نقد رویداد۲۴ بر فیلمهای روز سوم سیوششمین جشنواره فیلم فجر
شعلهور؛ فیلمی که با اصول حمید نعمتالله فاصله دارد
در شعلهور نعمتالله کمی از اصول خودش کوتاه آمده و به همین خاطر است که فیلم از سایر آثار نعمتالله ضعیفتر است.
رویداد۲۴-مازیار وکیلی: در جایی از فیلم کاوه به فرید میگوید آدمهای عقدهای خفیف هستند. شعلهور دقیقاً درباره چنین مردی است؛ مردی خفیف.
فرید شعلهور یک بازنده تمام عیار است. مردی است که در زندگی عددی نشده. معتاد بوده و هنوز وابسته به متادون است. عرضه نداشته زنش را نگه دارد و بچهاش با او رابطه خوبی ندارد. همه به او سرکوفت میزنند و تحقیرش میکنند. فرید برای خلاصی از این وضعیت تصمیم میگیرد به زاهدان و زابل سفر کند.
بزرگترین ویژگی فرید این است که در وضع پیش آمده همه را مقصر میداند جز خودش. از همه توقع دارد که او را درک کنند اما خودش هیچ تلاشی برای خلاصی از این وضع نمیکند. دوست دارد همه دستش را بگیرند و یاریش کنند اما خودش از همه کسانی به او کمک میکنند سوءاستفاده میکند.
بزرگترین مشکل فرید در همین خالتور بودن و مزخرف بودن است و چون خودش این قضیه را قبول ندارد تلاشی هم برای بهبود اوضاع نمیکند. اما از همه بدتر حسود بودن و عقدهای بودن فرید است. فرید حسود و عقدهای است. به همکلاسی دوران مدرسهاش حسودی میکند. اعتقاد دارد که اگر او آدم موفقی شده به خاطر ریاکاری بیش از حدی است که دارد پس سعی میکند او را پیش دیگران خراب کند. خصوصاً که پسرش شیفته این مرد شده و فرید احساس میکند این مرد میخواهد پسرش را از چنگ او در بیاورد. به همین دلیل فرید شروع میکند نقشههای خطرناک کشیدن. مدام چوب لای چرخ غواص و همراهش میگذارد و آنها را ضایع میکند. اجازه میدهد سرشت حیوانیاش او را تسخیر کند. کار تا جایی پیش میرود که سم به صورت کاوه، همراه غواص میپاشد.
خوبی فیلم در این است که تا انتهای پستی یک انسان پیش میرود. نعمتالله به مخاطب خود باج نمیدهد. برای تماشاگر تخفیفی قائل نیست. فرید را بدل میکند به آئینهای پیش چشم تماشاگر تا تماشاگر خود احتمالیاش را درون این آئینه ببیند. تصویر درون این آئینه بسیار وحشتناک است. شبیه انسان نیست، بیشتر شبیه کفتاری درندهخوست که از مردار روح دیگران تغذیه میکند.
فرید تمام سرمایه نعمتالله در شعلهور است. تمام هویت فیلم است. به جز فرید فیلم چیز دیگری برای عرضه به مخاطب ندارد و این مسئله بزرگترین مشکل فیلم است. فیلم نه ماجرای خاصی دارد و نه شخصیت ویژهای. فرید برای روایت این اضمحلال تنهای تنها است. هیچ شخصیتی به کمک او نمیآید تا روند این اضمحلال جذابتر تعریف شود. نه مرد غواص، نه کاوه، نه پسر فرید و نه وحیده آنقدر شخصیتهای جانداری نیستند که بتوانند فرید را به چالش بکشند. آنها در بهترین حالت موجودات معصوم، مظلوم و بیآزاری هستند که در چنگال این کفتار بختبرگشته اسیر شدهاند.
فیلم، برای جذاب شدن احتیاج به چالش بیشتری داشت. قربانی برای چنین فیلمی لازم است، اما رقیب لازمتر است. این نبود شخصیت جذاب(بخوانید رقیب) باعث شده فیلم خیلی خالی به نظر برسد. هر جا فرید هست علیرغم تنهاییاش خوب است و هر جا فرید نیست و قرار است شخصیتهای دیگر به فیلم کمک کنند فیلم از نفس میافتد. این آدمهای مظلوم و معصوم بیشتر از اینکه کمک حال داستان باشند مزاحم داستان هستند. به همین خاطر است که آن نماهای زیبا، آن اکستریم لانگشاتها و آن تصاویر عجیب از شیرهکش خانه بیشتر از آنکه لازم باشند جذاباند. جذابیتی بیحاصل و بیدلیل که کمکی به داستان فیلم نمیکند.
اما با همین فیلم نعمتالله نشان میدهد که چه توانایی غریبی در شناخت آدمها دارد. فرقی نمیکند این آدمها زن باشند یا مرد.پیر باشند یا جوان. این آدمها بازندههایی هستند که یا خودشان را تخریب میکنند(رگ خواب) یا دیگران را نابود میکنند(شعلهور). همه این آدمها، آدمهای سربار و عوضی هستند که نمیتوانند کار مفیدی انجام دهند. پس شروع میکنند به نابودی اطرافشان.
نعمتالله استاد روایت سرشت آدمهای بازنده است. بازندههایی که هیچ چیز ندارند. حقیر، کوچک و پست هستند. به قول کاوه خفیفاند. پر از خفت و عقده و پستی. نعمتالله خوب بلد است زندگی و درونیات این آدمها را جوری به تصویر بکشد که رقتبرانگیز نباشد. این آدمها بیشتر ترسناک هستند تا رقتبرانگیز. کسی که میتواند چنین بلایی را سر آدمهای اطرافش بیاورد در عین حقارت بسیار خطرناک است و نعمتالله این را به خوبی تشخیص داده. برای همین هم هست که قهرمانهای فیلمش انقدر ملموس و جذاب هستند.
شعلهور همه توانایی نعمتالله نیست. اما هنوز نکات بسیاری برای واکاوی و بررسی دارد. هنوز میشود از تماشایش لذت برد، حتی اگر این لذت کامل نباشد. این نکته نشان میدهد که نعمتالله چقدر خوب است. ساخت همین فیلم متوسط هم آرزوی بسیاری از کارگردانان است.
فیلمی که برای نعمتالله خاطره است برای خیلیها آرزویی دستنیافتنی است. اما ما به عنوان حامیان پر و پا قرص نعمتالله توقع داریم او همه توانش را هنگام ساخت فیلم به کار بگیرد. توقع داریم حواسش به تمام اجزا فیلمنامه باشد و اجازه ندهد فضای داستانی فیلمش انقدر خالی باشد. حواسش به شخصیتهای فرعی باشد تا انقدر بیخاصیت از کار در نیایند. در شعلهور نعمتالله کمی از اصول خودش کوتاه آمده و به همین خاطر است که فیلم از سایر آثار نعمتالله ضعیفتر است.
خبر های مرتبط