حسینیه ارشاد در دست روحانیت سنتی
از معدود پایگاههای نواندیشی دینی هم تصاحب شد. بعد از درگذشت ناصر میناچی، تنها و اولین مدیر حسینیه ارشاد از زمان تأسیس تا چند سال پیش، آرام آرام روند تسخیر حسینیه ارشاد آغاز شد و حالا به نظر میرسد که تکمیل شده است.
رویداد۲۴ ممانعتها از برگزاری سخنرانیها در حسینیه ارشاد اگرچه در سالهای گذشته کم نبوده، اما شاید نقطه عطف آن روز یکشنبه ۲۸ بهمن ماه سال گذشته بود که از برگزاری مراسم تشییع پوران شریعترضوی، همسر علی شریعتی در حسینیه ارشاد خودداری شد. مسئولان به خانواده آقای شریعتی و عزاداران اعلام کردند به آن سوی خیابان شریعتی بروند تا برای این مؤسسه مشکلی پیش نیاید.
انتشار فهرست سخنرانان شبهای قدر امسال نشان داد که مهمترین سنگر نماد روشنفکری دینی هم از دست رفته است. اعلام شده بود که در سه شب قدر امسال در حسینیه ارشاد به ترتیب این افراد سخنران و مداح هستند؛ حجتالاسلاموالمسلمین محمدجواد حاجعلیاکبری و امیر سلیمانیفر، حجتالاسلاموالمسلمین سعید دسمی سخنران و علیرضا فیضی و حجتالاسلاموالمسلمین میراحمدرضا حاجتی و مصطفی هادیان. چهرههایی که همگی به جریان مقابل یعنی اصولگرایی تعلق دارند و قطعا مشتریان پروپاقرص و همیشگی حسینیه ارشاد نه تعلق خاطری به این چهرهها دارند و نه قرابتی با روایتهایشان.
احتمالا حالا فقط یک کانون توحید باقی مانده است برای کسانی که میخواهند جور دیگری بشنوند و ببینند. شبهای قدر حسینیه ارشاد در سالیان گذشته شبهای قدر متفاوتی بود. آنها که از حرفها و گفتههای تکراری خسته بودند به حسینیه ارشاد میآمدند تا سنتی که ۵۰ سال پیش با شریعتی و سخنوریهای آتشین و روایتهای جدیدش از مذهب آغاز شده بود، پابرجا بماند.
ممانعتها از برگزاری سخنرانیها در حسینیه ارشاد اگرچه در سالهای گذشته کم نبوده، اما شاید نقطه عطف آن روز یکشنبه ۲۸ بهمن ماه سال گذشته بود که از برگزاری مراسم تشییع پوران شریعترضوی، همسر علی شریعتی در حسینیه ارشاد خودداری شد. مسئولان به خانواده آقای شریعتی و عزاداران اعلام کردند به آن سوی خیابان شریعتی بروند تا برای این مؤسسه مشکلی پیش نیاید.
فرزند علی شریعتی همان وقت گفت که ساختمان حسینیه ارشاد برای ما یک نماد است والا ساختمان هیچ ارزشی برای تفکر شریعتی ندارد. اگر اینجا را انتخاب کردیم و امروز میگویند حق ورود ندارید، شرم بر ما. حسینیه ارشاد مرکزی فرهنگی- مذهبی در خیابان شریعتی تهران بود که آوازهاش بیشتر به سخنرانیها و فعالیتهای سیاسی و فرهنگی علی شریعتی، مرتضی مطهری و محمد مفتح باز میگشت.
نکته قابل تأمل این است که شارحان و حامیان قرائت سنتی از دین از همان ابتدا با حسینیه ارشاد سر ناسازگاری داشتند. از معماری غریبش که میگفتند مانند تکیه، مسجد یا حسینیه نیست تا سخنرانانش مانند علی شریعتی. این در حالی بود که مرتضی مطهری هم زمانی از سخنرانان مهم این حسینیه بود.
حسینیه ارشاد نخستین مکان مذهبی در ایران بود که در آن مردم به جای زمین، روی صندلی مینشستند. روحانیون سنتی و اندیشمندان سنتگرایی مانند سیدحسین نصر به چیدمان حسینیه انتقاد میکردند و آن را دنبالهروی از کلیسا و کفار یا نشانهای از نفوذ اهل تسنن در میان شیعیان میدانستند. این درگیری به جایی رسید که مسئولان حسینیه، نشستی برای پاسخ به پرسشها ترتیب دادند.
