وقتی روی ملودی ترانه، نوحه میخوانند!
ملودی موسیقی آیینی فراموش شده است/ جاوید: مگر آهنگران از ترانههای خوانندگان خارجی استفاده میکرد؟
هوشنگ جاوید با انتقاد از تغییرات نادرستی که امروزه در موسیقی آیینی به وجود آمده است، تاکید کرد که اشعار، ملودیها و آواز در موسیقی آیینی باید فاخر و سنگین باشد و اینکه مانند سبکهای امروزی ریتمیکتر باشد اشتباه است.
رویداد۲۴ موسیقی آیینی در ایران قدمتی به طول تاریخ دارد، گنجینه ای معنوی که از آغاز در زندگی مردم حضوری جدی داشته و با روح شان سرشته شده است. جلوه گاه این موسیقی همواره مراسمهای شادی و سوگ بوده است که امروزه بیشتر از گذشته به عزاداری و مرثیهها شناخته میشود.
کم و بیش همه مردم در ذهنشان بیتی از یک شعر یا سرودی که در کودکی با آن نواهای سنتی آیینی شنیده اند را مرور می کنند. نواهایی که هر کدام رنگ و بوی ایرانی و اصالت به خود داشت و لاجرم بر جان و دل انسان می نشست و او را از تمام هیاهوی روزانه اش فارغ می کرد.
با این حال این هنر اصیل ایرانی امروزه دستخوش تغییراتی شده است که خیلی خوشایند نیست و اصالت و فخر گذشته خود را ندارد، مسئله ای که مورد انتقاد بسیاری از کارشناسان و بزرگان این حوزه هم قرار گرفته است.
تغییرات سروده ها، نحوه خواندن مداحان و تلفیق سبک های موسیقی غربی با این موسیقی دست به دست هم داده تا این هنر اصیل آرام آرام به فراموشی سپرده شده و ردی از آن باقی نماند.
به منظور تحلیل جایگاه موسیقی آیینی در ایران از گذشته تا به امروز با هوشنگ جاوید پژوهشگر با سابقه موسیقی آیینی و نواحی که از وضعیت پیش آمده و نشنیده گرفتن تذکرات گلایهمند بود به گفت وگو نشستیم.
هوشنگ جاوید در ابتدا با اشاره به خاستگاه موسیقی آیینی درباره جایگاه نخست این موسیقی اینطور توضیح داد: «نمیتوانیم بگوییم خاستگاه موسیقی آیینی کجاست، میتوان گفت از زمانیکه انسان نیاز به توسل و تقرب با جهانی که برایش ناشناخته بوده داشته تا از آن یاری بگیرد، حتی در دورهای که هنوز تفکر خدااندیشی نداشته به دنبال مسایل ارتباطی بوده است. در همان زمان سلسله مناسکی را به وجود آورده که به آیین تبدیل شدند. با پیشرفت اندیشه بشر به لحاض علم و دانش و تمام اتفاقات نوینی که به صورت سیستماتیک اتفاق میافتاده باعث تغییر آیینها در دورههای مختلف شده و شکلهای زیباتر و دارای مفهومتری به خود گرفتند.»
او ادامه داد: «به همین سبب موسیقی آیینی، موسیقی است که از تولد تا مرگ انسانها را در برمی گیرد و در تمام لحظات زندگی انسان چه ایرانی چه غیرایرانی جاری بوده است و به دلیل دسته بندی آن ما هم باید ناگزیر موسیقی خود را در این تعریف قرار دهیم که متاسفانه در این حوزه کمتر مسئولان فرهنگی فعالیت کردند.»
ما در گذشته سوگ ترانه در ایران داشتیم که سابقه زیادی دارد، مثلا ارمون خوانی (آرمان خان، داغ فراغ خوانی) در شیراز، خراسان، مازندران و آذربایجان هم وجود داشته است. اینها همان سوگ ترانههاست که در فراغ افراد خوانده میشد و پس از ورود اسلام به ایران این ارمون خوانیها شکل خود را حفظ کردند و چیزهایی را به متون جدید که مرثیه بوده وام دادند و این وام دهی لحنی و ملودیک به این مراثی اسلامی زیباییهای خاصی ایجاد کرده
کم و بیش همه مردم در ذهنشان بیتی از یک شعر یا سرودی که در کودکی با آن نواهای سنتی آیینی شنیده اند را مرور می کنند. نواهایی که هر کدام رنگ و بوی ایرانی و اصالت به خود داشت و لاجرم بر جان و دل انسان می نشست و او را از تمام هیاهوی روزانه اش فارغ می کرد.
