بازگشت رشید پور به رسانهْ ورشکسته!
رویداد۲۴-ماجرای بازگشت رشید پور به صدا و سیما با توجه با اینکه این رسانه بر همان سیاست های پیشین خود تاکید دارد کمی قابل تامل است٬ امروزه همه صدا و سیما را یک رسانه ورشکسته می دانند٬رسانه ای که به مرغش یه پا دارد٬ بدون توجه به همه کار خود را می کند و در نهایت به جایی می رسد که مخاطبان خودش را از دست می دهد.
رشید پور را همه به عنوان یک مجری توانمند می شناسند. او که سابقا در صدا و سیما با برنامه هایی چون شب شیشهای، عبور شیشهای، مثلث شیشهای و زنده رود مجری گری می کرد خود را به مردم شناساند. برنامه های رشید پور به صورت منسجم و منظم است، او میداند که از مهمانان خود چه می خواهد و چه خوراکی را باید به مردم بدهد تا آن ها را به سمت خود بیاورد. بسیاری از اهالی رسانه او را مرد مصاحبه های جنجالی میدانند. در واقع او مجری است که به دنبال دردسر میدود. لبخندها و پوزخندهای خاصش هم معروف است. او کسی است که از اجرای برنامه صبح گاهی در صدا و سیما به مرد گفت و گوهایی تبدیل شد که بارها و بارها باعث شد برنامه هایش توقیف شود. انتقاد او از عملکرد دولت نهم و دهم مشکلاتی را برای او پدید آورد٬ تا اینکه دست آخر او را محکوم به ممنوع التصویری کردند.
رضا رشید پور متولد هجدهم مرداد ماه ۱۳۵۴ در خیابان سلسبیل (رودکی) تهران با اصالت آذری است، تنها یک خواهر کوچکتر از خودش دارد که مهندس معمار است. مادرش خانهدار و پدرش مهندس برق و الکترونیک بوده و زمانیکه برای جمعآوری تجهیزات لشکر عاشورا به دزفول اعزام شده بود، حین انجام وظیفه قطع نخاع شد و در سال ۷۶ درگذشت. رضا رشیدپور در دوران مدرسه درسخوان بوده به طوری که دیپلم ریاضی-فیزیک خود را با معدل ۱۹٫۸۶ گرفته و همزمان در دو دانشگاه، در دو رشته عمران و کارگردانی فارغالتحصیل شده است.
وی در سال ۸۲ با نغمه مهرپاک مجری برنامهٔ تصویر زندگی ازدواج کرد و دختری به نام هلن دارد. رشیدپور علاوه بر مجری گری به کار کارگردانی و ساخت و ساز نیز اشتغال دارد. وی در فیلمهای سوپراستار، شیش و بش و در امتداد شهر نقشآفرینی کرده است.
رسانه ملی و فرزندان او
رسانه ملی هر چه تلاش میکند تا نیروهای دستپرورده خودش را به اوج برساند و آن بالاها جایی نزدیکیهای قله نگه دارد، نمیتواند. نه اینکه مدیران جام جم نخواهند به نیروهای توانای خود در رادیو و تلویزیون ببالند و پزشان را به ماهوارهها و رسانههای خارجی بدهند، نه موضوع چیز دیگری است.
ایراد ماجرا به محدودیتها، خط قرمزها، اطلاعات غلط و کلی مساله پیشپاافتاده دیگر برمیگردد که دست به دست هم داده تا پروسه نخبه پروری در تلویزیون جایی نزدیک به خط پایان به کلی تعطیل شود. تلویزیون برخلاف جریان همه شبکه های جهان حرکت می کند. ماجرای ممنوع التصویر شدن به اصطلاح فرزندان سیما ریشه ای چند ساله دارد٬ چرا باید چهره های رسانه ملی بعد از چند سال سرمایه گذاری و توانمند سازی، به یکباره رهاشوند تا بسوزند و فراموش شوند؟! «البته جامعه ایران، جامعه نخبه کش و ستاره خاموش کنی است» این جوابی است که رشید پور درباره خودش و هم نسل های خودش می دهد.
بازگشت رشید پور به صدا و سیما
ماجرای بازگشت رشید پور به صدا و سیما با توجه با اینکه این رسانه بر همان سیاست های پیشین خود تاکید دارد کمی قابل تامل است، امروزه همه صدا و سیما را یک رسانه ورشکسته می دانند. رسانه ای که مرغش یه پا دارد، گویی فقط یک جریان خاص را می خواهد، بدون توجه به همه، کار خود را می کند و در نهایت به جایی می رسد که مخاطبان خودش را از دست می دهد. حالا امروز در صدد است تا مخاطبان دیروزی خود را بازگرداند، مثلا بازگشت رشید پور به همین دلیل است تا به مردم بگوید که مجری محبوبتان را به تلویزیون آوردیم، پس بازگردید.
صدایی که سیما ندارد
رسانه ملی امروز دچار جریان سردرگمی ست. این خوب است که مجری ها به همین بهانه هم که شده به تلویزیون بازگردند. اما عقب گرد صدا و سیما آنقدر زیاد است که بعید به نظر می رسد، کسی بتواند در این فضا به کار خود ادامه دهد، این باعث تاسف است که رسانه ما بیش از یک دهه با فعالیت های خود باعث شده تا اعتماد جامعه را از دست بدهد. امید که منطق روزی بر این رسانه حاکم شود تا صدای ما باز با سیما همراه شود.
