جزئیات جدید از ماجرای قتل میترا استاد/ ماجرای فرد ناشناس همراه نجفی در خانه میترا استاد چه بود؟
۱۳ روز از حادثه قتل میترا استاد گذشته و هنوز یک خط مشخص ندارد و شایعات و جزئیات جدیدی از آن بیرون میآید. از ردپای دختر نجفی در قتل گرفته تا روایت جدید ساکنان از ماشین مشکوکی که روز حادثه وارد ساختمان شده و تا لحظه خروج جسد میترا استاد با هماهنگی راننده نجفی در مجتمع بوده است.
رویداد۲۴ ماجرای قتل محمدعلی نجفی آنقدر پیچیدگی دارد که هنوز یک روایت مشخص از دل آن بیرون نیامده، اما بهسرعت کیفرخواست صادر شده و میتواند یک رکوردشکنی برای قوهقضاییه بهحساب بیاید! روایت پر از ابهامی که بعد از ۱۳ روز یک خط مشخص ندارد و شایعات و جزئیات جدیدی از آن بیرون میآید. از ردپای دختر نجفی در قتل گرفته تا روایت جدید ساکنان از ماشین مشکوکی که روز حادثه وارد ساختمان شده و تا لحظه خروج جسد میترا استاد با هماهنگی راننده نجفی در مجتمع بوده است. قطعا بیرونآمدن این جزئیات بدون تایید یک مقام رسمی نشاندهنده این است که تحقیقات هنوز کامل نشده و صدور کیفرخواست یک اقدام کاملا عجولانه است.
در گزارش میدانی دیگری از محل سکونت محمدعلی نجفی و میترا استاد به جزئیات جدیدی از این ماجرا رسیده که بر پایه روایتهای ساکنین است که طبعا نه میتوان آنها را تایید و نه رد کرد. ابهاماتی که نیازمند تحقیقات مراجع قضایی است تا صحت و سقم آن تایید شود. روایتهایی که میتواند پرونده را وارد مرحله جدیدی کند و این پرسش را تقویت کند که چرا کیفرخواست پرونده به این مهمی و پر از ابهام ۵ روزه صادر شد؟
در گزارش میدانی دیگری از محل سکونت محمدعلی نجفی و میترا استاد به جزئیات جدیدی از این ماجرا رسیده که بر پایه روایتهای ساکنین است که طبعا نه میتوان آنها را تایید و نه رد کرد. ابهاماتی که نیازمند تحقیقات مراجع قضایی است تا صحت و سقم آن تایید شود. روایتهایی که میتواند پرونده را وارد مرحله جدیدی کند و این پرسش را تقویت کند که چرا کیفرخواست پرونده به این مهمی و پر از ابهام ۵ روزه صادر شد؟
۱۳ روز پس از حادثه قتل میترا استاد
۱۳ روز از حادثه گذشته و برج آرمیتا به آرامش خودش بازگشته است؛ نه خبری از ماشینهای پلیس است نه خبرنگارانی که منتظرند تا در لابی ساختمان باز شود، نه همسایههایی که میخواهند دیدهها و شنیدههایشان را روایت کنند. در این ۱۲ روز، اما پررنگترین شایعهای که بیرون آمد، مباشر بودن نجفی و قتل به دست دخترش بود. شایعهای که ساکنین ساختمان آن را تا حدودی رد میکنند. یکی از ساکنین ساختمان میگوید: «من نه دختر نجفی را دیدهام نه میشناسم، اما ممکن است با ماشین راننده آقای نجفی رفتوآمد کرده باشد و ما او را ندیده باشیم، چون شیشههای ماشین راننده دودی است و از بیرون چیزی مشخص نیست.»
آنطور که همسایهها میگویند ماشین راننده آقای نجفی یک پژو ۴۰۵ نقرهای بوده که اکثر اوقات نجفی با آن رفتوآمد میکرده است. «بعید میدانم روز حادثه کسی به جز آقای نجفی داخل ساختمان بوده باشد، چون دختر ایشان بعد از حادثه و زمانی که ماشینهای پلیس آمده بودند به ساختمان آمد. یک خانم دیگر هم آمده بود که میگفت: خواهر آقای نجفی است و وارد ساختمان شد.» نکته مهم این است که راننده آقای نجفی زمان حادثه در محل ساختمان نبوده و حدودا ساعت ۱۱ آمده است. خودروی خود نجفی هم همچنان در پارکینگ مجتمع است و جابهجا نشده.
