گزارش تحلیلی رویداد۲۴ از نتایج انتخابات هیات رییسه موقت مجلس دهم
پیروزی «امید» با دستان بسته در نبردی نابرابر
اصلاح طلبانی که نباید وارد مجلس می شدند، نباید به پست های حاکمیتی دست می یافتند، نباید تایید صلاحیت می شدند و نباید حتی یک نفر از آنان وارد مجلس می شد، همینک تعداد قابل توجهی در مجلس دارند و نائب رئیسی اول را کسب کرده و درصدد دستیابی به ریاست کمیسیون های مجلس نیز می باشند.آیا پیروزی محسوب نمی شود؟
رویداد۲۴- متخصصان علم سیاست می گویند زمانی می توان به یک تحلیل، عبارت «جامع و کامل» را اطلاق کرد که در بررسی نقش عوامل، تنها به مصادیق و موارد جزئی اکتفا نکند بلکه شرایط کلی حاکم، امکانات و کمبودها را هم در نظر بگیرد و بعد از آن، به ارائه تحلیل اقدام نماید.
می خواهیم یک تحلیل برای دهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی ارائه نماییم. در نظر بگیرید که تنها یک هفته به انتخابات باقی مانده است. اصلاح طلبان چه باید بکنند و چه اهدافی را باید برای خود متصور شوند؟
2- مجلس نهم به دلیل تحریم انتخابات توسط اصلاح طلبان، از عناصر افراطی فراوانی از جبهه اصولگرایی لبریز شد.
3- صلاحیت اکثریت قریب به اتفاق نامزدهای اصلاح طلب انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی هم توسط شورای نگهبان رد شد.
شرایط حاکم:
1- بعد از اتفاقات سال 88، شورای نگهبان به دلیل برداشت نادرست،نمیخواهد حتی یک نفر از اصلاح طلبان وارد مجلس شورای اسلامی شود.
2- اصلاح طلبان به انواع و اقسام تهمت ها از قبیل فتنه گر، نفوذی، انگلیسی و ... مورد خطاب قرار می گیرند.
3- رهبر جریان اصلاحات، ممنوع التصویر است و محدودیت های فراوانی را تحمل می کند.
4- تجربه مجلس ششم، درسی شده است که حتی افراد ناشناسی که ممکن است به آنان، اصلاح طلب گفته شود نیز باید رد صلاحیت شوند.
قدرت طرف مقابل:
1- طرف مقابل به دلیل اطمینان از تایید صلاحیت نامزدهایش، از مدت ها قبل به تبلیغات انتخاباتی اقدام کرده است.
2- طرف مقابل به دلیل دارا بودن مناصب حاکمیتی، از قدرت رد صلاحیت نیروهای رای آور و سرشناس جبهه مقابل خود، برخوردار است.
3- طرف مقابل، دارای رسانه های حاکمیتی همچون صداوسیما و برخی جراید و روزنامه ها است که با بهره گیری از بیت المال، به تخریب اصلاح طلبان می پردازند.
4- طرف مقابل، هم پول دارد و هم قدرت دارد و هم اسلحه.
امکانات خودی:
1- نیروهای نخبه فراوانی از اصلاح طلبان با امید به تغییر، پا به عرصه انتخابات گزاردند اما همگی با رد صلاحیت های گسترده، مواجه شدند.
2- در تهران، چهار نفر و در کل کشور، سی نفر از اصلاح طلبان، تایید شدند.
3- تمایل جامعه به کنارگذاشتن تندرویها و افراطی گری ها، مسوولیت اصلاح طلبان را برای حضور منسجم و فعال؛ هرچند با دست بسته، سنگین می کند.
4- شبکه های مجازی، این امکان را فراهم کرده اند که راه ارتباطی گسترده ای با مردم ایجاد شود در فضایی که رسانه های رسمی، در اختیار جناح مقابل هستند.
5- تمایل حامیان دولت و اعتدال گرایان به ائتلاف با اصلاح طلبان نیز فرصت مناسبی را فراهم نموده بود.
2- بهره گیری از شکاف ایجاد شده به واسطه قضیه برجام در میان اصولگرایان و حمایت از حامیان برجام.
3- استفاده از ظرفیت معتدلین اصولگرا و حامیان دولت و حمایت از آنان برای کسب کرسی مجلس در قالب ایده ائتلاف برای نجات ایران.
4- قرار دادن اصلاح طلبان گمنام در لیست امید به سرلیستی شخصی سرشناس همچون دکتر عارف.
5- ترغیب مستقلین و اصولگرایان معتدل به همراهی لیست امید.
