تاریخ انتشار: ۱۵:۵۵ - ۳۰ تير ۱۴۰۲

نوحه این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست

کمال الدین علی محتشم کاشانی، شاعر برجسته و محبوب ایرانی‌ها، دارای لقب شمس الشعرای کاشانی بود. شاعر ایرانی در آغاز سده ۱۰ هجری قمری و هم‌دوره با پادشاهی شاه طهماسب صفوی و در سال ۹۰۵ هجری قمری در کاشان متولد شد.

نوحه این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست

رویداد۲۴ هدی کاشانیان: آغاز سال قمری مصادف است با اول محرم الحرام و مصائبی که بر نوه پیامبر خاتم (ص)، یعنی امام حسین (ع) و خاندان و اصحاب شریف ایشان وارد آمده است. درباره این مصائب، همه ما از کودکی نوحه ها، اشعار و داستان‌های مختلفی به گوش‌مان خورده است. از این‌رو، یکی از شاعران به نام که در سد ۱۰ هجری قمری و در دروره صفویان به دنیا آمد و اشعار بسیاری در مصائب اهل بیت به خصوص امام حسین (ع) و وقایع کربلا سرود، کمال الدین علی محتشم کاشانی، ملقب به شمس الشعرای کاشانی بود. 

در بین اشعار وی، دو اثر بسیار جاودانه شد و تاکنون مداحان قابل توجهی آن‌ها را خوانده‌اند. اولی «باز این چه شورش است که در خلق عالم است» و دومی «این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست».

زندگینامه کمال الدین علی محتشم کاشانی

کمال الدین علی محتشم کاشانی، شاعر برجسته و محبوب ایرانی‌ها، دارای لقب شمس الشعرای کاشانی بود. شاعر ایرانی در آغاز سده ۱۰ هجری قمری و هم‌دوره با پادشاهی شاه طهماسب صفوی و در سال ۹۰۵ هجری قمری در کاشان متولد شد. او بخش عمده‌ای از دوران زندگی خود را در این شهر گذراند و در کاشان و در ربیع‌الاول سال ۹۹۶ هجری قمری و در ۹۱ سالگی درگذشت. در ادامه، محل دفن شمس الشعرای کاشانی به طور محسوسی با احترام مردم مواجه شد که این موضوع حتماً ریشه در حسینی‌وار بودن ایرانی‌ها دارد.

نام پدر این شاعر، خواجه میراحمد بود. کمال الدین در نوجوانی به مطالعه علوم دینی و ادبی معمول زمان خود پرداخت و اشعار شعرای قدیمی ایران را به دقت بررسی و در دستور کارش قرار داد. شعر‌های او درباره رنج و درد امامان مظلوم شیعه است.

شعر‌های این شاعر مذهبی و مردمی که پس از دهه‌ها همچنان مورد توجه مردم است و گویی هیچ وقت رنگ کهنگی به خود نمی‌گیرد، حکایت از این دارد که او در مسیر درستی گام نهاد و شاید بهترین چیزی که بتوان در خصوص این بزرگمرد گفت شعر زیبای سعدی است: «سعدیا مردم نکونام نمیرد هرگز / مرده آنست که نامش به نکویی نبرند»

نوحه این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست

متن شعر این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست

من ندانم که چه سری است که در خانه اوست

داستان تو و غم، صحبت سنگ است و سبوست

این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست

این چه شمعی است که جان‌ها همه پروانه اوست

جان حسرت‌کش ما تشنه پیمانه اوست

این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست

این چه شمعی است که جان‌ها همه پروانه اوست

کشته عشق حسین از همه کس زنده‌تر است

هر کجا می‌نگرم نور رخش جلوه‌گر است

هر کجا می‌گذرم جلوه مستانه اوست

این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست

این چه شمعی است که جان‌ها همه پروانه اوست‌

ای دل خسته گرت عقده عالم به گلوست

داستان تو و غم صحبت سنگ و صبوست

آستان بوس حرم باش و بپرس از در دوست

این حسین کسیت که عالم همه دیوانه اوست

این چه شمعی است که جان‌ها همه پروانه اوست

دل هر کس که حسینی است ز خود بی خبر است

کشته‌ی عشق حسین از همه کس زنده‌تر است

بس که آن نور جمالش همه جا در نظر است

هر کجا می‌نگرم نور رخش جلوه گر است

هر کجا می‌گذرم جلوه مستانه اوست

هر کسی چشم به احسان و عطایش دارد

هر خدا جوی تمسک به ولایش دارد

هر سری آرزوی بوسه به پایش دارد

هر دلی میل سوی کرببلایش دارد

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
برچسب ها: تاریخ جهان
نظرات شما
پیشخوان