حسینیه ارشاد نماد «اسلام مدرن» بود؛ آنجا برای اولین بار مذهبیها به جای صلوات برای سخنران دست میزدند و آنجا بود که برای اولین بار هنر وارد مذهب شد. شاید به همین خاطر بود که پس از انقلاب نیز برخی مخالفتها با گردانندگان حسینیه ادامه پیدا میکند.
در شش سال نخست فعالیت حسینیه ارشاد، مرتضی مطهری جهتدهنده اصلی آن بود. با گذر زمان، حسینیه ارشاد جایی برای نسل تازه جوانان مسلمان شد که سودای مشارکت سیاسی داشتند. اما اختلاف و تنش میان چهرهها و گرایشهای درون حسینیه نیز بالا گرفت.
حضور افرادی، چون علی شریعتی، محمد مجتهدشبستری و عباس زریابخویی باعث دوری روحانیون و چهرههای نزدیک به مطهری و جناحی از حوزه علمیه شد. به مرور حسینیه ارشاد جایگاه خاصی پیدا کرد. نسلی تازه از جوانان مسلمان از دل آن درآمدند که سودای مشارکت سیاسی داشتند.
اما در آبان ۱۳۵۱ ساواک به دستور محمدرضا پهلوی، حسینیه را تعطیل کرد. حسینیه تا انقلاب بازگشایی نشد. در سال ۱۳۵۸ (خورشیدی) هادی غفاری و گروهش به حسینیه حمله و آن را تسخیر میکنند، اما میناچی، با دوستی و رابطه خود با آیتالله محمدرضا مهدویکنی، رئیس آن هنگام کمیته انقلاب اسلامی، غفاری و تیمش را از این مجموعه بیرون میکند.
از جمله فعالیتهایی که حسینیه ارشاد در کارنامه خود دارد، مشارکت در تدوین قانون اساسی بوده است؛ بعد از پیروزی انقلاب تدوین سریع قانون اساسی خواست امام (ره) بود. به همین دلیل قرار شد جلساتی در همین رابطه در حسینیه ارشاد تشکیل شود تا آن پیشنویس یک بار دیگر بررسی و به رفراندوم گذاشته شود.
این جلسات که در حسینیه ارشاد تشکیل میشد، نزدیک به یک ماه طول کشید. جلسات هم بسیار طولانی و فشرده بود؛ به این صورت که صبح اول وقت جلسه تدوین قانون در یک اتاق دربسته در حسینیه شروع میشد و تا پایان شب ادامه پیدا میکرد.
بعد از انقلاب تا پیش از رویکارآمدن سیدمحمد خاتمی، حسینیه به طور سنتی تنها به برگزاری مراسم سالگرد آقای طالقانی، شریعتی، بازرگان و سحابی اکتفا میکرد، اما بعد از ریاستجمهوری محمد خاتمی، این مکان به محل سخنرانی روشنفکران دینی و اصلاحطلب تبدیل شد و به دنبال آن هرازچندی خبر درگیری با شرکتکنندگان به گوش میرسید.
احتمالا حالا فقط یک کانون توحید باقی مانده است برای کسانی که میخواهند جور دیگری بشنوند و ببینند. شبهای قدر حسینیه ارشاد در سالیان گذشته شبهای قدر متفاوتی بود. آنها که از حرفها و گفتههای تکراری خسته بودند به حسینیه ارشاد میآمدند تا سنتی که ۵۰ سال پیش با شریعتی و سخنوریهای آتشین و روایتهای جدیدش از مذهب آغاز شده بود، پابرجا بماند.
ممانعتها از برگزاری سخنرانیها در حسینیه ارشاد اگرچه در سالهای گذشته کم نبوده، اما شاید نقطه عطف آن روز یکشنبه ۲۸ بهمن ماه سال گذشته بود که از برگزاری مراسم تشییع پوران شریعترضوی، همسر علی شریعتی در حسینیه ارشاد خودداری شد. مسئولان به خانواده آقای شریعتی و عزاداران اعلام کردند به آن سوی خیابان شریعتی بروند تا برای این مؤسسه مشکلی پیش نیاید.
