مهدی مطهرنیا در گفتوگو با رویداد۲۴ تشریح کرد:
ایران با نزدیک شدن مواضع آمریکا و اروپا برای تغییر برجام چه کند؟
مهدی مطهرنیا، استاد دانشگاه درباره نزدیک شدن مواضع آمریکا و اروپا برای اعمال تغییر در برجام با وجود مقاومت جمهوری اسلامی ایران گفت: خواستن و توانستن در سیاست فرق دارد. بر این نکته تأکید میکنم که در مرحله کنونی باید سنجید تا چه اندازه توانایی به کرسی نشاندن مواضع خود را داریم یا بار دیگر خواهیم گفت که در قالب تحریمها یا فشارها استقلال پیدا خواهیم کرد و یک دهه هزینه میپردازیم و درنهایت آنچه مهم خواهد بود، حذف تحریمها در لایههای گوناگون تحریمی بر ضد جمهوری اسلامی است که این بار دیگر فرصتی باقی نیست و باید یک تصمیمگیری نهایی و بسیار مهم صورت گیرد.
رویداد۲۴- مهدی مطهرنیا، استاد دانشگاه درباره نزدیک شدن مواضع آمریکا و اروپا برای اعمال تغییر در برجام با وجود مقاومت جمهوری اسلامی ایران گفت: خواستن و توانستن در سیاست فرق دارد. بر این نکته تأکید میکنم که در مرحله کنونی باید سنجید تا چه اندازه توانایی به کرسی نشاندن مواضع خود را داریم یا بار دیگر خواهیم گفت که در قالب تحریمها یا فشارها استقلال پیدا خواهیم کرد و یک دهه هزینه میپردازیم و درنهایت آنچه مهم خواهد بود، حذف تحریمها در لایههای گوناگون تحریمی بر ضد جمهوری اسلامی است که این بار دیگر فرصتی باقی نیست و باید یک تصمیمگیری نهایی و بسیار مهم صورت گیرد.
روزنامه والاستریت ژورنال به نقل از رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه آمریکا نوشته است که «مقامهای این کشور و انگلیس، فرانسه و آلمان این هفته (میلادی) برای آغاز مذاکرات رسمی در مورد نگرانیهای واشنگتن درزمینهٔ توافق هستهای، دیدار و گفتوگو کردهاند و آنچه در موردش به توافق دستیافتهایم، همکاری باهمتایان اروپاییمان است.»
تیلرسون البته پیشتر در هفته گذشته گفته بود که کارگروههایی هفته آینده برای گفتوگو در موردتوافق هستهای باهم دیدار میکنند، اما فردی مطلع اعلام کرد که «برایان هوک» دستیار نزدیک تیلرسون و مدیر برنامهریزی سیاسی وزارت امور خارجه آمریکا با مقامهای اروپایی دیدار داشته تا مذاکرات رسمی در لندن را درحالیکه تیلرسون در داووس سوئیس به سر میبرد، آغاز کند.
در همین خصوص محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان نیز مطرح کرده است که «معتقدم مماشات و کج دار و مریز دراینباره جواب نمیدهد. من بر این باورم که موضع مبنایی اروپا آن است که در خصوص توافق هستهای نباید دوباره مذاکرهای صورت گیرد و اینکه تمامی مفاد این معامله، موبهمو لحاظ و رعایت شوند و انتظار ما آن است که اروپا به این توافق پایبند باشد و من معتقدم این انتظاری است که جامعه جهانی نیز از شما (اروپاییها) دارد.»
مهدی مطهرنیا، کارشناس مسائل بینالملل و استاد دانشگاه در گفتوگو با رویداد۲۴ در رابطه با دیدار آمریکاییها با اروپاییها در خصوص برجام گفت: توافق هستهای یک بهانه بهحساب میآید، اصل قضایا در نشست گروه 7 در رم رقم خورده است.
وی در ادامه اضافه کرد: بارها بر این نکته تأکید کردم که نظام بینالملل نمیتواند بیش از سه دهه تحمل بار سنگین دوران گذر از نظام کهن به جدید را بر دوش خود تحمل کند، بنابراین نظام بینالملل بر آن است تا دوران این نظام بحران زی و بحرانزا را پشت سر بگذارد و در این زمینه تلاش میشود کنشگران چالشبرانگیز و بازیگران سرکش در برابر نظم آینده جهان توسط قدرتهای بزرگ و ابرقدرت تا حدود زیادی مدیریت شوند.
این کارشناس مسائل بینالملل در این رابطه اظهار داشت: سمت نخست بازی بین آمریکا و پنج قدرت بینالملل جهانی است. ایالاتمتحده آمریکا به دنبال هژمونی بخشی در دوران بوش اول بود در دوران اوباما به هژمونی مرکب روی آورد و اکنون تلاش دارد دنیای تک چندقطبی را با هژمونی امنیتی ایالاتمتحده آمریکا در دوران ترامپ تثبیت کند.
مطهرنیا در این خصوص بیان کرد: یکی از بازیگران مهم که ژنوم ژئواستراتژیک و کد ژئوپلیتیک بسیار بالا در جغرافیای سیاسی آینده جهان دارد، ایران است که اکنون از محضر ایالاتمتحده و قدرتهای بزرگ جهانی بهعنوان یک حکومت سرکش در برابر خواستههای آنها در لایههای گوناگون حرکت این مجموعه کنونی قدرت بینالمللی وارد عمل میشود.
