چرا شورایاریها به بستری برای تخلف و لشکرکشی سیاسی تبدیل شدند؟
رویداد۲۴-بیش از چهار دوره از انتخابات شورایاری ها میگذرد اما در سایه نبود چهارچوب و جایگاه قانونی؛ این نهاد بهجای ظرفیتسازی برای افزایش مشارکت واقعی مردم تبدیل به بستری برای تخلف و فعالیت سیاسی شده است. با وجود انکار و اصرار شورای شهر به کارآمدی این مجموعهی سه هزار و پانصد نفری؛ متخصصان راهحل را ارتقا یا انحلال این تصویر ابتر از نهاد مدنی میدانند.تشکیل شورایاریها در سال ۱۳۷۸ به تصویب شورای شهر دوره اول رسیده و اولین انتخابات شورایاری در محله جوانمرد قصاب (منطقه ۲۰) و پس از آن در محله حکیمیه (منطقه ۴) برگزار شد و نهایتا در فاز نخست طرح در ۱۰ محله تهران به صورت پایلوت به اجرا درآمد.
براساس سند تحویل و تحول شهرداری تهران تاکنون ۴ دوره انتخابات شورایاریها در سطح محلات شهر تهران برگزار شده و در حال حاضر ۳۵۴۰ نفر (۲۴۷۸ عضو اصلی و ۱۰۶۲ عضو علیالبدل) از شهروندان عضو این نهاد هستند.
شورایاریها یا همان انجمنِ معتمدانِ محله؛ روی کاغذ در پاسخ به یکی از دغدغههای و ضرورتهای امروزین مدیریت شهری یعنی مشارکت مردم در اداره شهر تشکیل شد. اما با گذشت چهار دوره؛ این نهادهای مردمی نه تنها به هدف اولیه خود نرسیدند بلکه در چهارچوب ضعف ساختار، آییننامه و جایگاه قانونی بهجای آنکه به یک نهاد مدنی تاثیر گذار تبدیل شوند، فقط به بازوهای اجرایی شهرداری یا حامی منافع فردی و لشکرِ سیاسیِ عدهای خاص در سطح محلات بدل شدند.
احمد حکیمیپور (عضو شورای اول و چهارم) که جزو شکلدهندگان این تشکل غیررسمی است، به تاریخچه و هدف آن اشاره کرده و به ایلنا میگوید: در قانون شوراها نهادی به نام «شورای محله» پایین دست شورای شهر تعریف شده است، از آنجا که چنین چیزی در عمل وجود نداشت، شورای اول تصمیم گرفت در چهارچوب اختیاراتش، شورایاریها را راهاندازی کند.
شورایاران وابسته به شهرداری هستند
به گفته حکیمیپور، قرار بود شورایاریها به عنوان یکسری انجمنهای غیرسیاسی و غیرانتفاعی به تصمیمگیریهای شورا کمک کنند اما بهجای آن یارِ شهرداری شدند. به قولی قرار بود شورایار باشند نه شهردارییار! عملا از آنجا که امکاناتشان در دست شهرداریها بود، بیشتر به شهرداری وابسته شدند.
جالب آنجاست که از قضا شهرداریها هم چندان دل خوشی از شورایاریها ندارند. براساس گزارش مرکز مطالعات شهرداری تهران در رابطه با عملکرد شورایاریها، شفاف نبودن دایرهی عملکرد شورایاری موجب شده برخی اقدامات آنها مداخله در روند کار شهرداری محسوب شود.
در این گزارش؛ به نقل از یکی معاونان منطقه ۴ تهران؛ در رابطه با دخالتهای شورایاریها نوشته شده: «دبیر شورایاری به خودش اجازه میدهد که در هر مورد، حتی مواردی که هیچ صلاحیتی در آن ندارد، دخالت کند. مطالبه داشته باشد، پافشاری کند. و در نهایت ما را مجبور کند که خواسته آنها را تامین کنیم. در مواردی هم که ما مقاومت میکنیم، چالشهایی ایجاد میشود که بعداً در انجام کارهای بعدی به مشکل میخوریم.»