با این حال این هنر اصیل ایرانی امروزه دستخوش تغییراتی شده است که خیلی خوشایند نیست و اصالت و فخر گذشته خود را ندارد، مسئله ای که مورد انتقاد بسیاری از کارشناسان و بزرگان این حوزه هم قرار گرفته است.
تغییرات سروده ها، نحوه خواندن مداحان و تلفیق سبک های موسیقی غربی با این موسیقی دست به دست هم داده تا این هنر اصیل آرام آرام به فراموشی سپرده شده و ردی از آن باقی نماند.
به منظور تحلیل جایگاه موسیقی آیینی در ایران از گذشته تا به امروز با هوشنگ جاوید پژوهشگر با سابقه موسیقی آیینی و نواحی که از وضعیت پیش آمده و نشنیده گرفتن تذکرات گلایهمند بود به گفت وگو نشستیم.
هوشنگ جاوید در ابتدا با اشاره به خاستگاه موسیقی آیینی درباره جایگاه نخست این موسیقی اینطور توضیح داد: «نمیتوانیم بگوییم خاستگاه موسیقی آیینی کجاست، میتوان گفت از زمانیکه انسان نیاز به توسل و تقرب با جهانی که برایش ناشناخته بوده داشته تا از آن یاری بگیرد، حتی در دورهای که هنوز تفکر خدااندیشی نداشته به دنبال مسایل ارتباطی بوده است. در همان زمان سلسله مناسکی را به وجود آورده که به آیین تبدیل شدند. با پیشرفت اندیشه بشر به لحاض علم و دانش و تمام اتفاقات نوینی که به صورت سیستماتیک اتفاق میافتاده باعث تغییر آیینها در دورههای مختلف شده و شکلهای زیباتر و دارای مفهومتری به خود گرفتند.»
او ادامه داد: «به همین سبب موسیقی آیینی، موسیقی است که از تولد تا مرگ انسانها را در برمی گیرد و در تمام لحظات زندگی انسان چه ایرانی چه غیرایرانی جاری بوده است و به دلیل دسته بندی آن ما هم باید ناگزیر موسیقی خود را در این تعریف قرار دهیم که متاسفانه در این حوزه کمتر مسئولان فرهنگی فعالیت کردند.»
ما در گذشته سوگ ترانه در ایران داشتیم که سابقه زیادی دارد، مثلا ارمون خوانی (آرمان خان، داغ فراغ خوانی) در شیراز، خراسان، مازندران و آذربایجان هم وجود داشته است. اینها همان سوگ ترانههاست که در فراغ افراد خوانده میشد و پس از ورود اسلام به ایران این ارمون خوانیها شکل خود را حفظ کردند و چیزهایی را به متون جدید که مرثیه بوده وام دادند و این وام دهی لحنی و ملودیک به این مراثی اسلامی زیباییهای خاصی ایجاد کرده
نمیتوان هنر آیینی را خارج از زندگی بشر دید
این کارشناس با تاکید بر اینکه موسیقی آیینی به عواطف و احساسات بستگی دارد، گفت: «موسیقی آیینی هر جامعهای نه تنها به عواطف و احساسات بستگی دارد بلکه به نوع واکنشها و احساسات آن نیز وابسته است، مثلا هنر شبیه خوانی (تعزیه) یک رسانه ارتباطی در زمان خودش بوده است. این رسانه یکی از کارهایش آیین تقویمی بوده است که براساس آن ایام عزاداری یا جشن و سرور را تعیین میکردند تا مردم از آن با خبر شوند. در عین حال شبیه خوانی آواز و فرهنگ خاصی داشته است و به همین دلیل نمیتوانیم آن را خارج از زندگی بشر ببینیم.»
جاوید درباره پیشینه موسیقی آیینی در ایران توضیح داد: «در سرزمین ایران که حداقل 10 هزار سال زندگی بشری در این سامان تایید شده است، از همان زمان انسان ایرانی به دنبال نظمی برای زندگی خود بوده که آن را با انواع هنرها آراست و یکی از آنها موسیقی بوده و موسیقی آیینی ما به همین سبب دارای شکل و شیوه خاص خودش هست و در هر دوره هم تغییر کرده است.»