معیار سنجی اهداف:
1- با توجه به معرفی دویست و سی نفر کاندیدا در قالب لیست امید برای تعداد دویست و نود کرسی مجلس، و با توجه به اینکه تنها سی نفر از این افراد، از اصلاح طلبان سرشناس هستند و حدود چهل نفر هم از اصلاح طلبان گمنام، مابقی افراد موجود در لیست، یا از حامیان دولت هستند، یا از اصولگرایان معتدل و یا از مستقلین. لذا اگر از این لیست 230نفره، نیمی از کرسی های مجلس به دست بیاید پس پیروزی کامل محقق شده است.
2- اگر از این 230نفر، بیش از صدنفر وارد مجلس شوند قدرت آبستراکسیون حاصل می شود و توانایی اثرگزاری به مراتب نسبت به گذشته، بالا می رود.
3- اگر اکثریت اصلاح طلبان موجود در لیست امید، حائز اکثریت آراء شده و به مجلس راه یابند- در صورتی که در مجلس نهم، به تعداد انگشتان دست هم نمی رسیدند- موفقیت بزرگی حاصل شده است.
4- در صورت عدم موفقیت در کسب کرسی های فراوان، به هر تعداد که بتوان از عدد اصولگرایان افراطی در مجلس کاست، یک قدم رو به جلو برداشته شده است.
نتایج حاصله:
1- از مجموع 230 نفر معرفی شده توسط لیست امید، 156 نفر وارد مجلس شده اند که حکایت از پیروزی لیست امید دارد.
2- تعداد بالایی از مستقلین و میانه روها هم توانسته اند به مجلس راه یابند که به نظر می رسد از اقدامات افراطی خودداری نمایند که جایگزینی چنین افرادی با کوچک زاده و رسایی، دستاورد مهمی محسوب می شود.
3- تعداد فراوانی از عناصر افراطی اصولگرا نتوانستند وارد مجلس شوند که نشان دهنده پیروزی مردم بر افراط گرایی و تلاش برای تعمیق امید در جامعه می باشد.
4- در انتخابات هیئت رئیسه موقت مجلس، رئیس مجلس و نائب رئیس اول مجلس از لیست امید انتخاب شده اند.
5- رئیس مجلس که به خاطر عملکردش در قضیه برجام، از جانب اصولگرایان طرد شده بود و انواع و اقسام تهمت ها را به جان خریده بود و او را وکیل الدوله معرفی کرده بودند و تفاوتی بین ریاست او و اصلاح طلبان-در نزد برخی اصولگرایان- قائل نبودند به عنوان سرلیست امید در قم معرفی شد و بازهم به ریاست مجلس دست یافت.
6- اصلاح طلبانی که نباید وارد مجلس می شدند، نباید به پست های حاکمیتی دست می یافتند، نباید تایید صلاحیت می شدند و نباید حتی یک نفر از آنان وارد مجلس می شد، همینک تعداد قابل توجهی در مجلس دارند و نائب رئیسی اول را کسب کرده و درصدد دستیابی به ریاست کمیسیون های مجلس نیز می باشند.
7- نتیجه آنکه؛ پیروزی حاصل شده است. تعداد فراوانی از افراطیون مجلس نهم، توسط مردم رد صلاحیت شدند. تعداد فراوانی از اصلاح طلبان و اعتدالیون و میانه روها وارد مجلس شده اند.ترکیب مجلس نسبت به گذشته، به طور ملموسی تغییر کرده است.فضا به سمت آرامش و امید، سوق یافته است. یعنی پیروزی حاصل شده است.
بار دیگر به فضای یک هفته مانده به انتخابات هفتم اسفند باز می گردیم. اصلاح طلبان، چه می خواستند و چه به دست آوردند؟آیا هیچگاه در ذهن خود، تصور چنین دستاوردی را داشتند؟پس باید واقع بینانه به تحلیل اوضاع پرداخت.
مردمی که در نقاط مختلف کشور، برای انتخاب میان بد و بدتر به پای صندوق رای آمدند هیچگاه با این هدف نیامدند که نتیجه رای آنان، قبضه نمودن صدر تا ذیل مجلس توسط اصلاح طلبان باشد. باید واقع بینانه نگریست و توفیقات حاصله را با برنامه ریزی، تداوم بخشید.
تکمله: بزرگی از اصلاح طلبان گفته بود: «هنر ما اینست که در پیروزی ما، رقبا هم خوشحالند.» این جمله پرمعنا، پس از انتخاب دکتر روحانی به ریاست جمهوری بود که برخی اصولگرایان، پیروزی دکتر روحانی را پیروزی اصولگرایان می دانستند.
یک تحلیل جامع، پیش زمینه ها را در نظر می گیرد، شرایط حاکم را می سنجد، قدرت طرف مقابل را ارزیابی می کند، امکانات خود را برآورد می نماید، اهداف را مدون می سازد، در آن هنگام، برای خود متصور می شود که با توجه به موارد پیش گفته، تا چه اندازه دستیابی به اهداف، پیروزی محسوب می شود و تا چه اندازه شکست.
