رقابت انتخاباتی مجلسین، اعلام حضور نمودند اما صلاحیتشان در هیئت های نظارت و یا شورای نگهبان رد شد و یا برچسب عدم احراز، دریافت نمود و متاسفانه شاهد بودیم در موارد متعددی، عملکرد هیئت نظارت و شورای محترم نگهبان، با حق الناس همخوانی نداشته است و لذا برخی از این موارد را بیان می نمایم.
1- به واسطه فرصت محدود، صلاحیت بسیاری از داوطلبان، محرز نشده است.یکی از موارد نقض حق الناس، همین موضوع می باشد.به داوطلب نمایندگی مجلسین چه مربوط است که با وجود دارا بودن صلاحیت، شورای نگهبان یا هیئت های نظارت، فرصت نکرده اند صلاحیت او را بررسی کنند؟ این حق داوطلب است که صلاحیتش بررسی شود و در صورت اعلام عدم تایید، از دلیل رد صلاحیت خود با ذکر مورد استنادی، مطلع شود. با توجه به اینکه در انتخابات های متعددی مشاهده شده است که افراد بسیاری ثبت نام می کنند لذا بر دستگاههای مسوول، لازم است به نحوی برنامه ریزی کنند که فرصت کافی برای بررسی صلاحیتها وجود داشته باشد و یا اینکه به نحوی عمل شود که در بدو ثبت نام، شرایط ابتدایی مورد بررسی قرار گیرد و افرادی که دارای اولیات نمایندگی بر اساس قانون نیستند به مرحله شورای نگهبان، راه پیدا نکنند. در هر دو صورت، حق داوطلب نمایندگی، آنست که به صورت کامل، صلاحیتش مورد بررسی قرار گیرد و اگر چنین نشود حق الناس ضایع شده است.
سخنگوی محترم شورای نگهبان در مصاحبه با ایرنا بیان نموده است که «با توجه به محدودیت زمانی که برای بررسی اعتراض ها در اختیار داریم لازم است اولا دلایل رد صلاحیت این تعداد از داوطلبان مجلس شورای اسلامی توسط معاونت انتخابات شورای نگهبان به آن ها اعلام شود.ثانیا می بایست فرصت استماع نظرات و اخذ دفاعیات آن ها فراهم شود تا بتوانیم تصمیم گیری کنیم اما هنوز دبیر محترم شورای نگهبان در این باره جلسه ای تشکیل نداده اند.حتی گذشت یک روز هم می تواند فرصت دفاع داوطلبان را از آن ها سلب کند.»
حتی اگر پس از مصاحبه آقای ابراهیمیان هم امکان اخذ دفاعیات فراهم می شد بازهم تا آن زمان، حق الناس ضایع شده است درصورتیکه بنا به نظر افراد مطلع، این امکان فراهم نشده است.
2- چهاردهم دی ماه بود که آیت الله جنتی دبیر محترم شورای نگهبان، چنین عباراتی را بر زبان جاری نمود: «روز گذشته یکی از مراجع چهارگانه، پرونده 63 نفر از کاندیداهای خبرگان را به ما ارجاع داد که طبق این گزارش، برخی از این افراد قمارباز و مشروب خوارند و برخی دیگر مشکلات اخلاقی دارند.»
دراین رابطه، موارد مختلفی مطرح می شود. اولا بر فرض وجود چنین افرادی، فایده و دستاورد اعلام عمومی چنین موضوعی چه می باشد؟ آیا افتخار است که قمارباز و مشروب خوار هم برای خبرگان ثبت نام کرده اند؟ ثانیا مگر اسلام دستور نداده است که بر اساس شنیده ها و گزارش ها؛ تا زمان اطمینان از موضوعی، نباید اعلام موضع و ایراد اتهام نمود؟ به فاصله یک روز و آن هم با گزارش یک ارگان، این اطمینان حاصل شده است؟ ثالثا هنگامی که جمعی از فرهیختگانی که ادعای اجتهاد دارند برای موضوعی داوطلب می شوند بر فرض اینکه در بین آنان، به قطع و یقین، مشروب خوار و قمارباز باشد آیا اجازه داریم به صورت رسمی اعلام کنیم که در جمع داوطلبین خبرگان، از این دست افراد وجود دارند؟آیا اعلام چنین موضوعی، موجب سوءظن به قشر بزرگی از فرهیختگان نمی شود؟خود شخص شخیص دبیر شورای نگهبان، از کاندیداهای خبرگان هستند.آیا با اعلام وجود افراد مذکور در بین داوطلبین، افراد شنونده اجازه دارند حتی به ایشان هم سوءظن پیدا کنند؟چراکه اطلاع داریم هنگامی که کارآگاه نیروی انتظامی پس از بررسی های انجام گرفته، بیان می کند سارق یا قاتل، در فلان جمع است همه افراد حاضر، مورد اتهام هستند و تا ثابت نشود که دست به جنایت نزده اند مورد سوءظن می باشند.