غفلت مسئولان از آموزش موسیقی آیینی
او با اشاره به ضرورت آموزش موسیقی آیینی بیان کرد: «یکی از ضرورتهای هنر آیینی آموزش آن است که در تمام جهان در حال انجام است، خوب است مسئولان فرهنگی ما به کشورهای همسایه مانند ارمنستان، ترکیه، عراق و سوریه نگاه کنند که در دانشگاهها و مدارسشان برای هنرهای آیینی رشته تحصیلی دارند اما ما هیچ شاخهای در این حوزه نداریم که یکی از ضعفهای ماست. متاسفانه برای ارتقای موسیقی ردیف و دستگاهی و موسیقی نواحی ما هیچ اقدامی صورت نگرفته است.»
این پژوهشگر در پاسخ به این سوال که به چه دلیل ترانه و متون موسیقی آیینی امروز قوت گذشته را ندارد، گفت: «تا قرن دهم و یازدهم برای موسیقی آیینی رسالات مختلفی می نوشتند، پژوهشگری به نام اکرمن از بزرگان موسیقی به ایران میآید و موسیقی ایرانی را بابت سازگاری که مزاجهای انسانی همخوانی دارد و به شدت تاثیرگذار است ستایش میکند.»
جاوید افزود: «خانم الا زونیس که درباره موسیقی ایرانی مطالعه کرده است، کتاب «موسیقی کلاسیک ایران» میگوید که شما اشتباه کردید موسیقی ردیف و دستگاهیتان را با نوع مد خارجی برابر کردید زیرا که موسیقی ایرانی چهار برابر یک مد خارجی است. موسیقی ما از جریان زندگی بر میآید و موسیقی آیینی را هم در برمیگیرد، الان با این موسیقی چه کردیم؟ به چه افرادی اهمیت می دهیم و بزرگشان می کنیم؟ موسیقی کوچه بازاری ما در گذشته بسیار زیبا بود اما الان موسیقی بی هویتی که تحت عنوان پاپ جای آن را گرفته است. هر چه در متن و محتوای این نوع موسیقی می شنوید در موسیقی کوچه بازاری هم بود در حالی که در گذشته فاخرتر هم بود.»
سوگ ترانه از گذشته در ایران رواج داشت
او در پاسخ به اینکه محتواهای ترانه های موسیقی آیینی ایران در گذشته که امروزه کمتر مورد توجه قرار میگیرد چیست، توضیح داد: «ما در گذشته سوگ ترانه در ایران داشتیم که سابقه زیادی دارد، مثلا ارمون خوانی (آرمان خان، داغ فراغ خوانی) در شیراز، خراسان، مازندران و آذربایجان هم وجود داشته است. اینها همان سوگ ترانههاست که در فراغ افراد خوانده میشد و پس از ورود اسلام به ایران این ارمون خوانیها شکل خود را حفظ کردند و چیزهایی را به متون جدید که مرثیه بوده وام دادند و این وام دهی لحنی و ملودیک به این مراثی اسلامی زیباییهای خاصی ایجاد کرده مثلا یکسری نوحهها را با نامهای خاص مثل نوحه حضرت عباس و ... میشناسیم.»
جاوید با اشاره به تغییری که در متن مرثیه ها رخ داد، گفت: «این مراثی تا دوره قاجار به صورت فاخر سروده میشد و از گویشهای بومی و ساده در متن آن استفاده نمیشده است، در دوره قاجار شاعرانی مانند یغمای جندقی شروع به سرودن مرثیهها با زبان عامیانه شهری آن زمان میکنند که نام نوحه به خود میگیرد و این نوحهها دوره به دوره تغییراتی میکنند.»
امروز خیلی راحت ترانهای که از رسانه پخش شده یا در بین مردم رواج پیدا کرده و اثر یک خواننده که پرمخاطب شده است روی همان ملودی نوحه می سازند در حالیکه ابراهیم موصلی زمانیکه در حال مرگ بود به فرزندش گفت نوحه را روی ترانه و ترانه را روی نوحه سوار نکن زیرا که در قدم اول باعث خنده فاسقین میشوی.