منبع:پایتخت
رشید پور را همه به عنوان یک مجری توانمند می شناسند. او که سابقا در صدا و سیما با برنامه هایی چون شب شیشهای، عبور شیشهای، مثلث شیشهای و زنده رود مجری گری می کرد خود را به مردم شناساند. برنامه های رشید پور به صورت منسجم و منظم است، او میداند که از مهمانان خود چه می خواهد و چه خوراکی را باید به مردم بدهد تا آن ها را به سمت خود بیاورد. بسیاری از اهالی رسانه او را مرد مصاحبه های جنجالی میدانند. در واقع او مجری است که به دنبال دردسر میدود. لبخندها و پوزخندهای خاصش هم معروف است. او کسی است که از اجرای برنامه صبح گاهی در صدا و سیما به مرد گفت و گوهایی تبدیل شد که بارها و بارها باعث شد برنامه هایش توقیف شود. انتقاد او از عملکرد دولت نهم و دهم مشکلاتی را برای او پدید آورد٬ تا اینکه دست آخر او را محکوم به ممنوع التصویری کردند.
رضا رشید پور متولد هجدهم مرداد ماه ۱۳۵۴ در خیابان سلسبیل (رودکی) تهران با اصالت آذری است، تنها یک خواهر کوچکتر از خودش دارد که مهندس معمار است. مادرش خانهدار و پدرش مهندس برق و الکترونیک بوده و زمانیکه برای جمعآوری تجهیزات لشکر عاشورا به دزفول اعزام شده بود، حین انجام وظیفه قطع نخاع شد و در سال ۷۶ درگذشت. رضا رشیدپور در دوران مدرسه درسخوان بوده به طوری که دیپلم ریاضی-فیزیک خود را با معدل ۱۹٫۸۶ گرفته و همزمان در دو دانشگاه، در دو رشته عمران و کارگردانی فارغالتحصیل شده است.
وی در سال ۸۲ با نغمه مهرپاک مجری برنامهٔ تصویر زندگی ازدواج کرد و دختری به نام هلن دارد. رشیدپور علاوه بر مجری گری به کار کارگردانی و ساخت و ساز نیز اشتغال دارد. وی در فیلمهای سوپراستار، شیش و بش و در امتداد شهر نقشآفرینی کرده است.
رسانه ملی و فرزندان او
رسانه ملی هر چه تلاش میکند تا نیروهای دستپرورده خودش را به اوج برساند و آن بالاها جایی نزدیکیهای قله نگه دارد، نمیتواند. نه اینکه مدیران جام جم نخواهند به نیروهای توانای خود در رادیو و تلویزیون ببالند و پزشان را به ماهوارهها و رسانههای خارجی بدهند، نه موضوع چیز دیگری است.
ایراد ماجرا به محدودیتها، خط قرمزها، اطلاعات غلط و کلی مساله پیشپاافتاده دیگر برمیگردد که دست به دست هم داده تا پروسه نخبه پروری در تلویزیون جایی نزدیک به خط پایان به کلی تعطیل شود. تلویزیون برخلاف جریان همه شبکه های جهان حرکت می کند. ماجرای ممنوع التصویر شدن به اصطلاح فرزندان سیما ریشه ای چند ساله دارد٬ چرا باید چهره های رسانه ملی بعد از چند سال سرمایه گذاری و توانمند سازی، به یکباره رهاشوند تا بسوزند و فراموش شوند؟! «البته جامعه ایران، جامعه نخبه کش و ستاره خاموش کنی است» این جوابی است که رشید پور درباره خودش و هم نسل های خودش می دهد.
بازگشت رشید پور به صدا و سیما
ماجرای بازگشت رشید پور به صدا و سیما با توجه با اینکه این رسانه بر همان سیاست های پیشین خود تاکید دارد کمی قابل تامل است، امروزه همه صدا و سیما را یک رسانه ورشکسته می دانند. رسانه ای که مرغش یه پا دارد، گویی فقط یک جریان خاص را می خواهد، بدون توجه به همه، کار خود را می کند و در نهایت به جایی می رسد که مخاطبان خودش را از دست می دهد. حالا امروز در صدد است تا مخاطبان دیروزی خود را بازگرداند، مثلا بازگشت رشید پور به همین دلیل است تا به مردم بگوید که مجری محبوبتان را به تلویزیون آوردیم، پس بازگردید.
صدایی که سیما ندارد
رسانه ملی امروز دچار جریان سردرگمی ست. این خوب است که مجری ها به همین بهانه هم که شده به تلویزیون بازگردند. اما عقب گرد صدا و سیما آنقدر زیاد است که بعید به نظر می رسد، کسی بتواند در این فضا به کار خود ادامه دهد، این باعث تاسف است که رسانه ما بیش از یک دهه با فعالیت های خود باعث شده تا اعتماد جامعه را از دست بدهد. امید که منطق روزی بر این رسانه حاکم شود تا صدای ما باز با سیما همراه شود.
منبع:پایتخت
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط