پهپاد آمریکایی در آب های آزاد بود یا دریای سرزمینی ایران؟
رویداد۲۴ در پی سقوط یک فروند پهپاد آمریکایی توسط قوای نظامی ایران، وزارت دفاع آمریکا در بیانیهای ادعا کرد پهپاد ساقط شده آمریکایی خارج از آسمان ایران هدف قرار گرفته است. از طرف دیگر وزیر امورخارجه و دستگاه دیپلماسی ایران اعلام کرده اند که پهپاد مذکور بر فراز آب های سرزمینی ایران بوده است. در توییت های رییس جمهور آمریکا نیز چندین بار اشاره شده که پهپاد مذکور در (international waters) بوده است لذا از این حیث به نظر می رسد مهمترین مناقشه در این مسئله تعیین محدوده آب های سرزمینی و موقعیت پهپاد مذکور است. بحث رژیم حقوقی حاکم بر تنگه هرمز سال هاست که مورد مناقشه بوده است. اگر به زبان ساده بخواهیم این مناقشه را بررسی کنیم بحث بر سر دو موضوع است اول تعیین محدوده آب های آزاد بین المللی در تنگه هرمز، دوم شناسایی حق عبور ترانزیت مطابق کنوانسیون ۱۹۸۲ یا عبور بی ضرر مطابق کنوانسیون ۱۹۵۸ در این تنگه؟
تنگه هرمز میان کشور ایران و عمان قرار دارد و آبهای آزاد اقیانوس هند و دریای عمان را به منطقه انحصاری خلیجفارس متصل میکند. تنگه هرمز تنها راه ارتباطی میان کشورهای محصورکننده خلیجفارس و آبهای آزاد و آبراه انحصاری ارتباط بینالمللی برای کشورهای مذکور است؛ بنابر این مطابق بند ۴ ماده ۱۶ کنوانسیون ۱۹۵۸ باید تنگه هرمز را یک تنگه بین المللی قلمداد کرد. طول تنگه هرمز براساس مرز دریایی تعیین شده میان ایران و عمان ۱/۲۰۲ کیلومتر معادل ۸/۱۲۴ مایل دریایی است. (هر مایل دریایی برابر است با ۱۸۵۳ متر) طولانیترین عرض تنگه هرمز ۸۴ کیلومتر از کرانههای بندرعباس در شمال تا شمالیترین نقطه کرانههای مسندم در جنوب بوده و کوتاهترین عرض آن میان جزیره ایرانی لارک در شمال و جزیره عمانی السلامه (قوئین بزرگ) در جنوب ۶/۳۳ تا ۳۸ کیلومتر برآورد شده است که متوسط عرض تنگه حدود ۴۰ کیلومتر یعنی ۲۵ مایل دریایی است. کنوانسیون ۱۹۸۲ عرض دریای سرزمینی هر کشور که دارای حاکمیت ملی در ان منطقه هست را ۱۲ مایل تعریف کرده که شامل فضای بالای آن نیز می گردد لذا با توجه به این تعریف اکثر مناطق تنگه هرمز منطقه دریای سرزمینی بین ایران و عمان بوده و هیچ گونه آبهای آزاد و یا بین المللی در این تنگه نمیشود تعریف کرد. لذا ادعای آمریکا در خصوص اینکه پهپاد بر فراز منطقه آب های آزاد بین المللی بوده است از اساس اشتباه است و تکراراین واژه توسط رییس جمهور آمریکا را باید به پای یک اشتباه حقوقی و کم اطلاعی گذاشت.
نکته بعدی در خصوص رژیم عبور و مرور حاکم بر تنگه هرمز است. قبل از اینکه به این نکته بپردازیم لازم است شرح مختصری در مورد حق عبور بی ضرر (Innocent passage) و حق عبور ترانزیت (Transit passage) گفته شود. حق عبور بی ضرر اصطلاحی است در ادبیات دریابانی و حقوق دریاها و مفهوم آن عبارت است از: عبور شناورهای خارجی از دریای سرزمینی کشور ساحلی، مادامی که مخل نظم، آرامش و امنیت نباشند. مطابق کنوانسیون ۱۹۸۲ عبور باید عادی، پیوسته و سریع باشد و طبق بند ۲ ماده ۱۹ کنوانسیون در صورت مبادرت شناورها به هر یک از اقدامات زیر، عبور آنها بی ضرر تلقی نشده و بر حسب مورد، مشمول مقررات جزایر و مدنی خواهد بود.
۱- تهدید به استفاده از زور علیه حاکمیت، تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی دولت ساحلی یا اقدام به هر نحو دیگری که ناقض اصول حقوق بین الملل مندرج در منشور ملل متحد باشد.
۲- هر گونه تمرین یا مانور با اسلحه.
۳- هر گونه عملی که هدف از آن جمع آوری اطلاعات به زیان امور دفاعی یا امنیت دولت ساحلی باشد.
۴- هر گونه اقدام تبلیغاتی که هدف از آن لطمه زدن به امور دفاعی یا امنیت دولت ساحلی باشد.
۵- پرواز، فرود یا جابجایی هر نوع هواپیما.
۶- پرواز، فرود یا جابجایی هر گونه ادوات نظامی.
۷- بارگیری یا تخلیه هر نوع کالا، پول یا افراد بر خلاف قوانین و مقررات گمرکی، مالی، مهاجرتی یا بهداشتی دولت ساحلی.
۸- هر گونه آلودگی عمدی و جدی مغایر این کنوانسیون.
۹- هر گونه فعالیت ماهیگیری.
۱۰- انجام تحقیق یا فعالیت نقشه برداری.
