حضور چهرههای اینستاگرامی در سینمای ایران؛ تمهیدی برای ادامه بازی؟
بسیار پیش آمده است که نابازیگرانی به سینمای حرفهای ورود پیدا کرده و در این حرفه هم ماندهاند مانند همایون ارشادی، رضا ناجی یا پژمان جمشیدی و ...
رویداد۲۴ در روزهای گذشته خبر حضور سهیل مستجابیان که به دلیل دابسمشهایش شهرت زیادی در فضای مجازی به ویژه اینستاگرام دارد در یک فیلم سینمایی بعنوان بازیگر اعلام شد، بعد از این خبر بحثهایی بر سر حضور چنین چهرههایی در سینمای ایران و درست بودن یا غلط بودن این اتفاق شکل گرفت.
قبلتر هم حضور رضا پرستش (بدل مسی) در فیلم مجید صالحی باز همین مباحث را مطرح کرد که صرف دیده شدن چند ویدیو در اینستاگرام میتواند فردی را به بازیگر تبدیل کند و آیا این انتخابها تنها برای فروش و جذب مخاطب بیشتر بوده یا سازندگان استعداد ویژهای در این چهرههای اینستاگرامی دیدهاند؟
انتخاب بازیگر در سینما مقولهای چند وجهی است که نمیتوان هیچ ساز و کار مشخصی را برای آن تعریف کرد، اما معمولا ۳ روش برای انتخاب بازیگر در سینما وجود دارد:
معمولترین شیوه این است که کارگردان بر اساس شخصیتهای فیلمنامه و بازیگران موجود متناسب با آن شخصیت هنرپیشه مورد علاقهاش را انتخاب میکند که میتواند از میان بازیگران حرفهای سینما و تئاتر باشد.
شیوه دیگر این است که کارگردان نمیخواهد برای یک نقش یا نقشهای خاصی نمیخواهد از چهرههای شناخته شده استفاده کند، ولی باز ترجیحش بر این است که کسی باشد که تجربه کار در زمینه بازیگری داشته باشد به همین دلیل از میان بازیگران تئاتری کمتر شناخته شده یا هنرجویان و دانشجویان بازیگری انتخاب میکند.
یا بازیگر اساسا از میان دوستان و آشنایان یا مردم عادی که هیچ تجربهای هم در زمینه بازیگری ندارند برای نقش خاصی که مد نظر فیلمساز است انتخاب میشود و به تعبیری به جای بازی در آن نقش، به تعبیری خودش یا کراکتری نزدیک به خودش را بازی میکند که واژه نابازیگر برای آنها به کار برده میشود، اتفاقا بسیار پیش آمده است که بازی در همان نقش باعث شده است که به سینمای حرفهای هم ورود پیدا کردهاند و در این حرفه هم ماندهاند مانند همایون ارشادی، پژمان جمشیدی و ...
هم اکنون تعداد فارغ التحصیلان نسبت به فضای بازیگری تعداد بسیار بیشتر بوده و صف طولانی از بازیگران جوان پشت درب بسته دفاتر سینمایی منتظر ایستادهاند، ولی تجربه نشان داده است اگر کسی یا کسانی در این زمینه استعداد و توانایی لازم را داشته باشند بهرحال راه خود را پیدا کرده و در سینما خواهند ماند و اگر فاقد چنین کیفیتی باشند طبیعتا به همان سرعتی که به سینما وارد شده اند از آن هم حذف خواهند شد.
سینما هنر-صنعتی است که بهرحال وجود و بازگشت سرمایه در آن حرف اول را میزند و از همان ابتدای پیدایش سینما همواره بازگشت سرمایه برای ادامه حیات آن امری واجب بوده است به همین دلیل همواره فیلمسازان و تهیه کنندگان برای رسیدن به این مقصود از ترفندهای مختلفی از زمان پیش تولید تا پخش فیلم استفاده کردهاند.
در عصر حاضر با توجه به وجود شبکههای اجتماعی و درگیری مخاطب با آن یکی از همان ترفندهای جذب مخاطب میتواند بکارگیری از چهرههای شناخته شده در این فضا باشد به همین دلیل مانند هر تجارت دیگری این اقدام امری طبیعی در بخش تجاری سینماست. روح سینما با چنین اتفاقاتی عجین است.
نباید این اتفاق را به یک نکته منفی برداشت کرد بهرحال مسئولیت این انتخاب بر عهده فیلمساز و گروه فیلمسازی است و قطعا اولین کسی که قرار باشد در این رابطه ضربهای بخورد آنها خواهند بود.
برخلاف ذهنیت عمومی حرفه بازیگری بسیار سخت و طاقت فرساست و میتوان فهرستوار به این چند مورد اشاره کرد: نیاز به آمادگی فکری و ذهنی، پژوهش و تحقیق در زمینه نقش، دانش بازیگری، تحمل شرایط سخت کاری، حاکم بودن روابط در بسیاری از انتخابها به جای توجه به استعداد، مهارت و توانایی افراد داوطلب، نبود امنیت و آینده شغلی، مشکلات مربوط به دستمزد، بیمه و...