می خواهیم یک تحلیل برای دهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی ارائه نماییم. در نظر بگیرید که تنها یک هفته به انتخابات باقی مانده است. اصلاح طلبان چه باید بکنند و چه اهدافی را باید برای خود متصور شوند؟
پیش زمینه ها:
1- به دلیل رد صلاحیت های گسترده، مجالس هفتم و هشتم در اختیار اصولگرایان بوده است.
1- به دلیل رد صلاحیت های گسترده، مجالس هفتم و هشتم در اختیار اصولگرایان بوده است.
2- مجلس نهم به دلیل تحریم انتخابات توسط اصلاح طلبان، از عناصر افراطی فراوانی از جبهه اصولگرایی لبریز شد.
3- صلاحیت اکثریت قریب به اتفاق نامزدهای اصلاح طلب انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی هم توسط شورای نگهبان رد شد.
شرایط حاکم:
1- بعد از اتفاقات سال 88، شورای نگهبان به دلیل برداشت نادرست،نمیخواهد حتی یک نفر از اصلاح طلبان وارد مجلس شورای اسلامی شود.
2- اصلاح طلبان به انواع و اقسام تهمت ها از قبیل فتنه گر، نفوذی، انگلیسی و ... مورد خطاب قرار می گیرند.
3- رهبر جریان اصلاحات، ممنوع التصویر است و محدودیت های فراوانی را تحمل می کند.
4- تجربه مجلس ششم، درسی شده است که حتی افراد ناشناسی که ممکن است به آنان، اصلاح طلب گفته شود نیز باید رد صلاحیت شوند.
قدرت طرف مقابل:
1- طرف مقابل به دلیل اطمینان از تایید صلاحیت نامزدهایش، از مدت ها قبل به تبلیغات انتخاباتی اقدام کرده است.
2- طرف مقابل به دلیل دارا بودن مناصب حاکمیتی، از قدرت رد صلاحیت نیروهای رای آور و سرشناس جبهه مقابل خود، برخوردار است.
3- طرف مقابل، دارای رسانه های حاکمیتی همچون صداوسیما و برخی جراید و روزنامه ها است که با بهره گیری از بیت المال، به تخریب اصلاح طلبان می پردازند.
4- طرف مقابل، هم پول دارد و هم قدرت دارد و هم اسلحه.
امکانات خودی:
1- نیروهای نخبه فراوانی از اصلاح طلبان با امید به تغییر، پا به عرصه انتخابات گزاردند اما همگی با رد صلاحیت های گسترده، مواجه شدند.
2- در تهران، چهار نفر و در کل کشور، سی نفر از اصلاح طلبان، تایید شدند.
3- تمایل جامعه به کنارگذاشتن تندرویها و افراطی گری ها، مسوولیت اصلاح طلبان را برای حضور منسجم و فعال؛ هرچند با دست بسته، سنگین می کند.
4- شبکه های مجازی، این امکان را فراهم کرده اند که راه ارتباطی گسترده ای با مردم ایجاد شود در فضایی که رسانه های رسمی، در اختیار جناح مقابل هستند.
5- تمایل حامیان دولت و اعتدال گرایان به ائتلاف با اصلاح طلبان نیز فرصت مناسبی را فراهم نموده بود.
اهداف:
1- ممانعت از ورود افراطیون و تندروهای اصولگرا به مجلس. به ویژه افراطیونی که منتسب به جبهه پایداری هستند.
1- ممانعت از ورود افراطیون و تندروهای اصولگرا به مجلس. به ویژه افراطیونی که منتسب به جبهه پایداری هستند.
2- بهره گیری از شکاف ایجاد شده به واسطه قضیه برجام در میان اصولگرایان و حمایت از حامیان برجام.
3- استفاده از ظرفیت معتدلین اصولگرا و حامیان دولت و حمایت از آنان برای کسب کرسی مجلس در قالب ایده ائتلاف برای نجات ایران.
4- قرار دادن اصلاح طلبان گمنام در لیست امید به سرلیستی شخصی سرشناس همچون دکتر عارف.
5- ترغیب مستقلین و اصولگرایان معتدل به همراهی لیست امید.
معیار سنجی اهداف:
1- با توجه به معرفی دویست و سی نفر کاندیدا در قالب لیست امید برای تعداد دویست و نود کرسی مجلس، و با توجه به اینکه تنها سی نفر از این افراد، از اصلاح طلبان سرشناس هستند و حدود چهل نفر هم از اصلاح طلبان گمنام، مابقی افراد موجود در لیست، یا از حامیان دولت هستند، یا از اصولگرایان معتدل و یا از مستقلین. لذا اگر از این لیست 230نفره، نیمی از کرسی های مجلس به دست بیاید پس پیروزی کامل محقق شده است.