این کارشناس با تاکید بر اینکه موسیقی آیینی به عواطف و احساسات بستگی دارد، گفت: «موسیقی آیینی هر جامعهای نه تنها به عواطف و احساسات بستگی دارد بلکه به نوع واکنشها و احساسات آن نیز وابسته است، مثلا هنر شبیه خوانی (تعزیه) یک رسانه ارتباطی در زمان خودش بوده است. این رسانه یکی از کارهایش آیین تقویمی بوده است که براساس آن ایام عزاداری یا جشن و سرور را تعیین میکردند تا مردم از آن با خبر شوند. در عین حال شبیه خوانی آواز و فرهنگ خاصی داشته است و به همین دلیل نمیتوانیم آن را خارج از زندگی بشر ببینیم.»
جاوید درباره پیشینه موسیقی آیینی در ایران توضیح داد: «در سرزمین ایران که حداقل 10 هزار سال زندگی بشری در این سامان تایید شده است، از همان زمان انسان ایرانی به دنبال نظمی برای زندگی خود بوده که آن را با انواع هنرها آراست و یکی از آنها موسیقی بوده و موسیقی آیینی ما به همین سبب دارای شکل و شیوه خاص خودش هست و در هر دوره هم تغییر کرده است.»
غفلت مسئولان از آموزش موسیقی آیینی
او با اشاره به ضرورت آموزش موسیقی آیینی بیان کرد: «یکی از ضرورتهای هنر آیینی آموزش آن است که در تمام جهان در حال انجام است، خوب است مسئولان فرهنگی ما به کشورهای همسایه مانند ارمنستان، ترکیه، عراق و سوریه نگاه کنند که در دانشگاهها و مدارسشان برای هنرهای آیینی رشته تحصیلی دارند اما ما هیچ شاخهای در این حوزه نداریم که یکی از ضعفهای ماست. متاسفانه برای ارتقای موسیقی ردیف و دستگاهی و موسیقی نواحی ما هیچ اقدامی صورت نگرفته است.»
این پژوهشگر در پاسخ به این سوال که به چه دلیل ترانه و متون موسیقی آیینی امروز قوت گذشته را ندارد، گفت: «تا قرن دهم و یازدهم برای موسیقی آیینی رسالات مختلفی می نوشتند، پژوهشگری به نام اکرمن از بزرگان موسیقی به ایران میآید و موسیقی ایرانی را بابت سازگاری که مزاجهای انسانی همخوانی دارد و به شدت تاثیرگذار است ستایش میکند.»
جاوید افزود: «خانم الا زونیس که درباره موسیقی ایرانی مطالعه کرده است، کتاب «موسیقی کلاسیک ایران» میگوید که شما اشتباه کردید موسیقی ردیف و دستگاهیتان را با نوع مد خارجی برابر کردید زیرا که موسیقی ایرانی چهار برابر یک مد خارجی است. موسیقی ما از جریان زندگی بر میآید و موسیقی آیینی را هم در برمیگیرد، الان با این موسیقی چه کردیم؟ به چه افرادی اهمیت می دهیم و بزرگشان می کنیم؟ موسیقی کوچه بازاری ما در گذشته بسیار زیبا بود اما الان موسیقی بی هویتی که تحت عنوان پاپ جای آن را گرفته است. هر چه در متن و محتوای این نوع موسیقی می شنوید در موسیقی کوچه بازاری هم بود در حالی که در گذشته فاخرتر هم بود.»
سوگ ترانه از گذشته در ایران رواج داشت
او در پاسخ به اینکه محتواهای ترانه های موسیقی آیینی ایران در گذشته که امروزه کمتر مورد توجه قرار میگیرد چیست، توضیح داد: «ما در گذشته سوگ ترانه در ایران داشتیم که سابقه زیادی دارد، مثلا ارمون خوانی (آرمان خان، داغ فراغ خوانی) در شیراز، خراسان، مازندران و آذربایجان هم وجود داشته است. اینها همان سوگ ترانههاست که در فراغ افراد خوانده میشد و پس از ورود اسلام به ایران این ارمون خوانیها شکل خود را حفظ کردند و چیزهایی را به متون جدید که مرثیه بوده وام دادند و این وام دهی لحنی و ملودیک به این مراثی اسلامی زیباییهای خاصی ایجاد کرده مثلا یکسری نوحهها را با نامهای خاص مثل نوحه حضرت عباس و ... میشناسیم.»