بهرحال فقط باید منتظر ماند و دید که چه کسانی در این زمینه خود را به اثبات میرسانند و عشق و توانایی ادامه کار را خواهند داشت.
قبلتر هم حضور رضا پرستش (بدل مسی) در فیلم مجید صالحی باز همین مباحث را مطرح کرد که صرف دیده شدن چند ویدیو در اینستاگرام میتواند فردی را به بازیگر تبدیل کند و آیا این انتخابها تنها برای فروش و جذب مخاطب بیشتر بوده یا سازندگان استعداد ویژهای در این چهرههای اینستاگرامی دیدهاند؟
انتخاب بازیگر در سینما مقولهای چند وجهی است که نمیتوان هیچ ساز و کار مشخصی را برای آن تعریف کرد، اما معمولا ۳ روش برای انتخاب بازیگر در سینما وجود دارد:
معمولترین شیوه این است که کارگردان بر اساس شخصیتهای فیلمنامه و بازیگران موجود متناسب با آن شخصیت هنرپیشه مورد علاقهاش را انتخاب میکند که میتواند از میان بازیگران حرفهای سینما و تئاتر باشد.
شیوه دیگر این است که کارگردان نمیخواهد برای یک نقش یا نقشهای خاصی نمیخواهد از چهرههای شناخته شده استفاده کند، ولی باز ترجیحش بر این است که کسی باشد که تجربه کار در زمینه بازیگری داشته باشد به همین دلیل از میان بازیگران تئاتری کمتر شناخته شده یا هنرجویان و دانشجویان بازیگری انتخاب میکند.
یا بازیگر اساسا از میان دوستان و آشنایان یا مردم عادی که هیچ تجربهای هم در زمینه بازیگری ندارند برای نقش خاصی که مد نظر فیلمساز است انتخاب میشود و به تعبیری به جای بازی در آن نقش، به تعبیری خودش یا کراکتری نزدیک به خودش را بازی میکند که واژه نابازیگر برای آنها به کار برده میشود، اتفاقا بسیار پیش آمده است که بازی در همان نقش باعث شده است که به سینمای حرفهای هم ورود پیدا کردهاند و در این حرفه هم ماندهاند مانند همایون ارشادی، پژمان جمشیدی و ...
هم اکنون تعداد فارغ التحصیلان نسبت به فضای بازیگری تعداد بسیار بیشتر بوده و صف طولانی از بازیگران جوان پشت درب بسته دفاتر سینمایی منتظر ایستادهاند، ولی تجربه نشان داده است اگر کسی یا کسانی در این زمینه استعداد و توانایی لازم را داشته باشند بهرحال راه خود را پیدا کرده و در سینما خواهند ماند و اگر فاقد چنین کیفیتی باشند طبیعتا به همان سرعتی که به سینما وارد شده اند از آن هم حذف خواهند شد.
سینما هنر-صنعتی است که بهرحال وجود و بازگشت سرمایه در آن حرف اول را میزند و از همان ابتدای پیدایش سینما همواره بازگشت سرمایه برای ادامه حیات آن امری واجب بوده است به همین دلیل همواره فیلمسازان و تهیه کنندگان برای رسیدن به این مقصود از ترفندهای مختلفی از زمان پیش تولید تا پخش فیلم استفاده کردهاند.
در عصر حاضر با توجه به وجود شبکههای اجتماعی و درگیری مخاطب با آن یکی از همان ترفندهای جذب مخاطب میتواند بکارگیری از چهرههای شناخته شده در این فضا باشد به همین دلیل مانند هر تجارت دیگری این اقدام امری طبیعی در بخش تجاری سینماست. روح سینما با چنین اتفاقاتی عجین است.
نباید این اتفاق را به یک نکته منفی برداشت کرد بهرحال مسئولیت این انتخاب بر عهده فیلمساز و گروه فیلمسازی است و قطعا اولین کسی که قرار باشد در این رابطه ضربهای بخورد آنها خواهند بود.
برخلاف ذهنیت عمومی حرفه بازیگری بسیار سخت و طاقت فرساست و میتوان فهرستوار به این چند مورد اشاره کرد: نیاز به آمادگی فکری و ذهنی، پژوهش و تحقیق در زمینه نقش، دانش بازیگری، تحمل شرایط سخت کاری، حاکم بودن روابط در بسیاری از انتخابها به جای توجه به استعداد، مهارت و توانایی افراد داوطلب، نبود امنیت و آینده شغلی، مشکلات مربوط به دستمزد، بیمه و...
بهرحال فقط باید منتظر ماند و دید که چه کسانی در این زمینه خود را به اثبات میرسانند و عشق و توانایی ادامه کار را خواهند داشت.
منبع: عصر ایران
خبر های مرتبط