براساس این گزارش، تضادهایی در منافعِ میانِ شهرداری و شورایاری و حتی مدیران محلات و هیات امنای شورایاریها با بدنهی شورایاریها دیده میشود که امکان رسیدن به توافقهای مشترک را گاه در خودِ شورایاریها نیز دشوار میکند.
دور شدن از نظارت و آلودگی به فعالیت اجرایی
هرچند اکثریت اعضای شورای شهر تهران بر کارآمدی این نهاد اصرار دارند، اما محمدعلی نجفی (شهردار سابق تهران) در سند تحویل و تحول شهرداری تهران که شهریور سال گذشت منتشر شد، عملکرد شورایاریها را به شدت ناکارآمد ارزیابی کرده و اشکلات جدی به ساختار آن وارد دانسته بود.
براساس این سند، شورایاریها که قرار بود منجر به مسئولیتپذیری و پاسخگویی هرچه بیشتر مسئولان در قبال شهروندان شوند، به علت دخالتهای متعدد مدیریت شهری در سطوح مختلف همچون شیوه برگزاری انتخابات، برخورد گزینشی، اعمال نفوذ و تصدیگری از رسیدن به این اهداف بازماندهاند و در عمل شورایاران از نقش ذاتی خود به عنوان یک بازوی نظارتی خارج شده و به مسایل و امور اداری و اجرایی آلوده شدند.
حسین ایمانی جاجرمی (رییس موسسه مطالعات و تحقیقات جامعهشناسی دانشگاه تهران و عضو شورایاری محله اکباتان) معتقد است: مشکل اصلی شورایاریها خود شهرداری است. او به ایلنا میگوید: این مشکل ریشه در مسایل ساختاری دارد، چراکه نهاد متناظر اجرایی با شورایاریها تعریف نشده است. شورایاریها در حال حاضر ذیل شهرداری ناحیه تعریف میشوند و شهرداری ناحیه بر آنها سلطه دارد.
به گفته این جامعهشناس، شهرداری به شورایاریها نه به عنوان یک نهاد مدنی بلکه به عنوان بخشی از سیستم بروکراسی خود نگاه میکند. در حقیقت شورایاریها فقط مجری بخشنامههای شهرداری هستند و هر وقت نیاز به شرکتکننده برای مراسمی باشد؛ از آنها استفاده میشود.
با صدور بخشنامه نمیتوان فعالیت مدنی را آموزش داد
ایمانیجاجرمی با بیان اینکه سالهاست این نهاد هیچ تغییری نکرده، اما انتظار مردم افزایش یافته است، ادامه میدهد: برخی از اعضای شورایاریها میخواهند برای محله خودشان کاری انجام دهند، اما از نظر قانونی و سازمانی ارتقاء پیدا نکردهاند. از سوی دیگر اختیار شورایاریها فقط در حد اداره سرای محله است، درحالیکه شورایاری باید مانند شورای شهر باشد و اصلا ماهیت اجرایی ندارد، اما سرای محله ۹۵ درصد مشغولیت شورایاریها شده است و عملکرد آنها را تحتالشعاع قرار داده است.
او در ادامه به ضعف در آموزش شورایاران اشاره کرده و میگوید: عملا هیچ تلاش خاصی در راستای ظرفیتسازی برای آموزش شورایاران نشده است و صرفا با فرستادن چند خبرنامه یا آییننامه که نمیتوان آموزش فعالیت مدنی ارایه داد!! این افراد باید ساعتها آموزش دیده و روی کار آنها به دقت نظارت شود.
شورایاریها بستری برای تخلف
جدا از این چالشهای مدیریتی، ضعف در ساختار و نظارت بستری برای بروز تخلف در شورایاریها ایجاد کرده تا آنجا که آنها بهجای آنکه تبدیل به نهادی برای افزایش مشارکت مردمی شوند، تبدیل به ابزاری برای کاهش بیاعتمادی شدهاند.
