تاریخ انتشار: ۰۹:۲۱ - ۱۲ فروردين ۱۳۹۵
عبدالرضا اکبری بازیگر سینما و تلویزیون در گفت و گو با رویداد24:

احترام به طبیعت رکن اصلی زندگی است

در دنیای هنر تا بحال افراد زیادی رفت و آمد کرده اند، در میان آنان عده ای تنها نام "استاد" را بر دوش می کشیدند و عده ای هم به واقع در این امر "استاد و حرفه ای" بودند، هستند و خواهند بود؛ عبدالرضا اکبری یکی بزرگان بازیگری ایران به شمار می رود که نزدیک به 32 سال است در این حرفه سخت مشغول به فعالیت است.
رویداد24- سیدمحمدصادق سیادت: در دنیای هنر تا بحال افراد زیادی رفت و آمد کرده اند، در میان آنان عده ای تنها نام "استاد" را بر دوش می کشیدند و عده ای هم به واقع در این امر "استاد و حرفه ای" بودند، هستند و خواهند بود؛ عبدالرضا اکبری یکی بزرگان بازیگری ایران به شمار می رود که نزدیک به 32 سال است در این حرفه سخت مشغول به فعالیت است.

کارنامه ای درخشان و اخلاق واقعی بازیگری دو دلیل محکم برای به اثبات رساندن "استاد" بودن عبدالرضا اکبری است، کسی که هنر را درک کرده و با واقعیت های آن روبرو شده است حال به گفتگو با رویداد24 نشسته است و از زندگی بازیگری اش ، هدف هایش در سال جدید و سریال معمای شاه برایمان می گوید:

عبدالرضا اکبری: شرایط سختی در هنر وجود دارد که هرکسی نمی تواند پذیرای آن باشد / احترام به طبیعت رکن اصلی زندگی است/ آرزو می کنم تقسیم و توزیع نقش در سینما عادلانه باشد(ویژه نوروز)

هر کسی که در سینما و تلویزیون فعالیت می‌کند، داستان‌هایی از ورودش به این حوزه دارد. داستان عبدالرضا اکبری چیست؟
از اول عاشق سینما بودم و هرچه پول پس انداز می کردم در گیشه های سینما خرج می کردم، برای دیدن هنرمندان مورد علاقه مان یک مسیر بسیار طولانی را با پای پیاده به استدیوها می آمدیم، در آن زمان هنرمندان زیاد در دسترس نبودند و کسی نمی توانست به راحتی آنان را ببیند برخلاف این روزها که هرکسی شماره ی تماس هنرمندان را دارد و با آنها تماس می گیرد؛ از نگاه من جذابیت های پیدا و نهان این حرفه هرفردی را جذب می کند و علاوه برآن میل بازیگری نیز باید در آن فرد وجود داشته باشد، یکی از هنرپیشه های بزرگ آن زمان به من گفت"درس بخوان و مثل آدم حسابی ها به سینما بیا" و این حرفی بود که برای همیشه بر مغز من هک شد.

در آن سال ها یک کانون پرورش فکری بود که در هر محله ای حول محور خانواده ها فعالیت های خوبی را انجام میداند که فعالیت فرهنگی در الویت های آنان بود، با دوستان محله و مدرسه گروه تئاتری تشکیل دادیم و سال ها نمایش کار کردیم، کارهای زیادی را روی صحنه بردیم و این تشویق های مردم بود که مارا بیشتر به هنر علافه مند کرد و باعث شد تا تلاشمان را در این راه چند برابر کنیم و آن را ادامه دهیم.

تا چشمانم را باز کردم دیدم ده سال از این ماجراها گذشته است و چند ضبط تلویزیونی از همین نمایش ها را پشت سر گذاشته ایم؛ از همین طریق به سینما و تلویزیون معرفی شده ام و تا امروز در این دنیا مشغول به فعالیت هستم و آنقدر سرم به کار گرم بود که نفهمیدم بسیاری از عزیزانم را دست دادم.

