سفیر پیشین ایران در جمهوری آذربایجان در گفتوگو با رویداد۲۴:
ترکیه دیکتاتوری نمیشود
سفیر پیشین ایران در جمهوری آذربایجان معتقد است با در نظرگرفتن مجموعه تحولات ترکیه و عوامل موثر داخلی و خارجی بر فرایند سیاسی این کشور، و وجود سوپاپهای اطمینان لازم از جمله نهادهای غیرحکومتی و احزاب و تشکلهای سیاسی و رسانههای صوتی و تصویری متنوع و گسترده و کم و کیف پیوندهای خارجی این کشور، به نظر نمیرسد که سیستم دولتی ترکیه به سوی دیکتاتوری سوق داده شود.
رویداد۲۴- سفیر پیشین ایران در جمهوری آذربایجان معتقد است با در نظرگرفتن مجموعه تحولات ترکیه و عوامل موثر داخلی و خارجی بر فرایند سیاسی این کشور، و وجود سوپاپهای اطمینان لازم از جمله نهادهای غیرحکومتی و احزاب و تشکلهای سیاسی و رسانههای صوتی و تصویری متنوع و گسترده و کم و کیف پیوندهای خارجی این کشور، به نظر نمیرسد که سیستم دولتی ترکیه به سوی دیکتاتوری سوق داده شود.
افشار سلیمانی، کارشناس مسائل ترکیه در گفتوگو با رویداد۲۴به بررسی شرایطی که منجر به کناره گیری احمد داوداغلو، نخست وزیر ترکیه از ریاست حزب عدالت و توسعه شد پرداخته و پیامدهای آن برای اردوغان و ترکیه را برشمرد.
ارزیابی شما در مورد اتفاقات اخیر ترکیه چیست و آیا این مسئله روند حرکت ترکیه به سمت دیکتاتوری را تسهیل خواهد کرد؟
در بررسی تحولات ترکیه در دوره ریاست جمهوری رجب طیب اردوغان چند نکته مهم خود نمایی میکند. ازجمله ارتقا احمد داود اوغلو به ریاست حزب عدالت وتوسعه و نخست وزیری ترکیه و سپردن مسولیت پیگیری جایگزین کردن سیستم ریاستی با نظام پارلمانی، حل سیاسی بحران کردی، قلع وقمع گولنیستها که پس از ماجرای دسامبر ۲۰۱۳ و ساقط کردن بشاراسد، رئیس جمهور سوریه و تلاش در جهت نو عثمانی گرایی در عرصه سیاست خارجی، آنچه که اکنون مشاهده میشود این است که اردوغان به هیچ یک از خواستههای مورد اشاره نرسیده است و این بدان معنی است که داود اوغلو نتوانسته است وعدههایی که به اردوغان داده بود را عملی کند، لذا باید استفعا میداد.
البته عدم تحقق خواستههای اردوغان صرفا به دلیل ناتوانی داود اوغلو نبوده است، بلکه برخی از آنها به دلیل پیچیدگی اوضاع داخلی و خارجی بوده و برخی دیگر نیز احتمالا به علت عدم تمایل داود اوغلو نسبت به تحقق خواستههای اردوغان بوده است، ازجمله اینکه داود اوغلو با شیوه تحکم آمیز و رادیکال اردوغان در برخورد با مخالفان و تبدیل نظام پارلمانی باریاستی با اردوغان همفکر نبوده است. با در نظرگرفتن مجموعه تحولات ترکیه و عوامل موثر داخلی و خارجی بر فرایند سیاسی این کشور و وجود سوپاپ اطمینانهای لازم از جمله نهادهای غیرحکومتی و احزاب و تشکلهای سیاسی و رسانههای صوتی و تصویری متنوع و گسترده و کم و کیف پیوندهای خارجی این کشور بنظر نمیرسد که سیستم دولتی ترکیه بسوی دیکتاتوری سوق داده شود.
آیا اقدام اخیر داووداغلو پایان بازیگری وی که از بنیانگذاران ترکیه نوین است، خواهد بود یا او بار دیگر به عرصه قدرت برمی گردد؟
بنظر میرسد داود اوغلو حداقل سرنوشتی مشابه عبدالله گل رئیس جمهور و از بنیانگذاران حزب عدالت وتوسعه داشته باشد. یعنی سیاست سکوت حداکثری و دیده شدن و اظهارات حداقلی را پیشه کند. از آنجا که داود اوغلو ریاست حزب حاکم و نخست وزیری ترکیه را بواسطه ارتباط با اردوغان بدست آورده بود لذا بعید بنظر میرسد پارا فراتر از این حد بگذارد. البته که درسیاست دور و نزدیک شدن به قدرت امری طبیعی و بدیهی است و این درمورد داود اوغلو هم صدق میکند. روند تحولات ترکیه به گونهای است که احتمال بازگشت به قدرت یا انشعاب از آن و حتی بروز حزب جدید دور از ذهن نیست.
سرنوشت اردوغان به چه شکل خواهد بود آیا اقدام اخیر داوداغلو را میتوان آغاز روند تضعیف قدرت وی دانست؟
سرنوشت اردوغان درگرو کم و کیف ادامه راهی است که در پیش گرفته است، اگر درمدت زمان مشخصی نتواند به وعدههای خود در عرصههای داخلی و خارجی جامه عمل بپوشاند احتمالا به تشکیل لشکر ذخیره مخالف خود کمک خواهد کرد که این روند میتواند در آینده او را با چالشهای جدی مواجه کند.
سرنوشت تدوین قانون اساسی جدید ترکیه چه میشود؟
باتوجه باینکه حزب عدالت وتوسعه در مجلس ملی این کشور از دوسوم کرسیها برخوردار نیست لذا تصویب قانون تبدیل نظام پارلمانی به نظام ریاستی با چالش جدی مواجه است چراکه احزاب مخالف جمهوریخواه خلق، حرکت ملی و دموکراتیک خلق با این درخواست حزب حاکم و بویژه اردوغان مخالفاند و درصورت موافقت هم خواستار تغییراتی در قانون اساسی هستند که حزب حاکم آنها را بر نمیتابد. بنابراین به نظر میرسد تحقق آرزوهای اردوغان با توجه به شرایط خاص ترکیه از جهات داخلی وخارجی با شیبهای بلندی مواجه است و چه بسا در این دوره ریاست جمهوری اردوغان به سرانجامی نرسد.