2- اگر از این 230نفر، بیش از صدنفر وارد مجلس شوند قدرت آبستراکسیون حاصل می شود و توانایی اثرگزاری به مراتب نسبت به گذشته، بالا می رود.
3- اگر اکثریت اصلاح طلبان موجود در لیست امید، حائز اکثریت آراء شده و به مجلس راه یابند- در صورتی که در مجلس نهم، به تعداد انگشتان دست هم نمی رسیدند- موفقیت بزرگی حاصل شده است.
4- در صورت عدم موفقیت در کسب کرسی های فراوان، به هر تعداد که بتوان از عدد اصولگرایان افراطی در مجلس کاست، یک قدم رو به جلو برداشته شده است.
نتایج حاصله:
1- از مجموع 230 نفر معرفی شده توسط لیست امید، 156 نفر وارد مجلس شده اند که حکایت از پیروزی لیست امید دارد.
2- تعداد بالایی از مستقلین و میانه روها هم توانسته اند به مجلس راه یابند که به نظر می رسد از اقدامات افراطی خودداری نمایند که جایگزینی چنین افرادی با کوچک زاده و رسایی، دستاورد مهمی محسوب می شود.
3- تعداد فراوانی از عناصر افراطی اصولگرا نتوانستند وارد مجلس شوند که نشان دهنده پیروزی مردم بر افراط گرایی و تلاش برای تعمیق امید در جامعه می باشد.
4- در انتخابات هیئت رئیسه موقت مجلس، رئیس مجلس و نائب رئیس اول مجلس از لیست امید انتخاب شده اند.
5- رئیس مجلس که به خاطر عملکردش در قضیه برجام، از جانب اصولگرایان طرد شده بود و انواع و اقسام تهمت ها را به جان خریده بود و او را وکیل الدوله معرفی کرده بودند و تفاوتی بین ریاست او و اصلاح طلبان-در نزد برخی اصولگرایان- قائل نبودند به عنوان سرلیست امید در قم معرفی شد و بازهم به ریاست مجلس دست یافت.
6- اصلاح طلبانی که نباید وارد مجلس می شدند، نباید به پست های حاکمیتی دست می یافتند، نباید تایید صلاحیت می شدند و نباید حتی یک نفر از آنان وارد مجلس می شد، همینک تعداد قابل توجهی در مجلس دارند و نائب رئیسی اول را کسب کرده و درصدد دستیابی به ریاست کمیسیون های مجلس نیز می باشند.
7- نتیجه آنکه؛ پیروزی حاصل شده است. تعداد فراوانی از افراطیون مجلس نهم، توسط مردم رد صلاحیت شدند. تعداد فراوانی از اصلاح طلبان و اعتدالیون و میانه روها وارد مجلس شده اند.ترکیب مجلس نسبت به گذشته، به طور ملموسی تغییر کرده است.فضا به سمت آرامش و امید، سوق یافته است. یعنی پیروزی حاصل شده است.
بار دیگر به فضای یک هفته مانده به انتخابات هفتم اسفند باز می گردیم. اصلاح طلبان، چه می خواستند و چه به دست آوردند؟آیا هیچگاه در ذهن خود، تصور چنین دستاوردی را داشتند؟پس باید واقع بینانه به تحلیل اوضاع پرداخت.
مردمی که در نقاط مختلف کشور، برای انتخاب میان بد و بدتر به پای صندوق رای آمدند هیچگاه با این هدف نیامدند که نتیجه رای آنان، قبضه نمودن صدر تا ذیل مجلس توسط اصلاح طلبان باشد. باید واقع بینانه نگریست و توفیقات حاصله را با برنامه ریزی، تداوم بخشید.
تکمله: بزرگی از اصلاح طلبان گفته بود: «هنر ما اینست که در پیروزی ما، رقبا هم خوشحالند.» این جمله پرمعنا، پس از انتخاب دکتر روحانی به ریاست جمهوری بود که برخی اصولگرایان، پیروزی دکتر روحانی را پیروزی اصولگرایان می دانستند.
بار دیگر چنین رخدادی اتفاق افتاده است. اصولگرایانی که به واسطه عملکرد علی لاریجانی در موضوع برجام،نمی خواستند سر به تن او باشد و او را در لیست اصولگرایان قرار ندادند اینک پس از انتخاب او به ریاست مجلس که انتخاب سرلیست امید در قم به ریاست است پیروزی اصولگرایان را تبریک می گویند. جالب است.نه؟
خبر های مرتبط
در مجلس دهم، قطعا فراکسیون مستقلین حرف آخر را خواهند زد چنانکه در ریاست مجلس هم اینگونه شد و فراکسیون ولایت و امید بدون فراکسیون مستقلین، هیچگاه در اکثریت نخواهند بود. 