فرزندتان(پندار اکبری) با تشویق شما وارد هنر شد یا خود به آن علاقه داشت؟
محیط کار ما همیشه عکس و فیلم و نقش و نمایش است، هرفردی که در این محیط پا گذارد ناخودآگاه به آن دل خواهد بست؛ بعضی از فرزندان ما هنرمندان راه دیگری را انتخاب می کنند و به سراغ فعالیت های دیگری می روند و بعضی هم اصرار دارند تا به این عرصه وارد شوند و سوپراستاری را تجربه کنند و مشغول به فعالیت شوند.

این حرفه با کسی شوخی ندارد، ما افرادی را در سینما داشته و داریم که تحصیل کرده هستند و بر صحنه تئاتر درخشش داشته اند اما هنگامی که وارد قاب تصویر می شوند، دوربین یا مخاطب او را پس می زنند؛ بنظر من یک اتفاق و نیروی خاصی در این میان باید باشد تا فرد جایگاه خودرا در میان مردم پیدا کند و در این دنیا زندگی کند.

پندار سال هاست که در این حرفه فعالیت دارد و به نوعی در همین محیط رشد کرده است، از همان دوران کودکی بیشتر مواقع فیلم برداری کنارم بود؛ درسش را خواند، تئاتر کار کرد و بدون عجله و شتاب وارد دنیای بزرگ هنر شد.

عبدالرضا اکبری: شرایط سختی در هنر وجود دارد که هرکسی نمی تواند پذیرای آن باشد / احترام به طبیعت رکن اصلی زندگی است/ آرزو می کنم تقسیم و توزیع نقش در سینما عادلانه باشد(ویژه نوروز)

اینکه در یک خانواده دو هنرمند و بازیگر زندگی می کنند، دردسر ساز است یا مفید؟
هم دردسرساز است و هم مفید؛ بسیاری از افراد که وارد دنیای بازیگری می شوند در کنار فعالیت های حرفه ای، با یکدیگر ازدواج می کنند و به همکاری خود ادامه می دهند، عده ای هم فرزندانشان وارد این حرفه شده اند؛ گاهی این اتفاق رخ می دهد که چندین ماه یکدیگر را نمی بینند؛ بسیاری از افراد با این مسئله کنار آمده اند و بسیاری نه، خیلی سخت و دردسرساز است به نوعی که میتوان گفت هرکسی نمی تواند در این عرصه دوام آورد.

گاهی اوقات هم رخ می دهد که مشاوره های هنری به یکدیگر می دهیم، راجع به کار و فیلمنامه صحبت می کنیم و این مسئله بسیار به پیشرفت کمک می کند؛ اما در نهایت همه ی این مسائل یک شکل عادی به خود می گیرد.

چه شد که در معمای شاه به ایفای نقش پرداختید؟با توجه به اینکه فیلم برداری آن چند سال طول کشید، برای پذیرفتن این نقش دچار تردید نشدید؟
هنگامی که برای این سریال دعوت شدم، آقای ورزی گفتند چه مقدار با سرلشگر زاهدی آشنایی داری و من پاسخ دادم که تاریخ معاصر را مطالعه کرده ام و آشنایی اندکی با این شخصیت دارم، جزوه ای برای مطالعه به من دادند و گفتند که باید این نقش را بازی کنم؛ با سرلشگر فضل الله زاهدی آشنایی خوبی پیدا کردم و فهمیدم که این فرد از نظر افکار، اندیشه و عملکرد بسیار شبیه رضاخان بوده است.

و این کافی بود تا برای بازی کردن این نقش جواب مثبت دهم؛ اما نمی دانستم تعداد قسمت های این سریال حدود هشتاد نود قسمت است اما باید به این نکته توجه کرد که بازیگرانی همچو ما در این سریال معمولا در تعداد محدودی از قسمت های حضور داشتند و نیازی به حضور از ابتدا تا انتها نیست.

تنها چیزی که لحظه ای برای ایفای این نقش باعث تردید من شد این موضوع بود که باید نقش کسی را بازی می کردم که با دسیسه و توطئه فرد بزرگی را چون دکتر محمد مصدق را کنار می زند و جایگزین آن شود و باتوجه به اینکه دکتر مصدق یک چهره ملی است و مردم نسبت آن شناخت دارند، لحظه ای تردید کردم که شاید مردم نسبت به این فرد حس نفرت پیدا کنند و این حس نفرت تنها نقطه تردید من بود.