ایمانی جاجرمی (جامعهشناس) در تشریح بسترهایی که راه تخلف را برای شورایاران باز گذاشته است، میگوید: تخلف از شورایاریها بعید نیست چراکه وقتی مشارکت پایین باشد جریانهای ذینفع میتوانند سرمایهگذاری کرده و آدمهای خودشان را وارد شورایاریها کنند. به عنوان مثال بنگاههای اقتصادی و شهرداریها میتوانند شورایاریها را در دست خود بگیرند و همین امر احتمال تخلف را بالا میبرد. مردم از آنجا که میدانند شورایاریها تاثیرگذاری چندانی ندارند، در انتخابات شرکت نمیکنند و در نتیجه افراد خاصی با اندکی سازماندهی میتوانند با هزار رای؛ وارد شورایاریها شوند.
او در ادامه به نمونههایی از تخلف اشاره کرده، میگوید: فرض کنید شهرداری برای انجام طرحی نیازمند تایید مردم محله باشد. اگر تنها شورایاری طرح را امضا کند، شهرداری میتواند ادعا کند که تایید مردم را گرفته است چراکه شورایاران نماینده مردم هستند. در پروژه مگامال ادعا کردند که رضایت مردم اکباتان را گرفتهاند و وقتی از آنها پرسیده شد، اعلام کردند که شورایاری دوره قبل این پروژه را تایید کرده است، یعنی یک نفر با ۵۰۰ رای میتواند نماینده شورایاری محله هفتاد هزار نفری همچون اکباتان باشد!
این عضو شورایاری محله اکباتان با بیان اینکه این نهاد جایگاه حقوقی نداشته، انتخاباتشان هم رسمی نیست و وزارت کشور با چانهزنی اجازه برگزاری آن راداده است، ادامه میدهد: ما فعالیتهای خودمان را در اکباتان انجام میدهیم اما حتی اگر بهترین فعالیت طرح یا پیشنهاد را داشته باشیم اثرگذاری نخواهد داشت. در حقیقت شورایاران بیشتر "سرا داری" میکنند تا محله داری! اما این اشکال به شورایاریها برنمیگردد، بلکه اشکال این است که سیاست ایجاد شورایاریها اجرا شد اما در طول این سالها هیچگونه ارتقا پیدا نکرده است.
حکیمیپور (عضو شورای اول و چهارم) معتقد است: تخلفات از جایی شروع شد که محمدباقر قالیباف (شهردار اسبق تهران) بحث مدیریت محله را ایجاد کرد. درقالب این مصوبه؛ شورای سوم هیات امنایی ۷ نفره متشکل از نماینده بسیج محله، آموزش پرورش، نماینده ائمه جماعت مسجد و هیئات مذهبی کنار شورایاران تشکیل شد که مسئولیت اداره سرا و مدیریت محلات را برعهده داشتند.
عضو سابق شورای شهر وجود درصدی از تخلف را طبیعی میداند، اما جنس این تخلفات را تشریح نکرده و میگوید: در هر حال بروز درصدی از تخلف در شورایاریها پیشبینی شده بود و کمیته انضباطی در ستاد شورایاریهای هم به این خاطر تشکیل شد. با این حال معتقدم اصل کار نباید زیر سوال برود، شورایاریها نقش فراوانی در بالا بردن مشارکت داشتند، هنوز به اصل شورایاریها باور دارم و آن را گام خوبی میدانم، به هر حال در هر نهادی تخلف وجود دارد.
وقتی شوریاریها پاتوق سیاسی شدند
هرچند این عضو شورا هنوز از شورایاریها ناامید نشده است، اما معتقد است: آفت اساسی شورایاریها فعالیت سیاسی است. براساس آییننامه، شورایاریها اجازه فعالیت سیاسی ندارند اما در جریان انتخابات شورای پنجم، شاهد بودیم که گروههایی از شورایاران با رویکرد سیاسی خاص تشکیل و حتی از کاندیداها در میتینگهای سیاسی خود دعوت میکردند.
حکیمیپور معتقد است: کار سیاسی فقط به شورایاریها آسیب زده است. او میگوید: نباید به آنها به دیده پاتوق سیاسی نگاه کرد، شورایاری زمانی آسیب میبیند که برخی؛ آنها را تبدیل به لشکر سیاسی خود کنند. شورایاریها باید از این حاشیهها دور بمانند، نگاهی که شورایاریها را بخواهند کولبر سیاسی کنند باید از ذهن همه خارج شود. بزرگترین آسیب شورایاری همین طمع سیاسی است که هیچ نتیجهای هم نداشت و فقط شورایاری ها را خراب کرده و به آنها آسیب زد.
