نگاهی به سابقه روز جهانی کارگر
روز کارگر در مبارزه برای دفاع از کارگران ریشه داشته و همواره بهانهای برای اعتراض به تبعیض بوده است.
اکنون که در روز جهانی کارگر-اول ماه می-قرار داریم، ممکن است این تصور وجود داشته باشد که روز کارگر با جشن و تقدیر از زحمات کارگران در ارتباط بوده است و به همین منظور نیز در تقویم میلادی مشخص شده است. اما دلیل اصلی اینکه این روز در جهان به عنوان روز کارگر شناخته میشود، از آنچه که بیان شد متفاوت است. تاریخچه روز کارگر بسیار از آنچه که ما فکر میکنیم خشنتر و دردناکتر است.
۱۸۸۹-۹۰
نقطه آغازین روز کارگر به مبارزه برای کاهش ساعتهای کار روزانه به هشت ساعت، باز میگردد. زمانی که رهبران سازمان سوسیالیتی «بینالمللی دوم» برگزاری اعتراضهای بینالمللی را در روز اول ماه می سال ۱۸۹۰ خواستار شدند. این در حالی بود که «فدراسیون آمریکایی کارگران» همان روز را برای تظاهرات انتخاب کرده بود. در اولین اعتراضهای کارگران در انگلیس، تنها در لندن بیش از ۳۰۰ هزار نفر به خیابانها آمدند.
۱۸۹۰-۱۹۰۰
در ابتدا، روز اول ماه می، زمانی برای برگزاری تظاهرات و اعتراض کارگران و امری یکباره و یک روزه بود و در پایان روز همه چیز فراموش میشد. اما با گذشت زمان و شکوفایی اتحادیهها، به امری ادامهدار تبدیل شد. تاجایی که در این روز نه تنها کارگران، بلکه دیگر اقشار جامعه نیز در راهپیمایی شرکت کرده و این اعتراضها به کارناوالی با حضور عناصر هنری، مدال، پرچم و رویدادهای ورزشی تبدیل شد.
۱۹۰۰-۱۹۱۸
رهبران احزاب در حال گسترش سوسیالیست اروپایی همواره از برخورد خشونتآمیز دولتها و بنگاههای اقتصادی با اعتراض کارگران و سرکوب آنها هراس داشته و تلاش میکردند از تظاهرات خشونتآمیز جلوگیری کنند. اما این برخورد آرام کننده، توسط خشونتهای حاصل از بحران اجتماعی که اروپا را فرا گرفته و تحولات گستردهای به همراه داشت، خنثی شد. حتی در خلال جنگ جهانی اول که تظاهرات جرم محسوب شده و مجازاتی از قبیل زندان و کار سخت داشت، تظاهرات «می دی» یا همان روز کارگر، جایگاه اصلی برای اعتراض به جنگ بود.
۱۹۱۸-۴۵
در دوران پس از جنگ جهانی اول، دولتهای اروپایی به صورت متناوب روز کارگر را سرکوب کرده و یا از آن حمایت کردند. احزاب سنتی راست گرا بیشتر گزینه سرکوب کردن یا تهدید به سرکوب را ترجیح میدادند. برای آنها شادی روز میدی، بوی روسیه انقلابی و خیانت را داده و قابل قبول نبود.
احزاب فاشیست اما رفتار دوگانهای داشتند، چراکه آنها به حمایت یک لایه از کارگران نیاز داشتند. رایش سوم در سال ۱۹۳۳ اولین روز ماه می را به عنوان روز «ملی کارگران» نام گزاری کرد. اما معنی حقیقی می دی، در تاریکترین لحظههای دوران نازیها نمود پیدا کرد. زمانی که در محله یهودی نشین «ورشو» با شعار مخالفت با رژیم نازیها جشن گرفته شد.
ایتالیای فاشیست می دی را لغو کرده و سنت طبقه تندرو کارگری را از بین برد و در مقابل روز ۲۱ آوریل را به عنوان روز کارگر معرفی کرد.
در اسپانیا، ژنرال فرانکو که مبارزات گستردهای با چپگرایان داشت، کسی که در سالهای پس از پیروزی ۲۰۰ هزار نفر را اعدام کرده و یا به مرگ در اردوگاههای کار اجباری محکوم کرد، به راحتی می دی را غیرقانونی اعلام کرد. روز اول ماه میتا زمان سقوط فرانکو در سال ۱۹۷۵ در اسپانیا جشن گرفته نشد.
۱۹۴۵-۲۰۰۰
پس از جنگ جهانی دوم، جوامع اغلب می دی را تحمل کرده و در بعضی کشورها این روز را تعطیل عمومی اعلام کردند. برای مثال در انگلیس، دولت کارگری در سال ۱۹۷۸ روز اول ماه می را به عنوان روز تعطیل بانکی اعلام کرد. در بعضی کشورها کارگران به صورت سازمانیافته عمل کرده و این روز تعطیل را به سنتی برای خود تبدیل کردند.
اما میدی همچنان به عنوان الهامبخش تحولات عظیم نقش خود را ایفا کرد. برای مثال می دی نقش اساسی در انقلاب پرتغال در سال ۱۹۷۴ و قیام علیه آپارتاید آفریقای جنوبی در دهه ۱۹۸۰، ایفا کرد.
این روز رفته رفته در جوامع مختلف نقش پررنگ تری پیدا کرده و مورد توجه قرار گرفت.
۲۰۰۰-۲۰۱۲
می دی اکنون به عنوان یک مبارز به صحنه اجتماع بازگشته است. در انگلیس، ائتلاف گسترده فعالان اجتماعی که در راستای اهداف ضد سرمایهداری گردهم آمده بودند، در سال ۲۰۰۰ تظاهرات گستردهای برپا کردند. ترکیب جدیت و شور و شوق در تظاهرات روز کارگر، بدون شک بهترین سنت برای روز اول ماه می بود. پلیس انگلیس هم تمام تلاش خود را برای مقابله با تظاهرات کنندگان انجام داد.
در نهایت نباید فراموش کنیم که روز اول ماه می، بدون کمک حکومتها و تنها با تلاش و از خود گذشتگی کارگران، در تقویم بینالمللی معنی و مفهوم خاصی پیدا کرده و تاریخ نشان میدهد حتی امثال فرانکوها نیز نمیتوانند این روز را از یاد مردم پاک کنند.