پوپولیسم دونالد و نژاد
مهدی قاسمی
جوامع مختلف همواره در خطر مواجهه با پدیده پوپولیسم هستند، اگرچه در این میان برخی از جوامع به دلیل طی کردن دوره تکامل تاریخی و برخورداری از یک سطح بالای آگاهی اجتماعی و سیاسی، اجازه قدرت گرفتن به پوپولیسم نمیدهند. از سوی دیگر برخی جوامع به دلیل تجربه کردن این پدیده، تلاش میکنند که بار دیگر در دام آن فرو نیفتند.
با در نظر گرفتن این پیش فرض، باید به موضوعی که مدت هاست در رسانهها و مطبوعات ایران مطرح میشود، اشاره کرد؛ شباهتهای محمود احمدینژاد و دونالد ترامپ! موضوعی که در یک کلمه خلاصه میشود؛ پوپولیسم.
آنچه که در مورد ظهور این دو پدیده (احمدینژاد و ترامپ) پیش از هرچیز باید مورد بررسی قرار گیرد؛ جوامع و برهه زمانی ظهور آنهاست؛ در حالی که به نظر میرسید پس از دو دوره دولت اصلاحات و ایجاد نسبی فضای گفتمان، جامعه ایران به سطح نسبتا قابل قبولی از درک سیاسی رسیده باشد، اما با انتخاب احمدینژاد در سال ۸۴ به عنوان رئیس جمهور، این فرض کاملا باطل شد.
احمدینژاد و مشاورانش به درستی به جنبه هیجانی و علاقه جامعه ایران به اسطوره سازی و قهرمان پروری پی برده بودند؛ قهرمانی که محال بودن وعدههای وی اهمیت نداشت، چرا که جامعه آنها را سربسته میپذیرفت.
از سوی دیگر، دونالد ترامپ در حالی یکی از دو شانس اصلی ریاست جمهوری ۲۰۱۶ ایالات متحده به شمار میرود که حدود یازده سال پس از احمدینژاد ظهور کرده است. شاید در نگاه نخست این گونه به نظر آید که جامعه ایالات متحده قاعدتا باید از سطح شعور سیاسی نسبتا بالایی برخوردار باشد، در حالی که به هیچ وجه این گونه نیست، حداقل محبوبیت دونالد ترامپ شاهد مستدل و مستندی بر این ادعاست و نیازی به شواهد دیگر نخواهد بود.
ترامپ با وجود افراطیگریها، نژادپرستی، عدم برخورداری از شخصیت لازم برای ریاست جمهوری یک کشور و... از محبوبیت بسیاری در جامعه آمریکا برخوردار است؛ با این حال این موضوع در مورد احمدی نژاد به گونه ای دیگر رقم خورد. در برهه زمانی سال 1384، فضای انتخاباتی ناشی از عدم انسجام در اردوی اصلاح طلبان، احمدی نژاد با هوشمندی خود را نماینده قشر مستضعف معرفی کرده و تعمدا در تقابل با هاشمی قرار گرفت. برنامه احمدی نژاد و مشاورانش از رویکرد پوپولیستی به غایت هوشمندانه بود، چرا که وی هاشمی را نماینده اقلیت ثروتمند جامعه معرفی کرد و از تقابل دوگانه فقیر و غنی بهره برد.
سخنرانیهای پرشور احمدینژاد اقشار مشخصی از جامعه را مخاطب قرار میداد و داعیه دفاع از حقوق ملت مستضعف در مقابل استکبار را سر میداد، حال آنکه در سوی دیگر، ترامپ نیز شعار مبارزه با مسلمانان و مخالفت با ورود پناهجویان را فریاد میکشد.
مشخص است که جوامع مختلف دارای دغدغههای متفاوت هستند، اما آنچه در مورد چهرههای پوپولیست آنها مشترک است؛ آنکه شخصیت آنها در نگاه نخست و سطحی به یک اقیانوس میماند، اما در نگاهی عمیقتر، این به ظاهر اقیانوس تنها دو سانتی متر عمق دارد.
باید منتظر انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ ایالات متحده ماند؛ به بیان دیگر باید منتظر ماند و میزان شعور سیاسی جامعه آمریکا را در بوته آزمایش نظاره کرد؛ هرچند که «رویای آمریکایی» دستیابی به این شعور را مختل کرده و شواهد تاریخی آن نیز کم نیست.
اما از سوی دیگر به نظر میرسد ایران با پشت سر گذاشتن تجربه تلخ پوپولیسم، با تصمیم خود در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲ و انتخابات مجلس و خبرگان ۱۳۹۴ تا حدود زیادی ثابت کرد که پوپولیسم حداقل تا چند سال آینده در ایران از پایگاه اجتماعی برخوردار نیست.