وی ادامه میدهد: زمان انتخابات هم من به دوستان تذکر دادم که شورایاریها را وارد فعالیت سیاسی نکنید. اجازه ندهید جلسه بگذارند و یارکشی کنند. من از ابتدا مخالف بودم و تذکر دادم که پای آدمهای سیاسی را به شورایاریها بازنکنید.
انتظارات حداقلی از شورایاریها
از منظر شورای شهر، شورایاریها صرفا چشم بینای شورای شهر تهران در سطح شهر هستند و حداکثر همین انتظار از آنها میرود درحالیکه شورایاریها در راستای تحقق مفهوم "شورای محله" تشکیل شدند و قرار بود بتوانند فعالیت مدنی انجام دهند، اما امروز فعالیتشان اکثرا در حد اداره سرای محله تقلیل یافته و به علت ضعف در ساختار و جایگاهشان در بهترین و خوشبینانهترین حالت فقط میتوانند از تریبون شورا، معضلات محلهشان را گزارش دهند. به نظر میرسد شورای پنجم هم در این رویکرد با شورای چهارم همگام بوده و خبری از تغییر اساسی در ساختار شورایاریها نیست.
محمود میرلوحی (عضو شورای شهر تهران و ستاد هماهنگی شورایاریها) به ایلنا میگوید: شورا به دنبال تغییر در ساختار و رویکرد و آییننامههاست تا بتوانند تخلفات را کاهش دهند.
آرش میلانی (نایبرئیس ستاد هماهنگی شورایاریها و عضو شورای شهر تهران) اما در تشریح این اقدامات تصریح میکند: در سیستمهایی که از تشکیلات گستردهای برخودار است، امکان وقوع درصدی از تخلف و خطا وجود دارد. البته تلاش شده تا حد امکان رویهها و زمینههای تخلف را اصلاح کرده و زمینه مشارکت بیشتر شورایاریها فراهم شود. برای مثال برخی ارتباط انحصاری با شهردار منطقه ایجاد میکردند که در این چهارچوب، سعی کردیم این مسئله را با ایجاد کارگروههای تخصصی و جهت دادن به فعالیتها اصلاح کنیم.
به نظر میرسد شورای شهر جدید هم به دنبال تغییر جدی نیست، اما به گفته ایمانی جاجرمی باید هرچه زودتر فکری برای شورایاریها شود. او معتقد است: شورایاری یا باید منحل شود یا آنکه ارتقاء پیدا کنند.
او با اظهار ناامیدی عمومی از شوریاریها، تصریح میکند: افراد با هزار امید وارد شورایاریها میشوند، اما با درهای بسته مواجه شده و عملا توانایی هیچ کاری ندارند.
بهترین راه تبدیل شورایاریها به شورای محله است
از نظر این استاد دانشگاه؛ مدیریت شهری جدید مدام از مشارکت حرف میزند، پس بهترین راهحل تبدیل شورایاریها به شورای محله است. او میگوید: نمیتوانیم یک شهر را بدون شورای محله تصور کنیم، شورای محله در همه دنیا مرسوم است، اما آنها کنارشان بازوی اجرایی و نهادی به نام شهرداری محله را هم دارند. انتظار داریم که این محله با هفتاد هزار نفر جمعیت تنها از طریق یک شورایاری که هیچ توانایی اجرایی هم ندارد، مشکلاتش حل شود!
با وجود پیشنهادات ایمانی جاجرمی، تشکیل نهادهای مدنی آن هم در سطح محلات، دور از دسترس و رویایی به نظر میرسد. شورای پنجم قصد دارد با رفتاری کجدار و مریز آییننامه تخلفات را کم کرده و شورایاریها را زنده نگه دارد اما اگر شرایط تغییر نکند و شورا موضع صریحتری نسبت به شورایارایها اتخاذ نکند، مشخص نیست چه سرنوشتی در انتظارشان خواهد بود. شاید رسما به بدنه بوروکراتیک و اداری شهرداری اضافه شوند و ماهیت شورایی خود را از دست بدهند.