فرزند علی شریعتی همان وقت گفت که ساختمان حسینیه ارشاد برای ما یک نماد است والا ساختمان هیچ ارزشی برای تفکر شریعتی ندارد. اگر اینجا را انتخاب کردیم و امروز میگویند حق ورود ندارید، شرم بر ما. حسینیه ارشاد مرکزی فرهنگی- مذهبی در خیابان شریعتی تهران بود که آوازهاش بیشتر به سخنرانیها و فعالیتهای سیاسی و فرهنگی علی شریعتی، مرتضی مطهری و محمد مفتح باز میگشت.
نکته قابل تأمل این است که شارحان و حامیان قرائت سنتی از دین از همان ابتدا با حسینیه ارشاد سر ناسازگاری داشتند. از معماری غریبش که میگفتند مانند تکیه، مسجد یا حسینیه نیست تا سخنرانانش مانند علی شریعتی. این در حالی بود که مرتضی مطهری هم زمانی از سخنرانان مهم این حسینیه بود.
حسینیه ارشاد نخستین مکان مذهبی در ایران بود که در آن مردم به جای زمین، روی صندلی مینشستند. روحانیون سنتی و اندیشمندان سنتگرایی مانند سیدحسین نصر به چیدمان حسینیه انتقاد میکردند و آن را دنبالهروی از کلیسا و کفار یا نشانهای از نفوذ اهل تسنن در میان شیعیان میدانستند. این درگیری به جایی رسید که مسئولان حسینیه، نشستی برای پاسخ به پرسشها ترتیب دادند.
حسینیه ارشاد نماد «اسلام مدرن» بود؛ آنجا برای اولین بار مذهبیها به جای صلوات برای سخنران دست میزدند و آنجا بود که برای اولین بار هنر وارد مذهب شد. شاید به همین خاطر بود که پس از انقلاب نیز برخی مخالفتها با گردانندگان حسینیه ادامه پیدا میکند.
در شش سال نخست فعالیت حسینیه ارشاد، مرتضی مطهری جهتدهنده اصلی آن بود. با گذر زمان، حسینیه ارشاد جایی برای نسل تازه جوانان مسلمان شد که سودای مشارکت سیاسی داشتند. اما اختلاف و تنش میان چهرهها و گرایشهای درون حسینیه نیز بالا گرفت.
حضور افرادی، چون علی شریعتی، محمد مجتهدشبستری و عباس زریابخویی باعث دوری روحانیون و چهرههای نزدیک به مطهری و جناحی از حوزه علمیه شد. به مرور حسینیه ارشاد جایگاه خاصی پیدا کرد. نسلی تازه از جوانان مسلمان از دل آن درآمدند که سودای مشارکت سیاسی داشتند.
اما در آبان ۱۳۵۱ ساواک به دستور محمدرضا پهلوی، حسینیه را تعطیل کرد. حسینیه تا انقلاب بازگشایی نشد. در سال ۱۳۵۸ (خورشیدی) هادی غفاری و گروهش به حسینیه حمله و آن را تسخیر میکنند، اما میناچی، با دوستی و رابطه خود با آیتالله محمدرضا مهدویکنی، رئیس آن هنگام کمیته انقلاب اسلامی، غفاری و تیمش را از این مجموعه بیرون میکند.
از جمله فعالیتهایی که حسینیه ارشاد در کارنامه خود دارد، مشارکت در تدوین قانون اساسی بوده است؛ بعد از پیروزی انقلاب تدوین سریع قانون اساسی خواست امام (ره) بود. به همین دلیل قرار شد جلساتی در همین رابطه در حسینیه ارشاد تشکیل شود تا آن پیشنویس یک بار دیگر بررسی و به رفراندوم گذاشته شود.
این جلسات که در حسینیه ارشاد تشکیل میشد، نزدیک به یک ماه طول کشید. جلسات هم بسیار طولانی و فشرده بود؛ به این صورت که صبح اول وقت جلسه تدوین قانون در یک اتاق دربسته در حسینیه شروع میشد و تا پایان شب ادامه پیدا میکرد.
بعد از انقلاب تا پیش از رویکارآمدن سیدمحمد خاتمی، حسینیه به طور سنتی تنها به برگزاری مراسم سالگرد آقای طالقانی، شریعتی، بازرگان و سحابی اکتفا میکرد، اما بعد از ریاستجمهوری محمد خاتمی، این مکان به محل سخنرانی روشنفکران دینی و اصلاحطلب تبدیل شد و به دنبال آن هرازچندی خبر درگیری با شرکتکنندگان به گوش میرسید.
منبع: روزنامه شرق
خبر های مرتبط