رد پای یک سرنشین ناشناس در خانه نجفی
آنطور که جمعی از ساکنین میگویند ماشین راننده آقای نجفی حدود ساعت ۱۱ صبح وارد پارکینگ شده و پشت سرش یک هیوندای سفید با سرنشین آقا هم آمده و اعلام کرده که ماشین پشتی با من است و اجازه ورود گرفته. بعد از این دو ماشین هم آژانس وارد پارکینگ شده که پسر میترا استاد را بعد از امتحان به خانه رسانده بوده و در پارکینگ منتظر مانده تا پسرش بالا برود و پول بیاورد تا کرایه ماشین را حساب کند. «هر واحد دو جای پارک دارد و آژانس هم بهعنوان ماشین سوم مدت زیادی داخل پارکینگ بوده و بیرون نمیآمده. بعد از جویا شدن علت فهمیدهاند که قرار بوده پسرش برود بالا و کرایه ماشین را بیاورد تا حساب کند. حدودا یکساعت آژانس منتظر میماند و اعلام میکند که کرایه من را حساب نکردند و میرود.»
آنطور که همسایهها میگویند پسر میترا استاد ساعت ۹ برای رفتن به مدرسه از خانه خارج شده و با همان آژانس ساعت ۱۱ به خانه بازگشته است. همزمان با ورود راننده آقای نجفی و سرنشین هیوندا. طبق شنیدهها هم فقط دوربینهای لابی ساختمان چک شده و دوربینهای پارکینگ و رفتوآمدها از آنجا چک نشده است. هرچند ممکن است آن سرنشین ناشناس از نزدیکان میترا استاد بوده باشد، اما چرا راننده نجفی اعلام کرده که این ماشین با من هماهنگ شده و اجازه ورود بدهید؟
چاقو در دست پسر میترا استاد
یکی از خدماتیهای ساختمان میگوید: «بعد از اینکه آژانس رفت یکدفعه دیدم که پسر خانم میترا استاد با چاقویی در دستش آمده و میگوید میخواهم پدرم را بکشم. حال بهشدت بدی داشت و دهانش کف کرده بود و کاملا در شوک بود. دائما میگفت: مادرم را کشتند و میخواهم پدرم (نجفی) را بکشم. ما هم با کمک بقیه چاقو را از او گرفتیم.» آنطور که بهنظر میرسد نجفی بعد از قتل در خانه بوده و راننده و پسرش و آن آقا که مشخص نیست چه کسی بوده، وارد ساختمان شدهاند و نجفی بعد از واکنش پسر میترا استاد از لابی ساختمان فرار کرده است. پسر استاد هم فکر کرده که نجفی از داخل پارکینگ خارج میشود، اما نجفی از لابی خارج شده بوده.
هیچکس جز نجفی، میترا استاد و پسرش کلید نداشتند
کنار مجتمع مسکونی آرمیتا، یک مجتمع اداری است که مدیر ساختمان هم آنجاست. طبق پیگیریهای خبرنگار «خبرآنلاین»، مدیر ساختمان در مجتمع اداری نبود و تلاش برای ارتباط گرفتن با او به نتیجهای نرسیده است. با این حال یکی از افراد مشغول به کار در این مجتمع میگوید: «اختلاف آقای نجفی و میترا استاد حتی در همین یکماهی که اینجا بودند هم مشخص بود. ما که زیاد نمیدیدمشان، اما همه میدانستند که آقای نجفی اصولا به اینجا نمیآید و میترا استاد و پسرش تنها زندگی میکنند.» خانهای ۱۷۰ متری که به گفته ساکنانش متری ۴۵ تا ۵۰ میلیون تومان است. «ضمن اینکه اگر کسی هم وارد خانهشان شده باشد حتما باید با حضور یکی از این سه نفر بوده باشد؛ چون کسی به جز این سه نفر کلید واحد آپارتمان را ندارند.»
منبع: خبرآنلاین
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
به راحتی به هر مردی حتی در سطوح بالا اعتماد نکنن
والبته سیاسیون هم بدونن که هرچه دارن صدقه سرخون شهدا دارن که خودشون و برای رعایت اخلاقیات فدا کردن نه برای هوسرانی بی دردسربرای آقایون
خواهش میکنم مطلب من نشون داده بشه
.ولی هرچیهست ظاهرا اگهبخوایم جمع بندیکنیم..ن اینکهاقای نجفی گناهکارنباشن.هستن.ولی قتل مرتکب نشدن..شاید حساب کتابی در جایی بوده.و این عمل تلافی جویانهاز شخصیدیگربوده.اابتهن این همنمیشه...بهترینکار این هست که پیگیری نامحسوس بشهتا بفهمن از داشتهها چیچیزی اینقدر واسه اقاینجفی مهمهکه حتی حاظره به قتل میترا اعترافکنه.البته بازهم کلی سناریو پیشرومیاد..مثلا ایا قرار بوده اتفاق بدتری رخبده وهمهیاینا از قبل برنامه ریزیشدههست.؟کهنجفیدرامنیت بهسر ببرهدر اینبازهیزمانی..یا اینکه ایا اصلا مقتولخودمیترا استاد هست؟؟در ضمن فراموش نشه.باید دیدچهچیزدراینچند روزهازحاالتیبهحالتدیگهتبدیلشده.ویا داره تبدیل میشه.اونوقتبهترمیشه خیلی خیلی کمشاید فهیمد از ماجرا.که بازهم جای سوالپیشمیاد.