این استاد دانشگاه در ادامه اظهار داشت: تغییر «رفتار» حکومت ایران با توجه به تجربه چندین دهه قبل به کنار گذاشتهشده است و در دوران تحکیم هژمونی امنیتی آمریکا و جهان در شرکت سهامی هژمونی مرکب بینالمللی، ایران و دولتهایی مانند دولت حاکم بر تهران مورد هدف جامعه جهانی قدرت قرار میگیرند که درواقع همان 1+5 را تشکیل میدهد.
وی در این رابطه تأکید کرد: در نشست اخیر 7 کشور صنعتی جهان با یکدیگر شاهد جهتگیری ترامپ و اعلام موضع او در ارتباط با تهران و پیونگیانگ بودهایم و بهتبع باید این برنامهریزی را در چهارچوب دکترین جدید ایالاتمتحده آمریکا در استمرار دکترین گذشته آن ارزیابی کنیم.
این کارشناس مسائل بینالملل در همین رابطه توضیح داد: درصورتیکه در دوره اوباما تلاش شد تا تغییر «رفتار» حکومت حاکم بر تهران مدنظر قرار گیرد، اکنون با توجه به تجربه بهدستآمده و به بهانه پرونده هستهای ایالاتمتحده آمریکا در پی ایجاد یک فضای مناسب برای تغییر «رژیم» در ایران برآمده است و معتقد است که تغییر رفتار در ارتباط با تهران در چهارچوب برجام پاسخ نداده است و دلیلی که بر این ادعا برای کشورهای متفاوت همکار خود در نظام بینالملل ایفا میکند، بیشتر بر روی فعالیتهای موشکی، حمایت ایران از تروریسم و عدم رعایت حقوق بشر متکی است.
مطهرنیا در خصوص این اظهارنظر ظریف که مطرح کرده بود «گفته که رویکرد کج دار و مریز اروپایی با برجام نتیجه نمیدهد» افزود: حرف، سخنرانی و اعلام موضع وجود دارد، اما آنچه پذیرفته میشود خواستهای ملت یا حکومتمردان نیست، بلکه تواناییهای آنان درصحنه عمل است.
این استاد دانشگاه در همین رابطه تصریح کرد: آنچه وزیر، رئیسجمهور و رهبر نظام جمهوری اسلامی مطرح میکند حق بودن یا بهناحق بودن، خواستن یا نخواستن آن اهمیت کلیدی ندارد و مسئلهای که موردنظر واقع میشود، این است که کشور ما تا چه اندازه میتواند در برابر فشار بینالمللی برای رسیدن به اهداف تعریفشده در قالب مواضع صریح و بسیار هنجاری خود ایستادگی کند.
وی در ادامه یادآور شد: خواستن و توانستن در سیاست فرق دارد. براین نکته تأکید میکنم که در مرحله کنونی باید سنجید تا چه اندازه توانایی به کرسی نشاندن مواضع خود راداریم یا بار دیگر خواهیم گفت که در قالب تحریمها یا فشارها استقلال پیدا خواهیم کرد و یک دهه هزینه میپردازیم و درنهایت آنچه مهم خواهد بود، حذف تحریمها در لایههای گوناگون تحریمی بر ضد جمهوری اسلامی است که این بار دیگر فرصتی باقی نیست و باید یک تصمیمگیری نهایی و بسیار مهم صورت گیرد.
این کارشناس مسائل بینالملل دراینباره که نتیجه عقبنشینی احتمالی ایران در برابر موضوع تغییر در برجام سبب پیشروی آمریکاییها نخواهد شد، خاطرنشان کرد: آنچه در جهان واقعیت باید موردتوجه قرار گیرد، عرصه رقابتهای شدید برای به دست آوردن منافع است، بنابراین ازاینجهت استراتژی به معنای هنر بهتر رقابت کردن آفریده میشود.
مطهرنیا در ادامه گفت: استراتژی بر یک سیاست کلان بر دکترین و دکترین بر پارادایم متکی است. درصورتیکه کشور ایران پارادایم و دکترین مشخص و معینی همراه باسیاست کلان و روشنی داشته باشد، میتواند استراتژی درست برای رقابت به ترسیم درآورد. به نظر میرسد بهجای آنکه دنیای سیاست را دنیای رقابت بدانیم تنها دنیای اعلام مواضع و دیکته کردن گزارههای ارزشی خود محسوب کردهایم.
این استاد دانشگاه در این خصوص تأکید کرد: دنیای سیاست، دنیای دیکته کردن گزارههای ارزشی نیست بلکه دنیای دستیابی به قدرت برای تحکیم گزارههای ارزشی محسوب میشود و درصورتیکه توانایی نداشته باشیم گزاره ارزشی را هم نمیتوانیم حاکم کنیم و اگر به اعلام مواضع بدون توانایی جهت به کرسی نشاندن آن بپردازیم، همواره مجبور خواهشم بود، هزینههای گزاف پرداخت کنیم و عقبنشینیهای بزرگ انجام دهیم که این میتواند برای کلیت سیستمی که بر جامعه حاکم است، تخریبکننده باشد.