آیا این موضع دبیر شورای نگهبان، تضییع حق الناس نیست؟آیا اتهام زنی به بسیاری از فرهیختگان داوطلب خبرگان، نقض حق الناس نیست؟
3- بیست و چهارم آذرماه بود که آیت الله مومن، عضو محترم شورای نگهبان، اعلام نمود:«کسی هم که ما با او آشنایی نداریم اما در حوزه تدریس میکند، نوارهای جلسات درس او نیز موجود است، خوب هم درس میدهد، ملا است و در مسائل سیاسی هم اظهارنظر کرده و مواضعش روشن است؛ این فرد هم نیازی به امتحان اجتهاد ندارد. بنابراین وقتی فقهای شورای نگهبان تشخیص بدهند که یک فرد علمیت و همه شرایط را دارد یعنی یک ارتباط علمی با او داشته باشند و برایشان اجتهاد و صلاحیت فرد ثابت شود دیگر نیازی به آزمون اجتهاد نیست.» همین اظهار نظر موجب شد تا بسیاری از اساتید شناخته شده حوزه علمیه، اقدام به ثبت نام برای مجلس خبرگان نمایند. دهم دی ماه بود که شورای نگهبان در طی اطلاعیه ای برخلاف نظر آیت الله مومن، اعلام کرد کلیه کسانی که برای شرکت در انتخابات مجلس خبرگان رهبری ثبت نام کردهاند به جز آنان که ذیلاً ذکر می شود باید در آزمون علمی شرکت کنند.«اعضای فعلی مجلس خبرگان رهبری، کسانی که در گذشته در آزمون خبرگان که از طرف شورای نگهبان برگزار شده شرکت کرده و از نظر علمی تأیید شده اند وکسانی که در آزمون 15 شهریور 1394 شرکت کردهاند اعم از آنان که تأیید شدهاند یا خیر.» با توجه به صحبت اولیه آیت الله مومن در روزهایی که هنوز ثبت نام شروع نشده بود و اطلاعیه شورای نگهبان پس از زمان ثبت نام، بسیاری از بزرگان و اساتید در آزمون شرکت نکردند. این پروسه جالب ادامه یافت تا اینکه در روز هفدهم دی ماه، سخنگوی شورای نگهبان اعلام نمود: « بنا بر اعلام نظر آیت الله مومن عضو فقهای مجلس خبرگان رهبری، ممکن است در ادامه بررسی صلاحیت ها، داوطلبی که در آزمون شرکت نکرده است، شرایط اجتهادش محرز شود و بتواند در ادامه مسیر انتخابات حضور داشته باشد.»
