چرا رسایی رد صلاحیت شد و کوچک‌زاده و بذرپاش نشدند

 

من به عنوان عضو هیات اجرایی انتخابات استان تهران در خبرگان رهبری- چون فرمانداری تهران، حوزه اصلی انتخابیه خبرگان رهبری بود و همانطور که مستحضرید خبرگان رهبری به صورت استانی برگزار می‌شود- و همچنین به عنوان عضو هیات اجرایی انتخابیه شهرستان‌های تهران، شمیرانات، شهرری و پردیس و اسلامشهر و به عنوان کسی که خودم هم برگزارکننده انتخابات بوده‌ام در مجالس سوم و چهارم و از مردم در مجالس چهارم، پنجم و ششم رای گرفته‌ام، و در این دوره هم به عنوان یک عضو هیات اجرایی انتخابات تهران قطع به یقین ویژگی‌های خاصی را در این انتخابات دیدم که می‌توان گفت منحصر به فرد بود. 

 

یکی از آن ویژگی‌ها، اینکه مردم تهران با حوصله کافی نام ۴۶ نفر را در برگ‌های رای می‌نوشتند. ۳۰ نفر برای مجلس و ۱۶ نفر برای خبرگان رهبری. درصورت مراجعه درمی‌یابید که هیچوقت این انسجام در نوشتن اسامی ۳۰ نفر کاندیدای انتخابات مجلس شورای اسلامی نبود. دیگر اینکه مردم کاملا با لیست می‌آمدند. چه دوستانی که کسب رای نکردند و چه دوستانی که کسب رای کردند. مردم با آگاهی کامل و اراده می‌آمدند. سرگردان نمی‌آمدند. تصمیم گرفته بودند و می‌آمدند و این خیلی مهم بود که مردمی که در انتخابات شرکت می‌کنند، آگاهی و اراده داشتند و مصمم بودند و این مسئله در انتخابات‌های قبل به این روشنی نبود. 

به نظر من یکی از دلایل می‌تواند بلوغ سیاسی باشد. دلیل دیگر توجه مردم به نقش حضورشان در صندوق‌های رای بود. دیگر اینکه، مردم باور کرده‌اند که اعمال نظرشان از طریق صندوق‌های رای امکان پذیر است. دلیل دیگر هم بحث‌های سازمان‌یافته‌ای که در این مدت در اثر حزب و حزب‌گرایی در مردم ایجاد شده بود این مسئله را برای مردم ایجاد کرده بود. 

اما نکته‌ای که در پاسخ به سوال اول جاماند باید عرض کنم که انتخابات در این دوره واقعا سالم برگزار شد و هیچگونه رایی توسط هیچ مقام مسئولی جابجا نشد. چه در خبرگان رهبری و چه در مجلس شورای اسلامی. 

حتی در انتخابات خبرگان. یعنی واقعا من به عنوان کسی که بودم، با صراحت تمام با مسئولیت شرعی و الهی عرض می‌کنم؛ هیچ رایی توسط مقام مسئولی جابجا، زیاد و کم نشد. 

آهان! توجه کنید که انتخابات خبرگان رهبری صرفا محدود به شهر تهران نبود و مردم در شهرستان‌های تهران هم به نامزدهای خبرگان در حوزه تهران رای دادند. یعنی در یک حوزه‌ای مثل ورامین و قرچک و پیشوا، مردم این حوزه‌ها علاوه بر انتخاب یک نامزد در مجلس به نامزدهای مجلس خبرگان هم رای دادند. در دماوند، شهریار و رباط کریم هم همینطور. 

بنابراین اینکه تصور کنیم چطور لیست ۱۶ نفره تغییر کرد به علت این تفاوت‌هاست که باید قائل شویم و در شهرستان‌ها و حوزه‌های انتخابیه‌ای بود که این مسئله لیستی رای دادن وجود نداشت و شهرستان‌ها هم در انتخابات خبرگان رهبری نقش داشتند و اثرگذار بودند. 

بنابراین به هیچ‌وجه هیچ رایی در انتخابات خبرگان رهبری کم و زیاد نشد. اتفاقا درست ردیف نفرات در خبرگان رهبری، اول تا شانزدهم، هیات اجرایی و هیات نظارت یکی بودند و هیچ تفاوتی در ردیف نداشتند. در مجلس هم در حوزه انتخابیه تهران، اسلامشهر، پردیس و شهرری هم همین بود. و یکی از امتیازات همین بود که براحتی و سرعت انتخابات تهران مورد تائید هیات اجرایی و هیات نظارت تهران قرار گرفت. 

بله هیچ اختلاف نظری وجود نداشت. 

ببینید! در انتخابات هیات اجرایی تهران، - چون مستحضرید هیات نظارت استانی بود و به ما کاری نداشت - هیات نظارت تهران با هیات اجرایی تهران واقعا از اول هم با هم مشکلی نداشتیم. انصافا این را بگویم که ممکن است در کلان بعضی مسائل بوده که من بی‌اطلاع هستم ولی در تهران از هماهنگی و همدلی لازم را داشتیم و چه در هیات اجرایی یا هیات نظارت مشکلی نداشتیم. 

حتما مستحضرید که آقای رسایی اعتراضاتش را تا مرحله شورای نگهبان هم پیش برد. اما همچنان تائید نشدند. بنابراین این نبود که هیات اجرایی ایشان را رد کرده باشد و هیات نظارت تائید کند. این امر نشان می‌داد که هیات اجرایی، مستند دارد. با‌‌ همان استناد هم هیات نظارت مرکزی، هیات نظارت استان تصمیم ما در هیات اجرایی را تایید کرد و ایشان در مرحله شورای نگهبان هم به نتیجه نرسید. البته برخی‌ها را هم تائید کردیم که متاسفانه مورد تائید هیات نظارت استان و هیات نظارت مرکزی قرار نگرفتند. ما اعتقاد داشتیم که بعضی از این دوستان آدم‌های ملتزم عملی به اسلام هستند. التزام عملی به قانون اساسی و ولایت‌مطلقه فقیه دارند و الان هم معتقدیم که بعضی از این دوستانی که رد صلاحیت شدند به هیچ وجه اعتقاد و باورشان به نظام جمهوری اسلامی، به رهبری نظام، به اسلام کمتر از این‌ها که تائید شدند، نیست. 

فرمایشات آقای اشرفی‌اصفهانی برای ما سندیت قانونی نداشت. هیات‌ها برای احراز صلاحیت ‌ها باید به ۴ مرجع توجه می‌کردند. ما از مراجعی که در قانون گفته شده بود درواقع به این نتیجه رسیدیم. وزارت اطلاعات، قوه قضائیه، دادگاه‌ها و ثبت احوال. ثبت احوال که هویت را مشخص می‌کند و مشکلی ندارد و بالاخره از مراجعی که بودند به این نتیجه رسیدیم. 

درمورد آقای کوچک‌زاده حقیقتا به مواردی دست پیدا کرده بودیم که حقیقتا ایشان هم باید به سرنوشت آقای رسایی دچار می‌شد. 

چیزهایی که درباره آقای بذرپاش مطرح شده بود مستند نبود و مستندات مستدلی برای رد صلاحیت ایشان وجود نداشت.