جاوید با اشاره به تغییری که در متن مرثیه ها رخ داد، گفت: «این مراثی تا دوره قاجار به صورت فاخر سروده میشد و از گویشهای بومی و ساده در متن آن استفاده نمیشده است، در دوره قاجار شاعرانی مانند یغمای جندقی شروع به سرودن مرثیهها با زبان عامیانه شهری آن زمان میکنند که نام نوحه به خود میگیرد و این نوحهها دوره به دوره تغییراتی میکنند.»
امروز خیلی راحت ترانهای که از رسانه پخش شده یا در بین مردم رواج پیدا کرده و اثر یک خواننده که پرمخاطب شده است روی همان ملودی نوحه می سازند در حالیکه ابراهیم موصلی زمانیکه در حال مرگ بود به فرزندش گفت نوحه را روی ترانه و ترانه را روی نوحه سوار نکن زیرا که در قدم اول باعث خنده فاسقین میشوی.
امروز نوحهها زبان فاخر ندارند
او درباره وضعیت امروز نوحهها در موسیقی آیینی توضیح داد: «در حال حاضر زبان نوحهها فاخر نیست و محتوایات هم به اصل جریان نپرداخته است، در مراثی سیره اسوههای عاشورایی است که اهمیت دارد و شخصیت را به درستی معرفی میکردند و به شکل الان نبوده است. امروزه به جای پرداختن به اصل قضیه به ظواهر میپردازند، اشتباه کسانی که به عنوان ناظر آگاه خود را میبینند این است که تنها به متن مینگرند و به شکل نغمه ها و الحان عامیانه ای که استفاده می شود توجه نمیکنند و این بدترین جریانی است که راه افتاده است.»
این پژوهشگر سرشناس ادامه داد: «امروز خیلی راحت ترانهای که از رسانه پخش شده یا در بین مردم رواج پیدا کرده و اثر یک خواننده که پرمخاطب شده است روی همان ملودی نوحه می سازند در حالیکه ابراهیم موصلی زمانیکه در حال مرگ بود به فرزندش گفت نوحه را روی ترانه و ترانه را روی نوحه سوار نکن زیرا که در قدم اول باعث خنده فاسقین میشوی. همین الان روی ترانه خواننده معروفی مانند سالار عقیلی نوحه سوار کنیم فردی که آشناست متوجه میشود. در نوحه گری آن نغمهای که ایجاد میشود باید مختص حس آن آدمی که میخواهد ارتباط برقرار کند باشد والا این کار را بچههای مدرسهای هم میتوانند انجام دهند.»
ملودی موسیقی آیینی امروزه فراموش شده است
او به این پرسش که ملودیهای موسیقی آیینی چه ویژگی باید داشته باشد که امروزه به فراموشی سپرده است، پاسخ داد: «ملودیهایی نوحه باید کوتاه و تاثیرگذار باشد، همچنین متن آن سنگینی، فخر و بیان کننده زبان حال و سیره و صفت آن قهرمان مذهبی باشد. لحن و شیوه انتخابی هم به لحاظ نغمه و ملودی باید فاخر بودن را تقویت کند نه آنکه هر چه ریتمیک تر گیراتر، اتفاقا نوحه هایی که در ذهن نسل ما مانده است مانند 12 ضرب سنگین که آذری ها انجام می دهند یا هفت ضرب که یزدی هنوز اجرا می کنند. این نوحه های سنگین را ما الان از دست داده ایم و کم داریم و به جای آن گویی هرچه ریتمیک تر باشد بهتر است.»
جاوید در پاسخ به این پرسش که برخی مدعی هستند تغییرات اتفاق افتاده در ملودی موسیقی آیینی به منظور تغییر سلیقه نسل جوان است، گفت: «اشتباه است بایستی تولیدکننده نوحه، به شکلی از دل خودش مایه بگذارد و بدون تقلید اثری را تولید کند به گونه ای که مخاطبان را جذب کند. مگر حاج صادق آهنگران از ترانههای خوانندگان خارجی استفاده می کرد؟ او اولین کاری کرد به نغمه های بومی رو آورد مخصوصا آنچه در سینه زنی بوشهری وجود داشت و با شناختی که از دستگاه های موسیقی داشت نغمه را از دل خود می ساخت و میسرود اما متاسفانه نسل الان که مدعی هم هست چه میکنند و چه آثاری تولید میکنند؟»
منبع: خبرآنلاین
خبر های مرتبط