اما با توجه به اینکه بازیگر هستم و باید نقش مثبت و منفی را تجربه کنم، تمام تلاش خودرا کردم و سعی ام براین بود تا تمامی خصوصیات این فرد را به خوبی در خود ایجاد و آن را به نمایش بگذارم.

عبدالرضا اکبری: شرایط سختی در هنر وجود دارد که هرکسی نمی تواند پذیرای آن باشد / احترام به طبیعت رکن اصلی زندگی است/ آرزو می کنم تقسیم و توزیع نقش در سینما عادلانه باشد(ویژه نوروز)

گفته بودید مدت هاست دغدغه کارگردانی دارید و برای رسیدن به آن تلاش می کنید؛ تا به امروز این تلاش های شما به کجا رسیده است؟
کارگردانی هم همانند بازیگری است؛ ما قبل از بازی هرنقش خودرا کارگردانی می کنیم و بعد جلوی دوربین قرار می گیریم و کارگردان پشت دوربین یا چیزی را به بازیگر اضافه می کند و یا برحسب صلاح دید چیزی را از او کم می کند.

در تئاتر کارگردانی کرده ام و به نوعی می توان گفت علاقه ی بیشتری به کارگردانی تا بازیگری در حرفه ی تئاتر داشتم بطوریکه در بسیاری از کارها علاوه براینکه کارگردانی می کردم بازیگر هم بودم و این تنها به این دلیل بود که احساس می کردم در کارگردانی به یک دنیای ناشناخته تری از هنر نمایش دست پیدا خواهم کرد که شاید در بازیگری نباشد.

سال ها در گروه اجتماعی شبکه یک بعنوان نویسنده، کارگردان و برنامه ساز فعالیت کرده ام اما در سینما هنوز این اتفاق رخ نداده است، و این اعتقاد را دارم که اگر در یک کار سینمایی همه ی افراد متخصص در جای خود قرار گیرند و قصه ی خوبی هم داشته باشیم فیلم ساخته خواهد شد.
کارگردانی در واقع یک مدیریت است؛ یک مدیریت خوب، هماهنگ کننده افراد متخصص و کاربلد زیر یک سقف، اینکه فرد بتواند عملکرد این متخصصین را بتواند در فیلم جاری کند و آن را حیات ببخشد؛ ساختن و کارگردانی یک فیلم از نگاه من باید از عمق وجود و از ته دل باشد تا بتواند با مخاطب ارتباط خوبی برقرار کند.

تا به امروز برای به تحقق رسیدن این امر در دنیای سینما تا چه اندازه پیش رفته اید؟ 
فیلمنامه در دست مطالعه است و بدنبال سرمایه گذار بودیم؛ از آنجا که امسال شرایط اقتصادی سختی را پشت سرگذاشته ایم، سرمایه گذاران برای هرفیلمی سرمایه گذاری نمی کردند و بخش های دولتی نیز با کسری بودجه مواجه بوده اند و کار را قبول نمی کردند و این امر باعث شد تا ما پشت درهای بسته بمانیم.

هم اکنون نیز از طریق سازمان هایی که در قصه نقش محوری دارند وارد می شویم تا انشاالله بتوانیم از حمایت آنها برخوردار شویم؛ بخش عظیمی از این فیلم در مورد محیط زیست و یوزپلنگ ایرانی است چراکه یوزپلنگ ایرانی درواقع شناسنامه محیط زیست کشورما می باشد.

چه مقدار به محیط زیست اهمیت میدهید؟
محیط زیست محل زندگی انسان ها می باشد و به نوعی خانه و خانواده ما محسوب می شود، 

چطور امکان دارد که ما نسبت به خانواده ی خوب بی اعتنا باشیم؟
هرکدام از این عناصر و موجودات حق حیات دارند و ما باید به آنها احترام بگذاریم، گاهی ما انسان ها به اندازه ای خودخواه می شویم که فکر میکنیم کره ی زمین تنها متعلق به ماست؛ درحالی که طبیعت در واقع رکن اصلی زندگی است و زندگی زمانی معنا پیدا خواهد کرد که ما به آن احترام بگذاریم و توجه داشته باشیم.