۱۱- هر گونه عملی که هدف از آن ایجاد اختلال در سیستم¬های ارتباطی یا سایر تسهیلات و تاسیسات دولت ساحلی باشد.
۱۲- هرگونه فعالیتی که لازمه عبور نباشد.
ماده ۱۶ در بند ۳ حق عبور بی ضرر را توسط دولت ساحلی قابل تعلیق میداند.
در کنار عبور بی ضرر با حق «عبور ترانزیت» مواجه هستیم، این حق که مبدا آن بر می گردد به کنوانسیون ۱۹۸۲ و پیش از آن وجود نداشت، ناظر به تنگه های بین المللی است و در برگیرنده دو مفهوم است: یکی آزادی کشتیرانی و دیگری آزادی پرواز.
در واقع در حق عبور بی ضرر شناورها بر فراز منطقه آب های سرزمینی موظف بودند که اولاً با پرچم افراشته و اطلاع قبلی تردد کنند و ثانیاً این حق قابل تعلیق بودو ثالثاً شناورهای زیر سطحی مانند زیردریایی ها می بایست در این منطقه در سطح آب حرکت می کردند، اما حق ترانزیت اولاً قابل تعلیق نیست، ثانیاً نیاز به اخذ اجازه قبلی، عبور بر روی سطح یا برافراشتن پرچم ندارد. این حق متضمن پروازهای نظامی نیز هست.
حال باید دید کدام یک از این دو نوع رژیم بر تنگه هرمز حاکم است.
اگر تنگه هرمز را بخواهیم ذیل کنوانسیون ۱۹۸۲ دریاها تعریف کنیم این تنگه به منزله یک تنگه بین المللی است و حق عبور ترانزیت برآن حاکم خواهد بود با این وضعیت آمریکا برای عبور ناوهای خود و همچنین پرواز های نظامی نیاز به اطلاع رسانی و کسب اجازه از دولت های ساحلی از جمله ایران نخواهد داشت. اما ایران عضو کنوانسیون ۱۹۸۲ نیست گرچه آن را امضا کرد اما مورد تصویب قرار نداد، دولت ایالات متحده نیز در این کنوانسیون عضویت ندارد، برخی معتقدند مفاد کنوانسیون به منزله قانون اساسی دریاها الزام عرفی پیدا کرده است و کشورها فارق از اینکه عضو کنوانسیون هستند یا خیر ملزم به اجرای آن می باشند. ایران موضوع فوق الذکر را قبول ندارد و در اعلامیه تفسیری خود هنگام امضای کنوانسیون نیز اعلام داشته است که کنوانسیون صرفاً برای متعاهدین آن لازم الاجراست و نسبت به ثالث بی اثر خواهد بود، لذا ایران قائل به حق ترانزیت در تنگه هرمز نیست و همواره اعتراض کتبی خود را در این مورد اعلام داشته است. قانون مناطق دریایی ایران مصوب سال ۱۳۷۲ نیز صراحتاً درخصوص تنگه هرمز حق عبور بی ضرر را به رسمیت شناخته است، آمریکا و انگلیس نسبت به این قانون اعتراض کرده اند و خواهان حاکمیت حق ترانزیت در تنگه هرمز بر اساس عرف می باشند اما واقعیت این است که اعتراض مستمر و سابقه رفتاری ایران مانع از شکل گیری این عرف بوده است و از سوی دیگر اولاً آمریکا درخصوص کنوانسیون ۱۹۸۲ در موارد زیادی رفتار مغایر با مفاد کنوانسیون دارد که نشان دهنده عدم اعتقاد او به عرفی شدن کنوانسیون است و چون کنوانسیون صراحت به «بسته ی به هم پیوسته» و غیر قابل تفکیک بودن مفاد دارد لذا رفتار خود آمریکا موید عدم شکل گیری نظام عرفی در مورد مفاد این کنوانسیون است. ثانیاً عمان نیز در اعلامیه تفسیری حق عبور ترانزیت را در دریای سرزمینی خود در تنگه هرمز به رسمیت نمی شناسدو قائل به اعمال «عبور بی ضرر» است، اما آمریکا در این خصوص اعتراضی نکرده است و فلذا نیم تواند در قبال ایران قائل به شکل گرفتن عرف باشد. ثالثاً دیوان بین المللی دادگستری در قضیه تنگه کورفور ۱۹۴۹ گرچه حق عبور از تنگه های بین المللی در زمان صلح و بدون الزام به کسب اجازه قبلی از دولت تنگه ای را به رسمیت شناخته اما از تعمیم آن به دریای سرزمینی خودداری کرده است. ایران در زمان جنگ تحمیلی نیز از حق خود برای «کنترل عبور و مرور و بازدید از کشتی های تجاری» در دریای سرزمینی استفاده کرده است که موید اعمال نظام «حق عبور بی ضرر» در تنگه هرمز است.
لذا باتوجه به مطالب بالا:
۱- باید رژیم حاکم برای تنگه هرمز را علی رغم ادعاهای آمریکا همچنان رژیم حق «عبور بی ضرر» دانست.
۲- طبق قواعد حاکم به «حق عبور بی ضرر»، ورود پهپاد آمریکایی به منطقه سرزمینی ایران بدون اطلاع قبلی و عدم ترک این منطقه بعد از هشدار ایران نقض حقوق بین الملل و بند ۴ ماده ۲ منشور ملل متحد است.
۳- اسقاط پهپاد توسط ایران در دفاع مشروع از خود طبق ماده ۵۱ منشور سازمان ملل، صورت گرفته است. که حقی مشروع و قانونی برشمرده می شود.