با فراز و نشیب های گفته شده، هنگامی که نتایج احراز صلاحیت داوطلبان مجلس خبرگان اعلام شد بسیاری از افراد، مطلع شدند که دلیل عدم احراز اجتهادشان، عدم شرکت در آزمون، قید شده است درحالیکه برخی از افراد، با شرایط مساوی و با وجود عدم شرکت در آزمون، تایید شده اند. این اقدام شورای محترم نگهبان،سوالات فراوانی را ایجاد کرده است. یا آزمون، ملاک است یا نیست. اگر ملاک است پس تایید شدن تعدادی از افراد غایب در آزمون، چه معنا دارد؟ و اگر ملاک نیست پس اعلام عدم احراز اجتهاد به واسطه غیبت در آزمون چه مفهومی دارد؟ آیا این اقدام، تضییع حق الناس نیست؟
4- رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اقشار مختلف مردم فرمودند: « بخشی از این حقّالنّاس، همین حقّ رأی شورای نگهبان است؛ همین حقّ نظارت استصوابی و مؤثّر شورای نگهبان است؛ این جزو حقالنّاس است، این را باید رعایت کرد، این را باید حفظ کرد.» (18/6/1394)
سخنگوی شورای نگهبان در طی مصاحبه با خبرگزاری ایرنا بیان می نماید:« منتظرم تا زمینه این نظارت فراهم شود تا پس از اطلاع از فرایند و چگونگی احراز صلاحیت ها، اظهار نظر کنم.علتی که تاکنون درباره انتخابات مجلس خبرگان اظهار نظر نکردم این است که هنوز این نظارت استصوابی توسط دبیر محترم شورا فراهم نشده است و اگر ان شاء الله در آینده ایشان زمینه طرح موضوع و بررسی شیوه احراز صلاحیت ها را در جمع 12 نفره مشخص کردند، من هم اطلاعات به میزانی که بدانم در اختیار رسانه ها قرار خواهم داد.» آیا نظارت استصوابی، حق الناس نیست؟ آیا به فرموده رهبری معظم، نباید این حق را رعایت کرد؟ آیا دبیر محترم شورای نگهبان، این حق را دارد که از اجرایی شدن حق الناس، ممانعت کند؟ حق افرادی که بدون رعایت این نظارت، عدم احراز شده اند را چه کسی پاسخگو می باشد؟ اگر شورای نگهبان، حق الناس را رعایت نکند به چه سازمانی باید شکایت کرد؟ ناظر بر عملکرد شورای نگهبان، چه کسی است؟
5- نبی مکرم اسلام(ص) فرمودند: «من بَهَّتَ مُؤمِناً أو مُؤمِنَةً أو قَالَ فِیهِ مَا لَیسَ فِیهِ أقَامَهُ اللهُ تَعَالی یَومَ القِیَامَةِ عَلَی تَلٍّ مِن نَّارٍ حَتَّی یَخرُجَ مِمَّا قَالَهُ فِیهِ» هر كس به مرد یا زن مؤمن بهتان زند یا درباره او چیزی بگوید كه از آن مبراست خداوند در روز رستاخیز وی را بر تلّی از آتش نگه دارد تا از حرف خود درباره او برگردد.(بحار الانوار، ج 75، ص 194)
سخنگوی محترم شورای نگهبان در طی مصاحبه مذکور، عنوان می دارد:«گرچه این نظارت(نظارت استصوابی) باید دارای آیین ویژه ای باشد که فرصت دفاع برای داوطلبان در آن به نحو کافی طراحی شده باشد و اجرای آن اقناع عمومی را نیز به دنبال داشته باشد.» آنچه در ایام بررسی صلاحیت ها مشاهده شد عدم رعایت حقوق داوطلبین بود. یکی از عمده ارجاعات اعلامی برای رد صلاحیت افراد، موارد اول و سوم ماده 28 قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی بوده است که عبارتند از: اعتقاد و التزام عملی به اسلام و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و ابراز وفاداری به قانون اساسی و اصل مترقی ولایت مطلقه فقیه.
همانطور که مستحضرید روند کلی بدین صورت است که پس از ثبت نام داوطلب، مراجع چهارگانه اعلام نظر می کنند. بدین نحو که وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی با اشراف کامل اطلاعاتی خود نظر می دهد، ثبت احوال اعلام نظر می کند، نیروی انتظامی گزارش می دهد و دادستانی نیز با بررسی سوابق، نظر خود را اعلام می دارد. تا اینجای روند، هر چهار مرجع، با ملاک های مدون و مشخص و اقناعی، نظر می دهند. مرحله پایانی، اعلام نظر شورای نگهبان است. شورای محترم نگهبان و هیئت های نظارت برآمده از این شورا، ملاک مشخصی برای اقناع رد صلاحیت شدگان ندارند. شاید برخی بگویند نظارت استصوابی یعنی همین، اما سوال اینست که یا نظارت استصوابی رعایت می شود و یا نمی شود. اگر می شود پس چرا گزینشی و دل بخواهی و اگر نمی شود پس این طرز رد کردن چه معنا دارد.
شخصی تصمیم گرفته است در انتخابات، نامزد بشود و لذا می خواهد بررسی کند که آیا شرایط لازم را دارد یا نه. سوالاتی از این قبیل، ذهنش را مشغول به خود می کند. ملاک های اعتقاد به اسلام چیست؟ ملاک های اعتقاد به نظام جمهوری اسلامی چیست؟ ملاک های التزام عملی به اسلام چیست؟ ملاک های التزام عملی به جمهوری اسلامی چیست؟ ملاک های نمایانگر وفاداری به قانون اساسی چیست؟ملاک های نشان دهنده وفاداری به ولایت فقیه چیست؟ آیا اگر شهادتین گفته شود اعتقاد به اسلام حاصل شده است؟ آیا حضور در نماز جماعت و روزه داری ماه مبارک، نمایانگر التزام عملی به اسلام است؟ و...