به نظر شما مردم در ایام عید تا چه اندازه باید به این نکته توجه کنند؟
نوروز هنگامی که مجددا پا به دنیا می گذارد و شادابی و طراوت را با خود به طبیعت می آورد و همه چیز درحال تغییر و تحول است، انسان ها به همان نسبت با نوروز متحول می شوند، با طبیعت دست می دهند و آشتی می کنند، این بهترین فرصت است که این دوستی ادامه پیدا کند.

انسان ها در طبیعت حال و هوای دیگری پیدا می کنند و همیشه به آن نیاز دارد، یک درخت بخشی از یک انسان است؛ پس ماهم باید به درختان فرصتی برای حیات و زندگی بدهیم و به آنها کمک کنیم.

عبدالرضا اکبری: شرایط سختی در هنر وجود دارد که هرکسی نمی تواند پذیرای آن باشد / احترام به طبیعت رکن اصلی زندگی است/ آرزو می کنم تقسیم و توزیع نقش در سینما عادلانه باشد(ویژه نوروز)

بهترین عید دوران زندگی عبدالرضا اکبری چه دورانی بوده است؟
معمولا بهترین عید همان زمان کودکی است چراکه وقتی بزرگ می شویم به اندازه ای مشغله و مشکلات داریم که از بسیاری از چیزها عقب می افتیم و گاها آن هارا فراموش می کنیم؛ و این خیلی بد است که ذهن انسان درگیر مشکلات و کار است اما چون عید نوروز است باید تظاهر بر شادی کنیم، به همین دلایل است که دوران کودکی عید بیشتر معنا پیدا می کند.

عید نوروز باعث می شود تغییر و تحول های وسیعی صورت بگیرد لحظه ای است که برای همه ی انسان ها خاطره انگیز است، همانطوری که بهار، طبیعت را تغییر می دهد، انسان ها نیز سعی می کنند تغییر پیدا کنند و دچار یک دلشوره می شوند که گویا دوست دارد همیشه برای انسان ها باقی بماند؛ با همه ی فکر میکنم همه ی انسان ها دوست دارند همیشه نوروز باشد.

امروزه چه سنت هایی از قدیم کمرنگ و یا فراموش شده است، بازیگران در احیا این سنت های ایرانی چه نقشی می توانند داشته باشند؟
یک سری از آئین ها و سنت ها نهادینه شده است، همانند سیزده به در که انسان و طبیعت رابطه ی تنگاتنگ و دیرینه خودرا نمایان می کنند و چقدر خوب است که انسان ها در این فرصت طبیعت را آلوده نکنند و آن را زیبا نگه دارند.

یک سری آئین های دیگری نیز وجود دارد که متاسفانه شکل دیگری پیدا کرده اند و آن سنت های قدیمی و واقعی خود را از دست داده اند و تبدیل به یک سری بازی های نمایشی تبدیل شده اند، همانند سنت چهارشنبه سوری؛ یکی از کارایی که بازیگران و گروه های نمایشی می توانند انجام دهند این است که این سنت هارا به شکل واقعی خود به مردم معرفی کنند و آنها را اصلاح کنند.

آرزوی شما در آغاز سال جدید چیست؟
برای دنیای هنر بخصوص تلویزیون و سینما آرزو دارم عدالتی که باید برای همه ی هنرپیشه ها و همه ی عوامل سینما رعایت شود، هیچکس آنقدر مشغول به فعالیت نشود که نداند باید چطور به همه ی آنها برسد و کسی در سال یک پیشنهاد هم نداشته باشد؛ به معنای دیگر دوست دارم تقسیم نقش و توزیع کار در سینما عادلانه باشد.
برای مردم هم آرزوی سلامتی، تندرستی، آرامش، امنیت و صلح دارم.
نظرات شما
پیشخوان