تا زمانی که ملاک های روشن و مدون، لحاظ نشود بدون شک، سلیقه ها حاکم می شوند و نتیجه، چنین می شود که افراد شایسته بسیاری، رد صلاحیت می شوند. جدای از مبحث قانونی، از منظر دین، چگونه به این موضوع، نگریسته می شود؟ فردی که بر اساس مورد اول ماده 28 رد شده است از چند حالت خارج نیست. یا اعتقاد به اسلام ندارد که در نتیجه التزام عملی نیز نخواهد داشت لذا کافر است. یا اعتقاد دارد ولی التزام عملی ندارد که در نتیجه، منافق است. یا اعتقاد به نظام جمهوری اسلامی ندارد که در نتیجه التزام عملی نیز ندارد و لذا معاند است که قصد ورود به ارکان قدرت را دارد. و یا اعتقاد به نظام جمهوری اسلامی دارد ولی التزام عملی ندارد که باز هم نشانه های نفاق در او وجود دارد چراکه در فرم ثبت نامی، اعتقاد خود را بیان کرده است. فردی که بر اساس مورد سوم ماده 28 رد شده است نیز یا به قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی وفادار نیست یعنی قصد ایجاد خلل در روند آن را دارد و یا ضد ولایت فقیه است. البته حالت های دیگری نیز در این موضوع می توان متصور شد.
نتیجه آنکه اگر ملاک های روشنی برای تشخیص وجود داشته باشد قبل از اینکه افراد داوطلب، متهم به موارد فوق الذکر شوند خودشان تشخیص می دهند در انتخابات، نامزد شوند یا نشوند. افرادی که به واسطه موارد اول و سوم ماده 28 رد صلاحیت شده اند و برچسب های بیان شده، بر آنها اطلاق شده است آیا امکان دفاع از خود دارند؟ به طور مثال، چگونه می توانند اثبات کنند التزام عملی به اسلام دارند و منافق نیستند؟ آیا اینگونه اتهام زنی، تضییع حق الناس نیست؟
6- از موارد تضییع حق الناس، می توان به نمونه اقدامات دیگری نیز اشاره کرد اما به واسطه طولانی شدن مطلب، از بیان آنها صرف نظر می نمایم. اما نکته پایانی خود را به اقدامی اختصاص می دهم که از حضرتعالی و ائتلاف ها و رسانه های همسو با اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی بر می آید و آن هم مطالبه حق الناس است.اگر امکانی فراهم گردد و کمپینی طراحی شود که در آن، موارد نقض حق الناس ذکر شده و مطالبه شود و تقاضای اقدام عاجل شود چه بسا در همین فرصت باقی مانده تا انتخابات نیز شاهد اتفاقات خوبی باشیم. بنا نداشتم از شخص خاصی نام ببرم اما به نظرم لازم است از دو نفر از بزرگان که آشنایی مختصری با آنان دارم و شاهد عدم احراز اجتهادشان بودم یاد کنم. حضرت آیت الله صدیقی امام جمعه تهران و حضرت حجت الاسلام حاج سید حسن خمینی که به واقع از علمای روشن ضمیر و آگاه و بصیر کشورمان هستند و دلیل عدم احراز اجتهادشان، عدم شرکت در آزمون، بیان شده است. اگر اقدامی صورت گیرد که منجر به تایید حضرات علمای نامبرده شود به نظرم در مسیر احیای حق الناس گام برداشته ایم.
از اینکه مطلب، به درازا انجامید عذرخواهم و توفیقات روزافزون شما را از خداوند متعال، خواستارم.
والعاقبه للمتقین
محمد مهدی تولایی
27/11/1394
خبر های مرتبط
وجدان بیدار به این می گویند
آقای تولایی اینا کسانی رو تایید میکنن که بتونن ۱۱روز قهر کنن ۳۰۰۰ملیارد اختلاس کنن سفارت آتش بزنن و.....منطقی وعاقل باشی رد میشی مگر اینکه عارف هم باشی;-)